الأنفال ٦٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه می‌کنند؛ و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز می‌گردند؛ چرا که آنها گروهی هستند که نمی‌فهمند!

اى پيامبر! مؤمنان را به جهاد برانگيز. اگر از شما بيست نفر صابر باشند بر دويست نفر غالب مى‌شوند، و اگر از شما صد نفر باشند بر هزار نفر از كافران پيروز مى‌گردند، زيرا آنها قومى هستند كه نمى‌فهمند
اى پيامبر، مؤمنان را به جهاد برانگيز. اگر از [ميان‌] شما بيست تن، شكيبا باشند بر دويست تن چيره مى‌شوند، و اگر از شما يكصد تن باشند بر هزار تن از كافران پيروز مى‌گردند، چرا كه آنان قومى‌اند كه نمى‌فهمند.
ای رسول، مؤمنان را بر جنگ ترغیب کن که اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشند بر دویست نفر غالب خواهند شد و اگر صد نفر بوده بر هزار نفر از کافران غلبه خواهند کرد، زیرا آنها گروهی بی‌دانشند.
ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ برانگیز که اگر از شما بیست نفر صابر باشند بر دویست نفر چیره می شوند، و اگر از شما صد نفر [صابر] باشند بر هزار نفر از کافران چیره می شوند؛ زیرا آنان گروهی هستند [که حقایق توحید و قدرت خدا را] نمی فهمند.
اى پيامبر، مؤمنان را به جنگ برانگيز. اگر از شما بيست تن باشند و در جنگ پايدارى كنند، بر دويست تن غلبه خواهند يافت. و اگر صد تن باشند، بر هزار تن از كافران پيروز مى‌شوند. زيرا آنان مردمى عارى از فهمند.
ای پیامبر مؤمنان را به جهاد برانگیز، [و بدان که‌] اگر از شما بیست تن شکیبا باشند، بر دویست تن غلبه خواهند کرد و اگر از شما صدتن باشند بر هزار تن از کافران غلبه می‌کنند، چرا که اینان قومی هستند که چیزی در نمی‌یابند
اى پيامبر، مؤمنان را بر كارزار برانگيز اگر از شما بيست تن شكيبا باشند- كه در جنگ پايدارى كنند- بر دويست تن [از كافران‌] چيره شوند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از آنها كه كافر شدند چيره شوند زيرا كه آنها گروهى نافهم و نادانند- ايمان و انگيزه‌اى ندارند و از اينرو در كارزار شكيبايى و پايدارى نمى‌كنند.
ای پیغمبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن برای اعلاء فرمان خدا) برانگیز. هرگاه بیست نفر شکیبا (و ورزیده و قویّ‌الایمان) از شما باشند بر دویست نفر غلبه می‌کنند، و اگر از شما صد نفر باشند بر هزار نفر از کافران غلبه می‌کنند، به خاطر این که کافران گروهی هستند که نمی‌فهمند (برای چه چیزی و چه کسی می‌جنگند، و اگر کشته شدند سرنوشت خانواده و سرانجام خودشان چه خواهد بود، و لذا این تاریکی راه و ناآگاهی از هدف و ندانستن نتیجه‌ی دنیوی و اخروی مبارزه، تاب و توانی برای آنان باقی نمی‌گذارد).
هان ای پیامبر برجسته! مؤمنان را بر کشتار (کافران) برانگیز. اگر از شما بیست تن، شکیبا باشند بر دویست تن (از آنان‌) باید چیره شوند و اگر از شما یکصد تن باشند بر هزار تن از کسانی که کافر شدند باید پیروز شوند، زیرا آنان قومی هستند که (در دریافت حقایق) بررسی نمی‌کنند.
ای پیمبر برانگیز مؤمنان را بر جنگ اگر باشد از شما بیست تن بردبار چیره شوند دویست تن را و اگر باشد از شما صد تن چیره شوند یکهزار را از آنان که کفر ورزیدند این بدان است که ایشانند گروهی که درنمی‌یابند


الأنفال ٦٤ آیه ٦٥ الأنفال ٦٦
سوره : سوره الأنفال
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَرِّضْ»: برانگیز. تشویق و تحریک کن. «بِأَنَّهُمْ»: به سبب این که ایشان.


