گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۳۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۴: خط ۷۴:


يعنى: به قمر سوگند، وقتى كه نورش جمع مى شود، نور همه اطرافش ‍ به هم منضم مى شود، و به صورت ماه شب چهارده درمى آيد.
يعنى: به قمر سوگند، وقتى كه نورش جمع مى شود، نور همه اطرافش ‍ به هم منضم مى شود، و به صورت ماه شب چهارده درمى آيد.
معناى آيه : «'''لتركبن طبقا عن طبق '''»
 
لَترْكَبنَّ طبَقاً عَن طبَقٍ
* ''' معناى آيه: «لَتَركَبُنَّ طَبَقاً عَن طَبَق»'''
اين آيه جواب همه سوگندهاى قبلى است ، و خطاب در آن به مردم است ، و كلمه «'''طبق '''» به معناى چيزى و يا حالى است كه مطابق چيز ديگر و يا حال ديگر باشد، چه اينكه يكى بالاى ديگرى قرار بگيرد و چه نگيرد، (بلكه پهلوى هم باشند) و به هر حال منظور مراحل زندگى است كه انسان آن را در تلاشش به سوى پروردگارش طى مى كند، مرحله زندگى دنيا و سپس مرحله مرگ و آنگاه مرحله حيات برزخى ، (و سپس مرگ در برزخ و هنگام دميدن صور) و در آخر انتقال به زندگى آخرت و حساب و جزا.
 
و اين سوگندها هم تاءكيد مضمون «'''يا ايها الانسان انك كادح ...'''» و آيات بعد است كه خبر از بعث مى دهد، و هم زمينه چينى است براى آيه «'''فما لهم لا يومنون '''» كه از در تعجب و به منظور توبيخ مى فرمايد: «'''پس چه مى شود ايشان را كه ايمان نمى آورند؟'''» و هم براى آيه «'''فبشرهم بعذاب ...'''» كه مشتمل است بر تهديد و بشارت .
«'''لَترْكَبُنَّ طبَقاً عَن طبَقٍ'''»:
و در اين آيه اشاره اى است به اينكه مراحلى كه انسان در مسيرش به سوى پروردگارش طى مى كند، مراحلى مترتب و با يكديگر متطابق است .
 
فَمَا لهَُمْ لا يُؤْمِنُونَ وَ إِذَا قُرِىَ عَلَيهِمُ الْقُرْءَانُ لا يَسجُدُونَ
اين آيه، جواب همه سوگندهاى قبلى است و خطاب در آن، به مردم است. و كلمۀ «طَبَق» به معناى چيزى و يا حالى است كه مطابق چيز ديگر و يا حال ديگر باشد. چه اين كه يكى بالاى ديگرى قرار بگيرد و چه نگيرد، (بلكه پهلوى هم باشند). و به هر حال، منظور مراحل زندگى است كه انسان، آن را در تلاشش به سوى پروردگارش طى مى كند. مرحلۀ زندگى دنيا و سپس مرحلۀ مرگ و آنگاه مرحلۀ حيات برزخى. (و سپس مرگ در برزخ و هنگام دميدن صور)، و در آخر، انتقال به زندگى آخرت و حساب و جزا.
گفتيم : اين استفهام براى برانگيختن تعجب شنونده از ايمان نياوردن كفار و توبيخ خود كفار است ، و به همين جهت مناسب بود كه از خطاب آيه قبل «'''تركبن '''» به غيب «'''فما لهم '''» التفات شود، گويا وقتى ديد كه كفار با تذكر او متذكر نمى شوند و با اندرز او پند نمى گيرند، روى از ايشان بگردانيد، و روى سخن را متوجه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) كرده ، او را مخاطب قرار داد، و فرمود: «'''پس چه مى شود ايشان را...'''».
 
و اين سوگندها، هم تأكيد مضمون «يَا أيُّهَا الإنسان إنَّكَ كَادِحٌ ...» و آيات بعد است، كه خبر از بعث مى دهد. و هم زمينه چينى است براى آيه: «فَمَا لَهُم لا يُؤمِنُون»، كه از درِ تعجب و به منظور توبيخ مى فرمايد: «پس چه مى شود ايشان را كه ايمان نمى آورند»؟ و هم براى آيه: «فَبَشِّرهُم بِعَذَاب ...» كه مشتمل است بر تهديد و بشارت.
 
و در اين آيه، اشاره اى است به اين كه مراحلى كه انسان در مسيرش به سوى پروردگارش طى مى كند، مراحلى مترتب و با يكديگر متطابق است.
 
«'''فَمَا لهَُمْ لا يُؤْمِنُونَ وَ إِذَا قُرِىَ عَلَيهِمُ الْقُرْءَانُ لا يَسجُدُونَ'''»:
 
گفتيم: اين استفهام براى برانگيختن تعجب شنونده از ايمان نياوردن كفّار و توبيخ خود كفّار است. و به همين جهت، مناسب بود كه از خطاب آيه قبل «تَركَبُنَّ»، به غيب «فَمَا َلَهُم» التفات شود. گويا وقتى ديد كه كفّار با تذكّر او، متذكّر نمى شوند و با اندرز او، پند نمى گيرند، روى از ايشان بگردانيد و روى سخن را متوجه رسول خدا «صّلى اللّه عليه و آله و سلّم» كرده، او را مخاطب قرار داد و فرمود: «پس چه مى شود ايشان را...».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۸ </center>
معناى جمله «'''والله اعلم بما يوعون '''»
== معناى جمله «والله أعلَمُ بِمَا يُوعُون»==
بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ
«'''بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ'''»:
كلمه «'''يكذبون '''» (بخاطر اينكه مضارع است ) استمرار را مى رساند، و اگر از آنان به «'''الذين كفروا'''» تعبير كرد براى اين بود كه بر علت تكذيب دلالت كند، و كلمه «'''يوعون '''» (مضارع از مصدر «'''ايعاء'''» است ) - و بطورى كه گفته شده - به معناى قرار دادن چيزى در وعاء - ظرف - است .
 
