سبإ ٣٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۰۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

بگو: «پروردگار من روزی را برای هر کس بخواهد وسیع یا تنگ می‌کند، (این ربطی به قرب در درگاه او ندارد)؛ ولی بیشتر مردم نمی‌دانند!

|بگو: پروردگار من [جهت مصالحى‌] روزى را براى هر كس كه بخواهد وسعت مى‌دهد يا تنگ مى‌گيرد [اين ربطى به قرب خدا ندارد] ولى بيشتر مردم نمى‌دانند
بگو: «پروردگار من است كه روزى را براى هر كس كه بخواهد گشاده يا تنگ مى گرداند؛ ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند.»
بگو: خدای من هر که را بخواهد روزی وسیع دهد و (هر که را بخواهد) تنگ روزی گرداند و لیکن اکثر مردم (از این حقیقت) آگاه نیستند.
بگو: یقیناً پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد وسعت می دهد یا تنگ می گیرد، ولی بیشتر مردم [نسبت به مصلحت خدا] معرفت و آگاهی ندارند.
بگو: پروردگار من است كه روزى هر كس را كه بخواهد فراوان مى‌كند و بر هر كه بخواهد تنگ مى‌گيرد. ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.
بگو بی‌گمان پروردگار من روزی را برای هر کس که بخواهد گشاده یا تنگ می‌دارد، ولی بیشترینه مردم نمی‌دانند
بگو: پروردگار من است كه روزى را براى هر كه بخواهد فراخ مى‌سازد و تنگ مى‌گرداند و ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند
بگو: پروردگارم روزی را برای هر کس که خود بخواهد فراخ یا تنگ می‌گرداند (اعم از عاصی و مطیع. داشتن و نداشتن، نشانه‌ی محبّت و خوشنودی، و یا نفرت و ناخوشنودی خدا از بنده نیست) و لیکن بیشتر مردم (چنین چیزی را) نمی‌دانند.
بگو: «پروردگارم همواره روزی را برای هر کس بخواهد گشاده یا تنگ می‌گرداند؛ ولی بیشتر مردم نمی‌دانند.»
بگو هر آینه پروردگار من فراخ گرداند روزی را برای هر که خواهد و تنگ کند و لیکن بیشتر مردم نمی‌دانند


سبإ ٣٥ آیه ٣٦ سبإ ٣٧
سوره : سوره سبإ
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَبْسُطُ وَ یَقْدِرُ»: (نگا: رعد / ، اسراء / ، قصص / ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «36»

بگو: همانا پروردگار من براى هر كه بخواهد روزى را گشايش مى‌دهد يا تنگ مى‌گرداند ولى بيش‌تر مردم نمى‌دانند. (كه اين گشايش ها و تنگى‌ها بيانگر ميزان علاقه خداوند به آنان نيست.)

پیام ها

1- پيامبر بايد عقائد انحرافى مردم را اصلاح كند تا گمان نكنند نعمت‌هاى خداوند هميشه نشانه مهر و لطف اوست. قُلْ إِنَّ رَبِّي‌ ...

2- دادن و گرفتن نعمت، نشانه‌ى مهر يا قهر الهى نيست. (ممكن است از مؤمن بگيرد و به كافر بدهد.) «إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ»

3- دادن و گرفتن روزى، از شئون ربوبيّت است. «إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ»

4- مردم عامل رزق را واسطه‌ها، تدبيرها و كار خود مى‌دانند و از خداوند غافلند «وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»

5- در جامعه‌ى دينى نگاه به اقتصاد نيز بايد جنبه معنوى و الهى داشته باشد.

قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا ... قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ

تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 451

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (36)

بعد از آن مى‌فرمايد:

قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ‌: بگو اى پيغمبر در ردّ قول كفار، بدرستى كه پروردگار من گشاده و توسعه مى‌فرمايد روزى را، لِمَنْ يَشاءُ: براى هر كه مى‌خواهد از اهل شرك و معصيت به مشيت و مصلحت خود نه براى كرامت ايشان. وَ يَقْدِرُ: و تنگ مى‌گرداند بر هر كه مى‌خواهد از اهل ايمان و طاعت به حكمت خود نه به جهت مذلّت و اهانت؛ و شايد قضيه برعكس شود و همه بر وفق حكمت و مصلحت است. وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ‌: و لكن بيشتر مردمان نمى‌دانند و گمان مى‌برند كه كثرت اموال و اولاد براى شرافت و كرامت است، و بسيار هست كه بسط ارزاق به جهت استدراج است و ايشان از آن غافل و جاهل هستند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (36) وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى‌ إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ (37) وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (38) قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (39) وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ (40)

قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ (41) فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (42)

ترجمه‌

بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى هر كه ميخواهد و تنگ ميگرداند ولى بيشتر مردمان نميدانند

و نيست مالهاى شما و نه فرزندانتان چيزى كه نزديك گرداند شما را نزد ما نزديك شدنى مگر آنكس كه‌


جلد 4 صفحه 366

گرويد و كردكار شايسته‌ئى پس آنگروه مر آنها را است پاداش دو چندان براى آنچه كردند و ايشان در منازل فوقانى ايمنانند

و آنها كه كوشش ميكنند در آيات ما كه عاجزكنندگان ما باشند آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند

بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى آنكه ميخواهد از بندگانش و تنگ ميگرداند براى او و آنچه انفاق كرديد از چيزى پس او عوض ميدهد آنرا و او است بهترين روزى‌دهندگان‌

و روز كه برمى‌انگيزاند آنها را همگى پس ميگويد بملائكه آيا اينها شما را بودند كه ميپرستيدند

گويند منزّهى تو تو صاحب اختيار مائى غير از آنها بلكه بودند كه ميپرستيدند جنّ را بيشترشان بآنها گروندگانند

پس امروز مالك نميباشد بعضى از شما براى بعضى سودى را و نه زيانى و مى‌گوئيم بآنها كه ستم كردند بچشيد عذاب آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد.

تفسير

خداوند سبحان در جواب ثروتمندان كه بمال و اولاد خود افتخار مينمودند و آنرا علامت عزّت و قرب و منزلت نزد خدا و ايمنى از عذاب او ميپنداشتند كه سابقا ذكر شد ميفرمايد بگو اى پيغمبر چنين نيست كه شما تصوّر نموديد خداوند بر حسب مصالح و حكمى روزى هر كس را بخواهد توسعه ميدهد و تضييق مينمايد ولى بيشتر مردم چون حكمت آنرا نميدانند و نميدانند كه اين از روى حكمت و مصلحت است تصوّر ميكنند براى محبّت است كه ما بآنها داريم با آنكه اموال و اولاد شما بهيچ وجه موجب تقرّب شما نزد ما نيست مگر كسيكه صرف نمايد آنمال و اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو برابر ساير مردم بچنين اشخاصى عوض خواهد داد چون با اينكه ثروتمند بوده‌اند و آن موجب غفلت از ياد خدا است بفكر تحصيل رضاى خدا افتاده‌اند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه شخصى در خدمت آنحضرت در باره ثروتمندان سخنان ناروا گفت فرمود ساكت شو مرد ثروتمند اگر واصل برحمت خدا باشد و نيكى كننده ببرادران خود خداوند دو برابر باو اجر ميدهد چنانچه در اين آيه فرموده است و قريب به اين معنى در علل هم نقل شده است ولى بعضى از


