ریشه حبل

از الکتاب

تکرار در قرآن: ۷(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

ريسمان. مثل [مسد:5] در گردن او ريسمانى است از ليف خرما. جمع آن حبال است مثل [شعراء:44] پس ريسمانها و عصاهاى خود را انداختند. [آل عمران:103] مراد از حبل اللّه دين خداست، شايد علّت اين تسميّه آنست كه ديم واسطه بين خدا و مردم است چنانكه به قرآن مجيد از آن جهت حبل گفته‏اند در حديث ثقلين هست كه يك طرف ديگر بدست شما. در نهج البلاغه خطبه 174 درباره قرآن فرموده «هذا الْقُرْآنِ فَاِنَّهُ حَبْلُ اللّه الْمَتينِ» محمد عبده در علّت اين تسميه چنگ زند از سقوط و شكستن نجات مى‏يابد و هر كه به قرآن چنگ زند از ظلالت و گمراهى به دور است. ولى احتمال اوّل صحيحتر است . على هذا به دين و قرآن و امامان و پيامبران آنگاه كه حبل اللّه گفته شود مراد آنست كه واسطه ميان خدا و خلق اند و سبب نجات از گمراهى اند. [آل عمران:112] آيه شزيفع درباره اهل كتاب از يهود است به نظر راغب حبل در آيه به معنى عهد است يعنى كافر به دو عهد محتاج است يكى از جانب خدا و ان اهل كتاب بودن است و گرنه در دين خود آزاد نمى‏شود و ديگرى از مردم كه اين عهد و قول را آنها بدهند . (تمام شد) . ولى اين در صورتى است كه آنها در پناه مسلمانان و در اقليّت باشند. الميزان آن را بر ذلّت تشريعى حمل كرده و «اَيْنَما ثُقِفوا» را دليل آن گرفته است يعنى هر جا كه مسلمانان آنها را يافتند و مسلّط شدند. و گفته: رفع آن تحت ذمّه بودن و يا به امان داخل شدن است . نگارنده گويد: ذيل آيه در بيان علّت ضرب ذلّت و مسكنت چنين است «ذلِكَ بِاَنَّهُمْ كانوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ يَقْتُلُونَ الْاَنْبِياءَ بِغَيِرِ حَقَّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانوا يَعْتَدَونَ» سبب ذلّت و مسكنت و مغضوب بودن، قتل انبیاء و كفر به آيات و قوانين خدا و تعدّى و عصيان است اعمّ از آنكه «ذلك» دوّم مثل «ذلك» اوّل و ما بعدش علّت ضرب ذلّت و مسكنت و «ذلك» دوّم و ما بعدش علّت «يَكْفُرُونَ وَ يَقْتُلُونَ» باشد . به هر حال از آيه بدست مى‏آيد كه در صورت بودن دو حبل ذلّت از آنها بر داشته مى‏شود. در اين صورت هيچ بعيد نيست كه بگوئيم «حَبْلٌ مِنَ اللّهِ» عبارت است از تغيير فكر و عمل و از بين بردن سبب ذلّت و «حَبْلٌ مِنَ النّاسِ» عبارت است از يارى مردم مثلا يهود كه فعلا در دنيا سر و سامانى پيدا كرده است يك سبب از جانب خدا دارد و آن سعى و تلاش و اتحاداست و يك سبب از مردم، و آن حمايت بى دريغ آمريكا و دول ديگر است . آيه 61 بقره نيز علّت ذلّت را نظير اين آيه بيان كرده است . تگر گوئى: آيه درباره مطلق اهل كتاب اعمّ از يهود و نصارى است؟. گوئيم: آيه بى شك درباره يهود است زيرا «يَقْتُلُونَ الْاَنْبياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ»در نصارى به وقوع نپيوسته است. راجع به توضيح بيشتر اين مطلب اوائل سوره اسراء را مطالعه فرمائيد كه در آنجا ذلّت يهود در اثر بدكارى و نجات يافتن آنها در اثر نيكوكارى چندين بار تكرار شده است [اسراء:8]. بنابراين احتمال، يهوديّت كه مبتنى بر نژاد است از حيث عدّه چندان پيشرفت نكرده و همواره به حمايت ديگران نياز خواهد داشت. و اگر از حمايت اعراب و احترام آنها احتياج خواهد داشت . [ق:16] راغب گويد: وريد رگى است متصّل به كبد و قلب و جريان خون در آنست. نا گفته نماند: رگهاى بدن را به شريان و وريد تقسيم كرده‏اند شريان آنهاست كه خون را از قلب به بدن مى‏برند و وريد آنهاست كه آن را از بدن به قلب باز مى‏گردانند به نظر مى‏آيد كه در آيه شريفه مطلق رگ مراد است اعمّ از شريان و وريد. معنى آيه چنين است: ما به انسان از وريدش كه در تمام اعضاى او گسترده است نزديكتريم. اضافه حبل بر وريد بيانيّه است . به رسمان و كمند صيّاد حباله گويند جمع آن حبائل است. به كمندهاى شيطان كه وسوسه‏ها و اغواهاى اوست حبائل شيطان گويند در نهج البلاغه خطبه 149 هست «وَاَسْعينُهُ عَلَى... الْاِعْتِصامِ مِنْ حَبائِلِهِ وَ مَخاتِلِهِ». درباره حبل الوريد: رگ گردن، رگ قلب و غيره نيز گفته‏اند در صحاح گفته: وريد رگى است عرب آن را رگ قلب گويد و آنهادو وريد است... اين سخن احتمال فوق را كه وريد است تأييد مى‏كند.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
بِحَبْلِ‌ ۱
بِحَبْلٍ‌ ۱
حَبْلٍ‌ ۱
حِبَالُهُمْ‌ ۱
حِبَالَهُمْ‌ ۱
حَبْلِ‌ ۱
حَبْلٌ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط