نتایج جستجو

(واذکر فى الکتب إبرهیم) ۲- یادآورى و تجلیل از پیامبران و اسوه هاى اخلاق و معنویت، از روش هاى هدایتى و تبلیغى مورد استفاده در قرآن (واذکر فى الکتب إبرهیم

دلربا، انسان بر کرسی آزمایش قرار گیرد و میزان قدرت ایمان و نیروی اراده و معنویت و فضیلت خود را به نمایش بگذارد. لذا بلافاصله اضافه می‌کند: «تا آنها را بیازماییم

انسان برای نجات از قعر درّه مادّیگری و ارتقا به بلندترین قلّه‌های معرفت و معنویت و روحانیت نیاز به یک وسیله محکم و مطمئن دارد این وسیله چیزی جز ایمان و عمل

آنها نمی‌دانند که قرآن در پی ساختن یک جامعه انسانی است، جامعه‌ای پیشرو با معنویت عالی. با این حال بدیهی است که این نسخه الهی گاهی نیاز به تبدیل و تعویض دارد

الْمَآبِ). درست است که بدون این وسایل، نمی‌توان زندگی کرد، و حتی پیمودن راه معنویت و سعادت نیز بدون وسایل مادی غیر ممکن است اما استفاده کردن از آنها در این

گاهى انسان چيزى را مى‌خواهد كه در آن لذّت نفس و چشم نيست، مقام عرفان و معنويّت است. «لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ» 5- سنّت خداوند بر پاداش نيكوكاران است. «كَذلِكَ

درك نكرده و لذّت نمى‌برند. 1- كسى كه ديدش محدود به محسوسات مادّى باشد و معنويّت و آخرت را نبيند، كور است. مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمى‌ ... وَ الْبَصِيرِ

آرام و شيرين، فقط در پرتو ياد و ذكر خداست. «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي» 5- معنويت در زندگى مادّى نيز نقش مهمى دارد. «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ

«جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ» «1» و بعضى به خاطر مشكلات روحى و دورى از معنويّت، در هر جا كه باشند گرفتار خصلت‌هاى نارواى خويش‌اند و خيرشان به ديگران نمى‌رسد

ابتكارات ديگران نشود. «لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ» 7- قدرت بدون معنويّت، عاملى است براى بر هم زدن امنيّت. جابُوا الصَّخْرَ ... ذِي الْأَوْتادِ

ابتكارات ديگران نشود. «لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ» 7- قدرت بدون معنويّت، عاملى است براى بر هم زدن امنيّت. جابُوا الصَّخْرَ ... ذِي الْأَوْتادِ

راه نجات ديگران را به روى او گشود. او راه زمينى را مى‌جست، امّا خدا راه معنويت و سعادت را به او نشان داد، او راه هدايت فردى را دنبال مى‌كرد، ولى خدا راه

بهانه تراشى چرا؟! يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ‌ ... 4- رها كردن ايمان و معنويّت و دلبستگى به غير او، قدم گذاردن در راه كفر، باطل، پوچى و انحراف مى‌باشد

ابتكارات ديگران نشود. «لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ» 7- قدرت بدون معنويّت، عاملى است براى بر هم زدن امنيّت. جابُوا الصَّخْرَ ... ذِي الْأَوْتادِ

احساس مى‌شود، بايد تأكيد بيشترى كرد. «إِنِّي أَنَا رَبُّكَ» 4- آثار قداست و معنويت كار بايد در ظاهر افراد نيز پيدا باشد. «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ» 5- رابطه‌ى

بهره‌بردن از لباس‌هاى زيبا تا آنجا كه به اسراف كشيده نشود، مانعى ندارد. 7- معنويّت در كنار مادّيت، تقوا در كنار زينت لازم است. «رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‌»،

از تمايلات طبيعى انسان به آب، سرسبزى، باغ، بوستان و منزل، در جهت گرايش به معنويت استفاده كنيم. وَعَدَ اللَّهُ‌ ... جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ

بود. «4» 1- در خانه‌ى خدا، نشانه‌هاى روشن بسيار است. نشانه‌هاى قداست و معنويّت، خاطرات انبيا از آدم تا خاتم، عبادتگاه و قبله‌گاه همه‌ى انبيا و نمازگزاران

مسلمانان ، و افزايش هيبت آنان در قلوب دشمنان . ه - بالا رفتن سطح روحيه و معنويت مسلمين به خاطر معجزات بزرگى كه در آن ميدان مشاهده كردند. و - تثبيت موقعيت

هـواپـرسـت جـز به اشباع شهوات خويش نمى انديشد آگاهى ، گذشت ، ايثار فداكارى و معنويت براى او مفهومى ندارد. رابـطـه اين دو با هم در آيات فوق بخوبى بازگو شده است