نتایج جستجو

عبدالله بن ام مکتوم ۴ علایق: آثار علاقه به قرآن ۱ قرآن: اهمیت تعلیم قرآن ۲; تشویق به تعلیم قرآن ۲; تعلیم قرآن ۳; زمینه تعلیم قرآن ۱; زمینه حفظ قرآن ۱ محمد(ص): اشراف در مجلس

در تربیت ۸ تعلیم:۷، ۱۱ زمینه تعلیم ۷، ۱۱ ۹ تقویت روحیه: عوامل تقویت روحیه ۱۴ جاهلیت:۱۲، ۱۳، ۱۵ جنگ: سختى جنگ ۱۴ جهل: در جاهلیت ۱۳ حکمت: تعلیم حکمت ۷، ۹

قابل تعلیم و فرمانبرى (و ما علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن) ۱۱- جواز تعلیم سگ براى شکار (و ما علمتم من الجوارح مکلبین) ۱۲- جواز شکار با سگ تعلیم دیده

عذرخواهى، به زودى نزد آنها خواهند آمد، لذا طرز پاسخگوئىِ آنها را نیز به مسلمانان تعلیم مى دهد. عذر (۱۲ بار) لا يَعْلَمُون إِلَيْکُم إِذَا فَهُم رَجَعْتُم قُلُوبِهِم

آثار پرسش ۳ پیشینیان: عبرت از پیشینیان ۸ تاریخ: فواید تاریخ ۸ تعلیم: الگو در تعلیم ۹ ; روش تعلیم ۹ خدا: نواهى خدا ۱، ۲ دین: اعراض از تعالیم دین ۴، ۵ ; پرسش

گرى پا را از این فراتر نهاده و «موت» را به معناى جهل، و «بعث» را به معناى «تعلیم» دانسته اند! ولى دقت در تعبیرات این آیه و آیات مشابه آن در سوره «اعراف» به

(انسان را تعلیم داد و چیزها به او) آموخت. کسی که با قلم آموزش داد. آنکه بیاموخت قلم را He who taught by the pen. ترتیل: ترجمه: «عَلَّمَ»: تعلیم داد. یاد

نضید) آیات خدا: آیات آفاقى ۱ بصیرت: عوامل بصیرت ۲ تذکر: عوامل تذکر ۲ تعلیم: روش تعلیم ۴ خرما: اهمیت خرما ۳; عبرت از خوشه هاى خرما ۶ عبرت: عوامل عبرت ۵، ۶

پیروزى: منشأ پیروزى ۲۱ تاریخ: حرکت تاریخ ۷ ; خدا و تحولات تاریخ ۷ تعلیم: تعلیم حمد ۱ ; تعلیم دعا ۱ تقویت روحیه: ۱۱ حکومت: آثار حکومت ۱۳ ; منشأ حکومت ۹، ۲۰،

خدا: مجادله با خدا ۲، ۳ خلقت: خلقت از گِل ۴ ذکر: ذکر خلقت انسان ۳ ملائکه: تعلیم ملائکه ۱; عالم ملائکه ۵; گفتگوى ملائکه با خدا ۳; مجادله ملائکه ۲، ۳

تاریخ ۱۰ ; عبرت از تاریخ ۵، ۶، ۷، ۱۰ ; فلسفه تاریخ ۱۰ تعقل:۱۰ آثار تعقل ۱۰ ۷ تعلیم و تعلّم:۲ تقوا: آثار تقوا ۸ ; زمینه‌هاى تقوا ۶ جامعه: سنتهاى حاکم بر جامعه

هابیل و ترکه بالعراء لایدرى ما یصنع به ... . ۵- کلاغ گسیل داده شده براى تعلیم قابیل، آگاه به تحیر و سرگردانى وى براى دفن هابیل (فبعث اللّه غراباً یبحث

ندارد; بلکه با طرز تفکر و منطقه فکرى مربوط است. آنها که دور از آداب و سنن و تعلیم و تربیت اسلامى هستند ـ هر چند شهرنشین باشند ـ اعرابى اند و بادیه نشینان آگاه

انسان: اخلاق انسان کامل ۱۴; عقیده انسان کامل ۱۴ پدر: مسؤولیت پدر ۹ تعلیم: روش تعلیم ۱۰ تفریط: اجتناب از تفریط ۲ تکبر: اهمیت اجتناب از تکبر ۳ تکلیف: زمینه

صلّی اللّه علیه و آله عرض کردم. فرمود: «ای علی علیه السّلام اسم اعظم به تو تعلیم شده، سپس این جمله ورد زبان من در جنگ بدر بود». «عمار یاسر» هنگامی که شنید

تنبه ۲ خدا: توصیه هاى خدا ۱ عبرت: عوامل عبرت ۲ قرآن: عبرت از قرآن ۲; عمومیت تعلیم قرآن ۳; عمومیت هدایتگرى قرآن ۳; غفلت زدایى قرآن ۲; هدایتگرى قرآن ۲ موعظه:

اغواگرى شیطان ۷; سپاه شیطان ۷; نقش شیطان ۷; وسوسه هاى شیطان ۱، ۴، ۷ محمد(ص): تعلیم به محمد(ص) ۱

اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر تفسیر آیات ۱ - تعلیم روش دعا و نیایش به پیامبر(ص) از سوى خداوند (و قل ربّ ... خیر الرحمین) ۲ -

تلاش براى حضور در مجلس او، از وظایف دانش اندوزان (جاءک یسعى) دین: اهمیت تعلیم دین ۳; اهمیت دین ۳ عبدالله بن ام مکتوم: عبدالله بن ام مکتوم در مجلس محمد(ص)

شیاطین ۶; عوامل مصونیت از شیاطین ۶ گناه: اجتناب از مقدمات گناه ۳ محمد(ص): تعلیم به محمد(ص) ۱; دعاى محمد(ص) ۱; معلم محمد(ص) ۱

ارزشها: ملاک ارزشها ۹ اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳ بصیرت: عوامل بصیرت ۱ تعلیم: روش تعلیم ۲ حقایق: تنوّع بیانى در تبیین حقایق ۲ رشد: عوامل رشد ۵ علم: آثار علم

تخت هاى کوتاه «کُرْسى» مى گویند و از آنجا که استاد و معلم به هنگام تدریس و تعلیم بر کرسى مى نشیند. گاهى کلمه کرسى کنایه از «علم» مى باشد. و نظر به این که

[بتدريج به او] آموخت. به آدمی آنچه را که نمی‌دانست تعلیم داد. [و] به انسان آنچه را نمی دانست تعلیم داد. به آدمى آنچه را كه نمى‌دانست بياموخت. به انسان

برداشت یاد شده است. استمداد: استمداد از خدا ۸ انفاق: اهمیت انفاق ۳، ۴ تعلیم: تشویق به تعلیم ۶ خدا: اوامر خدا ۴; اهمیت نعمتهاى خدا ۷; تشویقهاى خدا۶; تعالیم خدا

بى سوادى: مبارزه با بى سوادى ۸ تعلم: ارزش تعلم ۷; تشویق به تعلم ۵ تعلیم: تشویق به تعلیم ۸ خدا: تشویقهاى خدا ۴، ۵; سوگندهاى خدا ۳ سوگند: سوگند به قلم ۱; سوگند

پیامبر(ص) به طور معمول از خانه به مسجد مى آمد تا به کارها رسیدگى کند. ۴ - تعلیم ادب از سوى خداوند، به اعراب در معاشرت با پیامبر(ص) (لاتقدّموا ... لاترفعوا

امکانات مادى سلیمان(ع) ۵; پرندگان سلیمان(ع) ۱; تجهیزات نظامى سلیمان(ع) ۵; تعلیم سپاه سلیمان(ع) ۳; جنیان سلیمان(ع) ۱; حرکت سپاه سلیمان(ع) ۲; دعوتهاى سلیمان(ع)

محمد(ص) قبل از هدایتهاى خاص خدا ۱; منشأ اسلام شناسى محمد(ص) ۱، ۲، ۵; منشأ تعلیم قرآن محمد(ص) ۱; منشأ علم محمد(ص) ۱، ۲ نعمت: نعمت اسلام شناسى محمد(ص) ۳ نعمتهاى خدا:

آدم(ع) لحاظ کرد. برداشت فوق بر اساس لحاظ اول است. ۷ - تلقین کلمات به آدم(ع) (تعلیم چگونه توبه کردن و به درگاه خدا نیاز بردن) جلوه اى از رحمت خداوند بر او بود

عن ذى القرنین) ۳- خداوند، شیوه پاسخ گویى به پرسش هاى مردم را به پیامبر(ص) تعلیم داده است. (و یسئلونک ... قل سأتلوا علیکم) ۴- پرسشش هاى مردم از پیامبر(ص)،

