۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۹ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۳۱}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۹: | خط ۱۱: | ||
وَ يَصلى سعِيراً | وَ يَصلى سعِيراً | ||
يعنى داخل آتشى مى شود و يا حرارتش را تحمل مى كند كه در حال زبانه كشيدن است ، آتشى است كه نمى توان گفت چقدر شكنجه آور است . | يعنى داخل آتشى مى شود و يا حرارتش را تحمل مى كند كه در حال زبانه كشيدن است ، آتشى است كه نمى توان گفت چقدر شكنجه آور است . | ||
إِنَّهُ كانَ فى أَهْلِهِ مَسرُوراً | |||
او در ميان اهلش مسرور بود، و از مال دنيا كه به او مى رسيد خوشحال مى شد، و دلش به سوى زينت هاى مادى مجذوب مى گشت ، و همين باعث مى شد كه آخرت از يادش برود، و خداى تعالى انسان را در اين خوشحال شدن مذمت كرده ، و آن را فرح بيجا و بغير حق دانسته ، مى فرمايد: «'''ذلكم بما كنتم تفرحون فى الارض بغير الحق و بما كنتم تمرحون '''». | او در ميان اهلش مسرور بود، و از مال دنيا كه به او مى رسيد خوشحال مى شد، و دلش به سوى زينت هاى مادى مجذوب مى گشت ، و همين باعث مى شد كه آخرت از يادش برود، و خداى تعالى انسان را در اين خوشحال شدن مذمت كرده ، و آن را فرح بيجا و بغير حق دانسته ، مى فرمايد: «'''ذلكم بما كنتم تفرحون فى الارض بغير الحق و بما كنتم تمرحون '''». | ||
إِنَّهُ ظنَّ أَن لَّن يحُورَ | |||
يعنى گمان مى كرد برنمى گردد، و مراد برگشتن به سوى پروردگارش براى حساب و جزا است . و اين پندار غلط هيچ علتى به جز اين ندارد كه در گناهان غرق شدند، گناهانى كه آدمى را از امر آخرت باز مى دارد و باعث مى شود انسان آمدن قيامت را امرى بعيد بشمارد. | يعنى گمان مى كرد برنمى گردد، و مراد برگشتن به سوى پروردگارش براى حساب و جزا است . و اين پندار غلط هيچ علتى به جز اين ندارد كه در گناهان غرق شدند، گناهانى كه آدمى را از امر آخرت باز مى دارد و باعث مى شود انسان آمدن قيامت را امرى بعيد بشمارد. | ||
بَلى | بَلى إِنَّ رَبَّهُ كانَ بِهِ بَصِيراً | ||
اين جمله پندار مذكور را رد مى كند و مى فرمايد مساءله بدين قرار كه او پنداشته (كه بر نمى گردد) نيست ، بلكه برمى گردد. | اين جمله پندار مذكور را رد مى كند و مى فرمايد مساءله بدين قرار كه او پنداشته (كه بر نمى گردد) نيست ، بلكه برمى گردد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۴ </center> | ||
خط ۳۹: | خط ۴۱: | ||
كلمه «'''شفق '''» به معناى سرخى و بالاى آن زردى و روى آن سفيدى است ، كه در كرانه افق در هنگام غروب خورشيد پيدا مى شود. | كلمه «'''شفق '''» به معناى سرخى و بالاى آن زردى و روى آن سفيدى است ، كه در كرانه افق در هنگام غروب خورشيد پيدا مى شود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۷ </center> | ||
وَ | وَ الَّيْلِ وَ مَا وَسقَ | ||
كلمه «'''وسق '''» فعل ماضى است ، و معناى جمع شدن چند چيز متفرق را مى دهد، مى فرمايد به شب سوگند، كه آنچه در روز متفرق شده جمع مى كند، انسانها و حيوانها كه هر يك به طرفى رفته اند، در هنگام شب دور هم جمع مى شوند. | كلمه «'''وسق '''» فعل ماضى است ، و معناى جمع شدن چند چيز متفرق را مى دهد، مى فرمايد به شب سوگند، كه آنچه در روز متفرق شده جمع مى كند، انسانها و حيوانها كه هر يك به طرفى رفته اند، در هنگام شب دور هم جمع مى شوند. | ||
بعضى هم كلمه «'''وسق '''» را به معناى طرد گرفته ، آيه را چنين معنا كرده اند: «'''به شب سوگند كه ستارگان را از خفاء به ظهور مى اندازد'''». | بعضى هم كلمه «'''وسق '''» را به معناى طرد گرفته ، آيه را چنين معنا كرده اند: «'''به شب سوگند كه ستارگان را از خفاء به ظهور مى اندازد'''». | ||
وَ الْقَمَرِ إِذَا | وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسقَ | ||
