گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۴}}
__TOC__
__TOC__


خط ۲۰: خط ۲۲:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۵۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۵۸ </center>
كلام خود را بين دو طرف ايمان و كفربه دوران انداخت ، در يك آيه خطاب به مؤ منين كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين امنوا قوا انفسكم و اهليكم ...'''» و يكى را خطاب به كفار كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين كفروا لا تعتذروا...'''»، دوباره خطاب را به مؤ منين كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين امنوا توبوا...'''»، و بار ديگر خطاب را از مؤ منين برگردانيده متوجه رسول گرامى خود نمود و فرمود: «'''يا ايها النبى جاهد الكفار...'''»، و باز خطاب را متوقف نموده مثالى براى كفار زد و فرمود: «'''ضرب اللّه مثلا للذين كفروا...'''»، و مثالى براى مؤ منين زد و فرمود: «'''و ضرب اللّه مثلا للذين امنوا....'''».
كلام خود را بين دو طرف ايمان و كفربه دوران انداخت ، در يك آيه خطاب به مؤ منين كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين امنوا قوا انفسكم و اهليكم ...'''» و يكى را خطاب به كفار كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين كفروا لا تعتذروا...'''»، دوباره خطاب را به مؤ منين كرد و فرمود: «'''يا ايها الذين امنوا توبوا...'''»، و بار ديگر خطاب را از مؤ منين برگردانيده متوجه رسول گرامى خود نمود و فرمود: «'''يا ايها النبى جاهد الكفار...'''»، و باز خطاب را متوقف نموده مثالى براى كفار زد و فرمود: «'''ضرب اللّه مثلا للذين كفروا...'''»، و مثالى براى مؤ منين زد و فرمود: «'''و ضرب اللّه مثلا للذين امنوا....'''».
عَسى رَبُّهُ إِن طلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَجاً خَيراً مِّنكُنَّ ...
عَسى رَبُّهُ إِن طلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَجاً خَيراً مِّنكُنَّ ...
<span id='link375'><span>
<span id='link375'><span>
==اشاره به اينكه همه همسران پيامبر(ص ) نيكوكار و ماءجر نبوده اند ==
==اشاره به اينكه همه همسران پيامبر(ص ) نيكوكار و ماءجر نبوده اند ==
خط ۳۵: خط ۳۷:
در كشاف آمده كه اگر بپرسى چرا در اين آيه صفات را بدون «'''واو'''» عاطفه شمرده ، و تنها بين دو صفت «'''ثيب '''» و «'''بكر'''» واو عاطفه آورده ، در پاسخ مى گوييم : صفاتى كه در اول آيه شمرده ، مانعه الجمع نيستند، و ممكن است همه آنها در يك نفر يافت شود، و به همين جهت واو عاطفه لازم نداشت ، به خلاف دو صفت ثيب و بكر، ممكن نيست در آن واحد در يك فرد جمع شود، زيرا زنان يا بيوه اند، و يا دوشيره .
در كشاف آمده كه اگر بپرسى چرا در اين آيه صفات را بدون «'''واو'''» عاطفه شمرده ، و تنها بين دو صفت «'''ثيب '''» و «'''بكر'''» واو عاطفه آورده ، در پاسخ مى گوييم : صفاتى كه در اول آيه شمرده ، مانعه الجمع نيستند، و ممكن است همه آنها در يك نفر يافت شود، و به همين جهت واو عاطفه لازم نداشت ، به خلاف دو صفت ثيب و بكر، ممكن نيست در آن واحد در يك فرد جمع شود، زيرا زنان يا بيوه اند، و يا دوشيره .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۰ </center>
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا قُوا أَنفُسكمْ وَ أَهْلِيكمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاس وَ الحِْجَارَةُ ...
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا قُوا أَنفُسكمْ وَ أَهْلِيكمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاس وَ الحِْجَارَةُ ...