بشارتهاى خدا ۹; علم خدا به اعمال ۸; علم غیب خدا ۸ داود(ع): بشارت به داود(ع) ۹; تعلیم زره سازى به داود(ع) ۵; تکلیف داود(ع) ۷; زره سازى داود(ع) ۱، ۲; عمل صالح داود(ع)

اندرز سودش دهد. یا (به تعلیم رسول) به یاد خدا آید و ذکر حق او را سودمند افتد. (مراد عبد اللّه مکتوم است که چون حضور رسول برای تعلیم قرآن آمد جمعی از اکابر

قرار ده» (وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً). تفسیر آیات ۱- تعلیم خواستنیها و گونه نیایش و دعا، از سوى خداوند به پیامبر(ص) (و قل ربّ أدخلنى

در تبلیغ ۶; رفع شبهه در تبلیغ ۶; روش تبلیغ ۶ حق: تبیین حق و باطل ۵ حقایق: تعلیم روش کشف حقایق ۳; روش کشف حقایق ۵ حمایتهاى خدا: مشمولان حمایتهاى خدا ۷ خدا:

می‌خواندند و تعلیم می‌دادند و رسول خدا گاهى که از نزد آن‌ها عبور می‌نمود. به گفتار آنان گوش فرامی‌داشت. لذا مشرکین شایع کردند که محمد از این دو نفر تعلیم می‌گیرد

تنزیه از حرص ۱۶; مبارزه با حرص ۱۶; معرضان از حرص ۱۳ خدا: اهمیت اوامر خدا ۶; تعلیم اوامر خدا ۶; توصیه هاى خدا ۱، ۵، ۷، ۸، ۱۱ خود: بازگشت آثار انفاق به خود ۹

لام «الحمد» براى استغراق (شمول و فراگیرى) و لام «لله» براى اختصاص است. ۲- تعلیم شیوه ستایش به انسانها از سوى خداوند (و قل الحمد لله الذى لم یتخذ ولدًا) ۳-

قبل أن ءاذن لکم إنّه لکبیرکم الذى علّمکم السحر ) ۱۲ - سِحر، از علوم قابل تعلیم و یادگیرى است. (علّمکم السحر ) ۱۳ - قطع یک دست و یک پا در جهت مخالف یکدیگر

آنچه تو می‌انگاری. بعد از این، بزرگواریها و بخشندگیها از او خواهی دید که تعلیم قرائت در برابر آنها ساده و ناچیز است). بخوان و پروردگار تو کریم‌ترین است

ابعاد معنوى دین ۳; دین و عینیت ۳ ذبح احکام ذبح ۷، ۱۰; بسمله در ذبح ۷، ۸، ۱۰; تعلیم ذبح ۸ ذکر ذکر خدا در ایام تشریق ۲۲; ذکر خدا در حج ۲۱ شتر حلیت گوشت شتر ۱۵

آنکه آیات او را بر آنان می‌خواند و پاکشان می‌گرداند و کتاب و حکمت بدیشان تعلیم می‌دهد. و گرچه آنان همواره پیش از آن در (ژرفای) گمراهی آشکارگری بوده‌اند

پرندگان به ما تعلیم داده شده، و از هر چیز به ما عطا گردیده؛ این فضیلت آشکاری است.» |و سليمان وارث داود شد، و گفت: اى مردم! ما زبان پرندگان را تعليم يافته‌ايم

مگو، كه آنها غرق‌شدگانند. و (به نوح وحی شد که) کشتی را تحت نظارت ما و برابر تعلیم وحی ما بساز (و بدان که تو و مؤمنان همراه تو از مراقبت و محافظت ما برخوردارید

تو (ای رسول) پیش از آنکه وحی قرآن تمام و کامل به تو رسد تعجیل در (تلاوت و تعلیم) آن مکن و دائم بگو: پروردگارا بر علم من بیفزا. برتر و بلند مرتبه است خدا

خدا کی (و کجا) است؟! (لیکن خدا هرگز مؤمنان را فراموش ننموده است و پس از تعلیم فداکاری به مؤمنان و آبدیدگی ایشان که رمز تکامل است، به وعده‌ی خود وفا کرده

گفتار گذشتگان است و نيز «دارَسْتَ» خوانده‏اند. * [آل عمران:79] كه كتاب را تعليم مى‏كرديد و مى‏خوانديد. [انعام:156] خطاب به اهل مكّه است مراد از طائفين، يهود

قرارمی‌دهید؛ قسمتی را آشکار، و قسمت زیادی را پنهان می‌دارید؛ و مطالبی به شما تعلیم داده شده که نه شما و نه پدرانتان، از آن با خبر نبودید!» بگو: «خدا!» سپس آنها

صيغه فاعل) كسى است كه به سگ تعليم شكار مى‏دهد [مائده:4]. پاكيزه‏ها به شما حلال شده و آنچه از سگهاى شكارى تعليم داده‏ايد كه تعليم دهنده آنها يا صاحبان شكار

صيغه فاعل) كسى است كه به سگ تعليم شكار مى‏دهد [مائده:4]. پاكيزه‏ها به شما حلال شده و آنچه از سگهاى شكارى تعليم داده‏ايد كه تعليم دهنده آنها يا صاحبان شكار

«می‌خواهی دو سوره به تو تعلیم کنم که برترین سوره‌های قرآن است»! عرض کرد: آری ای رسول خدا! حضرت معوذتان (سوره فلق و سوره ناس) را به او تعلیم کرد، سپس آن دو را

حفظ مى‏كند، سوره علق اولين سوره نازله است، ذكر قلم و تعليم در اولين سوره حكايت از اهميت قلم و تعليم در دنياى بشريت دارد. درآيه اول قسم به قلم ظاهراً دليل

معنى عبادتهاى حج است [بقره:128]. «أَرِنا» را در آيه تعليم معنى كرده‏اند يعنى عبادتهاى ما را به ما تعليم كن و شايد مرا از آن بصيرت باشد يعنى ما را در عبادتهامان

تفكّر و استعداد تكليف است و آن همان عهداللّه است كه انسان آن را درك مى‏كند و تعليم انبیاء آن را محكم كرده است و آنانكه همان عهد را بعد از محكم شدن نقص مى‏كنند

مراد مواهبی همچون نبوّت، زَبور، تسخیر کوهها و پرنده‌ها، نرم کردن آهن، و تعلیم زره‌سازی است. برتری (نگا: نمل / و ). «أَوِّبی»: هم‌آواز شوید. تکرار کنید

روم به نام بلعام كه مى‏گفتند قرآن از جانب خدا نيست بلكه بلعام به آن حضرت تعليم مى‏دهد به قول ضحّاك مى‏گفتند: سلمان فارسى قصص قرآن را به او مى‏آموزد به قول

فِیها خالِدُونَ). (1) در این که «کلمات» و سخنانی که خدا برای توبه به آدم تعلیم داد چه سخنانی بوده است به «تفسیر نمونه» جلد اول ذیل همین آیه مراجعه فرمائید

اللّه علیه و آله می‌خوانیم: «کسی که سوره احزاب را تلاوت کند و به خانواده خود تعلیم دهد از عذاب قبر در امان خواهد بود». و از امام صادق علیه السّلام نقل شده:

خلقتش محكم باشد در مجمع فرموده قوى در نفس و خلقت يعنى فرشته پر قدرت به او تعليم داده و شايد «قوى» اشاره به جهات تصرف جبرئيل باشد. *** قوى: نيرومند و آن از

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

النّار) ۲ - درخواست از مقام ربوبیّت خداوندى، از آداب دعا (ربّنا اتنا) ۳ - تعلیم چگونگى دعا و درخواست از خداوند (و منهم من یقول ربّنا اتنا فى الدنیا حسنة

منتهی به نجات موسی (ع) از چنگال فرعونیان در آن روز می‌شد همه را به مادرت تعلیم دادیم: تفسیر آیات ۱ - مادر موسى(ع)، دریافت کننده وحى و پیام از جانب خداوند

[نجم:6-5]. شايد مراد از مِرَّة نيرو يا بصيرت و عقل باشد يعنى: او را فرشته پر قوت تعليم داده كه صاحب بصيرت است كه به پا خواست و نمايان شد. فَلَمّا خَفِيفا بِه حَمْلا

گفتار گذشتگان است و نيز «دارَسْتَ» خوانده‏اند. * [آل عمران:79] كه كتاب را تعليم مى‏كرديد و مى‏خوانديد. [انعام:156] خطاب به اهل مكّه است مراد از طائفين، يهود

[نجم:6-5]. شايد مراد از مِرَّة نيرو يا بصيرت و عقل باشد يعنى: او را فرشته پر قوت تعليم داده كه صاحب بصيرت است كه به پا خواست و نمايان شد. وَ إِذَا الّذِين بِاللّغْو

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

[نجم:6-5]. شايد مراد از مِرَّة نيرو يا بصيرت و عقل باشد يعنى: او را فرشته پر قوت تعليم داده كه صاحب بصيرت است كه به پا خواست و نمايان شد. وَ هِي أَو عَلَى اللّه

