گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
<span id='link15'><span>
<span id='link15'><span>


==بيان اين كه خلقت آدم در حقيقت، خلقت جميع بشر بوده است و اقوال ديگر در این باره==
حقيقت دوم اين كه: خلقت آدم، در حقيقت خلقت جميع بنى نوع بشر بوده. آيه «و بدء خلق الانسان من طين ثم جعل نسله من سلالة من ماء مهين»، و آيه «هو الذى خلقكم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة» نيز، دلالت بر اين حقيقت دارند. چون از ظاهر آن دو استفاده مى شود كه منظور از خلق كردن از خاك، همان جريان خلقت آدم «عليه السلام» است. گفتار ابليس هم كه در ضمن داستان گفت: «لئن أخرتن الى يوم القيامة لاحتنكن ذريته الا قليلا...»، و همچنين آيه «و اذ أخذ ربك من بنى آدم من ظهورهم ذريتهم و اشهدهم على انفسهم...»، به بيانى كه خواهد آمد، إشعار به اين معنا دارد.  
حقيقت دوم اينكه خلقت آدم در حقيقت خلقت جميع بنى نوع بشر بوده . آيه (( و بدء خلق الانسان من طين ثم جعل نسله من سلاله من ماء مهين (( و آيه (( هو الذى خلقكم من تراب ثم من نطفه ثم من علقه (( نيز دلالت بر اين حقيقت دارند، چون از ظاهر آن دو استفاده مى شود كه منظور از خلق كردن از خاك همان جريان خلقت آدم (عليه السلام) است. گفتار ابليس هم كه در ضمن داستان گفت :(( لئن اخرتن الى يوم القيمه لاحتنكن ذريته الا قليلا...(( و همچنين آيه (( و اذ اخذ ربك من بنى آدم من ظهورهم ذريتهم و اشهدهم على انفسهم ...(( به بيانى كه خواهد آمد اشعار به اين معنا دارد.  


اقوال مفسرين در تفسير اين آيه مختلف است ، مثلا مؤ مجمع البيان گفته است: خداى تعالى نعمتى را كه در ابتداى خلقت بشر به وى ارزانى داشته ذكر نموده و فرموده: (( و لقد خلقناكم ثم صورناكم ...(( اخفش گفته است: كلمه (( ثم (( در اينجا به معناى (( و(( است. زجاج بر او حمله كرده كه اين اشتباه است، زيرا خليل و سيبويه و جميع اساتيد عربيت گفته اند كلمه (( ثم (( با واو فرق دارد و (( ثم (( هميشه براى چيزى است كه نسبت به ماقبل خود بعديت و تاخر داشته باشد، آنگاه گفته: معناى اين آيه اين است كه ما اول آدم را آفريديم و بعدا او را صورت گرى نموديم ، و پس از فراغت از خلقت آدم و صورت گرى وى به ملائكه گفتيم تا او را سجده كنند.  
اقوال مفسران در تفسير اين آيه مختلف است. مثلا مؤلف مجمع البيان گفته است: خداى تعالى نعمتى را كه در ابتداى خلقت بشر به وى ارزانى داشته، ذكر نموده و فرموده: «و لقد خلقناكم ثم صورناكم...».  


بنابراين مراد از آفرينش مردم آفرينش آدم است و اين معنا مطابق با روايتى است كه از حسن رسيده، و در كلام عرب اينگونه تعبيرات زياد است ، مثلا وقتى مى خواهند بگويند ما به پدران شما چنين و چنان كرديم، مى گويند:(( ما به شما چنين و چنان كرديم ((، در قرآن كريم هم از اين گونه تعبيرات زياد ديده مى شود، از آن جمله است آيه (( و اذ اخذنا ميثاقكم و رفعنا فوقكم الطور(( و مقصود اين است كه به ياد آريد آن زمانى را كه ما از پدران شما ميثاق گرفتيم.
اخفش گفته است: كلمه «ثم» در اين جا، به معناى «و» است. زجاج بر او حمله كرده كه اين اشتباه است. زيرا خليل و سيبويه و جميع اساتيد عربيت گفته اند كلمه «ثم» با «واو» فرق دارد و «ثم»، هميشه براى چيزى است كه نسبت به ماقبل خود بعديت و تأخر داشته باشد. آنگاه گفته: معناى اين آيه، اين است كه: ما اول آدم را آفريديم و بعدا او را صورتگرى نموديم، و پس از فراغت از خلقت آدم و صورتگرى وى، به ملائكه گفتيم تا او را سجده كنند.
 
بنابراين، مراد از آفرينش مردم، آفرينش آدم است و اين معنا، مطابق با روايتى است كه از حسن رسيده. و در كلام عرب، اين گونه تعبيرات زياد است. مثلا وقتى مى خواهند بگويند ما به پدران شما چنين و چنان كرديم، مى گويند: «ما به شما چنين و چنان كرديم».
 
در قرآن كريم هم، از اين گونه تعبيرات زياد ديده مى شود. از آن جمله است آيه: «و إذ أخذنا ميثاقكم و رفعنا فوقكم الطور»، و مقصود اين است كه: به ياد آريد آن زمانى را كه ما از پدران شما ميثاق گرفتيم.


