نتایج جستجو

هذا وزر يك موجود خارجى است أ پس آن بار منفصل مى‏باشد . * [ذاريات:1-3]. در (ج ر ى) گذشت كه مراد از حاملات ابرهاى حامل باران و بخار آب اند و نيز از كتاب آغاز

ركاب (بكسر ر) در اقرب گويد: ركاب شتر مفرد آن راحله است. [حشر:6]. مراد از ركاب در آيه شتر است يعنى بر آن اسبى و شترى نتاختيد. ركوب (به فتح ر) مبالغه و شتر

آیات شامل این کلمه ا (۵۲۴ بار) ر (۶ بار) ل‌ (۳۸۴۲ بار) النّاس إِلَيْک إِلَى مِن أَنْزَلْنَاه کِتَاب الظّلُمَات الر النّور بِإِذْن رَبّهِم صِرَاط در حال

آیات شامل این کلمه هرب‌ (۱ بار) (به فتح ه - ر) گويند «هَرَبَ هَرْباً: فَرَّ». [جن:12]. ما دانستيم كه هرگز خدا را در زمين عاجز نتوانيم نمود و نيز با فرار

تکرار در قرآن: ۱(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... به ضمّ (ر) نيزه. جمع آن رماح و ارماح است (اقرب) [مائده:94]. خدا حتماً شما را با چيزى از صيد

آیات شامل این کلمه رمد (۱ بار) ک‌ (۱۴۷۸ بار) رماد به فتح (ر) خاكستر. [ابراهيم:18]. در اين آيه اعمال كفّار به خاكستر به طورى پراكنده مى‏شود كه خاكستر به

آیات شامل این کلمه روح‌ (۵۷ بار) به فتح (ر) راحتى. طبرسى در ذيل آيه [يوسف:87] گويد «والروح: الراحة» و اصل باب ازريحى است كه رحمت مى‏آورد و در معنى آيه

آتش بود رسيد پس به سوخت. اين آيه آتش سوزى جنگل‏ها را روشن مى‏كند و در (ع ص ر) مطالعه شود [انبیاء:68] گفتند او را بسوزانيد و خدايتان را يارى دهيد . صحاح

نقص خدا نه به او ظلم مى‏كند و نه از اجرش مى‏كاهد. نظير [جن:13]. رهق (به فتح ر- ه) چنانكه در صحاح گفته به معنى ظلم است در اين آيه بخس به جاى هضم و رهق به

که «راغب» در «مفردات» گوید، به معناى راه رفتن در سراشیبى است. (به فتح س - ر) رفتن در سرازير و نيز محل سرازير چنانكه راغب گفته است [كهف:61]. ظاهراً سرب

تکرار در قرآن: ۳(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... (به فتح ر) روى هم جمع كردن و بعضى از شى‏ء را بالاى بعضى نهادن (مجمع - اقرب) و آن در قرآن در

آتش بود رسيد پس به سوخت. اين آيه آتش سوزى جنگل‏ها را روشن مى‏كند و در (ع ص ر) مطالعه شود [انبیاء:68] گفتند او را بسوزانيد و خدايتان را يارى دهيد . صحاح

آیات شامل این کلمه سرر (۴۴ بار) (به كسر و تشديد ر) نهان. امر پوشيده در صحاح گويد «السرّ: الذى يكتم» راغب گويد: حديثى كه در نفس مكتوم است [فرقان:6]، [نحل:75]

آن را با سر بر زمین گذاردن است و به معناى باز گرداندن نیز آمده است. (به فتح ر) سرنگون كردن در مفردات و اقرب گويد: «قلب الشيى‏ء على رأسه و ردّا و له الى آخره»

زمین، و گاه، به معناى دویدن آمده است; و در اینجا به معناى اول است. به فتح (ر) پا به زمين زدن راغب گويد: آن زدن پا به زمين است هر گاه به سوار نسبت داده شود

آیات شامل این کلمه سرر (۴۴ بار) (به كسر و تشديد ر) نهان. امر پوشيده در صحاح گويد «السرّ: الذى يكتم» راغب گويد: حديثى كه در نفس مكتوم است [فرقان:6]، [نحل:75]

قرار داد. به نظر راغب: آن لفظى است شامل تمام افعال و از فعل و صنع اعمّ است و ر پنج وجه به كار مى‏رود اوّل به معنى شروع مثل :جَعَلَ زَيْدَ يَقُولُ (شروع كرد

نقص خدا نه به او ظلم مى‏كند و نه از اجرش مى‏كاهد. نظير [جن:13]. رهق (به فتح ر- ه) چنانكه در صحاح گفته به معنى ظلم است در اين آيه بخس به جاى هضم و رهق به

مى‏شوند. اين آيه نظير آيه «وَقُودُهَاالنّاسُ وَالْحِجارَةُ» است كه در «ح ج ر» گذشت و گفتيم كه شامل معبودهاى جاندار نيست . [قمر:34] حاصب را باد ريگ افشان

نقص خدا نه به او ظلم مى‏كند و نه از اجرش مى‏كاهد. نظير [جن:13]. رهق (به فتح ر- ه) چنانكه در صحاح گفته به معنى ظلم است در اين آيه بخس به جاى هضم و رهق به