و معناى آيه اين است كه : اينان اگر ايمان را ترك گفتند براى آن نبوده كه بيان دعوت كننده به ايمان ، قاصر و يا دليلش كند بوده ، بلكه براى اين بوده كه كفار پابند سنت گذشتگان و روساى خويشند، و همين باعث شده كه كفر در دلهايشان رسوخ كند، و به كار تكذيب خود ادامه دهند، و خدا بدانچه در سينه هاى خود جمع كرده اند و كفر و شركى كه در دلهاى خود پنهان نموده اند آگاه است .
كلمۀ «يُكَذّبُون» (به خاطر اين كه مضارع است)، استمرار را مى رساند. و اگر از آنان به «الَّذِينَ كَفَرُوا» تعبير كرد، براى اين بود كه بر علت تكذيب دلالت كند. و كلمۀ «يُوعُون» (مضارع از مصدر «ايعاء» است) - و به طورى كه گفته شده - به معناى قرار دادن چيزى در وعاء - ظرف - است.
بعضى گفته اند: مراد از جمله «'''و اللّه علم بما يوعون '''» اين است كه كفار علاوه بر تكذيب ، نيات سوئى هم در دلهاى خود پنهان دارند كه مردم از آن آگاهى ندارند، و تنها خداى تعالى بدان آگاه است . ولى اين معنا از نظر سياق بعيد است .
 
فَبَشرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
و معناى آيه اين است كه: اينان، اگر ايمان را ترك گفتند، براى آن نبوده كه بيان دعوت كنندۀ به ايمان، قاصر و يا دليلش كُند بوده، بلكه براى اين بوده كه كفّار پابند سنت گذشتگان و رؤساى خويش اند، و همين باعث شده كه كفر در دل هايشان رسوخ كند، و به كار تكذيب خود ادامه دهند و خدا، بدانچه در سينه هاى خود جمع كرده اند و كفر و شركى كه در دل هاى خود پنهان نموده اند، آگاه است.
در اين جمله (و در موارد بسيار ديگر) خداى تعالى تهديد به عذاب را تعبير فرموده به مژده به عذاب ، و اين از باب تهكم و استهزاء است ، و چون در ابتداى جمله حرف «'''فاء'''» آمده ، مى فهماند اين تهديد نتيجه تكذيب است .
 
إِلا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لهَُمْ أَجْرٌ غَيرُ مَمْنُونِ
بعضى گفته اند: مراد از جملۀ «وَ اللّه أعلَمُ بِمَا يُوعُون» اين است كه كفّار، علاوه بر تكذيب، نيات سوئى هم در دل هاى خود پنهان دارند كه مردم از آن آگاهى ندارند، و تنها خداى تعالى بدان آگاه است؛ ولى اين معنا از نظر سياق بعيد است.
اين استثنا به اصطلاح استثناى منقطع است ، يعنى داخل در مستثنى منه نبوده ، تا خارج شود، چون مستثنى منه آن ضمير در «'''فبشرهم '''» است كه به كفار تكذيب گر بر مى گردد، و «'''كسانى كه ايمان آورده اعمال صالح مى كنند'''» جزو آنان نبودند تا با استثنا خارج شوند، و مراد از اينكه فرمود «'''اجرشان ممنون نيست '''» اين است كه به دنبال دادن اجر، بر آنان منت نمى گذارند، و با منت ، آن اجر را سنگين و ناگوار نمى سازند.
 
«'''فَبَشرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ'''»:
 
در اين جمله (و در موارد بسيار ديگر)، خداى تعالى، تهديد به عذاب را تعبير فرموده به «مژدۀ به عذاب» و اين، از باب تهكّم و استهزاء است. و چون در ابتداى جمله، حرف «فاء» آمده، مى فهماند اين تهديد، نتيجۀ تكذيب است.
 
«'''إِلا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصالِحَاتِ لهَُمْ أَجْرٌ غَيرُ مَمْنُونِ'''»:
 
اين استثنا - به اصطلاح - استثناى منقطع است. يعنى داخل در مستثنى منه نبوده، تا خارج شود. چون مستثنى منه آن، ضمير در «فَبَشِّرهُم» است كه به كفّار تكذيب گر بر مى گردد، و «كسانى كه ايمان آورده، اعمال صالح مى كنند»، جزو آنان نبودند تا با استثنا خارج شوند. و مراد از اين كه فرمود: «اجرشان ممنون نيست»، اين است كه به دنبال دادن اجر، بر آنان منت نمى گذارند، و با منّت، آن اجر را سنگين و ناگوار نمى سازند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۰۹ </center>
بحث روائى
<span id='link277'><span>
<span id='link277'><span>
<center> «'''بحث روایى'''» </center>


==رواياتى درباره محاسبه اعمال در قيامت ==
==رواياتى درباره محاسبه اعمال در قيامت ==
۱۳٬۵۳۳

ویرایش