كلمه «'''قوا'''» جمع امر حاضر از مصدر «'''وقايه '''» است ، و وقايه به معناى حفظ كردن چيزى است از هر خطرى كه به آن صدمه بزند، و برايش مضر باشد، و كلمه «'''وقود'''» - به فتحه واو - اسم هر چيزى است كه با آن آتش را بگيرانند، چه آتش هيزم و چه مانند آن ، و مراد از كلمه «'''نار'''» آتش است ، و اگر انسان هاى معذب در آتش دوزخ را آتش گيرانه دوزخ خوانده ، بدين جهت است كه شعله گرفتن مردم در آتش دوزخ به دست خود آنان است ، همچنان كه در جاى ديگر فرموده : «'''ثم فى النار يسجرون '''»، در نتيجه جمله مورد بحث يكى از ادله تجسم اعمال همچنان كه ظاهر آيه بعدى هم كه مى فرمايد: «'''يا ايها الذين كفروا لا تعتذروا...'''»، همين معنا است ، براى اينكه در آخرش ‍ مى فرمايد: تنها و تنها اعمال خودتان را به شما به عنوان جزا مى دهند. و اما كلمه «'''حجاره '''» را بعضى تفسير كرده اند به بت ها.
كلمه «'''قوا'''» جمع امر حاضر از مصدر «'''وقايه '''» است ، و وقايه به معناى حفظ كردن چيزى است از هر خطرى كه به آن صدمه بزند، و برايش مضر باشد، و كلمه «'''وقود'''» - به فتحه واو - اسم هر چيزى است كه با آن آتش را بگيرانند، چه آتش هيزم و چه مانند آن ، و مراد از كلمه «'''نار'''» آتش است ، و اگر انسان هاى معذب در آتش دوزخ را آتش گيرانه دوزخ خوانده ، بدين جهت است كه شعله گرفتن مردم در آتش دوزخ به دست خود آنان است ، همچنان كه در جاى ديگر فرموده : «'''ثم فى النار يسجرون '''»، در نتيجه جمله مورد بحث يكى از ادله تجسم اعمال همچنان كه ظاهر آيه بعدى هم كه مى فرمايد: «'''يا ايها الذين كفروا لا تعتذروا...'''»، همين معنا است ، براى اينكه در آخرش ‍ مى فرمايد: تنها و تنها اعمال خودتان را به شما به عنوان جزا مى دهند. و اما كلمه «'''حجاره '''» را بعضى تفسير كرده اند به بت ها.
مراد از توصيف ملائكه موكل بر جهنم به غلاظ و شداد بودن و اينكه : «'''لا يعصون اللهما امرهم و يفعلون ما يؤ مرون '''»
مراد از توصيف ملائكه موكل بر جهنم به غلاظ و شداد بودن و اينكه : «'''لا يعصون اللهما امرهم و يفعلون ما يؤ مرون '''»
خط ۵۵: خط ۵۷:
<span id='link379'><span>
<span id='link379'><span>
==در قيامت جزا عبارت است از خود عمل و عذر خواهى در آن روز بلا اثر است ==
==در قيامت جزا عبارت است از خود عمل و عذر خواهى در آن روز بلا اثر است ==
يَأَيهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
يَأَيهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
اين آيه شريفه خطابى است عمومى به همه كفار، خطابى است كه بعد از رسيدن كفار به آتش دوزخ (و زبان به عذرخواهى گشودن ، كه اگر كفر ورزيديم ، و يا گناه كرديم عذرمان اين بود و اين بود) به ايشان مى شود كه امروز سخن عذر خواهى به ميان نياوريد، چون روز قيامت روز جزا است و بس . علاوه بر اين ، جزايى كه به شما داده شد عين اعمالى است كه كرده بوديد، خود اعمال زشت شما است كه امروز حقيقتش برايتان به صورت جلوه كرده است ، و چون عامل آن اعمال خود شمابوديد، عامل بودنتان قابل تغيير نيست ، و با عذرخواهى نمى توانيد عامل بودن خود را انكار كنيد، چون واقعيت ، قابل تغيير نيست ، و كلمه عذاب كه از ناحيه خدا عليه شما محقق شده باطل نمى شود. اين معنايى است كه از ظاهر خطاب در آيه استفاده مى شود.
