نتایج جستجو

از الکتاب
نتایج ۱ - ۲۰ از ۴۹۵
جستجوی پیشرفته

جستجو در فضاهای نام:

  • کامل بر چیزى است، همان گونه که در تعبیرات روزمره مى گوئیم: فلان شهر در دست من است و یا فلان ملک در قبضه و مشت من، مى باشد. قبض‌ (۹ بار) فَقَبَضْت مِن بِه
    ۲ کیلوبایت (۷۷ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۶
  • قدرت، فراوان به کار مى رود، گفته مى شود فلان کشور در دست فلان گروه است، یا فلان معبد و ساختمان بزرگ، به دست فلان کس ساخته شده، گاه گفته مى شود: دست من کوتاه
    ۶ کیلوبایت (۶۴۱ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۲
  • این معنا به کار مى رود، مثلاً مى گوئیم: اگر فلان غذا را بخورى، پشت سر آن بیمارى و مرض است و یا اگر با فلان کس رفاقت کنى، به دنبال آن بدبختى و پشیمانى است،
    ۴ کیلوبایت (۴۱۴ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۹
  • این معنا به کار مى رود، مثلاً مى گوئیم: اگر فلان غذا را بخورى، پشت سر آن بیمارى و مرض است و یا اگر با فلان کس رفاقت کنى، به دنبال آن بدبختى و پشیمانى است،
    ۸ کیلوبایت (۷۰۹ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۱
  • انجام داده و او از آن غافل است; یا خود را به غفلت مى زند. مثلاً مى گوید: چرا فلان خدمت را به من نکردى، و ما انگشت روى خدمت بزرگ ترى مى گذاریم که او آن را نادیده
    ۲ کیلوبایت (۱۰۶ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۵
  • به معناى «ایجاد» نیز آمده است در زبان روزمره خود نیز مى گوئیم که ما براى فلان زمین طرحى ریختیم و چند اطاق در آن انداختیم، یعنى بنا کردیم و ایجاد نمودیم
    ۲ کیلوبایت (۱۳۷ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۲
  • بر سبيل حيله. و طريق رائغ آن است كه مستقيم نباشد گويند «راوغ فلان فلاناً و راغ فلان الى فلان» يعنى براى حيله به سوى او ميل كرد (راغب) در مجمع آن را ميل از
    ۲ کیلوبایت (۱۵۲ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۹
  • مثلاً مهندسى كه كارخانه‏اى را نصب مى‏كند مى‏شود گفت فلان موتور را در فلان جا نوشت و فلان لوله را در فلان جا (يعنى گذاشت و نصب كرد). كتاب و اعمال فاجران در
    ۶ کیلوبایت (۵۹۳ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۳
  • آيه نهى شده از اينكه نام مؤمنى با فسق و با بدى برده شودمثلا: اين فلان كاره است يا فلان كاره بوديعنى: بد ذكرى است ذكر مردم با فسق پس از ايمان آوردن آنها
    ۷ کیلوبایت (۷۴۵ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۵
  • آيه نهى شده از اينكه نام مؤمنى با فسق و با بدى برده شودمثلا: اين فلان كاره است يا فلان كاره بوديعنى: بد ذكرى است ذكر مردم با فسق پس از ايمان آوردن آنها
    ۷ کیلوبایت (۷۴۳ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۰
  • آيه نهى شده از اينكه نام مؤمنى با فسق و با بدى برده شودمثلا: اين فلان كاره است يا فلان كاره بوديعنى: بد ذكرى است ذكر مردم با فسق پس از ايمان آوردن آنها
    ۷ کیلوبایت (۷۵۹ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۸
  • گرفته بود مثل لباس كه تمام بدن را مى‏پوشاند در مفردات گفته: گويند «تَدَرَّعَ فُلانٌ الفَقْرَ وَ لَبِسَ الْخَوْفَ» فلانى زره فقر و لباس ترس را به تن كرد. بعضى
    ۱۱ کیلوبایت (۹۹۲ واژه) - ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۱
  • است كه چاه كن چون به آنجا رسيد مى‏بيند كه از جوشيدن آب مانع است «اَكْدى فُلانٌ: قَطَعَ الْعَطاءَ وَ بَخِلَ» يعنى آيا ديدى آنكس را كه از حق رو گرداند و
    ۲ کیلوبایت (۸۶ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۲
  • شناختن شى‏ء است با تفكّر و تدبر در اثر آن و آن از علم اخص است... گويند «فُلانٌ يَعْرِفُ اللهَ» نگویند «یَعلَمُ اللهَ»... كه معرفت بشر به خدا با تفكّر در
    ۲ کیلوبایت (۱۴۰ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۴
  • است كه چاه كن چون به آنجا رسيد مى‏بيند كه از جوشيدن آب مانع است «اَكْدى فُلانٌ: قَطَعَ الْعَطاءَ وَ بَخِلَ» يعنى آيا ديدى آنكس را كه از حق رو گرداند و
    ۲ کیلوبایت (۸۷ واژه) - ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۵۴
  • اعتزال و كنار كشيدن است گويى شخص خويش را بدور مى‏اندازد گويند «اِنْتَبَذَ فُلانٌ: اِعْتَزَلَ وَتَنَحى فى ناحِيَةٍ» يعنى ياد كن مريم را كه كنار شد از اهلش
    ۳ کیلوبایت (۲۰۵ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۱
  • بياورى كه عنوانش اين باشد: از پروردگار جلد 10 - صفحه 298 جهانيان به فلان فرزند فلان و در آن رسماً به ما دستور داده شود كه به تو ايمان آوريم. «1» در آياتى
    ۳۰ کیلوبایت (۲٬۸۰۰ واژه) - ‏۴ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۱۱
  • رساندن (مبالغه) است گوئى «تحفيّت به‏اى بالغت فى اكرامه» در نهايه هست: «احفى فلان بصاحبه و حفى به و تحفّى: اى بالغ فى بره والسئول عن حاله». وَ يَسْأَلْکُمُوهَا
    ۳ کیلوبایت (۲۲۲ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۵
  • آيات فوق بايد به همه پيامبران ايمان آورد و هر كه بگويد: به فلان پيامبر ايمان دارم و به فلان نه اين شخص حقاً كافر است و به ضرورت اسلام و قرآن انسان پس از
    ۱۸ کیلوبایت (۱٬۹۴۵ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۷
  • بدن است. نا گفته نماند: گر چه برد به خواب و مردن نيز گفته شده مثل «بَرَدَ فلان اى مات» ولى بهتر است در آيه فوق «برداً» را به معنى آب خنك بگيريم تا از معنى
    ۳ کیلوبایت (۲۵۰ واژه) - ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۹
نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)