گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۷۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۷۸ </center>
آرى آن روزى را كه مجرمين دارند، پيشوايانشان نيز دارند، چرا كه هر كس كه سنت بدى را باب كند تا زمانى كه در دنيا عاملى به آن سنت زشت وجود دارد صاحب سنت نيز همه آن وزر را خواهد داشت ، همانها كه در دنيا مى گفتند اينكار را بكن مسؤ وليتش به گردن من !، بايد در قيامت گناه ايشان را به گردن بگيرند.
آرى، آن روزى را كه مجرمان دارند، پيشوايانشان نيز دارند. چرا كه هر كس كه سنّت بدى را باب كند، تا زمانى كه در دنيا عاملى به آن سنّت زشت وجود دارد، صاحب سنّت نيز همۀ آن وزر را خواهد داشت. همان ها كه در دنيا مى گفتند اين كار را بكن، مسؤوليتش به گردن من، بايد در قيامت گناه ايشان را به گردن بگيرند.
اما همه اينها وزر امامت وپيشوايى باطل ورواج دادن سنتهاى بد است نه عين آن وزرى را كه مرتكب گناه دارد، تا لازمه به گردن گرفتن سنت گزاران اين باشد كه خود مرتكبين سنت باطل وزرى نداشته باشند، وبه فرض هم كه عين آن باشد، معنايش اين است كه در يك گناه دوكس ‍ معذب شود.
 
اما همه اين ها، وزر امامت و پيشوايى باطل و رواج دادن سنّت هاى بد است، نه عين آن وزرى را كه مرتكب گناه دارد، تا لازمه به گردن گرفتن سنّت گزاران اين باشد كه خود مرتكبان سنت باطل وزرى نداشته باشند، و به فرض هم كه عين آن باشد، معنايش اين است كه در يك گناه، دو كس معذّب شود.


«'''وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتى نَبْعَث رَسولاً(۱۵)'''»:


==توضيح اين كه فرمود: «و ما كنا معذبين حتى نبعث رسولا»==
==توضيح اين كه فرمود: «و ما كنا معذبين حتى نبعث رسولا»==
«'''وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتّى نَبْعَثَ رَسُولاً'''»:
از ظاهر سياقى كه در اين آيه وآيات قبل وبعد دارد بر مى آيد كه مراد از ((تعذيب (( تعذيب دنيوى وعقوبت استيصال باشد، ومؤ يد اين احتمال سياق نفى در ((ما كنا معذبين (( است ، زيرا فرق است در اينكه گفته شود: ((لسنا معذبين (( يا ((لانعذب (( يا ((لن نعذب (( ويا اينكه گفته شود: ((ما كنا معذّبين (( كه در سه تعبير اول ، تنها نفى عذاب را مى رساند، ودر تعبير چهارم استمرار نفى آن در گذشته را افاده مى كند، ومى فهماند كه سنت الهى جارى در امتهاى گذشته بر اين بوده است كه هيچ امتى را عذاب نمى كرد مگر بعد از آنكه رسولى به سويشان مى فرستاد وايشان را از عذاب خدا مى ترساند.
از ظاهر سياقى كه در اين آيه وآيات قبل وبعد دارد بر مى آيد كه مراد از ((تعذيب (( تعذيب دنيوى وعقوبت استيصال باشد، ومؤ يد اين احتمال سياق نفى در ((ما كنا معذبين (( است ، زيرا فرق است در اينكه گفته شود: ((لسنا معذبين (( يا ((لانعذب (( يا ((لن نعذب (( ويا اينكه گفته شود: ((ما كنا معذّبين (( كه در سه تعبير اول ، تنها نفى عذاب را مى رساند، ودر تعبير چهارم استمرار نفى آن در گذشته را افاده مى كند، ومى فهماند كه سنت الهى جارى در امتهاى گذشته بر اين بوده است كه هيچ امتى را عذاب نمى كرد مگر بعد از آنكه رسولى به سويشان مى فرستاد وايشان را از عذاب خدا مى ترساند.
كلمه : ((رسول (( نيز مؤ يد اين احتمال است ، چون مى توانست از آن مبعوث به ((نبى (( تعبير كند، وبفرمايد: ((حتى نبعث نبيا(( واگر در نظر خواننده مانده باشد كه در جلد دوم اين كتاب در فرق ميان ((رسول (( و((نبى (( گفتيم كه ((رسالت (( منصب خاصى است الهى كه مستلزم حكم فصل در امت است ، وگفتيم كه حكم فصل عبارتست از عذاب استيصال ويا تمتع وبهره مندى از زندگى تا مدتى معين ، همچنانكه قرآن فرموده : ((ولكلّ امة رسول فاذا جاء رسولهم قضى بينهم بالقسط وهم لايظلمون (( ونيز فرموده : قالت رسلهم افى اللّه شك فاطر السّموات والارض يدعوكم ليغفر لكم من ذنوبكم و يوخّركم الى اجل مسمّى (( به خلاف نبوت ، زيرا نبوت منصبى نيست كه مستلزم چنين لوازمى باشد.
كلمه : ((رسول (( نيز مؤ يد اين احتمال است ، چون مى توانست از آن مبعوث به ((نبى (( تعبير كند، وبفرمايد: ((حتى نبعث نبيا(( واگر در نظر خواننده مانده باشد كه در جلد دوم اين كتاب در فرق ميان ((رسول (( و((نبى (( گفتيم كه ((رسالت (( منصب خاصى است الهى كه مستلزم حكم فصل در امت است ، وگفتيم كه حكم فصل عبارتست از عذاب استيصال ويا تمتع وبهره مندى از زندگى تا مدتى معين ، همچنانكه قرآن فرموده : ((ولكلّ امة رسول فاذا جاء رسولهم قضى بينهم بالقسط وهم لايظلمون (( ونيز فرموده : قالت رسلهم افى اللّه شك فاطر السّموات والارض يدعوكم ليغفر لكم من ذنوبكم و يوخّركم الى اجل مسمّى (( به خلاف نبوت ، زيرا نبوت منصبى نيست كه مستلزم چنين لوازمى باشد.
۱۳٬۸۷۹

ویرایش