ص ٢٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۲۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم؛ این گمان کافران است؛ وای بر کافران از آتش (دوزخ)!

|و آسمان و زمين و آنچه را كه ميان اين دو است به باطل نيافريديم. اين گمان كسانى است كه كافر شدند، پس واى بر كافران از آتش
و آسمان و زمين و آنچه را كه ميان اين دو است به باطل نيافريديم، اين گمان كسانى است كه كافر شده [و حق‌پوشى كرده‌]اند، پس واى از آتش بر كسانى كه كافر شده‌اند.
و ما آسمان و زمین و هر چه را بین آنهاست بازیچه و باطل خلق نکرده‌ایم، این گمان کافران است، و وای بر کافران از آتش دوزخ.
و ما آسمان و زمین و آنچه را که میان آنهاست، بیهوده نیافریده ایم، این پندار کافران است، پس وای بر آنان که کافرند از آتش دوزخ.
ما اين آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آنهاست به باطل نيافريده‌ايم. اين گمان كسانى است كه كافر شدند. پس واى بر كافران از آتش.
و ما آسمان و زمین و مابین آنها را بیهوده نیافریده‌ایم، این پندار کسانی است که کفر ورزیده‌اند، و وای بر کسانی که کفرورزیده‌اند از [عذاب‌] آتش دوزخ‌
و آسمان و زمين و آنچه را در ميان آنهاست بيهوده نيافريديم. اين پندار كسانى است كه كفر ورزيدند. پس واى بر آنان كه كفر ورزيدند از آتش [دوزخ‌].
ما آسمانها و زمین و چیزهائی را که در بین آن دو تا است بیهوده نیافریده‌ایم. این، گمان کافران است (و انگاره‌ی اندیشه‌ی بیمار ایشان). وای بر کافران! به آتش دوزخ دچار می‌آیند.
و ما آسمان و زمین و آنچه را که میان این دو است باطل نیافریدیم. این گمان کسانی است که کافر شدند. پس وای از آتش برای کسانی که کافر شدند!
و نیافریدیم آسمان و زمین و آنچه را میان آنها است بیهده این است پندار آنان که کفر ورزیدند پس وای بر آنان که کفر ورزیدند از آتش‌


ص ٢٦ آیه ٢٧ ص ٢٨
سوره : سوره ص
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَآءَ وَ ...»: (نگا: آل‌عمران / انبیاء / ). «وَیْلٌ ...»: (نگا: ابراهیم / مریم / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلًا ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ «27»

و ما آسمان و زمين و آن چه را ميان آنهاست بيهوده نيافريديم، اين، پندار كسانى است كه كفر ورزيدند، پس واى از آتش (دوزخ) بر كسانى كه كافر شدند!

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ «27»


«1» مكارم الاخلاق طبرسى (چ بيروت، 1392 ق) فصل دوم ص 26.

«2» اصول كافى، ج 4، ص 32، در آنجا «دواؤها» آمده است.

جلد 11 - صفحه 192

وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ‌: و نيافريديم آسمان و زمين را، وَ ما بَيْنَهُما باطِلًا: و آنچه ميانه آنها است آفريدنى باطل و عبث كه هيچ فايده و غرضى بدان مترتب نشود و آن حكمتى و مصلحتى نباشد، بلكه براى آنكه استدلال كنند بر وجود خالق و قدرت كامله و حكمت شامله، ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا:

آن آفريدن بر وجه بطلان و بدون حكمت و مصلحت، گمان آنان است كه كافر شدند و به حكمت الهى نگرويدند به سبب عدم تفكر و تامل. فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا: پس واى مر آنان را كه كافر شدند و گمان باطل بردند، مِنَ النَّارِ: از آتش جهنم. مراد آنكه كفار پندارند كه ما آسمان و زمين را به باطل خلق كرده‌ايم بدون غرضى، و اين مستلزم آنست كه مصلح و مفسد و متقى و فاجر در درجه مساوى باشند، زيرا حكمت در آسمان و زمين، معرفت و ستايش منعم است، و چون كفار منكر اين حكمت‌اند پس قائل به جزاى باطل كه آن تسويه آنهاست با مؤمنان در مرتبه و درجه، و لذا فرمايد:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى‌ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ «26» وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ «27» أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ «28» كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ «29»


جلد 4 صفحه 466

ترجمه‌

اى داود همانا ما قرار داديم تو را جانشين در زمين پس حكم كن ميان مردم بحق و پيروى مكن خواهش نفس را پس گمراه كند تو را از راه خدا همانا آنها كه گمراه ميشوند از راه خدا براى آنها عذابى سخت است براى آنكه فراموش كردند روز شما را

