سِنِين

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«سِنِین» جمع «سَنة» به معناى سال است، ولى معمولاً هنگامى که با کلمه «أَخذ» (گرفتن) به کار مى رود، به معناى گرفتار قحطى و خشکسالى شدن مى آید; بنابراین أَخَذَهُ السَّنَةُ: «سال او را گرفت» یعنى گرفتار خشکسالى شد، و شاید علت آن این باشد که سال هاى قحطى در برابر سال هاى عادى و معمولى کم است.

طبق قواعد نحوى در سوره «کهف» باید به جاى «سنین» که جمع است «سنه» که مفرد است آورده شود، ولى گویا به خاطر این که چنین خوابى بسیار طولانى و تعداد سال ها بسیار زیاد بوده است، صیغه جمع ذکر شده است تا بیانگر کثرت باشد.

تفاوت سال هاى شمسى و قمرى تقریباً یازده روز است که، اگر آن را در سیصد ضرب کنیم و سپس بر عدد روزهاى سال قمرى که 354 روز است تقسیم کنیم، نتیجه آن همان عدد نُه مى شود (البته در اینجا کسرى مختصرى مى ماند که چون کمتر از یک سال است قابل محاسبه نیست).

ریشه کلمه

قاموس قرآن

سال. [عنكبوت:14]. جمع آن در قرآن سنون است. [كهف:11]. بعضى گويند: اصل آن سنه است به دليل آنكه سنهات جمع بسته مى‏شود و بعضى گويند: سنواست كه جمع آن سنوات آيد و اين دومى مشهورتر است (اقرب). راغب ذيل لغت عوم مى‏گويد: كلمه سنه اكثراً به سال قحطى و سختى اطلاق مى‏شود به عكس «عام» كه به سال فراوانى و راحتى گفته مى‏شود در لفظ سنه نيز نظير آن را گفته است. اين سخن در اقرب و ساير كتابها نيز كتابها نيز گفته شده است. على هذا معنى آيه [اعراف:130]. آن است كه: آل عمران را با سالهاى سخت كه پر از قحطى و فشار بود و با نقص ثمرات مؤاخذه كرديم. در مجمع ذيل آيه فوق از شاعرى نقل شده: كَأَنَّ النّاسَ اِذْفَقَدُوا عَلَيّاً نَعامٌ جالَ فى بَلَدٍ سِنينا گوئى مردم آنگاه كه على عليه السلام را از دست دادند: شتر درغهائى اند كه در سرزمين پر از قحطى نيز گفته‏اند و شعر از آن است . نا گفته نماند سنه در سالهاى غير سختى نيز به كار رفته مثل [بقره:96]، [يونس:5]. بقيه سخن را در «عام» مطالعه كنيد.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...