فى انفسهم قولا بلیغاً) ۱۱- روش برخورد پیامبر (ص) با منافقان، برخاسته از تعلیم خداست. (اولئک الّذین یعلم اللّه ما فى قلوبهم فاعرض عنهم و عظهم و قل لهم فى

تهديد يهوديان به مرگى كه از آمدنش كراهت دارند گفتاری در این که منظور از تعلیم حکمت چیست؟ دعوت اسلام، مردم را به پیروی از «فطرت» و «دین حق» تفسیر آیات وَ

أدریک ما لیلة القدر) ۳ - پیامبر(ص)، در شناخت شب قدر و ویژگى هاى آن، نیازمند تعلیم الهى است. (و ما أدریک ما لیلة القدر) خطاب در آیه شریفه، گرچه مخصوص پیامبر(ص)

براى «ادفع» مى باشد; یعنى، بدى را به بهترین شیوه دفع کن. ۲ - پیامبر(ص)، تحت تعلیم خداوند در کیفیت رفتار با مردم (ادفع بالتى هى أحسن السیّئة) ۳ - لزوم به کارگیرى

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

و اين آيات كيفيّت وحى را بيان مى‏كند يعنى: آن حضرت را صاحب نيروهاى محكم تعليم داده است. توانا است پس استوار و نمايان شد در حاليكه در ناحيه بالاتر بود،

السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ). و غیر او علمش محدود و در عین محدودیت از ناحیه تعلیم الهی است، بنابراین علم نامحدود، آن هم علم ذاتی، نسبت به تمام آنچه در پهنه

مؤدباً ; از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: «جعلنى مبارکاً...»، یعنى خدا مرا تعلیم دهنده و ادب آموز قرار داد». ۱۵- «معاویة بن وهب قال: سألت أباعبداللّه(ع) عن

و دوزخیان و ارواح انبیا آگاهی یافت که در طول عمر مبارکش الهام‌بخش او در تعلیم و تربیت خلق خدا بود. 2- گوشه‌ای از گفتگوهای خداوند با پیامبرش در شب معراج:

تهديد يهوديان به مرگى كه از آمدنش كراهت دارند گفتاری در این که منظور از تعلیم حکمت چیست؟ دعوت اسلام، مردم را به پیروی از «فطرت» و «دین حق» تفسیر آیات قُلْ

«اسعد بن زراره» که از طایفه خزرج بود گفت: چهار نفر از قبیله ما در راه نشر و تعلیم قرآن خدمت بزرگی انجام دادند: ابی بن کعب، و معاذ بن جبل، و زید بن ثابت، و

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

باين نام نامى خود و آنكه تعليم فرموده قرآن را كه سرمايه سعادت بشر است به پيغمبر خود و خلق فرموده انسان را كه اشرف مخلوقات است و تعليم فرموده باو اخبار از ما

«أَوْحى» دلالت دارد كه كار عسل‏گيرى اين حشره تصادفى نيست بلكه با تفهيم و تعليم خدايى است. * [فصّلت:12]. گفته‏اند مراد از وحى خلقت و ايجاد است يعنى: در هر

خون بسته‌ بخوان و پروردگار تو كريم‌تر است از هر كريمى‌ آنكه تعليم نمود نوشتن را بقلم‌ تعليم نمود بانسان چيزى را كه نميدانست‌ نبايد چنين بود همانا آدمى هر

بودند چه‌ رسد نزد ‌او‌ رفته‌ باشند و ‌از‌ ‌او‌ تعليم‌ سحر كرده‌ باشند بعلاوه‌ ‌اگر‌ سحره‌ نزد موسي‌ تعليم‌ سحر كرده‌ بودند ميدانستند ‌که‌ حريف‌ استاد نميشوند

مثلها می‌زنند (و گاهی تو را جادو شده، و گاهی دیوانه، و زمانی دروغگو، و وقتی تعلیم‌دیده‌ی بیگانگان غیر عرب می‌نامند، و بدین وسیله از راه راست و طریقه‌ی مباحثات

اسلام آورند. عبداللّه صدا زد يا رسول از آنچه خدا تعليمت كرده بر من بخوان و تعليم كن پيوسته اين كلام را تكرار مى‏كرد و نمى‏دانست كه آن حضرت با آن قوم سخن مى‏گويد

بشارت باشد براى مسلمانان‌ و هر آينه ميدانيم كه آنها ميگويند جز اين نيست كه تعليم ميكند او را انسانى زبان كسيكه منحرف ميشوند از حق بسوى او غير فصيح است و اين

در اورشليم جمع مى‏شدند و احتمال مى‏رود كه در آنجا عقائد مسيحيه را از پطرس تعليم يافته باشد لذا پطرس او را فرزند خطاب مى‏كرد... مورخين سلف اتفاق دارند كه

كه خدا جلوشان را گرفته است مى‏شود گفت كه تحريم طبيعى است همانطور كه شخص تعليم نديده از هدايت هواپيما ممنوع است همچنين مشرك از رفتن به بهشت باز باشد زيرا

اسلام آورند. عبداللّه صدا زد يا رسول از آنچه خدا تعليمت كرده بر من بخوان و تعليم كن پيوسته اين كلام را تكرار مى‏كرد و نمى‏دانست كه آن حضرت با آن قوم سخن مى‏گويد

موافقت با مراجعه برادرانش به کنعان ، نحوه گزارش سرقت بنیامین را به آنان تعلیم داد. (قال کبیرهم ... ارجعوا إلى أبیکم فقولوا یأبانا إن ابنک سرق) ۲- شهادت

شرک به نور علم و توحید، آغاز شد، و با بیان نقش قرآن در انذار همه توده‌ها و تعلیم توحید و تذکر اولوا الالباب پایان می‌گیرد. این «آغاز» و «پایان» بیانگر این

و پرهیزکارترین و فعالترین مردم باشند که این کانونها را پاک و زنده و مرکز تعلیم و تربیت و بیداری و آگاهی قرار دهند. تفسیر آیات ۱- کفرپیشگان مکه، مؤمنان را

بشارت باشد براى مسلمانان‌ و هر آينه ميدانيم كه آنها ميگويند جز اين نيست كه تعليم ميكند او را انسانى زبان كسيكه منحرف ميشوند از حق بسوى او غير فصيح است و اين

از آن اضافه می‌نماید که: «و ما این کار را کردیم تا تأویل احادیث را به او تعلیم دهیم» (وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ). منظور از «تأویل احادیث»

از اسماء ظاهراً استعداد و قابليت هائى است كه در بشر گذاشته است و منظور از تعليم اسماء بودن آنها در نهاد آدم است. و شايد مراد از اسماء، اسماء حسنس باشد كه

امير المؤمنين عليه السلام مى‌فرمود: مرا تعليم فرمود رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و فرمود: جبرئيل آن را به من تعليم نموده‌ «1». أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا

باين نام نامى خود و آنكه تعليم فرموده قرآن را كه سرمايه سعادت بشر است به پيغمبر خود و خلق فرموده انسان را كه اشرف مخلوقات است و تعليم فرموده باو اخبار از ما

كه مرشد كلّ و هادى سبل است كه چنين كلامى از او صادر شود نيست آنچه ما باو تعليم نموديم مگر موجب تذكّر و موعظه و ارشاد و كتاب آسمانى كه نامش قرآن يعنى لايق

به علم عادی و معمولی پیغمبر است، ولی هیچ منافات ندارد که او از طریق وحی و تعلیم الهی به اسرار آنان کاملا واقف گردد. در پایان آیه مجازات شدید این گروه را

می‌بینی در مجازات دشمنان تو تعجیل نمی‌کنیم، به خاطر این است که مصالحی از نظر تعلیم و تربیت و هدایت این قوم، چنین ایجاب می‌کند «و اگر (این مصلحت نبود و) برنامه‌ای

سازد» (لِیُبَیِّنَ لَهُمْ). لذا دعوت پیامبران از طریق تبیین و روشنگری و تعلیم و تربیت با همان زبان معمولی و رایج صورت می‌گرفته است، نه از طریق یک اثر مرموز

عليه و آله و سلم» در شب معراج به آنها وارد شد و به اسلام دعوت كرد و نماز را تعليم نمود آنها نيز ايمان آوردند پس از نقل بعضى از آنچه نقل شد به اضافه نقل نسبت‏هاى

بشارت باشد براى مسلمانان‌ و هر آينه ميدانيم كه آنها ميگويند جز اين نيست كه تعليم ميكند او را انسانى زبان كسيكه منحرف ميشوند از حق بسوى او غير فصيح است و اين

كوهها و مرغ ها با داوود (عليه السلام ) معناى اينكه صنعت لبوس را به داود تعليم كرديم مقصود از جريان بادبه امر سليمان (عليه السلام ) به سوى سرزمين شام (ولسليمانالريح