و نيافريديم آسمان و زمين و آنچه ميان آندو است بيهوده اين گمان آنها است كه كافر شدند پس واى بر آنها كه كافر شدند از آتش‌

آيا قرار ميدهيم آنانرا كه گرويدند و كردند كارهاى شايسته مانند فساد كنندگان در زمين يا قرار ميدهيم پرهيزكاران را مانند بدكاران‌

كتابيست كه فرو فرستاديم آنرا بسوى تو كه با بركت است تا تأمل كنند در آيتهايش و تا پند گيرند خردمندان.

تفسير

خداوند متعال بعد از آنكه حضرت داود را بمغفرت خود نائل و بمقام قرب و اصل فرمود او را متذكّر نعمت بزرگ خود ساخت باين تقريب كه باو وحى فرمود اى داود ما تو را بخلافت از خود در زمين نصب كرديم و جمع نموديم براى تو نبوّت و حكومت و سلطنت را تا اوامر ما را بمردم ابلاغ كنى و حكم نمائى ما بين آنها بحق و عدل و اجرا نمائى احكام ما را بدون ملاحظه از احدى و بايد پيروى منمائى از هوى و خواهش نفس خود و خلق چون پيروى از خواسته‌هاى دل گمراه ميكند شخص را از راه خدا و حق و حقيقت و كسانيكه گمراه شوند از طريقه حقّه الهيه براى آنها عذاب شديد است چون معلوم ميشود از روز جزا غافل بودند و فراموش نمودند حساب و عذاب قيامت را با آنكه ما آسمان و زمين و موجودات آن دو را بيهوده و بدون غرض عقلى خلق ننموديم بلكه براى معرفت و عبادت بندگان و استحقاق نعيم بى‌پايان ايشان آفريديم اين امر كه آخرتى در پى دنيا نباشد كه لازمه آن بيهوده بودن خلقت دنيا است گمان كسانى است كه كافر شدند پس واى بحال آنها كه اين اندازه بيفكرند از آتش جهنّم كه براى آنها مقرّر شده است آيا تصوّر ميكنند كه ما قرار ميدهيم مقرّ ابدى كسانيرا كه ايمان آوردند و كارهاى خوب را كه بايشان دستور داديم انجام دادند مانند كفّاريكه فساد نمودند در زمين و گمراه كردند بندگان ما را يا قرار ميدهيم ما كسانى از اهل ايمانرا كه پرهيز نمودند از معاصى مانند معصيت‌كاران آنها در مزاياى دنيوى و ثواب اخروى‌


جلد 4 صفحه 467

نه چنين است مساوى نيستند اين در صورتى است كه مراد از ام نجعل المتّقين كالفجّار بيان مساوى نبودن دو دسته از اهل ايمان و مطلب مستقلّى باشد نه مؤكّد مساوى نبودن آنها با كفّار و الّا تمام آيه بيان مساوى نبودن مؤمن با كافر است و استدلال ضمنى بر آن بدليل آنكه مؤمن چون اعمال نيك را بجا مى‌آورد و از اعمال بد پرهيز ميكند نميشود مانند كافر باشد كه فساد ميكند در زمين و مرتكب فسق و فجور ميشود چون اين منافى با عدل و حكمت خدا است كه با ظالم و مفسد و معصيت‌كار همان معامله‌اى را نمايد كه با عادل و مطيع و پرهيزكار مينمايد و خداوند قرآن را كه كتاب نافع پر خير و بركتى است بر پيغمبر خاتم نازل نموده براى آنكه مردميكه خداوند بآنها قوّه عقل و تميز عنايت فرموده در آيات آن تأمّل و تدبّر و تفكر نمايند و يقين كنند بعالم آخرت و بدانند تكليف خودشان را در دنيا و پند گيرند و متّعظ شوند بمواعظ و نصايح آن و اگر در اينمعانى كوتاهى نمايند و بى‌بهره بمانند تقصير متوجّه بخودشان خواهد بود و در بعضى از روايات اهل ايمان و عمل صالح و تقوى بامير المؤمنين عليه السّلام و اصحاب آنحضرت و اهل فساد و فجور بسه خليفه ناحق و اصحابشان تأويل شده و آنكه اهل حق نبايد خود را بمنزله اهل باطل قرار دهد چون خداوند آن دو دسته را يكسان قرار نداده است و آنكه اولو الالباب امير المؤمنين و ائمه عليهم السّلامند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما خَلَقنَا السَّماءَ وَ الأَرض‌َ وَ ما بَينَهُما باطِلاً ذلِك‌َ ظَن‌ُّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَوَيل‌ٌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌َ النّارِ «27»

