تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۹: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
كَذَّبَت قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصحَب الرَّس وَ ثَمُودُ(۱۲) | كَذَّبَت قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصحَب الرَّس وَ ثَمُودُ(۱۲) | ||
وَ عَادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوَنُ لُوطٍ(۱۳) | وَ عَادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوَنُ لُوطٍ(۱۳) | ||
وَ أَصحَب الاَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كلُّ كَذَّب الرُّسلَ فحَقَّ وَعِيدِ(۱۴ | وَ أَصحَب الاَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كلُّ كَذَّب الرُّسلَ فحَقَّ وَعِيدِ(۱۴ | ||
ترجمه | |||
به نام اللّه كه هم رحمان است و هم رحيم . ق . به قرآن مجيد سوگند (۱). | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
به نام اللّه كه هم رحمان است و هم رحيم. | |||
ق . به قرآن مجيد سوگند (۱). | |||
تو را ما فرستاديم ليكن كفار تعجب كردند كه از جنس خودشان كسى به عنوان بيمرسان از ناحيه خدا آيد، لذا كفار گفتند اين چيز عجيبى است (۲). | تو را ما فرستاديم ليكن كفار تعجب كردند كه از جنس خودشان كسى به عنوان بيمرسان از ناحيه خدا آيد، لذا كفار گفتند اين چيز عجيبى است (۲). | ||
آيا وقتى مرديم و خاك شديم ؟ اين برگشتن بعيدى است (۳). | آيا وقتى مرديم و خاك شديم ؟ اين برگشتن بعيدى است (۳). | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۰۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۰۳ </center> | ||
با اينكه ما مى دانيم كه زمين از ايشان چه مقدار كم مى كند و نزد ما كتابى است كه (از خطر اشتباه و يا حوادث ) محفوظ است (۴). | با اينكه ما مى دانيم كه زمين از ايشان چه مقدار كم مى كند و نزد ما كتابى است كه (از خطر اشتباه و يا حوادث) محفوظ است (۴). | ||
بلكه اينان با حق دشمنى دارند و آن را هر چه باشد تكذيب مى كنند پس | |||
بلكه اينان با حق دشمنى دارند و آن را هر چه باشد تكذيب مى كنند پس ايشان در امرى حيرت آورند (با اينكه حق را تشخيص مى دهند باز انكار مى كنند) (۵). | |||
مگر تاكنون سر بلند نكرده و به آسمان بالاى سر خود نگاهى نينداخته اند كه چگونه آن را بنا كرديم و آن را با ستارگان زينت داديم (۶). | مگر تاكنون سر بلند نكرده و به آسمان بالاى سر خود نگاهى نينداخته اند كه چگونه آن را بنا كرديم و آن را با ستارگان زينت داديم (۶). | ||
و مگر زمين زير پاى خود را نديدند كه گسترده اش كرديم و كوههاى ريشه دار در آن جايگزين كرديم و در آن از هر صنف گياه مسرت انگيز رويانديم (۷). | و مگر زمين زير پاى خود را نديدند كه گسترده اش كرديم و كوههاى ريشه دار در آن جايگزين كرديم و در آن از هر صنف گياه مسرت انگيز رويانديم (۷). | ||
تا مايه بصيرت و تذكر هر بنده اى باشد كه دائما به سوى ما توبه مى آورد (۸). | تا مايه بصيرت و تذكر هر بنده اى باشد كه دائما به سوى ما توبه مى آورد (۸). | ||
و از آسمان ، آبى پر بركت نازل كرديم و به دنبالش باغها و دانه هاى درو كردنى رويانديم (۹). | و از آسمان ، آبى پر بركت نازل كرديم و به دنبالش باغها و دانه هاى درو كردنى رويانديم (۹). | ||
درختان خرماى بلند با ميوه هاى روى هم چيده (۱۰). | درختان خرماى بلند با ميوه هاى روى هم چيده (۱۰). | ||
تا رزق بندگان باشد، همچنان كه با آن آب پر بركت شهرى مرده را زنده كرديم زنده كردن انسانها نيز اين طور است (۱۱). | تا رزق بندگان باشد، همچنان كه با آن آب پر بركت شهرى مرده را زنده كرديم زنده كردن انسانها نيز اين طور است (۱۱). | ||
قبل از اين كفار، قوم نوح و اصحاب رس و ثمود تكذيب كردند (۱۲). | قبل از اين كفار، قوم نوح و اصحاب رس و ثمود تكذيب كردند (۱۲). | ||
و همچنين عاد و فرعون و مردم لوط (۱۳). | و همچنين عاد و فرعون و مردم لوط (۱۳). | ||
و اصحاب | |||
و اصحاب الأيكه و قوم تُبع كه همه آنان رسولان را تكذيب كردند و تهديد خدا در باره شان محقق شد (۱۴). | |||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | |||
<span id='link351'><span> | <span id='link351'><span> | ||
==محتواى سوره مباركه ق == | ==محتواى سوره مباركه ق == | ||
اين سوره مساءله دعوت اسلام را بيان مى كند. و به آنچه در اين دعوت است اشاره مى كند، يعنى انذار به معاد و انكار مشركين به معاد، و تعجبى كه از آن داشتند كه بعد از مردن و بطلان شخصيت آدمى و خاك شدنش چگونه دوباره زنده مى شود و به همان صورت و وضعى كه قبل از مرگ داشت برمى گردد؟ آنگاه تعجب آنان را رد مى كند به اين كه علم الهى محيط به ايشان است ، و كتاب حفيظ كه هيچ يك از احوال خلقش و هيچ حركت و سكون آنها - چه خردش و چه كلانش - از قلم آن كتاب نيفتاده نزد او است . آنگاه اين منكرين را تهديد مى كند به اينكه اگر به راه نيايند بر سرشان همان خواهد آمد كه بر سر امت هاى گذشته و هلاك شده آمد. | اين سوره مساءله دعوت اسلام را بيان مى كند. و به آنچه در اين دعوت است اشاره مى كند، يعنى انذار به معاد و انكار مشركين به معاد، و تعجبى كه از آن داشتند كه بعد از مردن و بطلان شخصيت آدمى و خاك شدنش چگونه دوباره زنده مى شود و به همان صورت و وضعى كه قبل از مرگ داشت برمى گردد؟ آنگاه تعجب آنان را رد مى كند به اين كه علم الهى محيط به ايشان است ، و كتاب حفيظ كه هيچ يك از احوال خلقش و هيچ حركت و سكون آنها - چه خردش و چه كلانش - از قلم آن كتاب نيفتاده نزد او است . آنگاه اين منكرين را تهديد مى كند به اينكه اگر به راه نيايند بر سرشان همان خواهد آمد كه بر سر امت هاى گذشته و هلاك شده آمد. |