انکار رسالت پیامبر(ص) کفر است. (و یقول الذین کفروا لست مرسلاً) ۴- خداوند، تعلیم دهنده پیامبر(ص) در چگونه استدلال کردن بر رسالت خویش و چگونه احتجاج کردن با

بالفعل بسیاری از اسرار غیب را ندانند، اما هنگامی که اراده کنند خداوند به آنها تعلیم می‌دهد، و البته این اراده نیز با اذن و رضای خدا انجام می‌گیرد. 2- تحقیقی

آیه 6 تا 8 ادامه دارد خطابی است کلی به همه مؤمنان در مورد مراقبت در امر تعلیم و تربیت خانواده، و لزوم توبه از گناهان. بخش سوم که تنها یک آیه است، خطاب

هدر می‌رود و باید دو ماه را تکمیل کند. «ذلِکَ»: این قانونگذاری. این بیان و تعلیم احکام. یادآوری: کفاره ظهار به ترتیب: آزاد کردن بنده، دو ماه روزه گرفتن، و

نمود براى نجات تو عرض كرد پروردگارا تو فرمود كه تعليم فرمود دعاء فرج را بتو در قعر چاه عرض كرد تو تعليم فرمودى فرمود كه تو را از مكر آن زن خلاص كرد عرض

بشارت باشد براى مسلمانان‌ و هر آينه ميدانيم كه آنها ميگويند جز اين نيست كه تعليم ميكند او را انسانى زبان كسيكه منحرف ميشوند از حق بسوى او غير فصيح است و اين

ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه

كوهها و مرغ ها با داوود (عليه السلام ) معناى اينكه صنعت لبوس را به داود تعليم كرديم مقصود از جريان بادبه امر سليمان (عليه السلام ) به سوى سرزمين شام (ولسليمانالريح

مصوّر شد و جوانان آنها را بخود دعوت نمود و پس از اجابت اين عمل را بآنها تعليم داد كه با او بجا آوردند و چون مرتكب شدند لذّت بردند و بين خودشان معمول داشتند

السلام ) با بنده اى از بندگان خدا خضر (ع ) كه به اورحمت وعلم داده شده تقاضاى تعليم از طرف موسى (ع ) وپاسخ حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر

آمد و ‌او‌ ‌را‌ سوزانيد بعضي‌ گفتند شديد القوي‌ جبرئيل‌ بوده‌ لكن‌ جبرئيل‌ تعليم‌ پيغمبر و معلم‌ ‌او‌ نبود فقط قاصدي‌ و پستي‌ ‌بود‌ مي‌آورد، شديد القوي‌ ذات‌

اساتيد و معلمين‌ و دانشمنداني‌ ‌را‌ ‌به‌ حقوق‌ وافيه كافيه‌ قرار داده‌ ‌براي‌ تعليم‌ افراد رعيت‌ و متعلمين‌ ‌را‌ ‌هم‌ تشويقاتي‌ كرده‌ ‌که‌ ‌به‌ ميل‌ و رغبت‌

السلام ) با بنده اى از بندگان خدا خضر (ع ) كه به اورحمت وعلم داده شده تقاضاى تعليم از طرف موسى (ع ) وپاسخ حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر

آورد. در اين ميان سراقة بن مالك برخاست و گفت: يارسول الله دينمان را بما تعليم دادى گويا امروز آفريده شده‏ايم اينكه امر فرمودى فقط براى امسال است يا براى

مناسبت بحثی از زکات، و پرهیز از تراکم و کنز ثروت، و لزوم تحصیل علم، و وجوب تعلیم افراد نادان را یادآور می‌شود. علاوه بر مباحث فوق، مباحث دیگری مانند داستان

جبل را براى تعليم قرآن در آنجا گذاشت (تاريخ قرآن ص‏42 ترجمه سحاب). نگارنده گويد: در اينكه رسول خدا«صلى الله عليه واله» دركار تدوين و تعليم قرآن دقت مى‏فرمودند

نميگويد از روى دلخواه‌ نيست آن سخن مگر وحى الهى كه باو فرود آورده ميشود تعليم داد باو آنكه شديد و استوار است قواى او صاحب عقل كامل و توانائى است پس استقامت

نميگويد از روى دلخواه‌ نيست آن سخن مگر وحى الهى كه باو فرود آورده ميشود تعليم داد باو آنكه شديد و استوار است قواى او صاحب عقل كامل و توانائى است پس استقامت

نميگويد از روى دلخواه‌ نيست آن سخن مگر وحى الهى كه باو فرود آورده ميشود تعليم داد باو آنكه شديد و استوار است قواى او صاحب عقل كامل و توانائى است پس استقامت

ابراهيم خانه كعبه را بنا مى كند نكته ها نكته : ۱- هدف بعثت پيامبران نكته : ۲- تعليم مقدم است يا تربيت ؟ نكته : ۳- پيامبرى از ميان خود آنها «127» وَ إِذْ يَرْفَعُ

جمعی از مسلمانان در آغاز اسلام از غذا خوردن تنهائی، ابا داشتند، قرآن بدانان تعلیم می‌دهد که غذا خوردن به صورت جمعی و فردی هر دو مجاز است. «فَسَلِّمُوا عَلی

و آله در هر وقت، پس حضرت امر فرمود حضرت امير المؤمنين عليه السّلام را كه تعليم نمايد و دانا كند ايشان را، پس بعضى آنها مؤمن و كافر و ناصبى و يهودى و نصرانى

ادوات. گفت: از كجا آرم. پس آلت و چوب و آتش حاضر، و آدم را درودگرى و آهنگرى تعليم داد. چون آلت تمام شد، جبرئيل گفت: اين گندم را بر زمين افشان و زمين را منقلب

كوهها و مرغ ها با داوود (عليه السلام ) معناى اينكه صنعت لبوس را به داود تعليم كرديم مقصود از جريان بادبه امر سليمان (عليه السلام ) به سوى سرزمين شام (ولسليمانالريح

نميگويد از روى دلخواه‌ نيست آن سخن مگر وحى الهى كه باو فرود آورده ميشود تعليم داد باو آنكه شديد و استوار است قواى او صاحب عقل كامل و توانائى است پس استقامت

بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ (199) بعد از امر به دعوت و تبليغ رسالت، تعليم فرمايد محاسن افعال و مكارم اخلاق را: خُذِ الْعَفْوَ: اخذ كن صفت عفو را نسبت

پاك‌ نموده‌ و بكمال‌ و طهارت‌ ايمان‌ برساند. اشاره (آیه 54)- سپس در زمینه تعلیم توبه از این گناه می‌گوید: «به خاطر بیاورید هنگامی را که موسی به قوم خود گفت:

بنابراین تذکر به مواعظ الهى، حاکى است که این موعظه ها از امورى است که بشر بدون تعلیم وحى به آن رسیده است و در واقع امرى است فطرى و عقلانى; ولى انسانها آنها را

لازم است. آیات فوق به عنوان یک شعار، باید به تمام فرزندان و جوانان مسلمانان تعلیم گردد تا روح فداکاری و سلحشوری و ایمان در آنها زنده شود، و بتوانند دین خدا

كوهها و مرغ ها با داوود (عليه السلام ) معناى اينكه صنعت لبوس را به داود تعليم كرديم مقصود از جريان بادبه امر سليمان (عليه السلام ) به سوى سرزمين شام (ولسليمانالريح

عامه‌ توهّم‌ كردند وَ لا أَدراكُم‌ بِه‌ِ و بشما تعليم‌ نميكردم‌ و نمي‌فهمانيدم‌ چنانچه‌ چهل‌ سال‌ تلاوت‌ و تعليم‌ نميكردم‌. فَقَد لَبِثت‌ُ فِيكُم‌ عُمُراً مِن‌

آورد. در اين ميان سراقة بن مالك برخاست و گفت: يارسول الله دينمان را بما تعليم دادى گويا امروز آفريده شده‏ايم اينكه امر فرمودى فقط براى امسال است يا براى

بر خود و خانواده‌ات و معلوم است كه خطاب به پيغمبر اكرم شده براى تأديب و تعليم امّت والا ساحت مقدّس نبوى اجلّ از احتياج باين تكاليف است چنانچه در روايت

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

السلام ) با بنده اى از بندگان خدا خضر (ع ) كه به اورحمت وعلم داده شده تقاضاى تعليم از طرف موسى (ع ) وپاسخ حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر

تأييد روح قدسى توانا ساختيم كه در گهواره با مردم سخن گفتى و آن‌گاه به تو تعليم كتاب و حكمت دادم و به تو علم تورات و انجيل آموختم و هنگامى كه از گل شكل مرغى

به شكل خوك و ميمون مسخ شدند رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن

این تنها درسی برای مسلمان آن روز نبود، بلکه مسلمانان امروز نیز باید از این تعلیم آسمانی الهام بگیرند، هرگز به خاطر مشکلات و ناراحتیها و زحمات طاقت فرسا از