اين آيه شريفه خطابى است عمومى به همه كفار، خطابى است كه بعد از رسيدن كفار به آتش دوزخ (و زبان به عذرخواهى گشودن ، كه اگر كفر ورزيديم ، و يا گناه كرديم عذرمان اين بود و اين بود) به ايشان مى شود كه امروز سخن عذر خواهى به ميان نياوريد، چون روز قيامت روز جزا است و بس . علاوه بر اين ، جزايى كه به شما داده شد عين اعمالى است كه كرده بوديد، خود اعمال زشت شما است كه امروز حقيقتش برايتان به صورت جلوه كرده است ، و چون عامل آن اعمال خود شمابوديد، عامل بودنتان قابل تغيير نيست ، و با عذرخواهى نمى توانيد عامل بودن خود را انكار كنيد، چون واقعيت ، قابل تغيير نيست ، و كلمه عذاب كه از ناحيه خدا عليه شما محقق شده باطل نمى شود. اين معنايى است كه از ظاهر خطاب در آيه استفاده مى شود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۳ </center>
ولى بعضى گفته اند: عذرخواهى كفار بعد از داخل شدن در آتش است ، و عذرخواهى خود نوعى توبه است ، و بعد از داخل شدن در آتش ، ديگر توبه قبول نمى شود، و در معناى جمله «'''انما تجزون ...'''» گفته اند: معنايش اين است كه در مقابل اعمالى كه كرده ايد آن جزايى را به شما مى دهند كه حكم ت لازمش مى داند.
ولى بعضى گفته اند: عذرخواهى كفار بعد از داخل شدن در آتش است ، و عذرخواهى خود نوعى توبه است ، و بعد از داخل شدن در آتش ، ديگر توبه قبول نمى شود، و در معناى جمله «'''انما تجزون ...'''» گفته اند: معنايش اين است كه در مقابل اعمالى كه كرده ايد آن جزايى را به شما مى دهند كه حكم ت لازمش مى داند.
و در اينكه آيه مورد بحث دنباله آيات سابق قرار گرفت ، و در آن خطابى قهرآميز و تهديدى جدى شد، اشاره اى هم به اين حقيقت هست كه نافرمانى خداى تعالى و رسول او چه بسا كار آدمى را به كفر بكشاند.
و در اينكه آيه مورد بحث دنباله آيات سابق قرار گرفت ، و در آن خطابى قهرآميز و تهديدى جدى شد، اشاره اى هم به اين حقيقت هست كه نافرمانى خداى تعالى و رسول او چه بسا كار آدمى را به كفر بكشاند.
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا تُوبُوا إِلى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سيِّئَاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكمْ جَنَّتٍ ...
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا تُوبُوا إِلى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سيِّئَاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكمْ جَنَّتٍ ...
معناى «'''توبه نصوح '''» كه خداوند به آن امر فرموده است
معناى «'''توبه نصوح '''» كه خداوند به آن امر فرموده است
كلمه «'''نصوح '''» از ماده نصح است كه به معناى جستجو از بهترين عمل و بهترين گفتارى است كه صاحبش را بهتر و بيشتر سود ببخشد، و اين كلمه معنايى ديگر نيز دارد، و آن عبارت است از اخلاص ، وقتى مى گويى : «'''نصحت له الود'''» معنايش اين است كه من دوستى را با او به حد خلوص رساندم ، و اين معنايى است كه راغب براى اين كلمه كرده . و بنابر گفته وى ، توبه نصوح مى تواند عبارت باشد از توبه اى كه صاحبش را از برگشتن به طرف گناه باز بدارد، و يا توبه اى كه بنده را براى رجوع از گناه خالص سازد، و در نتيجه ، ديگر به آن عملى كه از آن توبه كرده بر نگردد.
كلمه «'''نصوح '''» از ماده نصح است كه به معناى جستجو از بهترين عمل و بهترين گفتارى است كه صاحبش را بهتر و بيشتر سود ببخشد، و اين كلمه معنايى ديگر نيز دارد، و آن عبارت است از اخلاص ، وقتى مى گويى : «'''نصحت له الود'''» معنايش اين است كه من دوستى را با او به حد خلوص رساندم ، و اين معنايى است كه راغب براى اين كلمه كرده . و بنابر گفته وى ، توبه نصوح مى تواند عبارت باشد از توبه اى كه صاحبش را از برگشتن به طرف گناه باز بدارد، و يا توبه اى كه بنده را براى رجوع از گناه خالص سازد، و در نتيجه ، ديگر به آن عملى كه از آن توبه كرده بر نگردد.