جلد 4 صفحه 367

مفسّرين استثناء را منقطع گرفته‌اند و گفته‌اند مراد آنستكه مال و اولاد مقرّب نيست ايمان و عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرموده‌اند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنه‌ئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير اطلاق ميشود ولى انصاف آنستكه اعمال عبادى اين قبيل اشخاص قيمتش بيشتر است و چون ظاهر استثناء اتّصال است و مستثناى منقطع خلاف ظاهر و در روايت تصريح بدو برابر شده معناى اوّل متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است بجاى آن نيز قرائت شده است و آنكسانيكه سعى و كوشش ميكنند در ابطال و تكذيب آيات الهى براى آنكه انبياء عليهم السلام را خسته و عاجز نمايند از ترويج دين حق خداوند آنها را در عذاب جهنم حاضر و مخلّد خواهد فرمود بگو اى پيغمبر چنانچه خداوند بر حسب حكمت و مصلحت بعضى را غنى و بعضى را فقير ميفرمايد كه ذكر شد بعضى از اشخاص را هم گاهى غنى ميكند گاهى فقير بتوسعه رزق و تضييق آن و مربوط بمحبّت و عداوت با او نيست بلكه براى حكم و مصالح ديگرى است از قبيل امتحان و تكميل استحقاق عقاب يا درجات ثواب پس شما اهل ايمان بايد قدر نعمت خدا را بدانيد و تا دستتان ميرسد از فقراء و ضعفاء دستگيرى كنيد و مال خودتان را در راه خير صرف نمائيد كه هر قدر بدهيد خداوند چندين برابر در دنيا و آخرت بشما عوض ميدهد و جانشين اموال صرف شده مينمايد و او بهترين روزى‌دهندگان است چون آنها واسطه در روزى دادنند و خداوند اصيل است و آنها بأغراض شخصى روزى ميدهند و خداوند بدون غرض و عوض و آنها گاهى بيجا ميدهند و خداوند هميشه بجا عطا ميفرمايد قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند متعال نازل فرمايد در هر شب جمعه امر خود را بآسمان دنيا در اوّل شب و در ساير شبها در يك قسمت از سه قسمت اخير شب و مقدّم بر آن ملكى است كه ندا ميكند آيا توبه كننده‌ئى هست كه توبه او پذيرفته شود آيا طلب آمرزش كننده‌ئى هست كه آمرزيده شود آيا سؤال كننده‌ئى هست كه عطا كرده شود خدايا بهر انفاق كننده عوض عطا كن‌


جلد 4 صفحه 368

و بهر امساك كننده تلف روا دار تا طلوع فجر و چون فجر طالع شود امر پروردگار بعرش برميگردد و ارزاق را قسمت مينمايد ميان مردم و اين معناى قول خداوند است و ما انفقتم من شى‌ء فهو يخلفه و اخبار در فضيلت انفاق در راه خير و عوض دادن خدا بمنفق در دنيا و آخرت بأضعاف آن بقدرى است كه نميشود احصاء نمود و چون بعضى از مشركين قائل بشركت ملائكه و شفاعت آنها از خودشان شده بودند و در بين آنها مالدار و فقير موجود بود و در آيات سابقه اقوال و عقايدشان گوشزد شده بود خداوند ميفرمايد اى پيغمبر متذكّر كن آنها را از روز كه جمع ميكند خدا رؤساء و زير دستان آنانرا تمامى پس ميگويد بملائكه براى اخذ اقرار از آنها بر خلاف يكدسته از اهل شرك كه آيا اين جماعت شما را در دنيا عبادت ميكردند و اين بفرمان شما بوده آنها جواب گويند پروردگارا تو منزّهى از شريك و تو صاحب اختيار و دوست مائى ما با اينها دوستى نداشته و نداريم و بهيچ وجه راضى بعمل آنها نبوديم چه رسد بآنكه فرمان بچنين امر قبيحى بآنها دهيم اينها اطاعت و بندگى شياطين را مينمودند آنها دستور اين عمل را باينها داده بودند و بيشتر اينها معتقد بودند كه دستورات آنها بر نفع خودشان است و گرويده بودند بآنها و تسويلاتشان و خدا بملائكه ميفرمايد امروز روزى است كه نه شما ميتوانيد بآنها نفعى برسانيد و شفاعتى از آنها كنيد و نه آنها ميتوانند بشما ضررى برسانند و شما را معذّب نمايند چون جز خدا متصرّفى در اين روز نيست و بمشركين ستمكار بر خويش و خلق ميفرمايد بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مينموديد آنرا.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ إِن‌َّ رَبِّي‌ يَبسُطُ الرِّزق‌َ لِمَن‌ يَشاءُ وَ يَقدِرُ وَ لكِن‌َّ أَكثَرَ النّاس‌ِ لا يَعلَمُون‌َ (36)

بفرما ‌به‌ ‌اينکه‌ مترفين‌ ‌به‌ درستي‌ ‌که‌ پروردگار ‌من‌ بسط رزق‌ مي‌كند و توسعه‌ مي‌دهد ‌براي‌ ‌هر‌ كس‌ ‌که‌ بخواهد و تضييق‌ و تنگ‌ مي‌گيرد و لكن‌ اكثر ناس‌ نمي‌دانند.

افعال‌ الهي‌ تمام‌ ‌از‌ روي‌ حكمت‌ و مصلحت‌ ‌است‌ ‌که‌ معناي‌ عدل‌ ‌است‌ و حالات‌ بندگان‌ مختلف‌ ‌است‌ يكي‌ صلاح‌ ‌در‌ توسعه‌ يكي‌ صلاح‌ ‌در‌ ضيق‌ يكي‌ ‌در‌ مرض‌ يكي‌ ‌در‌ عزت‌ يكي‌ ‌در‌ ذلت‌:

يكي‌ ‌را‌ دهي‌ تخت‌ و تاج‌ و كلاه‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 36)- این آیه این منطق پوشالی و عوام فریبانه را به عالیترین وجهی پاسخ می‌دهد و درهم می‌کوبد، روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله کرده، می‌فرماید: «به آنها بگو: پروردگار من روزی را برای هر کس بخواهد گسترش می‌دهد، و (برای هر کس بخواهد) سخت می‌گیرد» (قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ).

و اینها همه طبق مصالحی است که برای آزمون خلق و نظام زندگی انسان لازم می‌داند و ربطی به قدر و مقام در درگاه خدا ندارد.

بنابر این هرگز نباید وسعت روزی را دلیل بر سعادت، و تنگی روزی را دلیل بر شقاوت شمرد «اما اکثر مردم از این واقعیت بی‌خبرند» (وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ). البته اکثریت ناآگاه و بی‌خبر چنین هستند.

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص)، مأمور ابلاغ پیام خداوند به مردم درباره منشأ قبض و بسط روزى (قل إنّ ربّى یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر) «یقدر» (از مصدر «قدر») به معناى اندازه گیرى و نیز سخت گیرى آمده است (مفردات راغب). به قرینه «یبسط» (توسعه مى دهد) به دست مى آید که معناى دوّم «یقدر» مورد نظر است.

۲ - ربوبیت الهى، مقتضى قبض و بسط روزى بندگان (إنّ ربّى یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر)

۳ - پیامبر(ص)، مورد توجه و عنایت ویژه خداوند (قل إنّ ربّى یبسط الرزق) سفارش خداوند به پیامبر(ص) مبنى بر اعلام منشأ قبض و بسط روزى بندگان، با عبارت «ربّى» آمده است. چنین تعبیرى حکایت از این حقیقت مى کند که خداوند، در صدد معرفى موقعیت پیامبر(ص) در پیشگاه خودش است.

۴ - قبض و بسط روزى بندگان، بر اساس مشیت خداوند است. (ربّى یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر)

۵ - بیشتر مردم، درباره منشأ قبض و بسط روزى بندگان، آگاهى ندارند. (إنّ ربّى یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر و لکنّ أکثر الناس لایعلمون)

۶ - توسعه اقتصادى برخورداران از مال و مکنت، از ناحیه خداوند است و نباید آنان به خاطر برخوردارى از آنها، خود را برتر بدانند. (و قالوا نحن أکثر أمولاً و أولدًا ... قل إنّ ربّى یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر)

۷ - پیامبر(ص)، مأمور اصلاح بینش برخورداران از مال و مکنت درباره منشأ روزى (و قالوا نحن أکثر أمولاً ... قل إنّ ربّى یبسط الرزق لمن یشاء)

۸ - در بینش دینى، نگاه به اقتصاد نیز باید جنبه معنوى و الهى داشته باشد. (و قالوا نحن أکثر أمولاً ... قل إنّ ربّى یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر)

۹ - بیشتر مشرکان، درباره منشأ کمى و زیادى مال و مکنت، ناآگاه اند. (و قالوا نحن أکثر أمولاً ... قل إنّ ربّى یبسط الرزق ... و لکنّ أکثر الناس لایعلمون) «ال» در «الناس» - به قرینه آیات پیشین که درباره مشرکان است - مى تواند عهد بوده و به مشرکان اشاره داشته باشد.

موضوعات مرتبط

  • اقتصاد: معنویت در امور اقتصادى ۸
  • اکثریت: جهل اکثریت ۵
  • تکبر: اجتناب از تکبر ۶
  • ثروت: آثار ثروت ۶; منشأ ثروت ۶
  • ثروتمندان: اصلاح ثروتمندان ۷; بینش ثروتمندان ۶
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۲; آثار مشیت خدا ۴
  • روزى: منشأ ازدیاد روزى ۱، ۲، ۴، ۵، ۹; منشأ کمى روزى ۱، ۲، ۴، ۵، ۹
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۳
  • محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱، ۷; فضایل محمد(ص) ۳
  • مشرکان: جهل اکثریت مشرکان ۹

منابع