حتّى اخذ على اهل العلم ان يعلّموا. «1» حق تعالى اخذ نفرمود از نادانان اينكه تعليم يابند، مگر آنكه اخذ «1» بحار الانوار، جلد 2، صفحه 23، حديث 68 (به نقل از

السلام ) با بنده اى از بندگان خدا خضر (ع ) كه به اورحمت وعلم داده شده تقاضاى تعليم از طرف موسى (ع ) وپاسخ حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر

السلام ) با بنده اى از بندگان خدا خضر (ع ) كه به اورحمت وعلم داده شده تقاضاى تعليم از طرف موسى (ع ) وپاسخ حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر

سوره خود ستايش فرمود ذات اقدس خويش را بصفت كمالى كه فوق آن متصوّر نيست براى تعليم بندگان كيفيّت ستايش را بر بزرگترين نعمت خود كه انعام فرموده است آنرا ببندگان

سوره خود ستايش فرمود ذات اقدس خويش را بصفت كمالى كه فوق آن متصوّر نيست براى تعليم بندگان كيفيّت ستايش را بر بزرگترين نعمت خود كه انعام فرموده است آنرا ببندگان

معلومات و تمام مكنونات كلى و جزئى، نهانى و آشكارا؛ و علم پيغمبر به مغيبات، به تعليم سبحانى است. و تعبير احاطه علميه الهيه به موجودات زمين و آسمان، به جهت آنست

آخر عمر وَ قَد أَحَطنا ‌اينکه‌ مشي‌ ‌او‌ بواسطه‌ ‌اينکه‌ ‌بود‌ ‌که‌ باو تعليم‌ نموديم‌ و احاطه‌ داديم‌ جلد 12 - صفحه 398 و وحي‌ نموديم‌. بِما لَدَيه‌ِ

لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ» «3» در مثال زدن، تذكّر، تفهيم، تعليم، بيان و پرده‌بردارى از حقايق نهفته است و در كتاب‌هاى آسمانىِ پيشين نيز همانند

را پنهان داشته‌اید، می‌دانم‌؟» و چون به فرشتگان فرمودیم: «به خاطر (شکرانة تعلیم گرفتن از) آدم (برای خدا) سجده کنید»، پس (همه) به سجده در افتادند، مگر ابلیس

تأييد روح قدسى توانا ساختيم كه در گهواره با مردم سخن گفتى و آن‌گاه به تو تعليم كتاب و حكمت دادم و به تو علم تورات و انجيل آموختم و هنگامى كه از گل شكل مرغى

مى فرماید: ]«و مما رزقناهم ینفقون» روایت شده که فرمود: یعنى، از آن چه مابه آنان تعلیم داده ایم خبر مى دهند (آن را نشر مى نمایند) و از آن چه ما از قرآن به آنها

نكند در هنگام مرگش مروّت او ناقص است و بعد از سؤال از كيفيّت آن دعاء مفصّلى تعليم فرمود كه در صافى و غيره مذكور است و از آن استفاده ميشود كه مراد از عهد الهى

به «گل سر سبد این جهان» یعنی «انسان» باز می‌گردد، انسانی که باید در مسیر تعلیم و تربیت قرار گیرد و راه تکامل را بپوید و هر لحظه به خدا نزدیکتر شود، می‌فرماید:

كوهها و مرغ ها با داوود (عليه السلام ) معناى اينكه صنعت لبوس را به داود تعليم كرديم مقصود از جريان بادبه امر سليمان (عليه السلام ) به سوى سرزمين شام (ولسليمانالريح

تأييد روح قدسى توانا ساختيم كه در گهواره با مردم سخن گفتى و آن‌گاه به تو تعليم كتاب و حكمت دادم و به تو علم تورات و انجيل آموختم و هنگامى كه از گل شكل مرغى

ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه

كه مرشد كلّ و هادى سبل است كه چنين كلامى از او صادر شود نيست آنچه ما باو تعليم نموديم مگر موجب تذكّر و موعظه و ارشاد و كتاب آسمانى كه نامش قرآن يعنى لايق

او در پى سبب رفت (وسفر خود را آغاز كرد). در دعايى كه حضرت على عليه السلام تعليم آن جوان بلخى داد، (دعاى مشلول) مى‌خوانيم: «يا من نصر ذى القرنين على ملوك

پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند وجوه مختلف درباره معناى آيه:

كه مرشد كلّ و هادى سبل است كه چنين كلامى از او صادر شود نيست آنچه ما باو تعليم نموديم مگر موجب تذكّر و موعظه و ارشاد و كتاب آسمانى كه نامش قرآن يعنى لايق

كه مرشد كلّ و هادى سبل است كه چنين كلامى از او صادر شود نيست آنچه ما باو تعليم نموديم مگر موجب تذكّر و موعظه و ارشاد و كتاب آسمانى كه نامش قرآن يعنى لايق

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

«2» فرمود خداى تعالى: اى پسر آدم اطاعت كن مرا در آنچه امر نمودم تو را، و تعليم منما مرا آنچه اصلاح كند تو را. ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ

صالحه‌. 2‌-‌ احسان‌ بدين‌ بامر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر و ارشاد و هدايت‌ و تعليم‌ علم‌ دين‌ و تحصيل‌ علوم‌ شرعيه‌ و اعلاء كلمه‌ اسلام‌ و ترويج‌ دين‌ و دفع‌

بر خود و خانواده‌ات و معلوم است كه خطاب به پيغمبر اكرم شده براى تأديب و تعليم امّت والا ساحت مقدّس نبوى اجلّ از احتياج باين تكاليف است چنانچه در روايت

همانا او شنواى دانا است. تفسير عياشى ره از امام صادق (ع) نقل نموده كه خداوند تعليم ادب به پيغمبر خود داده است در اين آيه كه فرموده است بگير از آنها آنچه را

كيد نمود براى يوسف عليه السّلام در مقابل كيد آنها براى او يا تدبير نمود و تعليم فرمود او را بوحى و الهام خود كه توانست برادر خود را از آنها بگيرد چون نمى‌توانست

پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند وجوه مختلف درباره معناى آيه:

«بدون خدا، بندگان من باشید.» بلکه (همی گوید:) «به سبب آنکه کتاب (آسمانی) را تعلیم می‌دادید و از آن رو که از دانش‌‌پژوهان و دانشوران ربانی (بوده‌اید) و درس

سپس به صورتگری شما پرداختیم. پس از آن به فرشتگان گفتیم: «برای (شکرانه‌ی تعلیم) آدم (برای من) سجده کنید.» پس (همه) سجده کردند، جز ابلیس (که) از سجده‌کنندگان

) - معارف و احکامى است که خداوند به شعیب(ع) آموخت تا او آنها را به مردم تعلیم دهد. ۱۲- شعیب(ع) ، على رغم آلودگى جامعه اش به حرام خوارى ، از روزى حلال و

سير نبودند. تنبيه: آيه شريفه تنبيه است بر آنكه پيغمبر اين اخبار را از كسى تعليم نگرفته، چه آن حضرت را به غير ايشان مخالطه نبودى و آنها هم با وجود كثرت آن

سلّم وارد، و سلام فرمود. جواب دادند. فرمود: مى‌خواهيد تعليم نمايم شما را دوائى كه جبرئيل مرا تعليم نموده كه محتاج به دواى اطبا نبوده باشيد؟ پس حضرت امير

حمده‌» بحضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ عرض‌ كردم‌ فداي‌ تو شوم‌ مرا دعاي‌ جامعي‌ تعليم‌ فرماي‌، فرمود بمن‌ ‌خدا‌ ‌را‌ حمد كن‌ بدرستي‌ ‌که‌ احدي‌ نميماند ‌که‌ نماز

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه

ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه

ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

كه مرشد كلّ و هادى سبل است كه چنين كلامى از او صادر شود نيست آنچه ما باو تعليم نموديم مگر موجب تذكّر و موعظه و ارشاد و كتاب آسمانى كه نامش قرآن يعنى لايق

شقاق برنداشتيد حال هم اگر بر گرديد بدنيا همانكه بوديد خواهيد بود ما براى تعليم و ارشاد و تنبيه و انذار شما از هيچ چيز فرو گذار نكرديم علاوه بر دليل و برهان

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

نكند در هنگام مرگش مروّت او ناقص است و بعد از سؤال از كيفيّت آن دعاء مفصّلى تعليم فرمود كه در صافى و غيره مذكور است و از آن استفاده ميشود كه مراد از عهد الهى

مصوّر شد و جوانان آنها را بخود دعوت نمود و پس از اجابت اين عمل را بآنها تعليم داد كه با او بجا آوردند و چون مرتكب شدند لذّت بردند و بين خودشان معمول داشتند

پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند وجوه مختلف درباره معناى آيه:

پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند وجوه مختلف درباره معناى آيه:

زندگانى دنيا و نبايد مغرور كند شما را بخدا آن فريب دهنده. تفسير خداوند متعال تعليم فرموده بندگان خود را كه حمد و ثناى او را بجا آورند چنانچه او بجا آورده چون