يعنى به قمر سوگند، وقتى كه نورش جمع مى شود، نور همه اطرافش بهم منضم مى شود، و به صورت ماه شب چهارده درمى آيد. | يعنى به قمر سوگند، وقتى كه نورش جمع مى شود، نور همه اطرافش بهم منضم مى شود، و به صورت ماه شب چهارده درمى آيد. | ||
معناى آيه : «'''لتركبن طبقا عن طبق '''» | معناى آيه : «'''لتركبن طبقا عن طبق '''» | ||
لَترْكَبنَّ طبَقاً عَن طبَقٍ | |||
اين آيه جواب همه سوگندهاى قبلى است ، و خطاب در آن به مردم است ، و كلمه «'''طبق '''» به معناى چيزى و يا حالى است كه مطابق چيز ديگر و يا حال ديگر باشد، چه اينكه يكى بالاى ديگرى قرار بگيرد و چه نگيرد، (بلكه پهلوى هم باشند) و به هر حال منظور مراحل زندگى است كه انسان آن را در تلاشش به سوى پروردگارش طى مى كند، مرحله زندگى دنيا و سپس مرحله مرگ و آنگاه مرحله حيات برزخى ، (و سپس مرگ در برزخ و هنگام دميدن صور) و در آخر انتقال به زندگى آخرت و حساب و جزا. | اين آيه جواب همه سوگندهاى قبلى است ، و خطاب در آن به مردم است ، و كلمه «'''طبق '''» به معناى چيزى و يا حالى است كه مطابق چيز ديگر و يا حال ديگر باشد، چه اينكه يكى بالاى ديگرى قرار بگيرد و چه نگيرد، (بلكه پهلوى هم باشند) و به هر حال منظور مراحل زندگى است كه انسان آن را در تلاشش به سوى پروردگارش طى مى كند، مرحله زندگى دنيا و سپس مرحله مرگ و آنگاه مرحله حيات برزخى ، (و سپس مرگ در برزخ و هنگام دميدن صور) و در آخر انتقال به زندگى آخرت و حساب و جزا. | ||
و اين سوگندها هم تاءكيد مضمون «'''يا ايها الانسان انك كادح ...'''» و آيات بعد است كه خبر از بعث مى دهد، و هم زمينه چينى است براى آيه «'''فما لهم لا يومنون '''» كه از در تعجب و به منظور توبيخ مى فرمايد: «'''پس چه مى شود ايشان را كه ايمان نمى آورند؟'''» و هم براى آيه «'''فبشرهم بعذاب ...'''» كه مشتمل است بر تهديد و بشارت . | و اين سوگندها هم تاءكيد مضمون «'''يا ايها الانسان انك كادح ...'''» و آيات بعد است كه خبر از بعث مى دهد، و هم زمينه چينى است براى آيه «'''فما لهم لا يومنون '''» كه از در تعجب و به منظور توبيخ مى فرمايد: «'''پس چه مى شود ايشان را كه ايمان نمى آورند؟'''» و هم براى آيه «'''فبشرهم بعذاب ...'''» كه مشتمل است بر تهديد و بشارت . | ||
خط ۵۳: | خط ۵۵: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۸ </center> | ||
معناى جمله «'''والله اعلم بما يوعون '''» | معناى جمله «'''والله اعلم بما يوعون '''» | ||
بَلِ | بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ | ||
كلمه «'''يكذبون '''» (بخاطر اينكه مضارع است ) استمرار را مى رساند، و اگر از آنان به «'''الذين كفروا'''» تعبير كرد براى اين بود كه بر علت تكذيب دلالت كند، و كلمه «'''يوعون '''» (مضارع از مصدر «'''ايعاء'''» است ) - و بطورى كه گفته شده - به معناى قرار دادن چيزى در وعاء - ظرف - است . | كلمه «'''يكذبون '''» (بخاطر اينكه مضارع است ) استمرار را مى رساند، و اگر از آنان به «'''الذين كفروا'''» تعبير كرد براى اين بود كه بر علت تكذيب دلالت كند، و كلمه «'''يوعون '''» (مضارع از مصدر «'''ايعاء'''» است ) - و بطورى كه گفته شده - به معناى قرار دادن چيزى در وعاء - ظرف - است . | ||
و معناى آيه اين است كه : اينان اگر ايمان را ترك گفتند براى آن نبوده كه بيان دعوت كننده به ايمان ، قاصر و يا دليلش كند بوده ، بلكه براى اين بوده كه كفار پابند سنت گذشتگان و روساى خويشند، و همين باعث شده كه كفر در دلهايشان رسوخ كند، و به كار تكذيب خود ادامه دهند، و خدا بدانچه در سينه هاى خود جمع كرده اند و كفر و شركى كه در دلهاى خود پنهان نموده اند آگاه است . | و معناى آيه اين است كه : اينان اگر ايمان را ترك گفتند براى آن نبوده كه بيان دعوت كننده به ايمان ، قاصر و يا دليلش كند بوده ، بلكه براى اين بوده كه كفار پابند سنت گذشتگان و روساى خويشند، و همين باعث شده كه كفر در دلهايشان رسوخ كند، و به كار تكذيب خود ادامه دهند، و خدا بدانچه در سينه هاى خود جمع كرده اند و كفر و شركى كه در دلهاى خود پنهان نموده اند آگاه است . | ||
