نتایج جستجو

مسؤولیت عیسى (ع) ۴، ۵ ; منشأ تعالیم عیسى (ع) ۱ ; نفى الوهیت عیسى (ع) ۸ ; وفادارى عیسى (ع) ۲ گواهان: امتها ۹، ۱۱ ; گواهان عمل ۹، ۱۱ مسیحیان: عقیده مسیحیان

تراشید، و با مقداری از خاک یمن به نشانه تسلیم کامل نزد نجاشی فرستاد و اعلام وفاداری کرد. نجاشی چون چنین دید او را بخشید و در پست خود ابقا نمود. در این هنگام

ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ‌ (آرى، اقامه‌ى نماز، پرداخت زكات، ايمان به انبيا و وفادارى به پيمان‌ها، راه ميانه‌اى است كه نافرمانان آن را گم كرده‌اند.) تفسير نور(10جلدى)،

داده، لباس عمل مى‌پوشاند. «أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» «2» 1- وفادارى به پيمان‌ها و سوگندهاى الهى، لازم است. أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ‌ ... 2-

را بايد ارائه كرد. أَعْطى‌ قَلِيلًا ... إِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّى‌ 14- وفادارى در راه حق، از بزرگ‌ترين كمالات است. «وَفَّى» «1». توبه، 79. تفسير نور(10جلدى)،

آنانند كه از ايشان پيمان گرفته‌اى، سپس پيمان خود را در هر بار مى‌شكنند و (در وفادارى وحفظ پيمان،) اهل تقوا و پروا نيستند. پيمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله

سُئِلُوا ... ما تَلَبَّثُوا بِها إِلَّا يَسِيراً 4- پيمان بستن مهم نيست، وفادارى مهم است. عاهَدُوا اللَّهَ‌ ... لا يُوَلُّونَ الْأَدْبارَ 5- پيمان خداوند

انکارى پس از آن، به سرزنش شدن آن اندیشه و عمل، دلالت دارد. ۱۲ - تعصّب و وفادارى به آراى پیشینیان، مانع بروز و رشد اندیشه هاى نو است. (و إذا قیل لهم اتّبعوا

و بر خداوند توكّل كن، وكافى است كه خداوند، پشتيبان باشد. 1- به هر اظهار وفادارى و ايمانى دلگرم نباشيد، چرا كه منافقان با چرب زبانى خود را مطيع جلوه مى‌دهند

أُوفِ بِعَهْدِكُمْ‌: تا وفا نمايم به عهد شما به نيكوئى ثواب، يعنى تا جزاى وفادارى را به احسن وجه رساندم. وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ‌: و مرا بترسيد در وفاى به

اندازه بى وفائى با پيغمبر (ص) و اهل بيت اطهارش نمودى با آنكه آنها چه اندازه وفادارى با ما نمودند و از همه چيز براى خاطر ما گذشتند آيا سزاوار است ما آنها را

خداست. «اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ» 4- شركت مجروحان در جبهه، نشانه‌ى وفادارى و عشق و معرفت كامل آنان به مكتب و رهبر و هدف است. «مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ

رسول الله (ص ) در جواب به آنها فهرست اسامى شهداى حنين و بيان تعداد نفرات وفادارى كه فرار نكردند و پيامبر (ص) را تنها نگذاشتند تفسیر آیات لَقَدْ نَصَرَكُمُ

شوريده‏اند نامه‏اى مى‏نوشتى. امام فرمود: به او گفتم: اگر تو به من وفادارى كنى من هم به تو وفادارى مى‏كنم. همانا من در اين امر [ولايتعهدى‏] درآمدم به شرط آنكه

اصحابش او را ترك گفتند، تنها همسرش بود كه در وفادارى نسبت به ايوب استقامت به خرج داد. و اين خود شاهدى است بر وفادارى بعضى از همسران ! اما در ميان تمام ناراحتيها

موسى (عليه السلام ) زدند، موسى (عليه السلام ) در همان حال گفت : اگر پيمان وفادارى به اين احكام ببنديد اين خطر برطرف خواهد شد، آنها تسليم شدند و در پيشگاه

وسط معركه مى فرستند، سپس آنها را تنها گذارده فرار مى كنند چرا كه در نفاق وفادارى نيست . در آيه بعد سرانجام كار اين دو گروه :«شيطان و اتباعش »، و «منافقان

و در هجرت به سوى شام او را همراهى كردند، و اين نشان مى دهد كه او ياران وفادارى داشته است . سپس در توضيح اين معنى مى افزايد: «آن روز كه به قوم مشرك و بت

نبود، آن پايمردى مسلمانان ، آن نماز جماعت و شعارهاى گرم و داغشان ، آن اظهار وفادارى مؤ منان راستين و سخنانى همچون سخنان سعد بن معاذ كه به عنوان نمايندگى از

حقيقتا جزء آنها هم نباشد. باز در ادامه همين سخن مى افزايد: «آنها براى اثبات وفادارى خود نسبت به شما قسم ياد مى كنند اما سوگندى دروغ كه خودشان هم مى دادند»!