صالحه‌. 2‌-‌ احسان‌ بدين‌ بامر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر و ارشاد و هدايت‌ و تعليم‌ علم‌ دين‌ و تحصيل‌ علوم‌ شرعيه‌ و اعلاء كلمه‌ اسلام‌ و ترويج‌ دين‌ و دفع‌

اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو

عده‌ مؤمنين‌ ‌که‌ ‌در‌ كشتي‌ بودند ‌با‌ زوج‌ حيوانات‌ كشتي‌ مملو شد و سپس‌ تعليم‌ گرفتند ‌در‌ ساخت‌ كشتيها ‌که‌ ‌از‌ روي‌ درياها مسافرت‌ كنند ‌از‌ مملكتي‌

افاضه‌ و لباس‌ چرمي‌ مي‌پوشيد و اوّل‌ كسي‌ ‌است‌ ‌که‌ علم‌ خط و كتابت‌ ‌را‌ تعليم‌ نمود و سي‌ صفحه‌ ‌بر‌ ‌او‌ نازل‌ شد، و نيز اول‌ كسي‌ ‌که‌ علم‌ نجوم‌ و حساب‌

به شكل خوك و ميمون مسخ شدند رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن

پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند وجوه مختلف درباره معناى آيه:

پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند وجوه مختلف درباره معناى آيه:

دعوت داعيان نزد پيغمبر آمدند و به شرف اسلام مشرف شدند و حضرت شرايع ايمان را تعليم ايشان نمود، حق تعالى در شأن آنها سوره (قل اوحى) نازل فرمود «1». تبصره: آيه

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

كه مرشد كلّ و هادى سبل است كه چنين كلامى از او صادر شود نيست آنچه ما باو تعليم نموديم مگر موجب تذكّر و موعظه و ارشاد و كتاب آسمانى كه نامش قرآن يعنى لايق

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

نكند در هنگام مرگش مروّت او ناقص است و بعد از سؤال از كيفيّت آن دعاء مفصّلى تعليم فرمود كه در صافى و غيره مذكور است و از آن استفاده ميشود كه مراد از عهد الهى

صادق عليه السّلام فرمايد: افاده و افاضه مى‌كنيم به ايشان علوم بسيارى را كه تعليم گرفته باشند از ائمه. «2» «1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 438. «2»

زندگانى دنيا و نبايد مغرور كند شما را بخدا آن فريب دهنده. تفسير خداوند متعال تعليم فرموده بندگان خود را كه حمد و ثناى او را بجا آورند چنانچه او بجا آورده چون

صالحه‌. 2‌-‌ احسان‌ بدين‌ بامر بمعروف‌ و نهي‌ ‌از‌ منكر و ارشاد و هدايت‌ و تعليم‌ علم‌ دين‌ و تحصيل‌ علوم‌ شرعيه‌ و اعلاء كلمه‌ اسلام‌ و ترويج‌ دين‌ و دفع‌

‌او‌ ‌را‌ بجا آورد چنانچه‌ ‌در‌ خبر ‌است‌ راوي‌ ‌از‌ حضرت‌ ميپرسد دعائي‌ تعليم‌ ‌من‌ فرما ‌که‌ جامع‌ ‌باشد‌ حضرت‌ فرمود «قل‌ الحمد للّه‌» زيرا ‌هر‌ ‌که‌

اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو

علّمنا هم يبثّون. «2» حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: از آنچه ما ايشان را تعليم نموديم منتشر كنند (مراد اخبار آل محمد عليهم السلام و احكام الهى است). إِنَّمَا

سوره خود ستايش فرمود ذات اقدس خويش را بصفت كمالى كه فوق آن متصوّر نيست براى تعليم بندگان كيفيّت ستايش را بر بزرگترين نعمت خود كه انعام فرموده است آنرا ببندگان

شامخه‌ و ارحام‌ مطهره‌ و جعل‌ ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ ‌از‌ جميع‌ انبياء و ملائكه‌ و تعليم‌ بآن‌ علم‌ ‌ما ‌کان‌ و ‌ما ‌يکون‌ و كتاب‌ ‌او‌ ‌را‌ افضل‌ كتب‌ و اوصياء ‌او‌

كه معلّم رياضى را بد و معلّم ورزش را خوب مى‌پندارد با آنكه هر دو در جهت تعليم و تربيت فعاليّت مى‌كنند. تفسير نور(10جلدى)، ج‌1، ص: 167 مَنْ كانَ عَدُوًّا

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

كه مرشد كلّ و هادى سبل است كه چنين كلامى از او صادر شود نيست آنچه ما باو تعليم نموديم مگر موجب تذكّر و موعظه و ارشاد و كتاب آسمانى كه نامش قرآن يعنى لايق

كه مرشد كلّ و هادى سبل است كه چنين كلامى از او صادر شود نيست آنچه ما باو تعليم نموديم مگر موجب تذكّر و موعظه و ارشاد و كتاب آسمانى كه نامش قرآن يعنى لايق

و شام براى حضرت املاء و قرائت مينموده و بعضى از علماء يهود و نصارى هم در تعليم آنحضرت با او شركت مينمودند و جلد 4 صفحه 60 خداوند هر دو قول را رد فرموده

ديگر از آيات قدرت الهى اختلاف زبانهاى شماست در لغات، چه هر صنفى را لغتى تعليم فرموده يا الهام نموده وضع آن را از عربى و فارسى و تركى و غير آن. در لباب

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

بدرستى كه اين مرد ديوانه است كه خرق عادت از او صادر مى‌شود، يا جن او را تعليم دهد. أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (46) أَمْ

شقاق برنداشتيد حال هم اگر بر گرديد بدنيا همانكه بوديد خواهيد بود ما براى تعليم و ارشاد و تنبيه و انذار شما از هيچ چيز فرو گذار نكرديم علاوه بر دليل و برهان

السلام ) با بنده اى از بندگان خدا خضر (ع ) كه به اورحمت وعلم داده شده تقاضاى تعليم از طرف موسى (ع ) وپاسخ حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر

به عقلا و مرغان هوا. از علم قطعى به رؤ يت ((الم تر)) تعبير شده است . وجه تعليم به حيوانات در آيه شريفه . وجه اختصاص تسبيح از ميان همه صفات كماليه خدا نور

اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو

سوره خود ستايش فرمود ذات اقدس خويش را بصفت كمالى كه فوق آن متصوّر نيست براى تعليم بندگان كيفيّت ستايش را بر بزرگترين نعمت خود كه انعام فرموده است آنرا ببندگان

پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند وجوه مختلف درباره معناى آيه:

سوره خود ستايش فرمود ذات اقدس خويش را بصفت كمالى كه فوق آن متصوّر نيست براى تعليم بندگان كيفيّت ستايش را بر بزرگترين نعمت خود كه انعام فرموده است آنرا ببندگان

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

كيد نمود براى يوسف عليه السّلام در مقابل كيد آنها براى او يا تدبير نمود و تعليم فرمود او را بوحى و الهام خود كه توانست برادر خود را از آنها بگيرد چون نمى‌توانست

كه مرشد كلّ و هادى سبل است كه چنين كلامى از او صادر شود نيست آنچه ما باو تعليم نموديم مگر موجب تذكّر و موعظه و ارشاد و كتاب آسمانى كه نامش قرآن يعنى لايق

به شكل خوك و ميمون مسخ شدند رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن

به شكل خوك و ميمون مسخ شدند رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن

اينجا بمعني‌ تدبير و نقشه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ چه‌ نحو احراق‌ حاصل‌ شود ‌به‌ تعليم‌ شيطان‌ ‌که‌ شرحش‌ بيان‌ شد. (فَجَعَلناهُم‌ُ الأَخسَرِين‌َ): خسران‌ ‌در‌

مباهات نمايند لذا قضيه مسكوت خواهد ماند و كيفيت كشتن با سنگ را شيطان باو تعليم نمود قابيل هم قبول كرد و چنين امر بزرگى را سهل و آسان پنداشت و صبر كرد تا

پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند وجوه مختلف درباره معناى آيه:

گردیده است. به این ترتیب ماه رمضان همواره ماه نزول کتابهای بزرگ آسمانی و ماه تعلیم و تربیت بوده است. برنامه تربیتی روزه نیز باید با آگاهی هر چه بیشتر و عمیقتر

حمده‌» بحضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ عرض‌ كردم‌ فداي‌ تو شوم‌ مرا دعاي‌ جامعي‌ تعليم‌ فرماي‌، فرمود بمن‌ ‌خدا‌ ‌را‌ حمد كن‌ بدرستي‌ ‌که‌ احدي‌ نميماند ‌که‌ نماز

خَلِيفَةً» «2» و براى نشان دادن اين شايستگى به ديگران، حقايقى را به انسان تعليم داد، آنگاه دستور سجده بر او را داد و در بهشت قرارش داد و سپس اوّلين تكليف

ايمان آورده بودند و قمى ره در ضمن حديث سابق نقل نموده كه فرعون و هامان قبلا تعليم سحر نموده بودند و فرعون بسحر بر مردم غلبه‌ جلد 4 صفحه 106 پيدا كرد و ادعاء

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

ادك ...)) بيان اينكه نزول تدريجى آيات به هنگام حاجت به آنها كاملترين راه تعليم معارف الهىاست پاسخ به اشكالى در ارتباط با نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين

پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند وجوه مختلف درباره معناى آيه:

محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نيز ايمان آوردند و احكام و شريعت قرآن را تعليم گرفتند، چنانچه فرمايد: يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ‌: تلاوت مى‌كنند آيات خدا را

زندگانى دنيا و نبايد مغرور كند شما را بخدا آن فريب دهنده. تفسير خداوند متعال تعليم فرموده بندگان خود را كه حمد و ثناى او را بجا آورند چنانچه او بجا آورده چون

مردم) ستمگر و سنگدل قرار نداده است. چيزى با بركت است كه در آن منفعت زياد، تعليم و تأديب ديگران و با ثبات باشد؛ حضرت عيسى عليه السلام هم عمر با بركتى دارد

نمودن بدون مدت همانستكه در آيات سابقه ذكر و اخيرا حواله بسوره اعراف شد و تعليم فرمود خداوند حركات هر آسمانى را با نظم معيّن بآنها و آنچه را كه مقتضى و مصلحت

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

آيه 17 فكر و انديشه و در اين آيه رفتار و كردار انسان مطرح شد، بنابر اين در تعليم و تربيت، شيوه گام به گام لازم است، در آيه 16، كلام با سؤال مطرح مى‌شود، «أَ

كيد نمود براى يوسف عليه السّلام در مقابل كيد آنها براى او يا تدبير نمود و تعليم فرمود او را بوحى و الهام خود كه توانست برادر خود را از آنها بگيرد چون نمى‌توانست

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

معتبره نقل شده كه حضرت زكريّا از خداوند خواست كه اسماء خمسه طيّبه را باو تعليم فرمايد و خداوند مسئول او را اجابت فرمود ولى آنحضرت هر وقت اسم محمّد و على

روايت در بارۀ «توبه نصوح» و ... آيه ۶-۸ آيه و ترجمه تفسير: نكته ها: ۱ - تعليم و تربيت خانواده ۲ - توبه درى به سوى رحمت خدا يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا

همسر، در پرداخت مهريه حلال به همسر، در تغذيه سالم فرزند، در محبت و نظارت بر تعليم و تربيت، در ازدواج، در اشتغال، در گرايش‌هاى گوناگون او كمال دقت را داشته

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

ادك ...)) بيان اينكه نزول تدريجى آيات به هنگام حاجت به آنها كاملترين راه تعليم معارف الهىاست پاسخ به اشكالى در ارتباط با نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين

پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند وجوه مختلف درباره معناى آيه:

ادك ...)) بيان اينكه نزول تدريجى آيات به هنگام حاجت به آنها كاملترين راه تعليم معارف الهىاست پاسخ به اشكالى در ارتباط با نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين

سوره خود ستايش فرمود ذات اقدس خويش را بصفت كمالى كه فوق آن متصوّر نيست براى تعليم بندگان كيفيّت ستايش را بر بزرگترين نعمت خود كه انعام فرموده است آنرا ببندگان

كوهها و مرغ ها با داوود (عليه السلام ) معناى اينكه صنعت لبوس را به داود تعليم كرديم مقصود از جريان بادبه امر سليمان (عليه السلام ) به سوى سرزمين شام (ولسليمانالريح

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى رب نمايند و در صورت ارتكاب طلب مغفرت كنند

فرشتگان خود را همراه او گرداند تا راه مكارم و محاسن اخلاق را شب و روز به او تعليم دهد. بنابراين مراد از جمله‌ «وَ لَا الْإِيمانُ» رها بودن و گمراه بودن و بى‌ايمان

زمين بتوجّه قلب پادشاه بجانب او و استيلاء بر ملك مصر تا حكومت كند در آن و تعليم فرمايد خداوند باو علم تعبير خواب يا شرايع و آدابرا كه گفته‌اند و خدا غالب

به شكل خوك و ميمون مسخ شدند رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن

صادقيت آن حضرت را ثابت كرد، زيرا اعلام اين امر، ممكن نيست مگر به وحى الهى و تعليم سبحانى. وَ قَضَيْنا إِلى‌ بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي

معتبره نقل شده كه حضرت زكريّا از خداوند خواست كه اسماء خمسه طيّبه را باو تعليم فرمايد و خداوند مسئول او را اجابت فرمود ولى آنحضرت هر وقت اسم محمّد و على

گذارند و محبّت عقلى الهى را بر شفقت طبيعى و شهوت نفسانى ترجيح دهند و در تعليم و تربيت آنها بآداب دينى كوتاهى ننمايند و روز قيامت براى كفّار جاى عذرجوئى

زندگانى در انفاق و حسن خلق بر وجه احسن كند و آنچه از علم دين بكار او آيد تعليم او دهد. وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ: و براى مردان باشد بر زنان زيادتى

از همين امروز خود را نابود كنيم، بهتر است. اگر همه به سوى نابودى مى‌رويم، تعليم و تربيت و خدمت معنا ندارد. اگر اين ساختمان قرار است منفجر شود، ساخت و حفاظت

‌در‌ فواكه‌ و مأكولات‌ و ‌غير‌ اينها و ‌من‌ جمله‌ ‌در‌ كلام‌ بالاخص‌ّ ‌در‌ تعليم‌ و ‌در‌ باب‌ هدايت‌ و ارشاد و دلالت‌ چنانچه‌ كفّار و مشركين‌ ‌در‌ زمان‌ حضرت‌

خصوصيات‌ ‌آنها‌ ديگر ‌بر‌ ‌ما غيب‌ نيست‌ ‌پس‌ چه‌ مانعي‌ دارد بگوئيم‌ خداوند تعليم‌ فرمود علم‌ ‌ما ‌کان‌ و ‌ما ‌يکون‌ ‌الي‌ انقضاء خلقه‌ بآنها) چنانچه‌ ‌در‌

و شام براى حضرت املاء و قرائت مينموده و بعضى از علماء يهود و نصارى هم در تعليم آنحضرت با او شركت مينمودند و جلد 4 صفحه 60 خداوند هر دو قول را رد فرموده

و شام براى حضرت املاء و قرائت مينموده و بعضى از علماء يهود و نصارى هم در تعليم آنحضرت با او شركت مينمودند و جلد 4 صفحه 60 خداوند هر دو قول را رد فرموده

ادك ...)) بيان اينكه نزول تدريجى آيات به هنگام حاجت به آنها كاملترين راه تعليم معارف الهىاست پاسخ به اشكالى در ارتباط با نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين

الى انقضاء خلقه» يعنى خدايا! تو به پيامبرت، علم گذشته و علم آينده جهان را تعليم دادى. امّا در آياتى نظير آيه‌ى فوق به عباراتى برمى‌خوريم كه نشانى از عدم

آنكه قرآن در ميان ما و در دلهاى ماست و پيوسته آن را مى‌خوانيم و به فرزندان تعليم كنيم؟ حضرت در غضب شده فرمود: انّ اللّه لا يقبض العلم بين النّاس بنزعه و لكن

به شكل خوك و ميمون مسخ شدند رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن

و موجد آن، عليم و حكيم است كه تدبير فرمايد بر مقتضاى حكمت؛ و ديگر به جهت تعليم بندگان تثبيت و تأنى در امور را. نزد بعضى مراد ايام ربانيه است چنانچه در آيه

و شام براى حضرت املاء و قرائت مينموده و بعضى از علماء يهود و نصارى هم در تعليم آنحضرت با او شركت مينمودند و جلد 4 صفحه 60 خداوند هر دو قول را رد فرموده

ادك ...)) بيان اينكه نزول تدريجى آيات به هنگام حاجت به آنها كاملترين راه تعليم معارف الهىاست پاسخ به اشكالى در ارتباط با نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين

ادك ...)) بيان اينكه نزول تدريجى آيات به هنگام حاجت به آنها كاملترين راه تعليم معارف الهىاست پاسخ به اشكالى در ارتباط با نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين

گذارند و محبّت عقلى الهى را بر شفقت طبيعى و شهوت نفسانى ترجيح دهند و در تعليم و تربيت آنها بآداب دينى كوتاهى ننمايند و روز قيامت براى كفّار جاى عذرجوئى

مَسحُوراً مسحور بمعني‌ اينكه‌ ترا جلد 12 - صفحه 316 سحر كردند نيست‌ بلكه‌ بتو تعليم‌ سحر كردند ‌ يا ‌ اينكه‌ مفعول‌ بمعني‌ فاعل‌ ‌است‌ مثل‌ مشموم‌ و ميمون‌ بمعني‌

