گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:


==انگيزه اصلى مشركان، در شرك ورزيدن به خداوند ==
==انگيزه اصلى مشركان، در شرك ورزيدن به خداوند ==
«'''وَ جَعَلُوا للَّهِ أَندَاداً لِّيُضِلُّوا عَن سبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكمْ إِلى النَّارِ'''»:
«'''وَ جَعَلُوا للَّهِ أَندَاداً لِّيُضِلُّوا عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلى النَّارِ'''»:


كلمه «انداد» جمع «ند» و به معناى مثل است. و مقصود از آن، معبودهايى است كه كفار از ميان ملائكه و جن و انس به جاى خدا براى خود، اتخاذ كردند.
كلمۀ «أندَاد» جمع «نِدّ» و به معناى مثل است. و مقصود از آن، معبودهايى است كه كفار از ميان ملائكه و جنّ و انس، به جاى خدا براى خود، اتخاذ كردند.
<span id='link56'><span>
<span id='link56'><span>


و اگر مشركان با اعتراف به اين كه آفريدگار همه جهان و جهانيان و حتى بت ها و ارباب ايشان خدا است، با اين وصف بت را مانند خداوند قرار دادند، از اين جهت بوده است كه ايشان بت هاى خود را الهه خود مى خواندند، به اين معنا كه پاره اى از تدابير عالم را به آن ها نسبت داده، آنگاه به خاطر طمع به خيرات و ترس از شرشان، آن ها را پرستش مى نمودند.  
و اگر مشركان با اعتراف به اين كه آفريدگار همه جهان و جهانيان و حتى بت ها و ارباب ايشان خدا است، با اين وصف بت را مانند خداوند قرار دادند، از اين جهت بوده است كه ايشان بت هاى خود را الهه خود مى خواندند. به اين معنا كه پاره اى از تدابير عالَم را به آن ها نسبت داده، آنگاه به خاطر طمع به خيرات و ترس از شرّشان، آن ها را پرستش مى نمودند.  


(آرى، اشتباه و انحرافشان از هدايت فطرى، همين جا بود)، با اين كه فطرت خود آنان، حكم مى كرد كه خلق عالم و امر آن، همه به دست خداست. علاوه بر حكم فطرت، خداوند اين فطرت را به وسيله انبياء و تذكرات ايشان تاييد و فطرت ها را بيدار كرده بود، و انبياء (صلوات الله عليهم) براى بيدار كردن فطرت، ادله و حجت هاى قاطع آورده بودند.
(آرى، اشتباه و انحرافشان از هدايت فطرى، همين جا بود)، با اين كه فطرت خود آنان، حكم مى كرد كه خلق عالَم و امر آن، همه به دست خداست. علاوه بر حكم فطرت، خداوند اين فطرت را به وسيله انبياء و تذكرات ايشان تأييد و فطرت ها را بيدار كرده بود، و انبياء «صلوات الله عليهم» براى بيدار كردن فطرت، ادله و حجت هاى قاطع آورده بودند.


پس مشركان هم، با داشتن بصيرت در امر توحيد و بدون هيچ غفلت و اشتباهى از روى عمد و اختيار چنين انحرافى را مرتكب شده بودند. آرى، عمدا اشتباه كردند تا از اين راه مردمى را به بندگى و بردگى خود وادار نموده، و ايشان را از راه حق و فطرت منحرف كنند تا اموالشان را بربايند.  
پس مشركان هم، با داشتن بصيرت در امر توحيد و بدون هيچ غفلت و اشتباهى، از روى عمد و اختيار، چنين انحرافى را مرتكب شده بودند. آرى، عمدا اشتباه كردند تا از اين راه، مردمى را به بندگى و بردگى خود وادار نموده، و ايشان را از راه حق و فطرت منحرف كنند، تا اموالشان را بربايند.  


به همين جهت در اين آيه، علت بت پرستى آنان را اين گونه تعليل مى كند كه مى خواستند مردم را از راه خدا منحرف كنند. آنگاه دنبال اين تعليل رسول خود را دستور مى دهد كه به ايشان هشدار دهد راهى كه مى روند به آتش دوزخ منتهى مى شود، و جز آن بازگشت ديگرى ندارند: «بگو از كار خود بهره بگيريد كه بازگشت شما به سوى آتش است».
به همين جهت در اين آيه، علت بت پرستى آنان را اين گونه تعليل مى كند كه مى خواستند مردم را از راه خدا منحرف كنند. آنگاه دنبال اين تعليل، به رسول خود دستور مى دهد كه به ايشان هشدار دهد راهى كه مى روند، به آتش دوزخ منتهى مى شود و جز آن، بازگشت ديگرى ندارند: «بگو از كار خود بهره بگيريد كه بازگشت شما به سوى آتش است».




۱۵٬۹۷۷

ویرایش