فَالْتَمِسُوا

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

دست ماليدن «لَمَسَهُ لَمْساً: مَسَّهُ بِيَدِهِ». [انعام:7]. اگر كتابى در كاغذ بر تو نازل مى‏كرديم و دست بر آن مى‏ماليدند حتماً كفّار مى‏گفتند: اين سحرى آشكار است. در لمس طلب ملحوظ است كه دست ماليدن براى دانستن است بدين جهت است كه راغب گويد گاهى از طلب به لمس تعبير آورند، لذا در اقرب از جمله معانى آن گفته: «لَمَسَ الشَّىْ‏ءَ: طَلَبَهُ» [جن:8]. در اينجا لمس ظاهراً به معنى طلب است يعنى: ما خواستيم به آسمان صعود كنيم آنرا يافتيم كه از نگهبانان وشهابها پر شده است. التماس: به همين مناسبت به معنى طلب است در قاموس گفته: «اِلْتَمَسَ: طَلَبَ». [حديد:13]. گفته شد به عقب برگرديد و نورى براى خود بجوييد. * [نساء:43]. [مائده:6]. يا با زنان نزديكى كرديد و آبى نيافتيد خاك پاك را قصد كرده تيمّم كنيد. لمس و ملامسه زنان كنايه از مقاربت است (راغب) در قاموس گفته: «لَمَسَ الْجارِيَةَ» يعنى با او جماع كرد. در مجمع فرموده: مراد از «لامَسْتُمْ النِسَّاءَ» جماع است چنانكه از على «عليه السلام» و ابن عباس و مجاهد و سدّى و قتاده روايت شده و ابوحنيفه و جبائى اختيار كرده است. از عمربن خطّاب، ابن مسعود، شعبى و عطا نقل شده و شافعى اختيار كرده مراد لمس زنان است با دست و غيره. ولى قول اول صحيح است... روايت شده ميان عرب و مسلمانان غيرعرب اختلاف شد عجم‏ها گفتند: مراد از آن جماع است، عربها گفتند: مراد مس زنان است، اختلافشان با بن عباس رسيد گفت: حق به اموالى است و مراد از آن جماع است (مجمع). براى مزيد توضيح آيه [مائده:6]. در صدر آيه حكم حدث اصغر و اكبر در صورت وجدان آب نقل شده و در ذيل آن حكم هر دو در صورت فقدان آب و اگر مراد از «لامَسْتُمْ» دست زدن صرف باشد حكم حدث اكبر در صورت فقدان آب ذكر نشده است. لذا يقيناً مراد از آن جماع است. در الميزان از كافى نقل شده كه حلبى گويد از ابى عبدالله «عليه السلام» از «أَوْلامَسْتُمُ النِساءَ» پرسيدم فرمود: آن جماع است وليكن خداوند پرده پوش است مستور بودن را دوست دارد لذا مانند شما اسم نبرده است «اِنَّ الله سَتيرٌيُحِبُّ‏ُ السَّتْرَ فَلَمْ یُسَمِّ كَما تُسَّمُونَ».


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...