نمودن بدون مدت همانستكه در آيات سابقه ذكر و اخيرا حواله بسوره اعراف شد و تعليم فرمود خداوند حركات هر آسمانى را با نظم معيّن بآنها و آنچه را كه مقتضى و مصلحت

به آن روح، علم و فهم؛ و به آن روح كه عطا فرمود، به هر بنده‌اى كه خواسته تعليم فهم مى‌نمايند، يعنى آن روح با ما هست و به آن روح است علم و فهم ما. «3» وَ

آياتِنا عَجَباً «9» در اوّل سوره اسرى مذكور شد كه يهود، قريش را سه سؤال تعليم نمودند كه از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بپرسند، از جمله شرح

پس از اعراض و انكار آنان بعد از وضوح برهان در مقابل مخاصمه ايشان، در مقام تعليم مؤمنان فرمايد: حال كه پشت كنيد از قبول حق، پس اعتراف و اقرار نمائيد به آنكه

نميداند و بدا ‌از‌ ‌اينکه‌ علم‌ ‌است‌ و علمي‌ ‌که‌ فرشتگان‌ و پيغمبرانش‌ ‌را‌ تعليم‌ ميكند و ‌ما ‌آن‌ ‌را‌ ميدانيم‌) بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ مراد ‌از‌ علم‌ غيبي‌ ‌که‌

السلام ) با بنده اى از بندگان خدا خضر (ع ) كه به اورحمت وعلم داده شده تقاضاى تعليم از طرف موسى (ع ) وپاسخ حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر

و شام براى حضرت املاء و قرائت مينموده و بعضى از علماء يهود و نصارى هم در تعليم آنحضرت با او شركت مينمودند و جلد 4 صفحه 60 خداوند هر دو قول را رد فرموده

بود و سومين نفر «ابوحارثة بن علقمه» نام داشت كه پيشواى دينى و دانشمند و تعليم دهنده آنان بود، اين شخص بين قوم نجران بسيار ارجمند بود و كتاب هاى دينى آنان

اصل گرديم مانند كسيكه اولاد عزيزى داشته باشد كه تمام اوقات در فكر ترقى و تعليم و تربيت و صحت و سعادت او باشد و آن اولاد ابدا بفكر او نباشد كه ميتوان گفت

گذارند و محبّت عقلى الهى را بر شفقت طبيعى و شهوت نفسانى ترجيح دهند و در تعليم و تربيت آنها بآداب دينى كوتاهى ننمايند و روز قيامت براى كفّار جاى عذرجوئى

ادك ...)) بيان اينكه نزول تدريجى آيات به هنگام حاجت به آنها كاملترين راه تعليم معارف الهىاست پاسخ به اشكالى در ارتباط با نزول تدريجى آيات وجوهى كه مفسرين

به عقلا و مرغان هوا. از علم قطعى به رؤ يت ((الم تر)) تعبير شده است . وجه تعليم به حيوانات در آيه شريفه . وجه اختصاص تسبيح از ميان همه صفات كماليه خدا نور

لكم‌ «1». يعنى: عادت دهيد زبان خود را به استغفار، پس بدرستى كه خداى تعالى تعليم نفرموده استغفار را مگر آنكه اراده مى‌فرمايد اينكه بيامرزد شما را. «1» بحار

خود با اعتبار بعض معانى، جعل اسمى شود، مثلا تمام علوم را خداوند به بندگان تعليم‌ «1» مجمع البيان، جلد 3، صفحه 446. «2» همان مدرك. جلد 7 - صفحه 461 و عطا

آله و سلّم حج نمايند و مردم مجتمع گشتند و با آنحضرت حج نمودند و آداب آن را تعليم گرفتند چون پيغمبر ما مأمور بتبعيّت از ملّت حضرت ابراهيم جدّ امجد خود بوده

ساختمان‌ بيوت‌ ‌را‌ ‌در‌ زمين‌ قرار داده‌ ‌از‌ سنگ‌ و چوب‌ و مواد زميني‌ و تعليم‌ آدم‌ نمود طرز ساختمان‌ ‌را‌ و اول‌ بيتي‌ ‌که‌ ‌در‌ عالم‌ وضع‌ شد كعبه‌ معظّمه‌

مشاهده ما، يتيم است در حجر او. پس هر كه هدايت كند او را و ارشاد كند او را و تعليم به او نمايد شريعت ما را، در رفيق اعلى با ما باشد. «3» وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ:

به شكل خوك و ميمون مسخ شدند رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن

به شكل خوك و ميمون مسخ شدند رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن

به شكل خوك و ميمون مسخ شدند رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن

بهشت برآمده مار را ديد. گفت: مرا داخل بهشت نما، در عوض اسم اعظم را به تو تعليم كنم. مار گفت: ملائكه حافظين بهشت مى‌بينند. شيطان گفت: مرا داخل در دهان و

مادر. «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ» جسم سالم. «نَباتاً حَسَناً» تعليم و تربيت الهى. «كَفَّلَها زَكَرِيَّا» تغذيه پاك. «وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً»

آله و سلّم حج نمايند و مردم مجتمع گشتند و با آنحضرت حج نمودند و آداب آن را تعليم گرفتند چون پيغمبر ما مأمور بتبعيّت از ملّت حضرت ابراهيم جدّ امجد خود بوده

گذارند و محبّت عقلى الهى را بر شفقت طبيعى و شهوت نفسانى ترجيح دهند و در تعليم و تربيت آنها بآداب دينى كوتاهى ننمايند و روز قيامت براى كفّار جاى عذرجوئى

تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ «2» بعد از آن حق تعالى به جهت تعليم مراسم ادب نهى فرمايد اصحاب را از بلند كردن صدا حضور پيغمبر كه: يا أَيُّهَا

از آن نهى فرموده و آنچه مايه‌ى صلاح و فساد آنان است، آگاه سازد و آنان را تعليم دهد. «ان يعلمهم من امره و نهيه ما فيه الصلاح و الفساد» «2» 1- براى دعوت مردم

آله و سلّم حج نمايند و مردم مجتمع گشتند و با آنحضرت حج نمودند و آداب آن را تعليم گرفتند چون پيغمبر ما مأمور بتبعيّت از ملّت حضرت ابراهيم جدّ امجد خود بوده

صلاة عصر نيامده بود كه جبرئيل نازل شد و كيفيت نماز خوف را به آيه شريفه، تعليم آن حضرت نمود: وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ: و چون باشى

استفاده ميشود كه آن حضرت در زندان از فراق پدر گريه ميكرد تا جبرئيل بآنحضرت تعليم فرمود كه بعد از هر نماز بخواند اللهم اجعل لى فرجا و مخرجا و جلد 3 صفحه 142

برون‌ آدمى را اندك اندك آن همام‌ تا چهل سالش كند مردى تمام‌ اين تأنّى از پى تعليم توست‌ صبر كن در كار، دير آى و درست‌ «1». تفسير نمونه. «2». تفسير نمونه. «3»

و اميد باشد. «عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ» در تعليم و تربيت، سه اصل لازم است: تبيين، تمثيل و نتيجه‌گيرى. «اعْلَمُوا» براى تبيين

كيد نمود براى يوسف عليه السّلام در مقابل كيد آنها براى او يا تدبير نمود و تعليم فرمود او را بوحى و الهام خود كه توانست برادر خود را از آنها بگيرد چون نمى‌توانست

السلام ) با بنده اى از بندگان خدا خضر (ع ) كه به اورحمت وعلم داده شده تقاضاى تعليم از طرف موسى (ع ) وپاسخ حضرت حضر (ع ) ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر

ظرف آنست و بوجهى ديگر عرش علمى است كه خداوند آنرا بانبيا و رسل و حجج خود تعليم فرموده و كرسى علمى است كه احدى جز خداوند بر آن اطلاع ندارد پس ازين فيض عليه

است. و ديگر آنكه هر سه لفظ، به صورت تعظيم و تشريف از جانب خدا نازل شد براى تعليم به خلق، تا اين انوار مقدسه را به غير تعظيم و تكريم نام نبرند و ياد نكنند

واقع‌ شوند و اعتماد مردم‌ نسبت‌ بآنها سست‌ شود، و بالنتيجه‌ سخن‌ ‌آنها‌ و تعليم‌ و تربيت‌ ‌آنها‌ مؤثر واقع‌ نشود خودداري‌ كنند 12‌-‌ ترك‌ نصيحت‌ مؤمنين‌

حمده‌» بحضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ عرض‌ كردم‌ فداي‌ تو شوم‌ مرا دعاي‌ جامعي‌ تعليم‌ فرماي‌، فرمود بمن‌ ‌خدا‌ ‌را‌ حمد كن‌ بدرستي‌ ‌که‌ احدي‌ نميماند ‌که‌ نماز