خط ۵۹: | خط ۶۱: | ||
فَبَشرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ | فَبَشرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ | ||
در اين جمله (و در موارد بسيار ديگر) خداى تعالى تهديد به عذاب را تعبير فرموده به مژده به عذاب ، و اين از باب تهكم و استهزاء است ، و چون در ابتداى جمله حرف «'''فاء'''» آمده ، مى فهماند اين تهديد نتيجه تكذيب است . | در اين جمله (و در موارد بسيار ديگر) خداى تعالى تهديد به عذاب را تعبير فرموده به مژده به عذاب ، و اين از باب تهكم و استهزاء است ، و چون در ابتداى جمله حرف «'''فاء'''» آمده ، مى فهماند اين تهديد نتيجه تكذيب است . | ||
إِلا | إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لهَُمْ أَجْرٌ غَيرُ مَمْنُونِ | ||
اين استثنا به اصطلاح استثناى منقطع است ، يعنى داخل در مستثنى منه نبوده ، تا خارج شود، چون مستثنى منه آن ضمير در «'''فبشرهم '''» است كه به كفار تكذيب گر بر مى گردد، و «'''كسانى كه ايمان آورده اعمال صالح مى كنند'''» جزو آنان نبودند تا با استثنا خارج شوند، و مراد از اينكه فرمود «'''اجرشان ممنون نيست '''» اين است كه به دنبال دادن اجر، بر آنان منت نمى گذارند، و با منت ، آن اجر را سنگين و ناگوار نمى سازند. | اين استثنا به اصطلاح استثناى منقطع است ، يعنى داخل در مستثنى منه نبوده ، تا خارج شود، چون مستثنى منه آن ضمير در «'''فبشرهم '''» است كه به كفار تكذيب گر بر مى گردد، و «'''كسانى كه ايمان آورده اعمال صالح مى كنند'''» جزو آنان نبودند تا با استثنا خارج شوند، و مراد از اينكه فرمود «'''اجرشان ممنون نيست '''» اين است كه به دنبال دادن اجر، بر آنان منت نمى گذارند، و با منت ، آن اجر را سنگين و ناگوار نمى سازند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۹ </center> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۵: | ||
==آيات ۱ - ۲۲، سوره بروج == | ==آيات ۱ - ۲۲، سوره بروج == | ||
سوره بروج مكى است و بيست و دو آيه دارد | سوره بروج مكى است و بيست و دو آيه دارد | ||
بِسمِ | بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ | ||
وَ السمَاءِ ذَاتِ الْبرُوج (۱) | وَ السمَاءِ ذَاتِ الْبرُوج (۱) | ||
وَ الْيَوْمِ | وَ الْيَوْمِ المَْوْعُودِ(۲) | ||
وَ شاهِدٍ وَ مَشهُودٍ(۳) | وَ شاهِدٍ وَ مَشهُودٍ(۳) | ||
قُتِلَ أَصحَب الاُخْدُودِ(۴) | قُتِلَ أَصحَب الاُخْدُودِ(۴) | ||
النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ(۵) | |||
إِذْ هُمْ عَلَيهَا قُعُودٌ(۶) | إِذْ هُمْ عَلَيهَا قُعُودٌ(۶) | ||
وَ هُمْ عَلى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شهُودٌ(۷) | وَ هُمْ عَلى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شهُودٌ(۷) | ||
وَ مَا نَقَمُوا مِنهُمْ إِلا أَن يُؤْمِنُوا | وَ مَا نَقَمُوا مِنهُمْ إِلا أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الحَْمِيدِ(۸) | ||
الَّذِى لَهُ مُلْك السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى كلِّ شىْءٍ شهِيدٌ(۹) | |||
إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا المُْؤْمِنِينَ وَ المُْؤْمِنَتِ ثمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَاب جَهَنَّمَ وَ لهَُمْ عَذَاب الحَْرِيقِ(۱۰) | |||
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لهَُمْ جَنَّتٌ تجْرِى مِن تحْتهَا الاَنهَرُ ذَلِك الْفَوْزُ الْكَبِيرُ(۱۱) | |||
