روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۹۶

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۳۳ توسط Move page script (بحث | مشارکت‌ها) (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۱۹۹۶ را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۹۶ منتقل کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء

علي بن ابراهيم عن ابيه عن الحسن بن علي عن كرام عن ابن ابي يعفور عن ابي عبد الله ع :

أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ‏ اَللَّهُمَّ اِمْلَأْ قَلْبِي حُبّاً لَكَ وَ خَشْيَةً مِنْكَ وَ تَصْدِيقاً وَ إِيمَاناً بِكَ وَ فَرَقاً مِنْكَ وَ شَوْقاً إِلَيْكَ يَا ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِكْرَامِ اَللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ لِقَاءَكَ وَ اِجْعَلْ لِي فِي لِقَائِكَ خَيْرَ اَلرَّحْمَةِ وَ اَلْبَرَكَةِ وَ أَلْحِقْنِي بِالصََّالِحِينَ‏ وَ لاَ تُؤَخِّرْنِي مَعَ اَلْأَشْرَارِ وَ أَلْحِقْنِي‏ بِصَالِحِ مَنْ مَضَى وَ اِجْعَلْنِي‏ مَعَ صَالِحِ مَنْ بَقِيَ وَ خُذْ بِي سَبِيلَ اَلصَّالِحِينَ وَ أَعِنِّي عَلَى نَفْسِي بِمَا تُعِينُ بِهِ اَلصَّالِحِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لاَ تَرُدَّنِي فِي سُوءٍ اِسْتَنْقَذْتَنِي مِنْهُ‏ يَا رَبَّ اَلْعَالَمِينَ أَسْأَلُكَ إِيمَاناً لاَ أَجَلَ لَهُ دُونَ لِقَائِكَ تُحْيِينِي‏ وَ تُمِيتُنِي عَلَيْهِ وَ تَبْعَثُنِي عَلَيْهِ إِذَا بَعَثْتَنِي وَ اِبْرَأْ قَلْبِي مِنَ اَلرِّيَاءِ وَ اَلسُّمْعَةِ وَ اَلشَّكِّ فِي دِينِكَ اَللَّهُمَّ أَعْطِنِي نَصْراً فِي دِينِكَ وَ قُوَّةً فِي عِبَادَتِكَ وَ فَهْماً فِي خَلْقِكَ وَ كِفْلَيْنِ‏ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ بَيِّضْ وَجْهِي بِنُورِكَ وَ اِجْعَلْ رَغْبَتِي فِيمَا عِنْدَكَ وَ تَوَفَّنِي فِي سَبِيلِكَ عَلَى مِلَّتِكَ وَ مِلَّةِ رَسُولِكَ‏ اَللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ اَلْكَسَلِ وَ اَلْهَرَمِ وَ اَلْجُبْنِ وَ اَلْبُخْلِ وَ اَلْغَفْلَةِ وَ اَلْقَسْوَةِ وَ اَلْفَتْرَةِ وَ اَلْمَسْكَنَةِ وَ أَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنْ نَفْسٍ لاَ تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لاَ يَخْشَعُ وَ مِنْ دُعَاءٍ لاَ يُسْمَعُ وَ مِنْ صَلاَةٍ لاَ تَنْفَعُ وَ أُعِيذُ بِكَ نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ ذُرِّيَّتِي مِنَ‏ اَلشَّيْطَانِ اَلرَّجِيمِ‏ اَللَّهُمَّ إِنَّهُ لاَ يُجِيرُنِي مِنْكَ أَحَدٌ وَ لاَ أَجِدُ مِنْ دُونِكَ مُلْتَحَداً فَلاَ تَخْذُلْنِي‏ وَ لاَ تُرْدِنِي فِي هَلَكَةٍ وَ لاَ تُرِدْنِي‏ بِعَذَابٍ أَسْأَلُكَ اَلثَّبَاتَ عَلَى دِينِكَ وَ اَلتَّصْدِيقَ‏ بِكِتَابِكَ‏ وَ اِتِّبَاعَ‏ رَسُولِكَ‏ اَللَّهُمَّ اُذْكُرْنِي بِرَحْمَتِكَ وَ لاَ تَذْكُرْنِي بِخَطِيئَتِي وَ تَقَبَّلْ مِنِّي وَ زِدْنِي مِنْ فَضْلِكَ إِنِّي إِلَيْكَ رَاغِبٌ اَللَّهُمَّ اِجْعَلْ ثَوَابَ مَنْطِقِي وَ ثَوَابَ مَجْلِسِي رِضَاكَ عَنِّي وَ اِجْعَلْ عَمَلِي وَ دُعَائِي خَالِصاً لَكَ وَ اِجْعَلْ ثَوَابِيَ‏ اَلْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ وَ اِجْمَعْ لِي جَمِيعَ مَا سَأَلْتُكَ وَ زِدْنِي مِنْ فَضْلِكَ إِنِّي إِلَيْكَ رَاغِبٌ اَللَّهُمَّ غَارَتِ اَلنُّجُومُ وَ نَامَتِ اَلْعُيُونُ وَ أَنْتَ اَلْحَيُّ اَلْقَيُّومُ لاَ يُوَارِي مِنْكَ لَيْلٌ سَاجٍ وَ لاَ سَمَاءٌ ذَاتُ أَبْرَاجٍ وَ لاَ أَرْضٌ ذَاتُ مِهَادٍ وَ لاَ بَحْرٌ لُجِّيٌّ وَ لاَ ظُلُمََاتٌ بَعْضُهََا فَوْقَ بَعْضٍ‏ تُدْلِجُ اَلرَّحْمَةَ عَلَى مَنْ تَشَاءُ مِنْ خَلْقِكَ تَعْلَمُ‏ خََائِنَةَ اَلْأَعْيُنِ وَ مََا تُخْفِي اَلصُّدُورُ أَشْهَدُ بِمَا شَهِدْتَ بِهِ عَلَى نَفْسِكَ وَ شَهِدَتْ مَلاَئِكَتُكَ وَ أُولُو اَلْعِلْمِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ اَلْعَزِيزُ اَلْحَكِيمُ وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْ بِمَا شَهِدْتَ بِهِ عَلَى نَفْسِكَ وَ شَهِدَتْ مَلاَئِكَتُكَ وَ أُولُو اَلْعِلْمِ فَاكْتُبْ شَهَادَتِي مَكَانَ شَهَادَتِهِمْ اَللَّهُمَّ أَنْتَ اَلسَّلاَمُ وَ مِنْكَ اَلسَّلاَمُ أَسْأَلُكَ يَا ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِكْرَامِ أَنْ تَفُكَّ رَقَبَتِي مِنَ‏ اَلنَّارِ


الکافی جلد ۲ ش ۱۹۹۵ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۱۹۹۷
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الدعاء
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كِتَابُ الدُّعَاء‏ بَابُ دَعَوَاتٍ مُوجَزَاتٍ لِجَمِيعِ الْحَوَائِجِ لِلدُّنْيَا وَ الْآخِرَة
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۳۴۵

از امام صادق (ع)، مى‏گفت: «بار خدايا! دلم را پر از مهر خود كن و از ترس خودت و از تصديق و ايمان به تو و از بيمت و از اشتياق درگاهت يا ذو الجلال و الاكرام، بار خدايا! لقايت را محبوبم ساز و در لقايت خير و رحمت و بركت برايم مقرر دار و مرا به نيكان پيوند و با بدان به دنبال مگذار و مرا به نيكان گذشته پيوند، و با نيكان به جا مانده همراه كن، و مرا به راه نيكان بر، و مرا در باره خودم كمكى كن بدان چه نيكان را در باره خودشان كمك كنى، و مرا به هر بدى كه رها كردى بر مگردان، يا ربّ العالمين! از تو خواهم ايمانى كه به سر نيايد تا تو را ملاقات كنم، مرا زنده دارى و بميرانى بر آن و مبعوثم كنى گاه انگيزشم بر آن، و دلم را از خودنمائى و شهرت‏جوئى و شكّ در دينت پاك كن. بار خدايا! به من بده يارى در دينت و نيرو در پرستشت و فهم در آفرينشت و دو بهره از رحمتت و رويم را به نورت