بَلَغ

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

بعضى گفته اند: «بلوغ اَشُد» آن است که انسان از نظر قواى جسمانى به سر حد کمال برسد; که غالباً در سن 18 سالگى است. بعضى دیگر، «بلوغ اشد» را به معناى کمال جسمى دانسته اند. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) که در کتاب «معانى الاخبار» نقل شده، مى خوانیم که «اشدّ» 18 سالگى است، و «استواء» زمانى است که محاسن بیرون آید.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

بُلوغ و بلاغ، يعنى رسيدن به انتها مقصد اعمّ از آنكه مكان باشد يا زمان يا امرى نعيّن و گاهى نزديك شدن به مقصد مراد باشد هر چند به آخر آن نرسد (مفردات) در صحاح آمده: «بلغت المكان بلوغاً و صلتُ اليه و كذلك اذا شارفت عليه... و الابلاغ الايصال و كذلك التبليغ و الاسم منه البلاغ و البلاغ ايضاً الكفاية». راغب با آنكه بلاغ را مصدر ثلاثى گرفته، به معنى تبليغ و كفاية نيز گفته است. [يوسف:22] چون به جوانى رسيد به او حكم و علم عطا كرديم. [بقره:231]. در اينجاست كه گفته‏اند: «بلغن» به معنى نزديك شدن به پايان اجل است و گرنه بعد از تمام شدن اجل رجوع جايز نيست. ولى اين سخن درست نيست و ظاهراً مراد از «بَلَغْنَ اَجَلَهُنَّ» تمام شدن اجل است، در اين باره در «اجل» بتفضيل سخن گفته‏ايم. [طلاق:3] هر كه به خدا توكّل كرد خدا براى او كافى است، حقّا كه خدا براى او كافى است، حقّا كه خدا به كار خود مى‏رسد و كسى او را منع نمى‏كند. ضمير «امره» به «اللّه» برمى‏گردد و «بالغ» لازم است نه متعدّى. [آل عمران:20] گفتيم كه ابلاغ به معنى تبليغ است خواه اسم مصدر باشد چنانكه جوهرى گفته و خواه مصدر از باب تفعيل همانطور كه از راغب نقل شد. على هذا معناى آيه اين است: پس اگر رو گردانند وظيفه تو فقط تبليغ و رساندن است. [انبیاء:106] طبرسى و بيضاوى و راغب «بلاغ» را در آيه كفايت معنى كرده‏اند، يعنى در اينكه گفته شد بر اهل اخلاص كفايت است. و شايد اين از باب تسميه مسبّب به اسم سبب است زيرا كفايت مسبّب از تبليغ است.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...