گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۷: خط ۷۷:
<span id='link24'><span>
<span id='link24'><span>
==محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف! ==
==محاصره انسان توسط شيطان از چهار طرف! ==
و جمله (( ثم لاتينهم من بين ايديهم و من خلفهم و عن ايمانهم و عن شمائلهم (( بيان نقشه و كارهاى او است ، مى گويد: ناگهان بندگان تو را از چهار طرف محاصره مى كنم تا از راهت بدر برم . و چون راه خدا امرى است معنوى ناگزير مقصود از جهات چهارگانه نيز جهات معنوى خواهد بود نه جهات حسى .
و جمله (( ثم لاتينهم من بين ايديهم و من خلفهم و عن ايمانهم و عن شمائلهم (( بيان نقشه و كارهاى او است ، مى گويد: ناگهان بندگان تو را از چهار طرف محاصره مى كنم تا از راهت بدر برم . و چون راه خدا امرى است معنوى ناگزير مقصود از جهات چهارگانه نيز جهات معنوى خواهد بود نه جهات حسى.
 
از آيه (( يعدهم و يمنيهم و ما يعدهم الشيطان الا غرورا(( ۱ و آيه (( انما ذلكم الشيطان يخوف اولياء(( ۲ و آيه (( و لاتتبعوا خطوات الشيطان (( ۳ و آيه (( الشيطان يعد كم الفقر و يامركم بالفحشاء(( ۴. نيز مى توان در اين باره چيزهايى فهميد، و از آن استفاده كرد كه مقصود از (( من بين ايديهم - جلو رويشان (( حوادثى است كه در زندگى براى آدمى پيش مى آيد، حوادثى كه خوشايند و مطابق آمال و آرزوهاى او يا ناگوار و مايه كدورت عيش او است ؛ چون ابليس در هر دو حال كار خود را مى كند.  
از آيه (( يعدهم و يمنيهم و ما يعدهم الشيطان الا غرورا(( ۱ و آيه (( انما ذلكم الشيطان يخوف اولياء(( ۲ و آيه (( و لاتتبعوا خطوات الشيطان (( ۳ و آيه (( الشيطان يعد كم الفقر و يامركم بالفحشاء(( ۴. نيز مى توان در اين باره چيزهايى فهميد، و از آن استفاده كرد كه مقصود از (( من بين ايديهم - جلو رويشان (( حوادثى است كه در زندگى براى آدمى پيش مى آيد، حوادثى كه خوشايند و مطابق آمال و آرزوهاى او يا ناگوار و مايه كدورت عيش او است ؛ چون ابليس در هر دو حال كار خود را مى كند.  


خط ۸۶: خط ۸۷:
و منظور از (( سمت چپ (( بى دينى مى باشد، به اين معنا كه فحشا و منكرات را در نظر آدمى جلوه داده وى را به ارتكاب معاصى و آلودگى به گناهان و پيروى هواى نفس و شهوات وادار مى سازد.
و منظور از (( سمت چپ (( بى دينى مى باشد، به اين معنا كه فحشا و منكرات را در نظر آدمى جلوه داده وى را به ارتكاب معاصى و آلودگى به گناهان و پيروى هواى نفس و شهوات وادار مى سازد.


زمخشرى در كشاف مى گويد: اگر كسى بپرسد چرا نسبت به (( من بين ايديهم (( و (( من خلفهم (( لفظ (( من (( را كه براى ابتداء است استعمال كرد، و در (( ايمان (( و (( شمائل (( لفظ (( عن (( را كه براى تجاوز است بكار برد؟ در جواب مى گوييم : فعل بطور كلى به هر حرفى كه به مفعول به متعدى مى شود به همان حرف و به همان وسيله به مفعول فيه متعدى مى گردد، و همانطورى كه در تعدى به مفعول به حروف تعديه مختلف است همچنين در تعدى به مفعول فيه حروف تعديه مختلف مى گردد. نحوه استعمال هر لغتى را بايد از عرب اخذ كرد، نه اينكه با قياس آنرا تعيين نمود، و اگر در لغت بحثى مى شود، تنها از حيث موارد استعمال آن است ؛ به اين معنا كه بحث مى شود از اينكه آيا فلان لغت را در چه جايى بايد استعمال كرد؟ و استعمالش در چه جايى غلط است ؟ مثلا وقتى از عرب مى شنويم كه مى گويد: (( جلس على يمينه (( معناى (( على يمينه (( اين است كه وى در طرف راست فلانى طورى قرار گرفت كه گويى غالبى در كنار مغلوب و زيردست خود قرار گرفته ، و وقتى مى شنويم كه مى گويد:(( فلان جلس عن يمين فلان (( مى گوييم معنايش اين است كه فلانى در طرف راست فلان كس با فاصله طورى نشست كه گويى نمى خواهد به او بچسبد، اين معناى لغوى (( عن يمينه (( است ، و ليكن در اثر كثرت استعمال در هر دو قسم نشستن استعمال مى شود، همچنان كه درباره كلمه (( انفال (( نيز به اين نكته اشاره نموديم.
زمخشرى در كشاف مى گويد: اگر كسى بپرسد چرا نسبت به (( من بين ايديهم (( و (( من خلفهم (( لفظ (( من (( را كه براى ابتداء است استعمال كرد، و در (( ايمان (( و (( شمائل (( لفظ (( عن (( را كه براى تجاوز است بكار برد؟ در جواب مى گوييم : فعل بطور كلى به هر حرفى كه به مفعول به متعدى مى شود به همان حرف و به همان وسيله به مفعول فيه متعدى مى گردد، و همانطورى كه در تعدى به مفعول به حروف تعديه مختلف است همچنين در تعدى به مفعول فيه حروف تعديه مختلف مى گردد. نحوه استعمال هر لغتى را بايد از عرب اخذ كرد، نه اينكه با قياس آنرا تعيين نمود، و اگر در لغت بحثى مى شود، تنها از حيث موارد استعمال آن است ؛ به اين معنا كه بحث مى شود از اينكه آيا فلان لغت را در چه جايى بايد استعمال كرد؟ و استعمالش در چه جايى غلط است؟
 
مثلا وقتى از عرب مى شنويم كه مى گويد: (( جلس على يمينه (( معناى (( على يمينه (( اين است كه وى در طرف راست فلانى طورى قرار گرفت كه گويى غالبى در كنار مغلوب و زيردست خود قرار گرفته ، و وقتى مى شنويم كه مى گويد:(( فلان جلس عن يمين فلان (( مى گوييم معنايش اين است كه فلانى در طرف راست فلان كس با فاصله طورى نشست كه گويى نمى خواهد به او بچسبد، اين معناى لغوى (( عن يمينه (( است ، و ليكن در اثر كثرت استعمال در هر دو قسم نشستن استعمال مى شود، همچنان كه درباره كلمه (( انفال (( نيز به اين نكته اشاره نموديم.


مراد از (( مخلصين (( و (( شاكرين (( كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد و اشارهبه طريقه گمراه كردن شيطان
مراد از (( مخلصين (( و (( شاكرين (( كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد و اشارهبه طريقه گمراه كردن شيطان
۱۳٬۵۰۷

ویرایش