سپيد كن و مرا رغبت ده بدان چه در نزد تو است، جانم را بگير در راه خودت و بر كيش خودت و كيش رسولت. بار خدايا! به تو پناهم از تنبلى و پيرى و ترسناكى و بخل و غفلت و سخت دلى و سستى و زبونى، و به تو پناهم پروردگارا از ذاتى كه سيرى ندارد و از دلى كه ترس ندارد و از دعائى كه شنوده نشود و نمازى كه سود ندهد، به تو پناهنده سازم خودم و خاندانم و نژادم را از شيطان رجيم. بار خدايا! راستش اين است كه احدى مرا در برابر تو پناهى نتواند داد و جز تو پشتيبانى نيابم، مرا وامگذار و به هلاكت و عذاب مسپار، از تو خواهم كه در دينت پايدار باشم و به قرآنت ايمان دارم و پيروى رسولت كنم. بار خدايا! مرا به مهرت ياد كن و به خطايم ياد مكن، و از من بپذير و از فضلت بيفزايم، زيرا من به تو رو دارم، بار خدايا! ثواب‏ مجلس و گفتارم را رضاى خود مقرر دار و كردار و دعايم را خالص درگاه خود ساز و ثواب مرا بهشت مقرر كن به رحمت خودت، و فراهم آر برايم هر آنچه از تو خواستم و از فضلت بر آن بيفزا، زيرا من به تو رو دارم. بار خدايا! ستاره‏گان سرازير به افق شدند و ديده‏ها همه در خوابند و توئى زنده و پاينده، از تو نهان نسازد چيزى را شب تار و نه آسمان پر از برج و نه زمين گسترده و نه درياى عميق ژرف و نه تاريكيهاى بر هم و درهم رحمت خود را شبانه به هر كدام خلقت كه خواهى بدهى، بدانى خيانت ديده‏ها و آنچه نهان كنند سينه‏ها، من در باره‏ات گواهم بدان چه خودت در باره خود گواهى و فرشته‏هايت گواهند و دانشمندان گواهند: نيست شايسته پرستشى جز تو عزّت مدار و حكمت شعار، و هر كس گواهى ندهد بدان چه خودت در باره خودت گواهى دادى و فرشته‏هايت و دانشمندان بدان گواهى دادند، گواهى مرا به جاى گواهى آنان بنويس، بار خدايا! توئى سلام و از تو است و از تو خواهم يا ذا الجلال و الاكرام كه مرا از دوزخ برهانى.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۳۷۹

ابن أبى يعفور از حضرت صادق عليه السلام حديث كند كه ميخواند (دعائى را كه ترجمه‏اش چنين است): بار خدايا دل مرا سرشار از محبت خود و ترس از خودت و تصديق و ايمان بتو و بيم و هراس از تو و اشتياق بسويت كن اى صاحب جلال و اكرام. بار خدايا لقائت را محبوب من گردان، و در لقائت براى من بهترين رحمت و بركت را قرار داده، و مرا به نيكان ملحق ساز، و با بدان بدنبال مينداز، و مرا به نيكان گذشته به پيوند، و با نيكان باقيمانده قرار ده، و براه نيكوكارانم ببر، و مرا در باره خودم كمك كن بدان چه نيكان را در باره خودشان كمك كنى، و مرا بهر بدى كه از آن آزاد ساخته‏اى بدان باز مگردان اى پروردگار جهانيان، از تو ايمانى خواهم كه پايانش ديدار تو باشد و مرا بدان زنده بدارى و بميرانى و برانگيزانى در آن زمان كه مرا برانگيزانى، و دلم را از خودنمائى و شهرت‏طلبى و شك در دينت پاك فرما. بار خدايا توفيق يارى در باره دينت، و نيروئى در پرستشت و