نتایج جستجو

«فُرْقان» صیغه مبالغه از مادّه «فَرْق» است و در اینجا به معناى چیزى است که به خوبى حق را از باطل جدا مى کند. فرق‌ (۷۲ بار) وَ لَکُم يُکَفّر اللّه يَجْعَل عَنْکُم

دانسته اند! ولى دقت در تعبیرات این آیه و آیات مشابه آن در سوره «اعراف» به خوبى نشان مى دهد که این گونه توجیهات زیبنده یک مفسر حقیقت طلب نیست. کم‌ (۲۲۹۱

تعبیر به «أُولِى الأَبْصارِ» (صاحبان چشم) اشاره به کسانى است که حوادث را به خوبى مى بینند، و با چشم باز موشکافى مى کنند، و به عمق آن مى رسند. (واژه «بصر»

و ابهام در سخن است. و «عجم» را به غیر عرب مى گویند چرا که زبان آنها را به خوبى نمى فهمند; و «أَعْجَم» به کسى گفته مى شود که مطالب را خوب اداء نمى کند (خواه

که معناى دوم نزدیک تر به حقیقت آیه مى باشد; زیرا «ابراهیم»(علیه السلام) به خوبى احساس مى کرد در همه چیز بدون استثناء نیازمند به پروردگار است. ولى از آنجا

و یا اشاره با اعضاء (با چشم و دست و سر) و یا با نوشتن. از این تعبیرات، به خوبى استفاده مى شود که در «وحى» اشاره از یکسو و سرعت از سوى دیگر، نهفته شده، و

است. براى نمونه به آيه زير توجه فرمائيد: [كهف:105]. يعنى: در اثر كفر اعمال خوبى كه در دنيا كرده‏اند حبط و پوچ شده و روز قيامت توزينى براى آنها برپا نمى‏داريم

كردند گفته شود: پروردگارتان چه نازل كرد؟ گويند: خير و خوبى. براى آنها كه در اين دنيا نيكى كردند پاداش خوبى است، و سراى آخرت حتما بهتر است، و سراى پرهيزكاران

وآله)فرمود: الخَیْرُ مَعْقُودٌ بِنَواصِى الْخَیْلِ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ: «خیر و خوبى به پیشانى اسب تا روز قیامت بسته شده است». بعضى «خیر» را در سوره «ص»، به معناى

و هرگز مثل آن را نمی‌آورند.) و چون آيات ما بر آنها تلاوت شود مى‌گويند: به خوبى شنيديم، اگر مى‌خواستيم ما نيز همانند آن را مى‌گفتيم، اين [قرآن‌] جز افسانه‌هاى

خدا: توصیه هاى خدا ۷، ۱۴; عطایاى خدا ۱۰; مدحهاى خدا ۶، ۹; وعده هاى خدا ۱ خوبى: خوبى در مقابل بدى ۷، ۱۳ صبر: آثار صبر ۲، ۳ عمل: روش برخورد با عمل ناپسند ۶;

پاداش ۶، ۸ خدا: محرومان از محبت خدا ۱۰، ۱۱ خطاکاران: هدایت خطاکاران ۷ خوبى: خوبى در مقابل بدى ۶ ظالمان: ۱۲ تجاوز به ظالمان ۳; روش کیفر ظالمان ۳; عدالت

در چمن گردش و بازى كند و ما به خوبى نگهبان او خواهيم بود فردا او را با ما بفرست تا [در چمن‌] بگردد و بازى كند، و ما به خوبى نگهبان او خواهيم بود. فردا او

«انتظار»، معناى روایات متعددى که درباره پاداش و نتیجه کار منتظران رسیده به خوبى درک مى شود. اکنون مى فهمیم که چرا منتظران واقعى گاهى همانند کسانى شمرده شده

است . * [بقره:251] نظير اين آيه شريفه آيه ذيل است [حج:40]. از هر دو آيه به خوبى روشن است كه اگر دست ستمكاران هميشه باز بود و خدا آنها را با نيكان و يا با

است . * [بقره:251] نظير اين آيه شريفه آيه ذيل است [حج:40]. از هر دو آيه به خوبى روشن است كه اگر دست ستمكاران هميشه باز بود و خدا آنها را با نيكان و يا با

چرا رها مى‏كنيد. [احزاب:28]. بيائيد شما را متاع دهم و رهاتان كنم رها كردن خوبى. [بقره:229]. امساك را رجوع در عدّه و تسريح را رها كردن تا عدّه‏اى تمام شود

كسانى را كه به برادرانشان مى‌گفتند: به سوى ما بياييد [و به جنگ نرويد]، به خوبى مى‌شناسد و جز اندكى به جنگ تن در نمى‌دهند خداوند كارشكنان [و مانع‌شوندگان‌]

از مقصودش منصرف كنى و آن دو نوع است محمود و مذموم. محمود آنست كه از آن كار خوبى مراد باشد و مذموم به عكس است. در المنار گفته: مكر در اصل تدبير مخفى است كه

معنى آيه روشن مى‏كند كه كفل به معنى نصيب است. يعنى هر كه واسطه شود واسطه خوبى براى او از آن بهره ايست و هر كه واسطه شود واسطه بدى براى او نيز از ان نصيبى