الدخان ٤٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۰۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

مسلّماً درخت زقّوم...

|مسلما درخت زقوم
آرى! درخت زقوم،
همانا درخت زقّوم جهنّم،
همانا درخت زقّوم،
هر آينه درخت زقّوم،
همانا درخت زقوم
همانا درخت زقوم،
قطعاً درخت زقّوم.
همواره درخت زقّوم،
همانا درخت زَقّوم‌


الدخان ٤٢ آیه ٤٣ الدخان ٤٤
سوره : سوره الدخان
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الزَّقُّومِ»: درختی تلخ و بدبو (نگا: صافّات / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۴۳ و ۴۴:

این آیات درباره ابوجهل بن هشام نازل شده است.[۱] ابومالک گوید: ابوجهل مقدارى خرما با کف شیر و آب با خود آورد و مى گفت: تزقّموا، منظورش این بود که این همان زقومى است که محمد به توسط آن به شما وعده عذاب داده است سپس این آیات نازل گردید.[۲]

چنان که در آیه ۶. سوره اسراء و آیه ۶۴ سوره صافات نیز به شرح آن پرداخته ایم.

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ «43» طَعامُ الْأَثِيمِ «44» كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ «45» كَغَلْيِ الْحَمِيمِ «46»

(ميوه) همانا درخت زقّوم، غذاى گناهكاران است. همچون مس آب كرده در شكم آنها مى‌جوشد. همچون جوشش آب داغ.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ (43)

إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ‌: بدرستى كه ميوه و برگ درخت زقوم،


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (41) إِلاَّ مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (42) إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ (43) طَعامُ الْأَثِيمِ (44) كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ (45)

كَغَلْيِ الْحَمِيمِ (46) خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلى‌ سَواءِ الْجَحِيمِ (47) ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ (48) ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ (49) إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50)

ترجمه‌

روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند

مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او ارجمند مهربانست‌

همانا درخت زقّوم‌

خوراك كسى است كه بسيار گناه‌كار است‌

مانند مس گداخته ميجوشد در شكم‌ها

چون جوشيدن آب داغ‌

بگيريد او را پس بكشيدش بعنف بميان دوزخ‌

پس بريزيد بر بالاى سرش از عذاب آب جوشان‌

بچش همانا تو آن كسى كه ارجمند بزرگوارى‌

همانا اين آنست كه بوديد بآن شك ميآورديد.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه اوصاف روز قيامت را بيان فرموده كه آن روزى است كه هيچ دوست و يار و ياورى نميتواند بى‌نياز كند دوست و يار و ياور خود را كه در دنيا داشته بهيچ قدر از بى‌نيازى و نه آنها از خارج يارى كرده شوند مگر خداوند ترحّم فرمايد بر كسى بعفو از گناه او بدون وسيله يا بوسيله شفاعت شفعاء آنانكه خدا اذن شفاعت بايشان داده مانند انبياء و اولياء و اهل ايمان هر يك بحسب مرتبه قرب و اذنى كه از خدا باو در شفاعت داده شده همانا عزّت مطلقه و رحمت رحيميّه از آن حقّ است و كسيرا در آن مستقلّا راهى نيست و قمّى ره نقل فرموده كه كسانيكه نميتوانند با هم كمك كنند مواليان غير اولياء خدا هستند و كسانيكه مشمول رحمت خدا ميشوند و استثنا شده‌اند اولياء آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم ميباشند و در بعضى از روايات مستثنى و مورد رحمت حقّ بائمّه اطهار و شيعيان ايشان تفسير شده كه ميتوانند دستگيرى كنند و درخت زقوم كه در سوره الصّافات شرح آن گذشت خوراك شخص بسيار گناه‌كار است كه گفته‌اند مراد ابو جهل است و در روايات ائمه اطهار تأييد شده و آن مانند فلزّى است كه در آتش گداخته شده باشد و قمّى ره آنرا به مس گداخته تفسير فرموده و ميجوشد در شكمها مانند جوشيدن آبيكه به منتهاى حرارت رسيده است و خطاب از مصدر جلال صادر ميشود بملائكه عذاب كه از آنها بزبانيه تعبير ميشود بگيريد او را پس با فشار باطراف و جوانبش بكشيدش بسوى جهنّم و در وسط آن جاى دهيد چنانچه قمّى ره فرموده پس بر كاسه سرش آب‌


جلد 4 صفحه 629

جوش بريزيد و بگوئيد بچش عذاب را همانا تو آن كسى هستى كه خود را عزيز كريم ميخواندى چون در جوامع و قمّى ره نقل نموده كه او در مكّه ميگفت منم عزيز كريم و بعدا باو و رفقايش گفته ميشود اين عذابى است كه تا در دنيا بوديد در آن شك و ترديد داشتيد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ شَجَرَةَ الزَّقُّوم‌ِ (43) طَعام‌ُ الأَثِيم‌ِ (44) كَالمُهل‌ِ يَغلِي‌ فِي‌ البُطُون‌ِ (45) كَغَلي‌ِ الحَمِيم‌ِ (46)

بدرستي‌ ‌که‌ درخت‌ زقوم‌ طعام‌ گنه‌ كار ‌است‌ مثل‌ مس‌ آب‌ كرده‌ ميجوشد ‌در‌ شكمها مثل‌ جوشش‌ آب‌ جوش‌.

إِن‌َّ شَجَرَةَ الزَّقُّوم‌ِ خداوند توصيف‌ ميفرمايد شجره زقوم‌ ‌را‌: إِنَّها شَجَرَةٌ تَخرُج‌ُ فِي‌ أَصل‌ِ الجَحِيم‌ِ طَلعُها كَأَنَّه‌ُ رُؤُس‌ُ الشَّياطِين‌ِ فَإِنَّهُم‌ لَآكِلُون‌َ مِنها فَمالِؤُن‌َ مِنهَا البُطُون‌َ و الصافات‌، آيه 61 ‌الي‌ 64 شرحش‌ ‌در‌ محلش‌ گذشت‌.

اشكال‌: آتش‌ جهنم‌ ‌که‌ ‌آن‌ قدر سوزنده‌ ‌است‌ چرا ‌اينکه‌ درخت‌ ‌را‌ نميسوزاند!

جواب‌: آتش‌ جهنم‌ و ‌لو‌ سوزنده‌ ‌است‌ لكن‌ مامور بامر الهي‌ ‌است‌ بسيار چيزهايي‌ ‌در‌ جهنم‌ هستند و نمي‌سوزند مثل‌ اغلال‌ و سلاسل‌ و حيات‌ و عقارب‌ و ملائكه‌ عذاب‌، بلكه‌ اهل‌ عذاب‌ ‌که‌ ميسوزند بتفاوت‌ دركات‌ ‌آنها‌، و كفريات‌ و ظلمها و معاصي‌ ميسوزند يكي‌ ‌را‌ يك‌ درجه‌ ميسوزاند يكي‌ ‌را‌ هزار درجه‌ ‌حتي‌ گفتند: مثل‌ انوشيروان‌ و حاتم‌ ‌براي‌ كفرشان‌ ‌در‌ جهنم‌ ميروند و ‌براي‌ عدالت‌ و

جلد 16 - صفحه 97

سخاوت‌ ‌که‌ داشتند نميسوزند، و ريشه ‌اينکه‌ درخت‌ ‌در‌ قعر جهنم‌ ‌است‌ ولي‌ شاخ‌ و برگ‌ و ميوه ‌او‌ ‌در‌ تمام‌ طبقات‌ جهنم‌ ‌است‌ و بسيار كريه‌ المنظر ‌است‌ و متعفن‌ و تلخ‌ لكن‌ ‌از‌ شدت‌ جوع‌ و گرسنگي‌ ‌که‌ گفتند: اشد ‌از‌ سوزش‌ آتش‌ ‌است‌ اهل‌ جهنم‌ ميگيرند ‌با‌ اينكه‌ شوك‌ و تيغ‌ بسيار دارد و بسختي‌ فرو ميدهند، و ديگر ‌از‌ طعام‌ اهل‌ جهنم‌ غسلين‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد: وَ لا طَعام‌ٌ إِلّا مِن‌ غِسلِين‌ٍ الحاقة، آيه 36. و گفتند: غساله مدفوعات‌ اهل‌ جهنم‌ و چرك‌ و خون‌ خارج‌ ‌از‌ بدنهاي‌ ‌آنها‌ ‌است‌.

طَعام‌ُ الأَثِيم‌ِ اثم‌ معصيت‌ و نافرماني‌ ‌است‌، و اثيم‌ گنه‌ كار ‌است‌ و مراد ‌در‌ اينجا كافر و مشرك‌ و ضال‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌غير‌ مؤمن‌ ‌باشد‌ ‌هر‌ ‌که‌ هست‌.

كَالمُهل‌ِ مهل‌ فلز گداخته‌ ‌است‌ مثل‌ مس‌ و طلا و نقره‌ و قلع‌ و آهن‌ و ساير فلزات‌.

يَغلِي‌ فِي‌ البُطُون‌ِ ‌از‌ ‌آن‌ حرارتي‌ ‌که‌ ‌در‌ داخل‌ اهل‌ جهنم‌ هست‌ آب‌ ميشود و بجوش‌ ميآيد.

كَغَلي‌ِ الحَمِيم‌ِ حميم‌ آب‌ جوشيده‌ ‌است‌ ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ ميجوشد و مكرر گفته‌ايم‌ همين‌ نحو ‌که‌ نعم‌ بهشتي‌ طرف‌ نسبت‌ نيست‌ ‌با‌ نعم‌ دنيوي‌ همين‌ نحو عذاب‌ جهنم‌ ‌هم‌ طرف‌ نسبت‌ نيست‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ عذاب‌هاي‌ دنيوي‌ و ‌اينکه‌ تشبيهات‌ ‌براي‌ تقريب‌ بذهن‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 43)- درخت زقّوم! در اینجا توصیف وحشتناک و تکان دهنده‌ای از عذابهای دوزخی منعکس شده که بحث آیات قبل را در مورد «یوم الفصل» و روز رستاخیز تکمیل می‌کند.

می‌فرماید: «مسلّما درخت زقّوم ...» (إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ).

نکات آیه

۱- وجود درختى به نام زقّوم در دوزخ (إن شجرت الزقّوم)

۲- تردید و ناباورى مشرکان صدراسلام نسبت به دوزخ و وجود درختى به نام زقّوم در آن (إنّ شجرت الزقّوم) تأکید با «إنّ» و جمله اسمیه از تردید یا نکار مخاطبان نسبت به مضمون آن مى کند آیه ۵۰ «إن هذا ما کنتم به تمترون» مؤید برداشت مى باشد.

موضوعات مرتبط

  • جهنم: درختان جهنم ۱; مکذبان جهنم ۲
  • درختان: درخت زقوم ۱; مکذبان درخت زقوم ۲
  • مشرکان: شک مشرکان صدراسلام ۲

منابع

  1. تفسیر على بن ابراهیم.
  2. سنن سعید بن منصور.