فهمى در باره آفريدگانت (و بنا بر نسخه‏اى كه فيض (ره) نقل كند و فهمى در باره حكم خود) و دو بهره از رحمتت بمن عطا فرما، و روى مرا بنور خود سپيد (و روشن) گردان، و رغبت مرا (فقط) در آنچه نزد تو است قرار ده، و جان مرا در راه خودت بگير (و بميران) بر آئين خودت و آئين پيامبرت. بار خدايا من بتو پناه برم از بيحالى و پيرى و كم‏دلى و بخل و غفلت و سنگدلى و سستى و زبونى، و بتو پناه ميبرم از تنى كه سير نشود و از دلى كه خاشع نگردد و از دعائى كه شنيده نشود (و باجابت نرسد) و از نمازى كه سود ندهد، و در پناه تو نهم خود و زن و فرزندانم را از شيطان رانده شده درگاهت. بار خدايا براستى در برابر تو كسى نتواند مرا پناه دهد، و جز تو پناهگاهى نيابم پس مرا وامگذار و در هلاكت و عذاب مينداز، از تو پايدارى در دينت و تصديق قرآنت و پيروى پيامبرت را خواهانم. بار خدايا مرا به بخشايش خود ياد كن نه بخطاهاى من، و از من بپذير و از فضل خود بر من بيفزا. بار خدايا پاداش مجلس و گفتار مرا خشنوديت از من قرار ده و كردار و دعايم را خالص براى خودت ساز، و برحمت خودت بهشت را پاداش من مقرر دار، و آنچه از تو خواستم براى من گرد آر و از بخششت بر من بيفزا كه من تو را خواهانم. بار خدايا ستارگان فرو رفتند و ديده‏ها بخواب اندر شدند، و توئى زنده و پاينده، از تو پنهان نسازد چيزى را شب تار و نه آسمان برج دار و نه زمين بسترگاه، و نه درياى ژرف، و نه تاريكيهاى درهم و برهم، رحمتت را بهر كه خواهى شبانه دهى، توئى كه خيانت ديده‏ها، و آنچه نهان كنند سينه‏ها بدانى، گواهى دهم بدان چه خودت براى خود بدان گواهى دادى و فرشتگانت و دانشمندانت گواهى دادند، معبودى جز تو كه عزيز و حكيمى نيست، و هر كه گواهى ندهد بدان چه خودت براى خود گواهى دهى و فرشتگان و دانشمندان بدان گواهى دهند گواهى مرا بجاى گواهى آنها بنويس (يعنى من بجاى آنان گواهى دهم و و پاداشش را بمن عطا فرما) خدايا توئى سلام (يعنى سالم از عيوب و نقائص) و از جانب تو است سلامت، اى داراى جلالت و اكرام از تو خواستارم كه مرا از دوزخ برهانى.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۵۶۹

على بن ابراهيم، از پدرش، از حسن بن على، از كرام، از ابن ابى يعفور، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه مى‏فرمود: «اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبِي حُبّاً لَكَ ... أَنْ تَفُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ؛ خداوندا! پر كن دل مرا از دوست داشتن تو، و ترسيدن از تو، و باور داشتن و گرويدن به تو، و بيمى از تو، و آرزومندى به سوى تو. اى صاحب بزرگوارى و نوازش! خداوندا! دوست گردان به سوى من ديدار خود را، و بگردان از برايم در ديدار خود، خوبى رحمت و بركت. دور رسان مرا به شايستگان، و رسوا مگردان مرا با بدان، و ملحق گردان مرا به شايسته آنان كه درگذشته‏اند، و بگردان