۱۳٬۵۶۱
ویرایش
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
==روايات متعدد درباره آنچه كه پيامبر گرامى «ص»، بعد از نزول آيه: «و انذر عشيرتك الاقربين» انجام داد== | ==روايات متعدد درباره آنچه كه پيامبر گرامى «ص»، بعد از نزول آيه: «و انذر عشيرتك الاقربين» انجام داد== | ||
و در همان | و در همان كتاب است كه احمد، عبد بن حميد، بخارى، مسلم، ترمذى، ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابن مردويه و بيهقى در شعب الايمان، و نيز در كتاب ديگرش دلائل، از ابوهريره روايت كرده اند كه گفت: وقتى آيه: «و أنذِر عَشِيرَتَكَ الأقرَبِين» نازل شد، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» قريش را دعوت نمود و در دعوتش، فرقى ميان دورتر و نزديكتر نگذاشت. | ||
پس از آن فرمود: اى گروه قريش! خود را از آتش نجات دهيد، كه من مالك نفع و ضررى براى شما نيستم. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۷۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۷۳ </center> | ||
اى گروهى كه از دودمان كعب بن | اى گروهى كه از دودمان كعب بن لُوَى هستيد! خود را از آتش نجات دهيد، كه من مالك نفع و ضررى براى شما نيستم. | ||
اى گروهى كه از دودمان قُصَى هستيد! خود را از آتش نجات دهيد، كه من مالك نفع و ضررى براى شما نيستم. | |||
اى گروهى كه از دودمان عبد منافيد! خود را از آتش نجات دهيد كه من مالك نفع و ضررى براى شما نيستم. | |||
اى گروهى كه از دودمان عبدالمطلب هستيد! خود را از آتش نجات دهيد، كه من مالك نفع و ضررى براى شما نيستم. | |||
اى فاطمه، اى دختر محمد! تو نيز خود را از آتش نجات ده، كه من مالك نفع و ضررى برايت نيستم و بدانيد كه شما ارحام من ايد و من، به زودى صله اى مناسب آن خواهم كرد. | |||
و نيز در همان كتاب است كه عبد بن حميد و ابن مردويه، از ابن عباس روايت كردند كه گفت: وقتى آيه «وَ أنذِر عَشِيرَتَكَ الأقرَبِين» نازل شد، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله»، قبيله قبيله ايشان را دعوت كرد. | |||
باز، در همان كتاب آمده كه سعيد بن منصور، بخارى، ابن مردويه، ابن جرير، ابن منذر و ابن ابى حاتم، از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: وقتى آيه «وَ أنذِر عَشِيرَتَكَ الأقرَبِين وَ رَهطَكَ مِنهُمُ المُخلَصِين» نازل شد، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» از خانه بيرون آمد و بالاى صفا رفت، ندا در داد كه: | |||
يا صباحاه! مردم گفتند: اين كيست كه صدا مى زند؟ يكى گفت: اين محمد است. پس دور او جمع شدند و اگر هم كسى نتوانست خودش حاضر شود، شخصى را فرستاد تا ببيند آن جناب چه مى گويد و قضيه از چه قرار است. ابولهب و همه قريش نيز آمدند. | |||
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» فرمود: به من بگوييد ببينيم، اگر من به شما زنهار دهم كه اينك در وادى (پشت شهر مكه)، لشكرى در كمين است، كه بر شما شبيخون بزند، تصديقم مى كنيد؟ | |||
گفتند: بله، ما در مدتى كه تو را تجربه كرده و آزموديم، غير از راستى از تو نديديم. فرمود: اينك شما را زنهار مى دهم كه در آينده تان عذابى شديد داريد. | |||
ابولهب گفت: «تَبَاً لَكَ: مرگ بر تو». آيا به اين منظور ما را جمع كردى؟ و در اين جريان بود كه آيه «تَبَّت يَدَا أبِى لَهَبٍ وَ تَبَّ» نازل شد. | |||
و باز در آن كتاب آمده كه طبرانى و ابن مردويه ، از ابى امامه ، روايت كرده كه گفت : وقتى آيه «'''و انذر عشيرتك الاءقربين '''» نازل شد، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) بنى هاشم را جمع كرده ، بر در خانه نشانيد و دستور داد تا زنان و اهل خانه در خانه جمع شوند، | و باز در آن كتاب آمده كه طبرانى و ابن مردويه ، از ابى امامه ، روايت كرده كه گفت : وقتى آيه «'''و انذر عشيرتك الاءقربين '''» نازل شد، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) بنى هاشم را جمع كرده ، بر در خانه نشانيد و دستور داد تا زنان و اهل خانه در خانه جمع شوند، |
ویرایش