گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
و جملۀ «وَ نَحشُرُهُم يَومَ القِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِم»، تا آخر دو آيه، معنايش روشن است. زيرا كلمۀ «عُمى» و «بُكم» و «صُم»، جمع «أعمَى» و «أبكَم» و «أصَم»، به معناى كوران و لالان و كران است، و كلمۀ «خَبَت»، از «خبو النار»، به معناى سكونت و آرام شدن شراره آتش ‍است. كلمۀ «سَعِير» هم، به معناى زبانه آتش است. پس معناى آيه، اين است كه: هرگاه زبانه هاى آتش فرو نشست، دوباره افروخته ترش مى كنيم.
و جملۀ «وَ نَحشُرُهُم يَومَ القِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِم»، تا آخر دو آيه، معنايش روشن است. زيرا كلمۀ «عُمى» و «بُكم» و «صُم»، جمع «أعمَى» و «أبكَم» و «أصَم»، به معناى كوران و لالان و كران است، و كلمۀ «خَبَت»، از «خبو النار»، به معناى سكونت و آرام شدن شراره آتش ‍است. كلمۀ «سَعِير» هم، به معناى زبانه آتش است. پس معناى آيه، اين است كه: هرگاه زبانه هاى آتش فرو نشست، دوباره افروخته ترش مى كنيم.


==معناى جمله: «قادر على ان يخلق مثلهم»==
==معناى جمله: «قَادِرٌ عَلَى أن يَخلُقَ مِثلَهُم»==
«'''أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرْض ‍ قَادِرٌ عَلى أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ...'''»:
«'''أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرْض ‍ قَادِرٌ عَلى أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ...'''»:


((كفور(( به معناى جحود وهر دوبه معناى انكار از در لجبازى است ، واين آيه احتجاجى است از خداى سبحان بر مساءله قيامت و زنده شدن بعد از مرگ ، عليه كسانى كه آن را بعيد مى شمردند، چون زنده شدن بدن بعد از متلاشى گشتن را محال پنداشته مى گفتند: ((ء اذا كنا عظاما ورفاتا ءانا لمبعوثون خلقا جديدا - آيا بعد از آنكه به صورت اسكلتى در آمديم ، وآن اسكلت هم متلاشى وپوسيده شد دوباره با خلقت جديدى مبعوث مى شويم ((؟
«كَفُور»، به معناى جحود و هر دو، به معناى انكار از درِ لجبازى است. و اين آيه، احتجاجى است از خداى سبحان، بر مسأله قيامت و زنده شدن بعد از مرگ، عليه كسانى كه آن را بعيد مى شمردند. چون زنده شدن بدن بعد از متلاشى گشتن را محال پنداشته، مى گفتند: «ءَإذَا كُنَّا عِظَاماً وَ رُفَاتاً ءَإنّا لَمَبعُوثُونَ خَلقاً جَدِيداً: آيا بعد از آن كه به صورت اسكلتى در آمديم، و آن اسكلت هم متلاشى و پوسيده شد، دوباره با خلقت جديدى مبعوث مى شويم»؟


خداى تعالى در پاسخشان مى فرمايد خلقت بدن در نخستين بار دليل بر اين است كه چنين چيزى ممكن است ، و وقتى ممكن شد ديگر فرقى ميان بار اول وبار دوم نيست ، وخلاصه همينكه خود شما در اين دنيا هستيد وبدنى زنده داريد دليل بر اين است كه چنين خلقتى محال نيست ، ووقتى محال نشد ديگر چه فرقى ميان اين بار و بار ديگر است.
خداى تعالى، در پاسخشان مى فرمايد: خلقت بدن در نخستين بار، دليل بر اين است كه چنين چيزى ممكن است، و وقتى ممكن شد، ديگر فرقى ميان بارِ اول و بارِ دوم نيست. و خلاصه همين كه خود شما در اين دنيا هستيد و بدنى زنده داريد، دليل بر اين است كه چنين خلقتى محال نيست، و وقتى محال نشد، ديگر چه فرقى ميان اين بار و بار ديگر است.


<span id='link193'><span>
<span id='link193'><span>
۱۴٬۲۱۶

ویرایش