۱۳٬۵۳۵
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
<span id='link147'><span> | <span id='link147'><span> | ||
و از اين آيه معلوم مى شود كه مراد آن جناب از اينكه گفت : ((به سوى پروردگارم مى روم (( رفتن به محلى است خلوت ، تا در آنجا با فراغت به حاجت خواهى از خدا و عبادت او بپردازد، و آن محل عبارت بود از سرزمين ((بيت المقدس ((. | و از اين آيه معلوم مى شود كه مراد آن جناب از اينكه گفت : ((به سوى پروردگارم مى روم (( رفتن به محلى است خلوت ، تا در آنجا با فراغت به حاجت خواهى از خدا و عبادت او بپردازد، و آن محل عبارت بود از سرزمين ((بيت المقدس ((. | ||
و اينكه بعضى گفته اند: ((مراد از جمله مورد بحث اين است كه من بدانجا مى روم كه پروردگارم دستور داده (( تفسيرى است كه هيچ شاهد و دليلى بر آن نيست . | و اينكه بعضى گفته اند: ((مراد از جمله مورد بحث اين است كه من بدانجا مى روم كه پروردگارم دستور داده (( تفسيرى است كه هيچ شاهد و دليلى بر آن نيست . | ||
و همچنين است اين كه بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه من به ملاقات پروردگارم مى روم ، چون شما مرا در آتش مى سوزانيد و قهرا من خواهم مرد و بعد از مردن ، پروردگارم را ديدار نموده و او مرا به سوى بهشت هدايت مى كند. | و همچنين است اين كه بعضى ديگر گفته اند: معنايش اين است كه من به ملاقات پروردگارم مى روم ، چون شما مرا در آتش مى سوزانيد و قهرا من خواهم مرد و بعد از مردن ، پروردگارم را ديدار نموده و او مرا به سوى بهشت هدايت مى كند. | ||
علاوه بر اين - همانطور كه ديگران هم گفته اند - ذيل آيه كه مى فرمايد ((رب هب لى من الصالحين : خدايا فرزندى از صالحان به من مرحمت فرما(( و نيز جمله ((فبشرناه بغلام حليم : ما او را به فرزندى حليم بشارت داديم (( با اين تفسير نمى سازد. | علاوه بر اين - همانطور كه ديگران هم گفته اند - ذيل آيه كه مى فرمايد ((رب هب لى من الصالحين : خدايا فرزندى از صالحان به من مرحمت فرما(( و نيز جمله ((فبشرناه بغلام حليم : ما او را به فرزندى حليم بشارت داديم (( با اين تفسير نمى سازد. | ||
رَب هَب لى مِنَ الصلِحِينَ | |||
«'''رَب هَب لى مِنَ الصلِحِينَ'''»: | |||
اين جمله حكايت دعا و فر زند خواستن ابراهيم (عليه السلام ) از خدا است و معنايش اين است كه ابراهيم گفت : ((پروردگارا...(( و آن جناب فرزندى را كه خواست مقيد كرد به اينكه از صالحان باشد. | اين جمله حكايت دعا و فر زند خواستن ابراهيم (عليه السلام ) از خدا است و معنايش اين است كه ابراهيم گفت : ((پروردگارا...(( و آن جناب فرزندى را كه خواست مقيد كرد به اينكه از صالحان باشد. | ||
فَبَشرْنَهُ بِغُلَمٍ حَلِيمٍ | |||
«'''فَبَشرْنَهُ بِغُلَمٍ حَلِيمٍ'''»: | |||
يعنى پس ما او را بشارت داديم به اينكه به زودى فرزندى بردبار روزى او خواهيم كرد. و در اين تعبير اشاره به اين است كه آن فرزند، پسر خواهد بود، و به حد غلامان (جوانان ) خواهد رسيد. و اگر آن فرزند را توصيف كرد به ((غلام (( با اينكه اسماعيل از حد جوانى هم گذشت ، و به حد بزرگسالان رسيد، براى اين است كه خواست اشاره كند به آن حالتى كه در آن حالت صفت كمال و صفاى ذات او و حلمش نمايان و شكفته مى شود و آن حد جوانى است ، و براى همين بود كه گفت : ((يا ابت افعل ما تومر ستجدنى ان شاء اللّه من الصابرين (( | يعنى پس ما او را بشارت داديم به اينكه به زودى فرزندى بردبار روزى او خواهيم كرد. و در اين تعبير اشاره به اين است كه آن فرزند، پسر خواهد بود، و به حد غلامان (جوانان ) خواهد رسيد. و اگر آن فرزند را توصيف كرد به ((غلام (( با اينكه اسماعيل از حد جوانى هم گذشت ، و به حد بزرگسالان رسيد، براى اين است كه خواست اشاره كند به آن حالتى كه در آن حالت صفت كمال و صفاى ذات او و حلمش نمايان و شكفته مى شود و آن حد جوانى است ، و براى همين بود كه گفت : ((يا ابت افعل ما تومر ستجدنى ان شاء اللّه من الصابرين (( | ||
و در قرآن كريم هيچ يك از انبيا به وصف حلم ستايش نشده اند به جز اين پيغمبر بزرگوار در اين آيه و نيز پدرش ابراهيم (عليه السلام ) كه در آيه ((ان ابراهيم لحليم اواه منيب (( او را حليم خوانده . | و در قرآن كريم هيچ يك از انبيا به وصف حلم ستايش نشده اند به جز اين پيغمبر بزرگوار در اين آيه و نيز پدرش ابراهيم (عليه السلام ) كه در آيه ((ان ابراهيم لحليم اواه منيب (( او را حليم خوانده . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۳۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۳۰ </center> | ||
<span id='link148'><span> | <span id='link148'><span> | ||
==گفتگوى ابراهيم و اسمعيل عليهماالسلام درباره رؤ ياى ذبح و... == | ==گفتگوى ابراهيم و اسمعيل عليهماالسلام درباره رؤ ياى ذبح و... == | ||
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السعْىَ قَالَ يَبُنىَّ إِنى أَرَى فى الْمَنَامِ أَنى أَذْبحُك فَانظرْ مَا ذَا تَرَى ... | فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السعْىَ قَالَ يَبُنىَّ إِنى أَرَى فى الْمَنَامِ أَنى أَذْبحُك فَانظرْ مَا ذَا تَرَى ... |
ویرایش