نزول

ابن عباس گوید: هنگامى که واجب گردید که هر یک نفر مسلمان در جنگ باید در مقابل ده نفر ایستادگى نماید این امر بر مسلمین گران آمد و بر آنان دشوار بود سپس خداوند حکم مزبور را برداشت و دستور فرمود که هر یک نفر مسلم در مقابل دو نفر در جنگ مقابله نماید و این آیه نازل گردید.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ «65»

اى پيامبر! مؤمنان را بر پيكار (با كفّار) تشويق كن، اگر بيست نفر از شما پايدار باشند، بر دويست نفر پيروز مى‌شوند واگر از شما صد نفر (مقاوم) باشند، بر هزار نفر از كافران غلبه مى‌يابند، زيرا آنان گروهى هستند كه (آثار ايمان را) نمى‌فهمند.

نکته ها

اين آيه، موازنه‌ى قوا را در عدد نفى مى‌كند و به روحيّه، ايمان و صبر تكيه مى‌كند و براى اينكه گمان نشود پيروزى بيست نفر بر دويست نفر مبالغه است، تكرار مى‌كند كه صد نفر بر هزار نفر چيره مى‌شوند، به شرط آنكه مؤمن و صابر باشند.

در جنگ‌هاى صدر اسلام، هرگز موازنه‌ى آمارى بين مؤمنان و كفّار نبوده است. در جنگ بدر، 313 نفر در برابر هزار نفر، در احد، 700 مسلمان در مقابل 3000 كافر، در جنگ خندق، سه هزار نفر در برابر ده هزار نفر و در جنگ موته، ده هزار مسلمان در مقابل صد هزار نفر از كفّار قرار داشتند.

امام صادق عليه السلام فرمودند: «در آغاز كار، يك مؤمن مأمور بود كه با ده مشرك جهاد كند و حقّ فرار و پشت كردن نداشت». «1»

پیام ها

1- از وظايف رهبر، تشويق مردم به جهاد و مبارزه با دشمن است. (نقش سخنان فرماندهى قبل از عمليات). «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ»

2- كارهاى دشوار، نياز به تشويق، ترغيب و تلقين دارد. «حَرِّضِ»


«1». كافى، ج 5، ص 69.

جلد 3 - صفحه 353

3- در جنگ و جهاد، تبليغات ضرورى است. «حَرِّضِ»

4- عامل تعيين كننده در جبهه‌هاى نبرد، ايمان و پايدارى است، نه تنها تعداد نفرات و موازنه‌ى ظاهرى نيروها. «عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ»

5- در آغاز اسلام، حكم جهاد با وجود يك دهم نيروهاى دشمن، محقّق مى‌شد.

«عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ» مسلمانان صدر اسلام داراى چنان ايمان، معرفت و يقينى بودند كه پيروزى آنان بر ده برابر خود، قطعى و تضمين شده بود. ( «يَغْلِبُوا»، بيانگر تضمين بودن پيروزى است)

6- سرباز اسلام بايد سه ويژگى داشته باشد: ايمان، صبر و آگاهى. ( «مؤمنين»، «صابِرُونَ»، و در باره‌ى كفّار مى‌فرمايد: «لا يَفْقَهُونَ»).

7- تكاليف خداوند، بر اساس توانايى‌هاى فكرى و جسمى انسان است. (در برهه‌اى از زمان، يك نفر بايد با ده نفر مبارزه مى‌كرد كه اين آيه به آن اشاره دارد، ولى در برهه‌اى ديگر، يك نفر در برابر دو نفر كه در آيه بعد اشاره شده است.)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ (65)

يا أَيُّهَا النَّبِيُ‌: اى پيغمبر رفيع القدر، حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ‌: تحريص فرما مؤمنان را به به ابلغ وجه و برانگيز و گرم ساز ايشان را، عَلَى الْقِتالِ‌: بر محاربه و مقاتله با كفار و معاندين دين، إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ‌: اگر باشد از شما بيست نفر صبر كننده در معركه قتال. يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ‌: غالب شوند به تأييد الهى بر دويست نفر از مشركان. شرط در معنى امر است و آيه شريفه: الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ‌ دلالت دارد بر آن، زيرا تخفيف نمى‌باشد مگر بعد از امر به نقيض آن، يعنى بايد يكى از شما مؤمنان در مقابله ده نفر از دشمنان صبر نمائيد و فرار نكنيد. وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ: و اگر باشد از شما صد نفر، يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا: غالب شوند بر هزار نفر از كسانى كه كافر شدند، و اين غالبيت شما برايشان، بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ‌: به سبب آنست كه ايشان گروهيند كه نمى‌دانند و نمى‌شناسند خدا و روز معاد را و معتقد مثوبت اخرويه نيستند، لا جرم از نجات و درجات و مثوبات غافل مانده‌اند، و در زمان مقاتله، قوت و صبر مؤمنان را ندارند. شيخ أبو الفتوح رازى قدس اللّه سره فرمايد: آيه شريفه اگر چه در ظاهر خبر است، اما از نظر معنى امر باشد به جهت آنكه آيه منسوخ الحكم است به اتفاق، و اگر خبر محض بودى، نسخ در آن نشدى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (64) يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ (65) الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (66)

ترجمه‌

اى پيغمبر كافى است تو را خدا و كسيكه متابعت نمود تو را از اهل ايمان‌

اى پيغمبر تحريص كن اهل ايمان را بر كارزار اگر بوده باشد از شما بيست تن صبر كنندگان غلبه ميكنند بر دويست نفر و اگر باشد از شما يكصد تن غلبه مينمايند بر يكهزار نفر از آنانكه كافر شدند براى آنكه آنها گروهى هستند كه نمى‌فهمند

اكنون تخفيف داد خدا به شما و دانست كه در شما ضعفى است پس اگر باشد از شما صد تن صبر كننده غلبه مينمايند بر دويست نفر و اگر باشند از شما هزار تن غالب ميشوند بر دو هزار نفر باذن خدا و خدا با صبر كنندگان است.

تفسير

گفته شده است آيه اول نازل شده است در بيابان قبل از شروع بجنگ بدر و در منهج از تفسير اهل بيت عليهم السلام نقل شده كه مراد باين آيه امير المؤمنين (ع) و اتباع او هستند و شواهدى براى اين معنى ذكر فرموده است و آيه دوم منسوخ است و گفته شده است اختصاص باصحاب بدر داشته كه عدّه مسلمانان كم بودند و چون زياد شدند حكم بر آنها تخفيف داده شده و آيه سوم ناسخ آن است و بعد از مدتى نازل شده و در قرآن مقارن درج شده چون ترتيب نزول غير از ترتيب ثبت و درج است و از اينجا معلوم ميشود كه از هر دو آيه حكم تكليفى بوجوب مقاومت يك تن در مقابل ده تن اوّلا و مقابل دو تن ثانيا استفاده نموده‌اند و الا اگر صرف وعده ظفر برده مقابل يا دو مقابل‌


جلد 2 صفحه 548

از كفار در صورت ثبات قدم باشد ناسخيت و منسوخيت معنى ندارد و مؤيد اين استفاده است لفظ تخفيف در آيه سوم كه مناسب با حكم تكليفى است و اخباريكه دلالت بر ناسخيت آن آيه دارد و اينكه حكم بوجوب مقاومت يكنفر در مقابل دو نفر فرموده‌اند و فرار در اينحال را معصيت شمرده‌اند نيز شاهد بر مدعى است و علت غلبه جهل كفار به مبدء و معاد و علم مسلمانان است كه اميدوار باجر آخرتند و مؤيد بتأييد الهى و از شهادت نميترسند بعكس كفار كه فقط بهواى نفس جنگ ميكنند و از فهم اين معانى و كمك غيبى محرومند و تكن در دو جا به مراعات لفظ مائه و ضعف بضم ضاد نيز قرائت شده است و ذكر عدد در دو آيه از باب تمثيل و اشاره بتسويه حكم در صورت قلّت عدد و كثرت آنست و ضعف را در مجمع بضعف بصيرت و عزيمت تفسير فرموده و استدلال نموده بعدم مزيّت مسلمانان صدر اسلام در قوّت بدنى و مزيّت آنها در قوت دينى و در منهج بضعف بدنى تفسير فرموده و استدلال نموده به تبادر لفظى و مناسبت تخفيف با ضعف بدنى و بنظر حقير مسلمانان قبل از آيه ناسخه با بعد از آن بهيچ وجه امتيازى نداشتند و علم خداوند بحال آنها يكسان بوده و هست و خواهد بود نهايت آنكه چون عدّه آنها كم بود بيشتر حاجت به مقاومت داشتند و چون زياد شدند حاجت آنها كم شد و خداوند امر را بر آنها تسهيل فرمود پس مراد بضعف كمى استطاعت و وسع و تمكن عادى است كه بوده و هست و علت تخفيف حكم است كه در آيه اشاره بآن شده است و در اينكه حكم مخصوص بجماعت است يا شامل افراد هم ميشود يا مخصوص بظن غلبه است يا با احتمال ظفر هم ثابت است يا اختصاص بتساوى قواء طرفين دارد يا ندارد و امثال اين جهات بايد بكتب فقهيّه مراجعه شود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ حَرِّض‌ِ المُؤمِنِين‌َ عَلَي‌ القِتال‌ِ إِن‌ يَكُن‌ مِنكُم‌ عِشرُون‌َ صابِرُون‌َ يَغلِبُوا مِائَتَين‌ِ وَ إِن‌ يَكُن‌ مِنكُم‌ مِائَةٌ يَغلِبُوا أَلفاً مِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِأَنَّهُم‌ قَوم‌ٌ لا يَفقَهُون‌َ (65)

اي‌ نبي‌ّ اكرم‌ ترغيب‌ و تشويق‌ و تحريض‌ فرما مؤمنين‌ ‌را‌ ‌بر‌ قتال‌ ‌با‌ كفار و جهاد ‌في‌ سبيل‌ اللّه‌ و بآنها بشارت‌ بده‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌از‌ ‌شما‌ فقط بيست‌ نفر ثابت‌ قدم‌ صابر ‌باشد‌ ‌بر‌ دويست‌ نفر ‌از‌ كفار ظفر پيدا ميكنيد و غالب‌ ميشويد و ‌اگر‌ ‌از‌ ‌شما‌ صد نفر باشند ‌بر‌ هزار ‌آنها‌ غالب‌ ميشويد يك‌ ‌بر‌ ده‌ بسبب‌ آنكه‌ ‌اينکه‌ كفار قومي‌ هستند ‌که‌ نمي‌فهمند.

يا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ حَرِّض‌ِ المُؤمِنِين‌َ عَلَي‌ القِتال‌ِ بوعده‌ نصرت‌ الهي‌ و مثوبات‌ جهاد و فوائد دنيوي‌ ‌از‌ استرقاق‌ ‌آنها‌ و غنائم‌ ‌آنها‌ و غلبه‌، و اخروي‌ ‌از‌ ثواب‌ شهيد و فضيلت‌ جهاد و اينكه‌ ركن‌ اعظم‌ اسلام‌ ‌است‌ و بآنها خبر ده‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌شما‌ بيست‌ نفر

جلد 8 - صفحه 156

صابر باشيد إِن‌ يَكُن‌ مِنكُم‌ عِشرُون‌َ صابِرُون‌َ ‌بر‌ دويست‌ نفر يَغلِبُوا مِائَتَين‌ِ غالب‌ ميشويد وَ إِن‌ يَكُن‌ مِنكُم‌ مِائَةٌ ‌اگر‌ صد نفر باشيد يَغلِبُوا غالب‌ ميشويد أَلفاً مِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا چه‌ مشركين‌ ‌ يا ‌ اهل‌ كتاب‌ ‌ يا ‌ ساير طبقات‌ كفار باشند، و علت‌ غلبه‌ ‌شما‌ اينست‌ ‌که‌ ‌شما‌ معرفت‌ داريد و قوت‌ قلب‌ و پشت‌ گرمي‌ بنصرت‌ الهي‌ و وعده‌هاي‌ ‌او‌ و ‌آنها‌ نادان‌ و بي‌معرفت‌ و بي‌پناه‌ هستند بِأَنَّهُم‌ قَوم‌ٌ لا يَفقَهُون‌َ چنانچه‌ ميفرمايد بَأسُهُم‌ بَينَهُم‌ شَدِيدٌ تَحسَبُهُم‌ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُم‌ شَتّي‌ ذلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ قَوم‌ٌ لا يَعقِلُون‌َ حشر ‌آيه‌ 14.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 65)- منتظر برابری قوا نباشید: در این آیه و آیه بعد نیز دستورات نظامی و احکام جهاد اسلامی تعقیب می‌شود. نخست به رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله دستور می‌دهد که «ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن»! (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَی الْقِتالِ).

آیه فوق اهمیت تبلیغ و تقویت هر چه بیشتر روحیه سربازان را به عنوان یک دستور اسلامی روشن می‌سازد.

و به دنبال آن دستور دومی می‌دهد و می‌گوید: «اگر از شما بیست نفر سرباز با استقامت باشند بر دویست نفر غلبه خواهند کرد و اگر از شما صد نفر باشند بر هزار نفر از کافران غلبه می‌کنند» (إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا).

و به این ترتیب مسلمانان نباید منتظر این باشند که از نظر نفرات جنگی با دشمن در یک سطح مساوی قرار گیرند بلکه حتی اگر عدد آنها یک دهم نفرات دشمن باشد باز وظیفه جهاد بر آنها فرض است.

سپس اشاره به علت این حکم کرده، می‌گوید: «این به خاطر آن است که دشمنان بی‌ایمان شما جمعیتی هستند که نمی‌فهمند» (بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ).

ج2، ص168

این تعلیل در آغاز عجیب و شگفت‌آور به نظر می‌رسد که چه ارتباطی میان «آگاهی» و «پیروزی» یا «عدم آگاهی» و «شکست وجود دارد؟ ولی در واقع رابطه میان این دو بسیار نزدیک و محکم است چه این که مؤمنان، راه خود را به خوبی می‌شناسند.

این مسیر روشن و این آگاهی، به آنان صبر و استقامت و پایمردی می‌بخشد.

اما افراد بی‌ایمان و یا بت پرستان، درست نمی‌دانند برای چه می‌جنگند؟

تنها روی یک عادت تقلید کورکورانه و یا تعصب خشک و بی‌منطق به دنبال این مکتب افتاده‌اند و این تاریکی راه و ناآگاهی از هدف اعصاب آنها را سست می‌کند، و توان و استقامتشان را می‌گیرد، و از آنها موجودی ضعیف می‌سازد.

نکات آیه

۱- اهل ایمان موظف به پیکار با کفرپیشگان (یأیها النبى حرض المؤمنین على القتال) از «من الذین کفروا» در ذیل آیه بدست مى آید که مراد از «القتال» پیکار با کافران است.

۲- تشویق و تحریک اهل ایمان براى پیکار با کافران، وظیفه اى الهى بر عهده پیامبر(ص) (یأیها النبى حرض المؤمنین على القتال)

۳- یک گروه بیست نفرى اهل ایمان باید بر یک گروه دویست نفرى اهل کفر و لشکر صد نفرى مؤمنان باید بر لشکر هزار نفرى اهل کفر پیروز شود. (إن یکن منکم عشرون صبرون یغلبوا مائتین و إن یکن منکم مائة یغلبوا ألفا) جمله هاى «یغلبوا مائتین» و «یغلبوا ألفا» خبرى هستند. ولى مراد از آن به دلیل «الئن خفف اللّه عنکم» در آیه بعد معنایى دستورى است. زیرا تخفیف در محدوده تکالیف و دستورات مطرح است. بنابراین «یغلبوا ... » یعنى باید مقاومت کنید و پیروز شوید.

۴- اهل ایمان موظف به پایدارى در برابر لشکریان کفر تا پیروزى بر آنان ; حتى در صورت ده برابر بودن نیروى انسانى کافران (حرض المؤمنین على القتال إن یکن منکم عشرون صبرون یغلبوا مائتین) تغییر نکردن نسبت در دو فراز یاد شده، یعنى بیست در مقابل دویست و صد در مقابل هزار، بیانگر این است که ضرورت مقاومت مخصوص بیست و دویست نفر نیست، بلکه تحقق نسبت (یک بر ده) ملاک حکم است.

۵- پیروزى بیست مؤمن مقاوم بر دویست دشمن و صد مؤمن مقاوم بر هزار دشمن نویدى تضمین شده از جانب خداوند (إن یکن منکم عشرون صبرون یغلبوا مائتین و إن یکن منکم مائة یغلبوا ألفا) بیان دستور به پایدارى و پیروزى بر دشمن در قالب جمله خبرى مى تواند نومیدى به تحقق آن دستور در خارج باشد. بنابراین جمله «یغلبوا»، یعنى باید پیروز شوید که خواهید شد.

۶- مؤمنان صدر اسلام در برهه اى از عصر پیامبر(ص) داراى استعداد و توان پیروز شدن بر لشکرى تا ده برابر نفرات ایشان (إن یکن ... یغلبوا ألفا) چون در آیه بعد تخفیف در حکم جهاد و مقاومت را به تحقق ضعف تعلیل کرده است، معلوم مى شود خداوند با توجه به توان و استعداد اهل ایمان بر آنان واجب کرده بود که در مقابل لشکرى تا ده برابر خود مقاومت کنند.

۷- ضرورت پایدارى در مقابل دشمنى با نیرویى ده برابر، مشروط به این است که رزمجویان اهل ایمان کمتر از بیست نفر نباشند. (إن یکن منکم عشرون صبرون یغلبوا مائتین) رساندن معناى مقصود، یعنى لزوم مقاومت یک بر ده، با جمله اى کوتاهتر از آنچه آمده ممکن بود. بنابراین تطویل آن با ذکر دو مثال حاوى نکاتى است ; از جمله این احتمال که نسبت یاد شده و حکم مترتب بر آن در صورتى است که نفرات اهل ایمان بیست نفر و یا بیشتر باشند و اگر کمتر باشند این حکم جارى نیست.

۸- صبر و مقاومت در صحنه کارزار از عوامل مهم پیروزى مؤمنان بر کافران (إن یکن منکم عشرون صبرون)

۹- جوامع کفرپیشه، جوامعى به دور از درک حقایق دین و معارف الهى (بأنهم قوم لایفقهون) با توجه به اینکه ایمان و کفر تعیین کننده توانایى و ناتوانى دانسته شده، معلوم مى شود مفعول حذف شده از «لایفقهون» همان حقایق و معارف است که اهل ایمان بدان باور دارند.

۱۰- درک معارف الهى (توحید، معاد و ... ) و ایمان به آنها، عاملى اساسى در ایجاد توان فوق العاده در رزمندگان مؤمن (بأنهم قوم لایفقهون)

۱۱- کافران بر اثر فقدان درک معارف الهى و ایمان نداشتن به حقایق دینى، مردمى ناتوان در پیکار با اهل ایمان (بأنهم قوم لایفقهون)

روایات و احادیث

۱۲- عن أبى عبداللّه(ع): ... ان اللّه عز و جل فرض على المؤمنین فى أول الأمر ان یقاتل الرجل منهم عشرة من المشرکین لیس له أن یولى وجهه عنهم ... .[۲] از امام صادق(ع) روایت شده است: همانا خداى عز و جل در اول امر بر مؤمنان واجب کرده بود که یک نفر از آنان در مقابل ده نفر از مشرکان بجنگد و حق

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۶
  • اعداد: عدد بیست ۳، ۵، ۷ ; عدد دویست ۳، ۵ ; عدد ده ۴، ۶، ۷ ; عدد صد ۳، ۵ ; عدد هزار اعداد ۳، ۵
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۲
  • ایمان: آثار ایمان ۱۰ ; ایمان به توحید ۱۰ ; ایمان به دین ۱۰ ; ایمان به معاد ۱۰
  • پیروزى: بشارت به پیروزى ۵ ; پیروزى بر قدرت برتر ۳، ۴، ۵، ۶ ; عوامل پیروزى ۸
  • توحید: آثار توحید ۱۰
  • جامعه: فهم جامعه کافر ۹ ; ویژگى جامعه کافر ۹
  • جهاد: احکام جهاد ۳ ; استقامت در جهاد ۴، ۷، ۸ ; تشویق به جهاد ۲ ; جهاد با دشمنان ۷ ; جهاد با کافران ۱، ۲، ۳، ۴ ; شرایط جهاد ۷ ; صبر در جهاد ۸
  • خدا: بشارت خدا ۵
  • دشمنان: پیروزى بر دشمنان ۵
  • دین: آثار عدم فهم دین ۱۱ ; آثار فهم دین ۱۰
  • صبر: اهمیت صبر ۵، ۸
  • قدرت نظامى: عوامل تقویت قدرت نظامى ۱۰
  • کافران: پیروزى بر کافران ۳، ۴، ۸ ; عوامل عجز کافران ۱۱ ; کافران و فهم دین ۹
  • کفر: آثار کفر به دین ۱۱
  • مؤمنان: پیروزى مؤمنان ۳، ۵ ; تشویق مؤمنان ۲ ; جنگ بامؤمنان ۱۱ ; قدرت مؤمنان صدر اسلام ۶ ; مسؤولیت مؤمنان ۱، ۳، ۴ ; مؤمنان مقاوم ۵
  • مجاهدان: عوامل تقویت مجاهدان ۱۰
  • محمد(ص): مسؤولیت محمد(ص) ۲
  • معاد: آثار فهم معاد ۱۰ نداشت به آنان پشت کند ... .

منابع

  1. مسند اسحق بن راهویه.
  2. کافى، ج ۵، ص ۶۹، ح ۱ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۶۷- ، ح ۱۵۳.