إِنَّ بَطش رَبِّك لَشدِيدٌ(۱۲) | |||
إِنَّهُ هُوَ يُبْدِىُ وَ يُعِيدُ(۱۳) | |||
وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ(۱۴) | وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ(۱۴) | ||
ذُو الْعَرْشِ | ذُو الْعَرْشِ المَْجِيدُ(۱۵) | ||
فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ(۱۶) | |||
هَلْ أَتَاك حَدِيث | هَلْ أَتَاك حَدِيث الجُْنُودِ(۱۷) | ||
فِرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ(۱۸) | فِرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ(۱۸) | ||
بَلِ | بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فى تَكْذِيبٍ(۱۹) | ||
وَ | وَ اللَّهُ مِن وَرَائهِم محِيط(۲۰) | ||
بَلْ هُوَ قُرْءَانٌ مجِيدٌ(۲۱) | بَلْ هُوَ قُرْءَانٌ مجِيدٌ(۲۱) | ||
فى لَوْحٍ محْفُوظِ(۲۲) | فى لَوْحٍ محْفُوظِ(۲۲) | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۵: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۱۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۱۴ </center> | ||
و در آيه مورد بحث سوگند به آسمانى ياد شده كه به وسيله برجها محفوظ مى شود، و مناسبت اين سوگند با قصه اى كه به زودى بدان اشاره مى كند، و با وعده و وعيدى كه مى دهد بر كسى پوشيده نماند، و ما به زودى به اين مناسبت اشاره مى كنيم . | و در آيه مورد بحث سوگند به آسمانى ياد شده كه به وسيله برجها محفوظ مى شود، و مناسبت اين سوگند با قصه اى كه به زودى بدان اشاره مى كند، و با وعده و وعيدى كه مى دهد بر كسى پوشيده نماند، و ما به زودى به اين مناسبت اشاره مى كنيم . | ||
وَ الْيَوْمِ | وَ الْيَوْمِ المَْوْعُودِ | ||
اين جمله عطف است بر كلمه «'''السماء'''»، يعنى سوگند به آسمان داراى برجها، و «'''سوگند به روز موعود'''» كه منظور از آن روز قيامتى است كه خداى تعالى وعده داده در آن روز ميان بندگانش داورى كند. | اين جمله عطف است بر كلمه «'''السماء'''»، يعنى سوگند به آسمان داراى برجها، و «'''سوگند به روز موعود'''» كه منظور از آن روز قيامتى است كه خداى تعالى وعده داده در آن روز ميان بندگانش داورى كند. | ||
وَ شاهِدٍ وَ مَشهُودٍ | وَ شاهِدٍ وَ مَشهُودٍ | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۴: | ||
در اين سوگندها جواب حذف شده ، چون با بودن آيه «'''ان الذين فتنوا المؤ منين و المومنات ... ذلك الف وز الكبير'''»، احتياجى به ذكر آن نبود، و آيه «'''قتل اصحاب الاخدود...'''»، هم اشعار به آن داشت ، و خواننده اين آيات مى فهمد كه تقدير كلام چنين است : «'''به آسمان داراى برجها و به روز موعود و به شاهد و مشهود سوگند كه آزار دهندگان مؤ منين عذابى در جهنم دارند، و خداوند مؤ منين صالح را اگر خلوص به خرج دهند موفق به صبر مى كند، و در حفظ ايمانشان از كيد دشمنان ياريشان مى فرمايد، همانطور كه در داستان اخدود كرد'''». | در اين سوگندها جواب حذف شده ، چون با بودن آيه «'''ان الذين فتنوا المؤ منين و المومنات ... ذلك الف وز الكبير'''»، احتياجى به ذكر آن نبود، و آيه «'''قتل اصحاب الاخدود...'''»، هم اشعار به آن داشت ، و خواننده اين آيات مى فهمد كه تقدير كلام چنين است : «'''به آسمان داراى برجها و به روز موعود و به شاهد و مشهود سوگند كه آزار دهندگان مؤ منين عذابى در جهنم دارند، و خداوند مؤ منين صالح را اگر خلوص به خرج دهند موفق به صبر مى كند، و در حفظ ايمانشان از كيد دشمنان ياريشان مى فرمايد، همانطور كه در داستان اخدود كرد'''». | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۹ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۳۱}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش