۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۴}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۲۰: | خط ۲۲: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۵۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۵۸ </center> | ||
كلام خود را بين دو طرف ايمان و كفربه دوران انداخت ، در يك آيه خطاب به مؤ منين كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين امنوا قوا انفسكم و اهليكم ...'''» و يكى را خطاب به كفار كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين كفروا لا تعتذروا...'''»، دوباره خطاب را به مؤ منين كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين امنوا توبوا...'''»، و بار ديگر خطاب را از مؤ منين برگردانيده متوجه رسول گرامى خود نمود و فرمود: «'''يا ايها النبى جاهد الكفار...'''»، و باز خطاب را متوقف نموده مثالى براى كفار زد و فرمود: «'''ضرب اللّه مثلا للذين كفروا...'''»، و مثالى براى مؤ منين زد و فرمود: «'''و ضرب اللّه مثلا للذين امنوا....'''». | كلام خود را بين دو طرف ايمان و كفربه دوران انداخت ، در يك آيه خطاب به مؤ منين كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين امنوا قوا انفسكم و اهليكم ...'''» و يكى را خطاب به كفار كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين كفروا لا تعتذروا...'''»، دوباره خطاب را به مؤ منين كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين امنوا توبوا...'''»، و بار ديگر خطاب را از مؤ منين برگردانيده متوجه رسول گرامى خود نمود و فرمود: «'''يا ايها النبى جاهد الكفار...'''»، و باز خطاب را متوقف نموده مثالى براى كفار زد و فرمود: «'''ضرب اللّه مثلا للذين كفروا...'''»، و مثالى براى مؤ منين زد و فرمود: «'''و ضرب اللّه مثلا للذين امنوا....'''». | ||
عَسى | عَسى رَبُّهُ إِن طلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَجاً خَيراً مِّنكُنَّ ... | ||
<span id='link375'><span> | <span id='link375'><span> | ||
==اشاره به اينكه همه همسران پيامبر(ص ) نيكوكار و ماءجر نبوده اند == | ==اشاره به اينكه همه همسران پيامبر(ص ) نيكوكار و ماءجر نبوده اند == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۷: | ||
در كشاف آمده كه اگر بپرسى چرا در اين آيه صفات را بدون «'''واو'''» عاطفه شمرده ، و تنها بين دو صفت «'''ثيب '''» و «'''بكر'''» واو عاطفه آورده ، در پاسخ مى گوييم : صفاتى كه در اول آيه شمرده ، مانعه الجمع نيستند، و ممكن است همه آنها در يك نفر يافت شود، و به همين جهت واو عاطفه لازم نداشت ، به خلاف دو صفت ثيب و بكر، ممكن نيست در آن واحد در يك فرد جمع شود، زيرا زنان يا بيوه اند، و يا دوشيره . | در كشاف آمده كه اگر بپرسى چرا در اين آيه صفات را بدون «'''واو'''» عاطفه شمرده ، و تنها بين دو صفت «'''ثيب '''» و «'''بكر'''» واو عاطفه آورده ، در پاسخ مى گوييم : صفاتى كه در اول آيه شمرده ، مانعه الجمع نيستند، و ممكن است همه آنها در يك نفر يافت شود، و به همين جهت واو عاطفه لازم نداشت ، به خلاف دو صفت ثيب و بكر، ممكن نيست در آن واحد در يك فرد جمع شود، زيرا زنان يا بيوه اند، و يا دوشيره . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۰ </center> | ||
يَأَيهَا | يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا قُوا أَنفُسكمْ وَ أَهْلِيكمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاس وَ الحِْجَارَةُ ... | ||
كلمه «'''قوا'''» جمع امر حاضر از مصدر «'''وقايه '''» است ، و وقايه به معناى حفظ كردن چيزى است از هر خطرى كه به آن صدمه بزند، و برايش مضر باشد، و كلمه «'''وقود'''» - به فتحه واو - اسم هر چيزى است كه با آن آتش را بگيرانند، چه آتش هيزم و چه مانند آن ، و مراد از كلمه «'''نار'''» آتش است ، و اگر انسان هاى معذب در آتش دوزخ را آتش گيرانه دوزخ خوانده ، بدين جهت است كه شعله گرفتن مردم در آتش دوزخ به دست خود آنان است ، همچنان كه در جاى ديگر فرموده : «'''ثم فى النار يسجرون '''»، در نتيجه جمله مورد بحث يكى از ادله تجسم اعمال همچنان كه ظاهر آيه بعدى هم كه مى فرمايد: «'''يا ايها الذين كفروا لا تعتذروا...'''»، همين معنا است ، براى اينكه در آخرش مى فرمايد: تنها و تنها اعمال خودتان را به شما به عنوان جزا مى دهند. و اما كلمه «'''حجاره '''» را بعضى تفسير كرده اند به بت ها. | كلمه «'''قوا'''» جمع امر حاضر از مصدر «'''وقايه '''» است ، و وقايه به معناى حفظ كردن چيزى است از هر خطرى كه به آن صدمه بزند، و برايش مضر باشد، و كلمه «'''وقود'''» - به فتحه واو - اسم هر چيزى است كه با آن آتش را بگيرانند، چه آتش هيزم و چه مانند آن ، و مراد از كلمه «'''نار'''» آتش است ، و اگر انسان هاى معذب در آتش دوزخ را آتش گيرانه دوزخ خوانده ، بدين جهت است كه شعله گرفتن مردم در آتش دوزخ به دست خود آنان است ، همچنان كه در جاى ديگر فرموده : «'''ثم فى النار يسجرون '''»، در نتيجه جمله مورد بحث يكى از ادله تجسم اعمال همچنان كه ظاهر آيه بعدى هم كه مى فرمايد: «'''يا ايها الذين كفروا لا تعتذروا...'''»، همين معنا است ، براى اينكه در آخرش مى فرمايد: تنها و تنها اعمال خودتان را به شما به عنوان جزا مى دهند. و اما كلمه «'''حجاره '''» را بعضى تفسير كرده اند به بت ها. | ||
مراد از توصيف ملائكه موكل بر جهنم به غلاظ و شداد بودن و اينكه : «'''لا يعصون اللهما امرهم و يفعلون ما يؤ مرون '''» | مراد از توصيف ملائكه موكل بر جهنم به غلاظ و شداد بودن و اينكه : «'''لا يعصون اللهما امرهم و يفعلون ما يؤ مرون '''» | ||
خط ۵۵: | خط ۵۷: | ||
<span id='link379'><span> | <span id='link379'><span> | ||
==در قيامت جزا عبارت است از خود عمل و عذر خواهى در آن روز بلا اثر است == | ==در قيامت جزا عبارت است از خود عمل و عذر خواهى در آن روز بلا اثر است == | ||
يَأَيهَا | يَأَيهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ | ||
اين آيه شريفه خطابى است عمومى به همه كفار، خطابى است كه بعد از رسيدن كفار به آتش دوزخ (و زبان به عذرخواهى گشودن ، كه اگر كفر ورزيديم ، و يا گناه كرديم عذرمان اين بود و اين بود) به ايشان مى شود كه امروز سخن عذر خواهى به ميان نياوريد، چون روز قيامت روز جزا است و بس . علاوه بر اين ، جزايى كه به شما داده شد عين اعمالى است كه كرده بوديد، خود اعمال زشت شما است كه امروز حقيقتش برايتان به صورت جلوه كرده است ، و چون عامل آن اعمال خود شمابوديد، عامل بودنتان قابل تغيير نيست ، و با عذرخواهى نمى توانيد عامل بودن خود را انكار كنيد، چون واقعيت ، قابل تغيير نيست ، و كلمه عذاب كه از ناحيه خدا عليه شما محقق شده باطل نمى شود. اين معنايى است كه از ظاهر خطاب در آيه استفاده مى شود. | اين آيه شريفه خطابى است عمومى به همه كفار، خطابى است كه بعد از رسيدن كفار به آتش دوزخ (و زبان به