و ‌ما خلق‌ نكرديم‌ آسمان‌ و زمين‌ ‌را‌ بيهوده‌ و باطل‌ ‌اينکه‌ گمان‌ كساني‌ ‌است‌ ‌که‌ كافر شدند ‌پس‌ واي‌ بحال‌ كساني‌ ‌که‌ كافر شدند ‌از‌ آتش‌ جهنّم‌.

وَ ما خَلَقنَا السَّماءَ وَ الأَرض‌َ وَ ما بَينَهُما باطِلًا خداوند حكيم‌ ‌است‌ تمام‌ افعالش‌ ‌از‌ روي‌ حكمت‌ و مصلحت‌ ‌است‌ خواه‌ ‌ما حكمت‌ و مصلحت‌ ‌آن‌ ‌را‌ درك‌ كنيم‌ ‌ يا ‌ نكنيم‌ ‌او‌ عالم‌ بجميع‌ حكم‌ و مصالح‌ ‌است‌ خداوند ‌اينکه‌ دستگاه‌ وسيع‌ ‌را‌ ‌براي‌ انس‌ و جن‌ و ملك‌ خلق‌ فرمود و ‌آنها‌ ‌را‌ ‌براي‌ عبادت‌ وَ ما خَلَقت‌ُ الجِن‌َّ وَ الإِنس‌َ إِلّا لِيَعبُدُون‌ِ‌-‌ و الذّاريات‌ آيه 56‌-‌ و حكمت‌ خلقت‌ اينها ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ قابليت‌ فيوضات‌ و نعم‌ آخرت‌ پيدا كنند و دستگاه‌ آخرت‌ ‌براي‌ بروز كرم‌ و رحمت‌ و تفضّل‌ و عنايات‌ ‌او‌ ‌است‌ ‌با‌ اينكه‌ حكمتهاي‌ زيادي‌ دارد ‌که‌

جلد 15 - صفحه 238

جز ‌خود‌ ‌او‌ نميداند.

ذلِك‌َ ظَن‌ُّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا ‌که‌ گمان‌ ميكنند فقط ‌براي‌ ‌اينکه‌ چهار روزه دنيا ‌است‌ ‌که‌ بجان‌ ‌هم‌ بريزند و خون‌ يكديگر ‌را‌ بخورند و مال‌ يكديگر ‌را‌ ببرند و ‌اينکه‌ امر بسيار باطلي‌ ‌است‌ ‌با‌ اينكه‌ دنيا محفوف‌ ببلاء ‌است‌ و چهار صباحي‌ بيش‌ نيست‌ ‌که‌ امير المؤمنين‌ ‌در‌ خبر ‌است‌ فرمود

خلقتم‌ للبقاء ‌لا‌ للفناء.

فَوَيل‌ٌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌َ النّارِ ‌آن‌ ناري‌ ‌که‌ كوه‌ها و آسمانها و زمين‌ طاقت‌ ‌آن‌ ‌را‌ ندارند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 27)- سپس به دنبال بحث از سرگذشت داود و خلافت الهی او در زمین، سخن از هدفدار بودن جهان هستی به میان می‌آورد تا جهت حکومت بر زمین که جزئی از آن است مشخص گردد، می‌فرماید: «و ما آسمان و زمین و آنچه را در میان این دو است بیهوده نیافریدیم، این گمان کافران است، وای بر کافران از آتش» دوزخ! (وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلًا ذلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ).

مسأله مهمی که تمام حقوق از آن سر چشمه می‌گیرد هدفدار بودن خلقت


(1) شرح بیشتر این ماجرا را در «تفسیر نمونه» ذیل آیه 21 سوره ص مطالعه فرمایید.

ج4، ص184

است، هنگامی که در جهان بینی خود این مطلب را پذیرفتیم که این عالم وسیع از ناحیه خداوند بزرگ بیهوده آفریده نشده، بلافاصله به دنبال هدف آن می‌رویم، هدفی که در کلمه‌های کوتاه و پر محتوای «تکامل» و «تعلیم» و «تربیت» خلاصه می‌شود، و از آنجا نتیجه می‌گیریم که حکومتها نیز باید در همین خط گام بردارند، پایه‌های تعلیم و تربیت را محکم کنند و مایه تکامل معنوی انسانها شوند.

نکات آیه

۱ - خداوند، خالق آسمان، زمین و پدیده هاى میان آن دو است. (و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بینهما بطلاً)

۲ - جهان آفرینش (آسمان، زمین و...)، مجموعه اى هدفدار و منظم است. (و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بینهما بطلاً) «باطل» به چیز بیهوده و بدون هدف و غرض معقول گفته مى شود. بنابراین باطل نبودن آفرینش جهان، به معناى هدفمند بودن آن است و لازمه این هدف مندى وجود نظم است.

۳ - آفرینش جهان، امرى است بایسته، به اندازه و به جا. (و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بینهما بطلاً) «حقّ» کارى است که انجامش ضرورى بوده و به اندازه لازم و در زمان خودش تحقق یابد (مفردات راغب) و باطل نقیض حق است.

۴ - وجود پدیده هایى میان آسمان و زمین (و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بینهما)

۵ - حق مدار و هدفمند بودن آفرینش جهان، مستلزم حاکمیت حق بر جامعه بشرى است. (فاحکم بین الناس بالحقّ و لاتتّبع الهوى ... و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بینهما بطلاً) یادآورى هدفمند و حق مدار بودن آفرینش، پس از توصیه به رعایت حق در داورى به داوود(ع)، مى تواند حاکى از ارتباط میان این دو مطلب و گویاى برداشت یاد شده باشد.

۶ - حق مدار و هدفمند بودن آفرینش جهان، مستلزم برپایى قیامت و وجود حسابرسى براى بندگان است. (بما نسوا یوم الحساب . و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بینهما بطلاً) ذکر حق مدار و هدفمند بودن جهان، پس از طرح مسأله حسابرسى قیامت، مى تواند بیانگر چنین ارتباطى میان آن دو مسأله باشد.

۷ - انکار معاد و روز حسابرسى، مستلزم باطل و بى هدف دانستن آفرینش جهان است. (بما نسوا یوم الحساب . و ما خلقنا السماء و الأرض و ما بینهما بطلاً) یادآورى این نکته که ما جهان را بى هدف نیافریده ایم - پس از طرح مسأله فراموشى روز حساب - مى رساند که نسیان و انکار معاد با هدف مندى و حق مدارى جهان، ناسازگار است.

۸ - آفرینش جهان در نظر کافران، باطل و بى هدف است. (و ما خلقنا السماء ... بطلاً ذلک ظنّ الذین کفروا)

۹ - هواپرستى، انکار روز قیامت، باطل و بى هدف شمردن جهان آفرینش، از اوصاف کافران است. (و لاتتّبع الهوى فیضلّک عن سبیل اللّه ... بما نسوا یوم الحساب . و ما خلقنا السماء ... بطلاً ذلک ظنّ الذین کفروا)

۱۰ - کافران، در ناگوارترین وضعیت و محکوم به آتش دوزخ در روز رستاخیز (فویل للذین کفروا من النار) کلمه «ویل» دلالت بر شدت بدى احوال مى کند.

۱۱ - تهدید کافران به آتش دوزخ از سوى خداوند (فویل للذین کفروا من النار)

موضوعات مرتبط

  • آسمان: خالق آسمان ۱
  • آفرینش: آثار هدفدارى آفرینش ۵، ۶; تکذیب هدفدارى آفرینش ۹; حقانیت آفرینش ۳; زمینه تکذیب هدفدارى آفرینش ۷; قانونمندى آفرینش ۳; مکذبان هدفدارى آفرینش ۸; نظم آفرینش ۲; هدفدارى آفرینش ۲
  • جهنم: تهدید به جهنم ۱۱
  • جهنمیان :۱۰
  • حسابرسى: آثار تکذیب حسابرسى اخروى ۷
  • حق: دلایل حاکمیت حق ۵
  • خدا: تهدیدهاى خدا ۱۱; خالقیت خدا ۱
  • زمین: خالق زمین ۱
  • فضا: خالق موجودات فضا ۱; موجودات فضا ۴
  • قیامت: تکذیب قیامت ۹; حسابرسى در قیامت ۶; دلایل قیامت ۶
  • کافران: بینش کافران ۸; تهدید کافران ۱۱; صفات کافران ۹; کافران در جهنم ۱۰; کافران در قیامت ۱۰; هواپرستى کافران ۹
  • معاد: آثار تکذیب معاد ۷

منابع