گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۴: خط ۲۴:


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۴۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۴۳ </center>
«'''وَ الاَرْضُ جَمِيعاً قَبْضتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ'''»:
«'''وَ الاَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ'''»:


منظور از كلمۀ «أرض»، كرۀ زمين است، با همه اجزاء و اسبابى كه در آن، در يكديگر فعاليت دارند. و كلمۀ «قَبضَة»، مصدر به معناى «مَقبُوض» است، و قبض بر هر چيز و بودن آن در قبضه، كنايه است از تسلط تامّ بر آن، يا انحصار تسلط صاحب قبضه بر آن. و مراد در اين جا، معناى دوم است. چون آيه «وَ الأمرُ يَومَئِذٍ لِلهِ»، و آياتى ديگر اين معنا را تأييد مى كند.
منظور از كلمۀ «أرض»، كرۀ زمين است، با همه اجزاء و اسبابى كه در آن، در يكديگر فعاليت دارند. و كلمۀ «قَبضَة»، مصدر به معناى «مَقبُوض» است، و قبض بر هر چيز و بودن آن در قبضه، كنايه است از تسلط تامّ بر آن، يا انحصار تسلط صاحب قبضه بر آن. و مراد در اين جا، معناى دوم است. چون آيه «وَ الأمرُ يَومَئِذٍ لِلهِ»، و آياتى ديگر اين معنا را تأييد مى كند.
خط ۳۲: خط ۳۲:
پس معناى بودن زمين در قيامت در قبضۀ خدا، اين است كه: در قيامت، اين معنا را براى مردم روشن مى شود. نه اين كه اصل آن، تنها در قيامت پيدا مى شود و خدا، تنها در آن روز، داراى چنين تسلط و مالكيت مى گردد.
پس معناى بودن زمين در قيامت در قبضۀ خدا، اين است كه: در قيامت، اين معنا را براى مردم روشن مى شود. نه اين كه اصل آن، تنها در قيامت پيدا مى شود و خدا، تنها در آن روز، داراى چنين تسلط و مالكيت مى گردد.


«'''وَ السّمَاوَاتُ مَطوِيّاتٌ بِيَمِينِه'''» - يمين هر چيزى، دست راست و سمتى كه از سمت ديگر، قوی تر است، مى باشد. و اين كلمه را، به طور كنايه در قدرت استعمال مى كنند. و از سياق آيه بر مى آيد كه حاصل دو جمله، يعنى دو جملۀ «وَ الأرضُ جَمِيعاً قَبضَتُهُ يَومَ القِيَامَة»، و جملۀ «وَ السّماوَاتُ مَطوِيّاتٌ بِيَمِينِه»، اين است كه در آن روز، سبب هاى زمينى و آسمانى از سببيت مى افتند، و ساقط مى شوند. و آن روز، اين معنا ظاهر مى گردد كه هيچ مؤثرى در عالَم هستى، به جز خداى سبحان نيست.
«'''وَ السّمَاوَاتُ مَطوِيّاتٌ بِيَمِينِه'''» - يمين هر چيزى، دست راست و سمتى كه از سمت ديگر، قوی تر است، مى باشد. و اين كلمه را، به طور كنايه در قدرت استعمال مى كنند. و از سياق آيه بر مى آيد كه حاصل دو جمله، يعنى دو جملۀ «وَ الأرضُ جَمِيعاً قَبضَتُهُ يَومَ القِيَامَة»، و جملۀ «وَ السّماوَاتُ مَطوِيّاتٌ بِيَمِينِه»، اين است كه:
 
در آن روز، سبب هاى زمينى و آسمانى از سببيت مى افتند، و ساقط مى شوند. و آن روز، اين معنا ظاهر مى گردد كه هيچ مؤثرى در عالَم هستى، به جز خداى سبحان نيست.


«'''سُبحَانَهُ وَ تَعَالى عَمّا يُشرِكُون'''» - اين جمله، خداى تعالى را از شرك هايى كه مشركان ورزيده و غيرخدا را شريك در ربوبيت و الوهيت خدا دانستند و در نتيجه، تدبير عالَم را به خدايان خود نسبت دادند و آن ها را پرستيدند، منزه مى دارد.
«'''سُبحَانَهُ وَ تَعَالى عَمّا يُشرِكُون'''» - اين جمله، خداى تعالى را از شرك هايى كه مشركان ورزيده و غيرخدا را شريك در ربوبيت و الوهيت خدا دانستند و در نتيجه، تدبير عالَم را به خدايان خود نسبت دادند و آن ها را پرستيدند، منزه مى دارد.
۱۳٬۹۷۷

ویرایش