مرا با شايسته آنان كه مانده‏اند، و فراگير به من راه شايستگان را، و يارى ده مرا بر خودم، به آنچه يارى مى‏دهى به آن شايستگان را بر نفس‏هاى ايشان، و برمگردان مرا در بدى كه رهاينده‏اى مرا از آن. اى پروردگار جهانيان! سؤال مى‏كنم تو را ايمانى كه زمانى از براى آن نيست، غير از ديدار تو، كه زنده بدارى مرا، و بميرانى مرا بر آن، و برانگيزى مرا بر آن، چون برانگيزى مرا، و بيزارى ده دل مرا از نمايش و آوازه، و شك و گمان افتادن در دين تو. خداوندا! ببخش به من يارى كردن در دين تو، و توانايى در پرستش تو، و فهميدن در آفريده تو، و دو بهره‏اى از رحمت تو، و سفيد گردان روى مرا به نور تو، و بگردان رغبت مرا در آنچه نزد تو است، و بميران مرا در راه تو، بر ملّت تو و ملّت پيغمبر تو. خداوندا! به درستى كه من پناه مى‏برم به تو از كاهلى و تنبلى و پيرى و بى‏دلى و بخل و ناآگاهى و بى‏خبرى و سخت‏دلى و سستى و درويشى، و پناه مى‏برم به تو، اى پروردگار من! از نفسى كه سير نمى‏شود، و از دلى كه فروتنى نمى‏كند، و از دعايى كه شنيده نمى‏شود، و از نمازى كه سود نمى‏دهد، و پناه مى‏دهم به تو، خودم را و كسانم و فرزندانم، از ديو سركش رانده‏شده. خداوندا! به درستى كه پناه نمى‏دهد مرا از تو كسى، و نه مى‏يابم از غير تو پناهگاهى را؛ پس درمگذار مرا، و برمگردان مرا در نابودى، و باز مگردان مرا به عذاب. سؤال [/ درخواست‏] مى‏كنم تو را ايستادن بر دين تو، و تصديق كردن به كتاب تو، و پيروى كردن فرستاده تو. خداوندا! ياد كن مرا به رحمت خود، و ياد مكن مرا به گناه من، و بپذير از من، و زياد كن مرا از فضل خود. به درستى كه من به سوى تو رغبت دارم. خداوندا! بگردان ثواب سخن من و ثواب نشستن مرا، خشنودى تو از من، و بگردان كار مرا و دعاى مرا، پاكيزه از براى تو، و بگردان ثواب مرا بهشت، به رحمت خود، و جمع كن از برايم همه آنچه سؤال كردم تو را، و زياد كن مرا از فضل خود. به درستى كه من به سوى تو رغبت دارم. خداوندا! فرو رفتند ستارگان و به خواب رفتند چشم‏ها، و تويى زنده پاينده. پنهان نمى‏كند از تو شب تارى، و نه آسمان صاحب برج‏ها، و نه زمين صاحب قرارگاه، و نه درياى گود پرآب، و نه تاريكى‏ها كه پاره‏اى از آنها بر پاره‏اى است. در مى‏آورى رحمت را بر آنكه مى‏خواهى از آفريده خود. مى‏دانى خيانت چشم‏ها را و آنچه پنهان مى‏كند سينه‏ها. گواهى مى‏دهم به آنچه گواهى داده‏اى به آن به خودت، و گواهى داده‏اند فرشتگانت و خداوندان دانش. نيست خدايى، مگر تو كه صاحب عزّت و حكمتى، و هر كه گواهى نداد بر آنچه گواهى داده‏اى بر خودت، و گواهى داده‏اند فرشتگانت و خداوندان دانش، پس بنويس گواهى مرا به جاى گواهى ايشان. خداوندا! تويى بى‏آفت و از تو است بى‏آفتى. سؤال مى‏كنم تو را، اى خداوند بزرگوارى و نوازش! كه رها و آزاد كنى گردن مرا از آتش».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)