نتایج جستجو
از الکتاب
- رده:ایمان به قدرت خدا رده:ایمان به معاد رده:بارش باران رده:بتهاى جاهلیت رده:بتهاى عرب رده:بقاى روح رده:بهانه جویى کافران رده:بکارت حورالعین رده:بینش کافران رده:تاریخ۲ کیلوبایت (۲٬۷۸۷ واژه) - ۲۴ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۰۴:۱۴
- مِنَ الْمَثانِى» یعنى هفت سوره مهم، از مجموعه قرآن. کلمه «سبع» (هفت) در لغت عرب براى تکثیر نیز به کار مى رود، شاید از این نظر که پیشینیان عدد کرات منظومه۶ کیلوبایت (۴۳۳ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۰
- حال بارگیری... من صحب اول اخر يمن شمل ثلل ل نعم جنن ترب قرب قلل فى بکر سبق عرب ما على سرر۱ کیلوبایت (۳۲ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۵۴
- معناى تعطیل کردن کار به منظور استراحت آمده، و این که: «روز شنبه» را در لغت عرب «یوم السبت» مى نامند، به خاطر آن است که نامگذارى آن از برنامه یهود گرفته شده;۱۴ کیلوبایت (۱٬۴۷۵ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۳
- آيه در بيان حالات قوم آن حضرت است. مع الوصف ابن كلبى بتى به نام يعوق براى عرب نقل مىكند كه در قريهاى به نام خيوان در يمن بوده و قبيله همدان و غيره آن۲ کیلوبایت (۱۰۶ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۵۵
- بارگیری... [انسان:17]. زنجبيل معروف است در مجمع و صافى و تفسير بيضاوى گفتهاند: عرب از شراب ممزوج با زنجبيل بسيار خوشش مىآمد در اقرب آن را زنجبيل مشهور و نيز۲ کیلوبایت (۱۲۱ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۵۵
- تکرار در قرآن: ۱۰(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... كَىْ در كلام عرب سه جور است اول مخفف كيف،دوم تعليل، سوم به معنى ان مصدريه. اولى در قرآن يافته۳ کیلوبایت (۱۹۱ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۱
- «أَعْجَمِى» به کسى گفته مى شود که در بیان او نقصى باشد; خواه عرب باشد یا غیر عرب. و از آنجا که عرب ها اطلاعات ناقص از بیان غیر داشتند، دیگران را عجم خطاب مى۲ کیلوبایت (۱۵۱ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۷
- اسمعيلاند. جوهرى گفته: عرب طائفهاى از مردماند. به عرب شهرنشين گويند عربىّ و به عرب باديهنشين گويند اعرابى، اعراب جمع عرب نيست بلكه عرب اسم جنس است در شعر۶ کیلوبایت (۴۷۱ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۰
- خشن است، مانند موهاى بز که عرب آن را «شَعْر» مى گوید (و جمع آن أشعار است) و گاهى کمى نرم تر است که آن را «پشم» مى گویند و عرب آن را «صوف» مى نامد و گاهى۲ کیلوبایت (۹۲ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۶
- عتاب بن مالك نگهبان آن بوده و بتخانهاى بر آن بنا كرده بودند، قريش و تمام عرب آن را تعظيم مىنمودند بدان مناسبت فرزندان خويش را «زيدلات» - و «تيم لات» نام۴ کیلوبایت (۲۹۵ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۵۳
- کلمه «امنیه» از مادّه «أمْن» به معناى تلاوت و قرائت است; چنان که در اشعار عرب، گاه به این معنا آمده است. منى (۲۱ بار) ه (۳۵۷۶ بار) الشّيْطَان اللّه فَيَنْسَخ۱ کیلوبایت (۵۰ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۲۳
- باشد جمع آن شعوب است. سوم انكه شعوب عجم و قبائل عرب است در صافى فرموده به قول قمى شعوب عجم و قبائل عرب است و در مجمع آن را از امام صادق عليه السلام نقل۵ کیلوبایت (۴۷۲ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۴
- ظاهر مى گردد. در آن روز که این آیات نازل گشت، چنین شترى باارزش ترین اموال عرب محسوب مى شد. مرحوم «طبرسى» در «مجمع البیان» نقل مى کند که بعضى «عِشار» را۳ کیلوبایت (۲۱۸ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۷
- «فعل ماضى» است، هر چند هدف اصلى آن آینده، یعنى قیامت مى باشد، زیرا معمول عرب این است که حوادث آینده، هنگامى که صددرصد قطعى باشد، گاهى با فعل ماضى از آن۲ کیلوبایت (۷۷ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۴
- کلمه «حِجَج» جمع «حجة» است و «حجة» به معناى یک سال است نظر به این که معمول عرب این بود که در هر سال، یک حج به جا مى آوردند و از زمان ابراهیم(علیه السلام)۱ کیلوبایت (۶۵ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۲
- موهایى که بر بدن چهارپایان مى روید گاهى کمى نرم تر است که آن را پشم مى گوئیم و عرب آن را «صُوف» مى نامد (و جمع آن أصواف است). صوف (۱ بار) ها (۱۳۹۹ بار) پشم۲ کیلوبایت (۱۰۱ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۶
- لیست کلمات مشتق شده «ثور» (بر وزن غور) به معناى پراکنده ساختن است و این که، عرب به گاو نر «ثور» مى گوید، به خاطر آن است که زمین را با آن شخم مى کند. در حال۲ کیلوبایت (۹۴ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۹
- در اصل به معناى قطع و بریدن چیزى است; لذا هر گاه پارچه یا لباسى پاره شود، عرب مى گوید: «تفزّز الثَّوْب». استعمال این لغت در معناى تحریک و برانگیختن به خاطر۲ کیلوبایت (۸۳ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۰
- آرزو است ولى بعضى گفته اند: به معناى تلاوت و قرائت است، چنان که در اشعار عرب، گاه به این معنا آمده ـ این تفسیر گر چه با جمله «ثم یحکم اللّه آیاته» و افسانه۲ کیلوبایت (۱۰۰ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۲۳