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۵ </center>
بعضى ديگر حرف هاى ديگرى زده اند، از آن جمله گفته اند: معناى آيه اين است كه ما آدم را خلق كرديم و سپس شما را در پشت او صورت گرى نموديم، و پس از آن به ملائكه گفتيم تا او را سجده كنند، و اين معنا با روايت ابن عباس ، مجاهد، ربيع ، قتاده و سدى مطابق است.  
بعضى ديگر حرف هاى ديگرى زده اند. از آن جمله گفته اند: معناى آيه اين است كه: ما آدم را خلق كرديم و سپس شما را در پشت او صورتگرى نموديم، و پس از آن به ملائكه گفتيم تا او را سجده كنند. و اين معنا با روايت ابن عباس، مجاهد، ربيع، قتاده و سدى مطابق است.
 
و نيز گفته اند: ترتيبى كه در آيه است، ترتيب در اخبار است، نه در جريان خارجى داستان. گويا فرموده: «ما شما را خلق كرديم، و پس از آن صورتگرى نموديم، پس از آن اكنون به شما خبر مى دهيم كه ما به ملائكه گفتيم تا آدم را سجده كنند»، و از اين قبيل تعبيرات در كلام عرب زياد ديده مى شود. مثلا مى گويند: «من پياده راه مى روم و سپس تند مى روم. يعنى سپس تو را خبر مى دهم به اين كه تندرو هم هستم».
 
و اين معنا، مطابق با قول جماعتى از علماى نحو، مانند على بن عيسى و قاضى ابوسعيد سيرافى و غير آن دو مى باشد. و لذا بعضى ها از قبيل عكرمه در آيه شريفه گفته اند كه معنايش اين است كه: «ما، شما را نخست در پشت پدران تان خلق كرده و سپس در رحم مادران تان صورتگرى تان نموديم».
 
و بعضى ديگر گفته اند معنايش اين است كه: «ما، شما را نخست در رحم آفريديم و پس از آن چشم و گوش و ساير اعضا برايتان درست كرديم».


و نيز گفته اند: ترتيبى كه در آيه است ترتيب در اخبار است، نه در جريان خارجى داستان ، گويا فرموده: (( ما شما را خلق كرديم ، و پس از آن صورتگرى نموديم، پس از آن اكنون به شما خبر مى دهيم كه ما به ملائكه گفتيم تا آدم را سجده كنند(( و از اين قبيل تعبيرات در كلام عرب زياد ديده مى شود، مثلا مى گويند: (( من پياده راه مى روم و سپس تند مى روم يعنى سپس تو را خبر مى دهم به اينكه تندرو هم هستم ((، و اين معنا مطابق با قول جماعتى از علماى نحو مانند على بن عيسى و قاضى ابو سعيد سيرافى و غير آن دو مى باشد، و لذا بعضى ها از قبيل عكرمه در آيه شريفه گفته اند كه معنايش اين است كه: (( ما شما را نخست در پشت پدران تان خلق كرده و سپس در رحم مادران تان صورتگرى تان نموديم ((. و بعضى ديگر گفته اند معنايش اين است كه:(( ما شما را نخست در رحم آفريديم و پس از آن چشم و گوش و ساير اعضا برايتان درست كرديم (( .
اين بود كلام صاحب مجمع البيان در معناى آيه و در نقل اقوال ساير مفسران. اما آن معنايى كه از زجاج نقل كرد، اين اشكال را دارد كه: اولا اگر در كلام عرب گفته مى شود: «ما به شما چنين و چنان كرديم و مقصودشان اين است كه ما به پدران شما چنين و چنان كرديم»، در جايى است كه اسلاف و اخلاف هر دو، در جهت مورد نظر شريك باشند. مانند مثالى كه وى زده است، نه نظير بحث ما كه به صرف اين كه ما فرزندان آدميم، خلقت آدم را خلقت ما دانسته و بفرمايد: «ما شما را آفريديم و سپس صورتگرى نموده، آنگاه به ملائكه گفتيم تا آدم را سجده كنند».  


اين بود كلام صاحب مجمع البيان در معناى آيه و در نقل اقوال ساير مفسرين . اما آن معنايى كه از زجاج نقل كرد اين اشكال را دارد كه اولا اگر در كلام عرب گفته مى شود ما به شما چنين و چنان كرديم و مقصودشان اين است كه ما به پدران شما چنين و چنان كرديم، در جايى است كه اسلاف و اخلاف هر دو در جهت مورد نظر شريك باشند، مانند مثالى كه وى زده است ، نه نظير بحث ما كه به صرف اينكه ما فرزندان آدميم خلقت آدم را خلقت ما دانسته و بفرمايد: (( ما شما را آفريديم و سپس صورتگرى نموده آنگاه به ملائكه گفتيم تا آدم را سجده كنند((. و ثانيا اگر خلقت آدم و تصوير او، خلقت بنى نوع بشر و تصوير آنان باشد بايد سجده بر آدم هم سجده بر ابناى او بوده باشد، و بايد فرموده باشد:(( ثم قلنا للملائكه اسجدوا للانسان ((.
و ثانيا، اگر خلقت آدم و تصوير او، خلقت بنى نوع بشر و تصوير آنان باشد، بايد سجده بر آدم هم سجده بر ابناى او بوده باشد، و بايد فرموده باشد: «ثم قلنا للملائكة اسجدوا للانسان».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۶ </center>
و اما آن معانى ديگرى كه در آخر از ديگران نقل كرده است معانى بى اساسى هستند كه از لفظ آيه شريفه فهميده نمى شود.
و اما آن معانى ديگرى كه در آخر از ديگران نقل كرده است، معانى بى اساسى هستند كه از لفظ آيه شريفه فهميده نمى شود.


فَسجَدُوا إِلا إِبْلِيس لَمْ يَكُن مِّنَ السجِدِينَ
<span id='link16'><span>
<span id='link16'><span>


۱۳٬۵۰۷

ویرایش