خط ۷۸: خط ۸۰:
<span id='link383'><span>
<span id='link383'><span>
==مراد از امر به جهاد با منافقين به پيامبر اكرم (ص ) ==
==مراد از امر به جهاد با منافقين به پيامبر اكرم (ص ) ==
يَأَيهَا النَّبىُّ جَهِدِ الْكفَّارَ وَ الْمُنَفِقِينَ وَ اغْلُظ عَلَيهِمْ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْس الْمَصِيرُ
يَأَيهَا النَّبىُّ جَهِدِ الْكفَّارَ وَ الْمُنَفِقِينَ وَ اغْلُظ عَلَيهِمْ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْس الْمَصِيرُ
مراد از «'''جهاد با كفار و منافقين '''» بذل جهد و كوشش در اصلاح امر از ناحيه اين دو طايفه است ، و خلاصه منظور اين است كه با تلاش ‍ پى گير خود جلو شر و فسادى كه اين دو طايفه براى دعوت دارند بگيرد، و معلوم است كه اين جلوگيرى در ناحيه كفار به اين است كه حق را براى آنان بيان نموده ، رسالت خود را به ايشان برساند، اگر ايمان آوردند كه هيچ ، و اگر نياوردند باايشان جنگ كند. و در ناحيه منافقين به اين است كه از آنان دلجويى كند و تاءليف قلوب نمايد، تا به تدريج دلهايشان به سوى ايمان گرايش يابد. و اگر همچنان به نفاق خود ادامه دادند، جنگ با منافقان (كه شايد ظاهر آيه شريفه هم همين باشد)، سنت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) بر آن جارى نشده ، و آن جناب در تمام عمر با هيچ منافقى نجنگيده ،
مراد از «'''جهاد با كفار و منافقين '''» بذل جهد و كوشش در اصلاح امر از ناحيه اين دو طايفه است ، و خلاصه منظور اين است كه با تلاش ‍ پى گير خود جلو شر و فسادى كه اين دو طايفه براى دعوت دارند بگيرد، و معلوم است كه اين جلوگيرى در ناحيه كفار به اين است كه حق را براى آنان بيان نموده ، رسالت خود را به ايشان برساند، اگر ايمان آوردند كه هيچ ، و اگر نياوردند باايشان جنگ كند. و در ناحيه منافقين به اين است كه از آنان دلجويى كند و تاءليف قلوب نمايد، تا به تدريج دلهايشان به سوى ايمان گرايش يابد. و اگر همچنان به نفاق خود ادامه دادند، جنگ با منافقان (كه شايد ظاهر آيه شريفه هم همين باشد)، سنت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) بر آن جارى نشده ، و آن جناب در تمام عمر با هيچ منافقى نجنگيده ،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۵۶۶ </center>
خط ۹۹: خط ۱۰۱:
حفصه بلافاصله خبر را به عايشه رسانيد، عايشه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) پرسيد: چه كسى به تو خبر داد كه پدر من و پدر حفصه بعد از تو زمامدار مى شوند؟ فرمود: خداى عليم و خبير، عايشه گفت : من ديگر به روى تو نظر نمى كنم تا ماريه را بر خود حرام كنى ، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هم او را بر خود حرام كرد، و اينجا بود كه آيه شريفه «'''يا ايها النبى لم تحرم ...'''» نازل گرديد.
حفصه بلافاصله خبر را به عايشه رسانيد، عايشه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) پرسيد: چه كسى به تو خبر داد كه پدر من و پدر حفصه بعد از تو زمامدار مى شوند؟ فرمود: خداى عليم و خبير، عايشه گفت : من ديگر به روى تو نظر نمى كنم تا ماريه را بر خود حرام كنى ، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هم او را بر خود حرام كرد، و اينجا بود كه آيه شريفه «'''يا ايها النبى لم تحرم ...'''» نازل گرديد.


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۴}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش