القمر ٤٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۳۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

البته ما هر چیز را به اندازه آفریدیم!

|همانا ما هر چيزى را به اندازه آفريده‌ايم
ماييم كه هر چيزى را به اندازه آفريده‌ايم.
ما هر چه آفریدیم به اندازه آفریدیم.
ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.
ما هر چيز را به اندازه آفريده‌ايم.
ما هر چیز را به اندازه آفریده‌ایم‌
همانا ما هر چيزى را به اندازه آفريديم.
ما هر چیزی را به اندازه‌ی لازم و از روی حساب و نظام آفریده‌ایم.
به‌راستی ما هر چیزی را به اندازه‌ای (حکیمانه و آگاهانه) آفریده‌ایم.
همانا ما همه چیز را آفریدیم به اندازه‌ای‌


القمر ٤٨ آیه ٤٩ القمر ٥٠
سوره : سوره القمر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بِقَدَرٍ»: به اندازه لازم. از روی حساب و اندازه‌گیری دقیق و برابر نظم و نظام محکم و استوار (نگا: رعد / حجر / و ، فرقان / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۴۷ تا ۴۹:

ابوهریرة گوید: مشرکین قریش با رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره خلقت خداوند از روى مصلحت و حکمت به مخاصمت و دشمنى برخاسته و منکر آن شده بودند سپس این آیات نازل گردید.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ «47» يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ «48» إِنَّا كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ «49»

همانا مجرمان در گمراهى و (آتش و) جنونند. روزى كه به رو در آتش كشيده شوند (و به آنان گفته شود:) تماس جهنم (و آتش دوزخ) را بچشيد.

همانا ما هر چيز را به اندازه‌ى معيّنى آفريده‌ايم.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّا كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ (49)

آنگاه بيان عدل ذات يگانه خود را فرمايد:

إِنَّا كُلَّ شَيْ‌ءٍ: بدرستى كه هر چيز را، خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ: آفريديم آن را در دنيا و آخرت به اندازه خود، يعنى به مقدار و مرتبه‌اى كه لايق باشد او به حسب مقتضى حكمت و بر وفق مصلحت بدون نقص و مزيت در آن مرتبه تا موجب‌

جلد 12 - صفحه 391

خلاف حكمت نشود. بنابراين خلق عذاب و تقدير آن براى مشركان و اهل عصيان نيز بر قدر استحقاق ايشان خواهد بود تا از دائره حكمت و مقتضاى عدل خارج نشود.

2- هر چيز را خلق فرموديم بر طريقى كه مقدر بود در لوح محفوظ، و حكم ازلى به آن تعلق يافته بود بدون زياده و كم.

3- «قدر» به معنى اجل، يعنى هر چيزى را آفريده‌ايم به اجل معين مقرر كه تقديم و تأخير نيابد.

4- ابن عباس گفته قرار داديم براى هر جنسى و صورتى و هيئتى كه موافق و لايق اوست مانند خلق زنان براى مردان، لباس مرد را براى مرد، و لباس زن را براى زن‌ «1»، بنابراين تلبس هر يك خاصه ديگرى خلاف و حرام است و غيره.

5- هر چيزى را آفريديم بر قدر معلوم مانند زبان براى تكلم و دست براى لمس و پا براى رفتن و چشم براى ديدن و گوش براى شنيدن و معده براى طعام و غيره، كه اگر از اين زياده و كم باشد غرضى كه به آن متعلق است تمام نشود.

تبصره: عده‌اى احاديث وارد شده در مذمت قدريه از جمله:

1- القدريّة مجوس امّتى‌ «2» 2- لا يدخل الجنّة قدرىّ.

3- لعن اللّه القدريّة على لسان سبعين نبيّا «3».

و لذا اختلاف شد بين مجبّره كه اشاعره باشند و بين مفوضه كه معتزله باشند در مسمى بودن به قدريه، و هر يك از اين دو طايفه نسبت مى‌دهند قدريه را به ديگرى، و هر دو مخالف مذهب حق و استدلال هر يك به اين آيه از درجه اعتبار ساقط است.


«1» مجمع البيان ج 5 ص 194.

«2» سفينة البحار ج 2 (ذيل قدر) ص 409 (از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله). و براى تحقيق بيشتر و رواياتى كه دلالت دارند بر عذاب قدريه، به بحار الانوار ج 5 باب 3 مراجعه شود.

«3» سفينة البحار ج 2 ص 409.

جلد 12 - صفحه 392

و شيخ صدوق رحمه اله فرمايد: اعتقاد ما اماميه در مسئله جبر و تفويض، فرمايش حضرت صادق عليه السّلام است: «لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين». «1» بيان: شيخ مفيد رحمه الله فرمايد: واسطه بين جبر و تفويض آنست كه حق تعالى اقدار فرمود خلق را بر افعال، و متمكن ساخت ايشان را بر اعمال، و بيان فرمود براى ايشان حدود و رسوم را، و نهى فرمود ايشان را از قبايح بزجر و تخويف و وعد و وعيد؛ پس نه آنست كه خدا چون متمكن ساخت بندگان را به افعال جبر نموده باشد ايشان را به افعال، و تفويض هم ننمود امور را به ايشان، زيرا بيان فرمود براى آنها حدود و رسوم را از امور معاصى و منكرات و نهى فرمود آنها را از شنايع و مقبحات و امر فرمود به محسنات امور، و بندگان مختارند در افعال؛ اينست فصل بين جبر و تفويض‌ «2».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ (43) أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ (44) سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى‌ وَ أَمَرُّ (46) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ (47)

يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48) إِنَّا كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ (49) وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (50) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (51) وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ (52)

وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ (53) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ (54) فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ (55)


جلد 5 صفحه 107

ترجمه‌

آيا كافران شما بهترند از آن اقوام نامبرده يا براى شما امان نامه‌ايست در كتابها

يا مى‌گويند ما جماعت انتقام كشنده‌ايم‌

زود باشد كه فرارى شوند آن جماعت و برگردانند پشت‌هاى خودشان را

بلكه قيامت وعده‌گاه آنها است و قيامت ابتلائش شديدتر و تلخ‌تر است‌

همانا گناهكاران در گمراهى و زبانه‌هاى آتش سوزانند

روز كه كشيده ميشوند در آتش بر رويهاشان بچشيد برخورد دوزخ را

همانا ما همه چيز را آفريديم باندازه‌

و نيست فرمان ما مگر يكبار مانند يكبار توجّه نمودن بچيزى با شتاب بچشم‌

و بتحقيق هلاك كرديم امثال شما را پس آيا پند گيرنده‌اى هست‌

و هر چه بجا آورده‌اند آنرا در كتابها است‌

و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است‌

همانا پرهيزكاران در بهشتها و كنار نهرهايند

در جايگاه راستى و درستى و صفا نزد پادشاه با اقتدار.

تفسير

خداوند متعال بعد از نقل قضاياى سابقه خطاب باهالى مكّه فرموده ميفرمايد آيا كفّار شما برتر و بالاتر و قوى و نيرومندترند از اقوام سابقه كه احوالشان و نتيجه اعمالشان مكرّر ذكر شد يا شما سند امان خود را از عذاب الهى در كتب سماوى گرفته‌ايد و در آنها خدا يادداشت فرموده كه اهالى مكّه را عذاب نفرمايد يا ميگويند ما جماعتى هستيم كه متّفق و متّحد با يكديگريم و ميتوانيم انتقام خودمان را از دشمنانمان بكشيم و كسى نميتواند بر ما غالب شود و افراد منتصر بملاحظه لفظ جميع است و قمّى ره فرموده قريش گفتند ما اجتماع نموديم كه انتقام خودمان را بقتل تو اى محمّد بكشيم پس اين آيه نازل شد و يكى از اخبار غيبيّه قرآن كه مثبت اعجاز آن و رسول خاتم است اين است كه خداوند خبر داده كه در آتيه نزديكى كه جنگ بدر باشد اجتماع آنها مبدّل بهزيمت و فرار و اقبالشان منجرّ به ادبار خواهد شد و واقع شد و آن اوّلين فتح بزرگ اسلام بود بعد از هجرت ولى خدا ميفرمايد موعد اصلى و عذاب كامل آنها در قيامت است و داهيه آنروز أدهى و أشدّ و طعم عذابش تلخ‌تر و استمرارش بيشتر است و اين هزيمت و فرار و قتل و اسارت و ادبار طليعه‌اى است از آن خفّت و انكسار و مشتى است نمونه از خروار گناهكاران در دنيا بضلالت و در گمراهى از حق و حقيقت بسر ميبرند و در


جلد 5 صفحه 108

آخرت بشعله‌هاى آتش سوزان جهنم معذّبند و قمّى ره فرموده سعير وادى بزرگى است در جهنّم و روز كه بعنف و جبر كشيده ميشوند بسوى آتش و برو در آن افكنده ميشوند بآنها گفته شود بچشيد طعم اصابت و مساس با آتش جهنّم را و سقر نام جهنم است و براى تعريف و تأنيث ممنوع از صرف شده و در بعضى از روايات بوادى مخصوصى در جهنّم براى اهل تكبّر كه آتش آن سوزانتر است معرّفى شده و خداوند هر چه را خلق فرموده بر طبق حكمت و مصلحت و بمقدار موافق با آن دو كه مكتوب در لوح محفوظ است خلق فرموده از جهت ذات و مقدار، عبث و جزاف نيست مقدّرى كه بگل نكهت و بگل جان داد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آن داد عذاب كفّار هم از اين قبيل است كه بمقدار استحقاق آنها خواهد بود و قمى ره نقل فرموده كه از براى آن وقت و اجل و مدّت است و از بعضى از روايات استفاده ميشود كه اين آيات از انّ المجرمين تا اينجا در شأن طايفه قدريّه كه مجوس اين امّتند و خواستند خدا را بعدل توصيف نمايند از سلطنت اخراج نموده‌اند نازل شده و ظاهرا آنها كسانى هستند كه ميگويند امور خلق بتدبير آنها است نه تقدير خدا و نيست فرمان حق مگر يك امر كن يعنى يك اراده وجود كه فورا موجود ميشود و براى تصوير سهولت و فوريّت آن در ذهن فرموده مانند يك نظر افكندن بچيزى با سرعت و الّا امر از آن بالاتر است چون بصرف اراده وجود پيدا ميكند و چيز ديگرى لازم ندارد و لذا در جاى ديگر فرموده و ما امر الساعة الا كلمح البصر او هو اقرب يعنى نيست كار قيامت مگر مانند يك چشم بهم زدن بلكه آن كمتر است اگر بخواهد خداوند برپا نمايد آنرا و بعضى از مفسّرين اينجا هم گفته‌اند مراد امر قيامت است و باز خداوند بكفّار مكّه فرموده كه ما بتحقيق هلاك نموديم پيروان و امثال شما را در كفر و شرك پس هنوز شما متذكّر نشديد كه پيرامون اين اعمال نگرديد و بدانيد كه آنچه را سابقين شما بجا آوردند از كفر و شرك و الحاد و لجاج و عناد در نامه‌هاى اعمال آنها مكتوب و محفوظ است و هر كار خوب و بدى كوچك باشد يا بزرگ از هر كس صادر شده باشد از اولين و آخرين مضبوط و محصى و مسطور شده براى مجازات در دار جزا و اهل‌


جلد 5 صفحه 109

تقوى و پرهيزكارى در بهشتها كنار نهرهاى جارى در جايگاهيكه جز راستى و درستى و صدق و صفا در آن نباشد در جوار رحمت پادشاه صاحب اقتدارى كه عقول از معرفت آن عاجزند شادكام و مقضى المرام ميباشند و افراد نهر بملاحظه دلالت آن بر جنس و عدم احتياج آن بجمع و مراعات فواصل است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره اقتربت الساعه را بخواند خداوند او را از قبرش بيرون ميآورد و بر ناقه‌اى از ناقه‌هاى بهشتى سوار ميفرمايد و لابد ببهشت ميرود و الحمد للّه رب العالمين.


جلد 5 صفحه 110

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنّا كُل‌َّ شَي‌ءٍ خَلَقناه‌ُ بِقَدَرٍ (49)

محققا ‌ما آنچه‌ خلق‌ نموديم‌ موافق‌ حكمت‌ و مصلحت‌ بمقدار معلوم‌ معيّن‌ نه‌ زياده‌روي‌ كرديم‌ و نه‌ كوتاهي‌، اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ تمام‌ مخلوقات‌ روي‌ اندازه‌ ‌است‌ چيزي‌ بيهوده‌ و بي‌فائده‌ خلق‌ نكرده‌ايم‌ و چيزي‌ ‌که‌ حكمت‌ و مصلحت‌ داشته‌ ‌باشد‌ ترك‌ نكرديم‌ عذاب‌ جهنّم‌ ‌هم‌ بقدر استحقاق‌ ‌است‌ زياده‌روي‌ نشده‌، چنانچه‌ ‌از‌ اعمال‌ صالحه‌ ‌هم‌ ‌در‌ مثوباتش‌ كوتاهي‌ نكرده‌ايم‌، و ‌هم‌ چنين‌ ‌در‌ دنيا ‌در‌ اجزاء بدن‌ و ‌در‌ امور تكويني‌ و تشريعي‌ بيجا خلق‌ نشده‌ و فروگذار ‌هم‌ نشده‌.

إِنّا كُل‌َّ شَي‌ءٍ خَلَقناه‌ُ بِقَدَرٍ.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 49)- و از آنجا که ممکن است خیال شود که این عذابها با آن معاصی هماهنگ نیست، در این آیه می‌افزاید: «ما هر چیز را به اندازه آفریدیم» (إِنَّا کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ).

آری! هم عذابهای دردناک آنها در این دنیا روی حساب است، و هم

ج5، ص42

مجازاتهای شدید آنها در آخرت، نه تنها مجازاتها که هر چیزی را خدا آفریده روی حساب و نظام حسابشده‌ای است.

نکات آیه

۱ - تمامى موجودات و قوانین هستى، براساس اندازه گیرى، محاسبه و برنامه دقیق الهى شکل گرفته است. (إنّا کلّ شىء خلقنه بقدر)

۲ - تمامى برنامه ها و مظاهر هستى، هدفدار است. (إنّا کلّ شىء خلقنه بقدر) نظم و برنامه داشتن جهان آفرینش، نمى تواند بدون هدف و جداى از آن باشد. به عبارت دیگر هدفدار بودن جهان، لازمه وجود نظم و برنامه در آن است.

۳ - مجازات هاى سخت مجرمان در قیامت، براساس محاسبه و سنجشى عادلانه و به دور از گزاف و ظلم است. (یوم یسحبون ... إنّا کلّ شىء خلقنه بقدر) با توجه به ارتباط این آیه با آیه قبل - که در زمینه مجازات سخت مجرمان در قیامت است - برداشت یاد شده به دست مى آید.

۴ - تناسب کامل میان کیفر و کردار مجرمان، در نظام کیفرى خداوند (یوم یسحبون فى النار ... إنّا کلّ شىء خلقنه بقدر) خداوند، پس از بیان مجازات مجرمان، در حقیقت این قانون کلى را تذکر داده است که تمامى برنامه هاى ما از روى عدل و حساب است. از آن جمله کیفر مجرمان است که هر یک به تناسب عمل و استحقاقشان، کیفر خواهند دید.

روایات و احادیث

۵ - «عن على بن أبى طالب(ع) إنّه سئل عن قوله اللّه: «إنّا کلّ شىء خلقناه بقدر» فقال: یقول اللّه عزّوجلّ إنّا کلّ شىء خلقناه لأهل النار بقدر أعمالهم;[۲] روایت شده که از امام على بن ابى طالب(ع) [درباره] آیه «إنّا کلّ شىء خلقناه بقدر» سؤال شد، آن حضرت فرمود: خداوند مى فرماید: ما هر چیز را براى اهل دوزخ به اندازه اعمالشان خلق نمودیم».

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تقدیر آفرینش ۱; هدفدارى آفرینش ۲
  • خدا: مقدرات خدا ۱
  • کیفر: تناسب کیفر با گناه ۴، ۵; عدالت در کیفر ۳
  • گناهکاران: حسابرسى اخروى گناهکاران ۳; کیفر اخروى گناهکاران ۳
  • نظام کیفرى :۴، ۵

منابع

  1. صحیح ترمذى و صحیح مسلم و تفسیر کشف الاسرار.
  2. نورالثقلین، ج ۵، ص ۱۸۶، ح ۳۵; تفسیر برهان، ج ۴، ص ۲۶۱، ح ۱.