عذرخواهى گشودن ، كه اگر كفر ورزيديم ، و يا گناه كرديم عذرمان اين بود و اين بود) به ايشان مى شود كه امروز سخن عذر خواهى به ميان نياوريد، چون روز قيامت روز جزا است و بس . علاوه بر اين ، جزايى كه به شما داده شد عين اعمالى است كه كرده بوديد، خود اعمال زشت شما است كه امروز حقيقتش برايتان به صورت جلوه كرده است ، و چون عامل آن اعمال خود شمابوديد، عامل بودنتان قابل تغيير نيست ، و با عذرخواهى نمى توانيد عامل بودن خود را انكار كنيد، چون واقعيت ، قابل تغيير نيست ، و كلمه عذاب كه از ناحيه خدا عليه شما محقق شده باطل نمى شود. اين معنايى است كه از ظاهر خطاب در آيه استفاده مى شود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۳ </center> | ||
ولى بعضى گفته اند: عذرخواهى كفار بعد از داخل شدن در آتش است ، و عذرخواهى خود نوعى توبه است ، و بعد از داخل شدن در آتش ، ديگر توبه قبول نمى شود، و در معناى جمله «'''انما تجزون ...'''» گفته اند: معنايش اين است كه در مقابل اعمالى كه كرده ايد آن جزايى را به شما مى دهند كه حكم ت لازمش مى داند. | ولى بعضى گفته اند: عذرخواهى كفار بعد از داخل شدن در آتش است ، و عذرخواهى خود نوعى توبه است ، و بعد از داخل شدن در آتش ، ديگر توبه قبول نمى شود، و در معناى جمله «'''انما تجزون ...'''» گفته اند: معنايش اين است كه در مقابل اعمالى كه كرده ايد آن جزايى را به شما مى دهند كه حكم ت لازمش مى داند. | ||
و در اينكه آيه مورد بحث دنباله آيات سابق قرار گرفت ، و در آن خطابى قهرآميز و تهديدى جدى شد، اشاره اى هم به اين حقيقت هست كه نافرمانى خداى تعالى و رسول او چه بسا كار آدمى را به كفر بكشاند. | و در اينكه آيه مورد بحث دنباله آيات سابق قرار گرفت ، و در آن خطابى قهرآميز و تهديدى جدى شد، اشاره اى هم به اين حقيقت هست كه نافرمانى خداى تعالى و رسول او چه بسا كار آدمى را به كفر بكشاند. | ||
يَأَيهَا | يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا تُوبُوا إِلى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سيِّئَاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكمْ جَنَّتٍ ... | ||
معناى «'''توبه نصوح '''» كه خداوند به آن امر فرموده است | معناى «'''توبه نصوح '''» كه خداوند به آن امر فرموده است | ||
كلمه «'''نصوح '''» از ماده نصح است كه به معناى جستجو از بهترين عمل و بهترين گفتارى است كه صاحبش را بهتر و بيشتر سود ببخشد، و اين كلمه معنايى ديگر نيز دارد، و آن عبارت است از اخلاص ، وقتى مى گويى : «'''نصحت له الود'''» معنايش اين است كه من دوستى را با او به حد خلوص رساندم ، و اين معنايى است كه راغب براى اين كلمه كرده . و بنابر گفته وى ، توبه نصوح مى تواند عبارت باشد از توبه اى كه صاحبش را از برگشتن به طرف گناه باز بدارد، و يا توبه اى كه بنده را براى رجوع از گناه خالص سازد، و در نتيجه ، ديگر به آن عملى كه از آن توبه كرده بر نگردد. | كلمه «'''نصوح '''» از ماده نصح است كه به معناى جستجو از بهترين عمل و بهترين گفتارى است كه صاحبش را بهتر و بيشتر سود ببخشد، و اين كلمه معنايى ديگر نيز دارد، و آن عبارت است از اخلاص ، وقتى مى گويى : «'''نصحت له الود'''» معنايش اين است كه من دوستى را با او به حد خلوص رساندم ، و اين معنايى است كه راغب براى اين كلمه كرده . و بنابر گفته وى ، توبه نصوح مى تواند عبارت باشد از توبه اى كه صاحبش را از برگشتن به طرف گناه باز بدارد، و يا توبه اى كه بنده را براى رجوع از گناه خالص سازد، و در نتيجه ، ديگر به آن عملى كه از آن توبه كرده بر نگردد. | ||
خط ۷۸: | خط ۸۰: | ||
<span id='link383'><span> | <span id='link383'><span> | ||
==مراد از امر به جهاد با منافقين به پيامبر اكرم (ص ) == | ==مراد از امر به جهاد با منافقين به پيامبر اكرم (ص ) == | ||
يَأَيهَا | يَأَيهَا النَّبىُّ جَهِدِ الْكفَّارَ وَ الْمُنَفِقِينَ وَ اغْلُظ عَلَيهِمْ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْس الْمَصِيرُ | ||
مراد از «'''جهاد با كفار و منافقين '''» بذل جهد و كوشش در اصلاح امر از ناحيه اين دو طايفه است ، و خلاصه منظور اين است كه با تلاش پى گير خود جلو شر و فسادى كه اين دو طايفه براى دعوت دارند بگيرد، و معلوم است كه اين جلوگيرى در ناحيه كفار به اين است كه حق را براى آنان بيان نموده ، رسالت خود را به ايشان برساند، اگر ايمان آوردند كه هيچ ، و اگر نياوردند باايشان جنگ كند. و در ناحيه منافقين به اين است كه از آنان دلجويى كند و تاءليف قلوب نمايد، تا به تدريج دلهايشان به سوى ايمان گرايش يابد. و اگر همچنان به نفاق خود ادامه دادند، جنگ با منافقان (كه شايد ظاهر آيه شريفه هم همين باشد)، سنت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) بر آن جارى نشده ، و آن جناب در تمام عمر با هيچ منافقى نجنگيده ، | مراد از «'''جهاد با كفار و منافقين '''» بذل جهد و كوشش در اصلاح امر از ناحيه اين دو طايفه است ، و خلاصه منظور اين است كه با تلاش پى گير خود جلو شر و فسادى كه اين دو طايفه براى دعوت دارند بگيرد، و معلوم است كه اين جلوگيرى در ناحيه كفار به اين است كه حق را براى آنان بيان نموده ، رسالت خود را به ايشان برساند، اگر ايمان آوردند كه هيچ ، و اگر نياوردند باايشان جنگ كند. و در ناحيه منافقين به اين است كه از آنان دلجويى كند و تاءليف قلوب نمايد، تا به تدريج دلهايشان به سوى ايمان گرايش يابد. و اگر همچنان به نفاق خود ادامه دادند، جنگ با منافقان (كه شايد ظاهر آيه شريفه هم همين باشد)، سنت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) بر آن جارى نشده ، و آن جناب در تمام عمر با هيچ منافقى نجنگيده ، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۶ </center> | ||
خط ۹۹: | خط ۱۰۱: | ||
حفصه بلافاصله خبر را به عايشه رسانيد، عايشه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) پرسيد: چه كسى به تو خبر داد كه پدر من و پدر حفصه بعد از تو زمامدار مى شوند؟ فرمود: خداى عليم و خبير، عايشه گفت : من ديگر به روى تو نظر نمى كنم تا ماريه را بر خود حرام كنى ، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هم او را بر خود حرام كرد، و اينجا بود كه آيه شريفه «'''يا ايها النبى لم تحرم ...'''» نازل گرديد. | حفصه بلافاصله خبر را به عايشه رسانيد، عايشه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) پرسيد: چه كسى به تو خبر داد كه پدر من و پدر حفصه بعد از تو زمامدار مى شوند؟ فرمود: خداى عليم و خبير، عايشه گفت : من ديگر به روى تو نظر نمى كنم تا ماريه را بر خود حرام كنى ، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هم او را بر خود حرام كرد، و اينجا بود كه آيه شريفه «'''يا ايها النبى لم تحرم ...'''» نازل گرديد. | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۴}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش