الأنعام ٢٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۳۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

آنان که کتاب آسمانی به ایشان داده‌ایم، بخوبی او [= پیامبر] را می‌شناسند، همان‌گونه که فرزندان خود را می‌شناسند؛ فقط کسانی که سرمایه وجود خود را از دست داده‌اند، ایمان نمی‌آورند.

كسانى كه كتابشان داده‌ايم، او [پيامبر] را مى‌شناسند آن سان كه فرزندان خود را مى‌شناسند. كسانى كه خود را به زيان افكنده‌اند ايمان نمى‌آورند
كسانى كه كتاب [آسمانى‌] به آنان داده‌ايم، همان گونه كه پسران خود را مى‌شناسد، او [=پيامبر] را مى‌شناسد. كسانى كه به خود زيان زده‌اند، ايمان نمى‌آورند.
آنان که ما کتاب به آنها فرستادیم، او را (یعنی محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را) به مانند فرزندان خود می‌شناسند. آنان که خود را به زیان انداختند (به او) ایمان نمی‌آورند.
کسانی که به آنان کتاب آسمانی دادیم، همان گونه که پسرانشان را می شناسند [بر اساس اوصافی که در کتاب هایشان بیان شده] پیامبر را می شناسند؛ فقط کسانی که سرمایه وجودشان را تباه کردند، ایمان نمی آورند.
اهل كتاب او را چنان مى‌شناسند كه فرزندان خود را، اينان كه به خود زيان مى‌رسانيدند ايمان نمى‌آورند.
اهل کتاب او [پیامبر] را به همان گونه می‌شناسند که فرزندانشان را می‌شناسند، کسانی که بر خود زیان زده‌اند ایمان نمی‌آورند
كسانى كه به آنان كتاب داده‌ايم او- پيامبر- را مى‌شناسند همچنانكه فرزندان خويش را مى‌شناسند. آنان كه خويشتن را در زيان افكندند، آنها ايمان نمى‌آورند.
کسانی که کتاب آسمانی بدانان داده‌ایم (یعنی یهودیان و مسیحیان) او را (که محمّد نام و پیغمبر خاتم است و صفات او در کتابهایشان مذکور است، خوب) می‌شناسند، همان گونه که فرزندان خود را می‌شناسند. کسانی که (سرمایه‌ی وجود) خود را از دست داده‌اند (زیانکارند و بدانچه پی می‌برند اقرار نمی‌کنند و) ایمان نمی‌آورند.
کسانی که کتاب (وحیانی) به آنان داده‌ایم، همان‌گونه که پسران خود را می‌شناسند او [:پیامبر و کتابش] را (هم) می‌شناسند. پس کسانی که خودشان را (باخته و) زیان کرده‌اند، (هم)آنان ایمان نمی‌آورند.
آنان که دادیمشان کتاب را بشناسندش چنانکه بشناسند فرزندان خود را آنان که زیانمند کردند خویشتن را ایمان نیارند


الأنعام ١٩ آیه ٢٠ الأنعام ٢١
سوره : سوره الأنعام
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَعرِفُونَهُ»: پیغمبر را از روی صفات مذکور او در کتابهای آسمانی، و بینش و نگرش عقلانی می‌شناسند.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ «20»

كسانى كه به آنان، كتاب (آسمانى) داديم (يهود و نصارى)، محمّد را همانند فرزندان خود مى‌شناسند (و بشارت‌هاى انبيا و كتب آسمانى پيشين را منطبق بر آن حضرت مى‌بينند، ولى حاضر به پذيرفتن آن نيستند) پس كسانى كه به (فطرت و رشد و سعادت آينده) خودشان زيان‌

جلد 2 - صفحه 429

زدند، ايمان نمى‌آورند.

نکته ها

اين آيه، مشابه آيه‌ى 146 سوره‌ى بقره است.

هم نام و نشان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در تورات وانجيل بوده وعلماى اهل‌كتاب، او را به عنوان پيامبر موعود به مردم بشارت مى‌دادند و هم اخلاقيّات حضرت و يارانش در كتاب‌هاى آنان بوده است: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ‌ ... ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ‌ ... «1»

شناخت فرزند، اصيل‌ترين و قديمى‌ترين شناخت‌هاست. چون او را از هنگام تولّد مى‌شناسند، ولى شناخت برادر و پدر و مادر براى انسان، ماه‌ها پس از تولّد است چنانكه شناخت همسر نيز پس از ازدواج مى‌باشد. از اين رو آيه مى‌فرمايد: آنان پيامبر را مانند فرزندان خود مى‌شناسند.

پیام ها

1- خداوند بر اهل كتاب حجّت را تمام كرده و آنان پيامبر اسلام را به خوبى مى‌شناختند. «الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ»

2- پيامبر بايد به گونه‌اى شناخته شود كه هيچ شكّى در او نباشد. «يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ»

3- تنها شناخت و علم، مايه‌ى نجات انسان نيست، چه بسيار خداشناسان و پيامبرشناسان و دين‌شناسان كه به خاطر عناد و لجاجت از زيان‌كارانند.

«يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»

4- كتمان حقّ، سبب سوء عاقبت و خسارت به خويشتن است. «خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ»


«1». فتح، 29.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 430

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ «20»


«1» تفسير عياشى، جلد اوّل، صفحه 356، حديث 13- اصول كافى، جلد اوّل، صفحه 416، حديث 21.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 240

از اول سوره تا اينجا احتجاج است بر مشركان مكه، بعد از اين آغاز بيان به اهل كتاب فرمايد:

الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ‌: آن كسانى كه داده‌ايم آنها را كتاب تورات و انجيل‌ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ‌: مى‌شناسند پيغمبر خاتم صلى اللّه عليه و آله را به صفات موصوفه در كتب خود همچنانكه پسران خود را به وصف مى‌شناسند. ابو حمزه ثمالى روايت نموده‌ «1»: چون حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله به مدينه آمد، عمر از عبد اللّه سلام پرسيد: معرفت شما نسبت به حضرت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله كه خداى تعالى از آن اخبار فرموده كه «مانند معرفت شما است به فرزندان خود» بر چه وجه مى‌باشد؟ عبد اللّه گفت: من او را به نعت و صفتى كه مكتوب در تورات است شناختم، و به يقين دانستم او پيغمبر خدا باشد، چنانچه يكى از ما مى‌شناسد پسر خود را در ميان پسران ديگر.

به خدا قسم من به رسالت پيغمبر متيقن‌ترم از صحت نسب پسر خود، چه اين را حق تعالى به ما خبر داده در كتاب تورات، و اما آن را معلوم نداريم كه زنان چه كرده‌اند. عمر گفت: خدا توفيق رفيق تو نموده‌ «2»، اى عبد اللّه «فقد اصبت و صدقت». بعد حال منكرين را فرمايد الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ‌: آن كسانى كه زيانكار و خاسر شدند در نفسهاى خود از اهل كتاب و غير آنها از مشركان‌ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ‌: پس ايشان ايمان نمى‌آورند و اعتراف نمى‌نمايند به صدق نبوت رسول خاتم به جهت فرط عناد و جحود، با وجود آنكه متيقن بودند در نفس خود كه‌ «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا». «3» در امالى صدوق- ليث بن سعد گويد: به كعب گفتم در حضور معاويه، چگونه يافتى صفت مولد نبى را و آيا يافتى براى عترتش فضلى را؟ پس كعب ملتفت به معاويه و توجهى به او نمود، خداوند جارى ساخت بر لسانش گفت:

بياور اى ابا اسحق آنچه نزد توست. كعب گفت: بتحقيق خواندم هفتاد و دو


«1» مجمع البيان ج 2 ص 282.

«2» خواننده محترم به نفاق منافقان و بازى بازيگران دنيا پرست همانند سردمداران سقيفه بنى ساعده و توطئه عليه شخص نبى مكرم و خاندان معظم ايشان، عنايت بيشترى مبذول فرمايد.

«3» نمل، آيه 14.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 241

كتاب آسمانى را تماما و خواندم صحف دانيال را تماما و يافتم در جميع آنها ذكر مولد پيغمبر و مولد عترتش را، و بدرستى كه اسم او معروف و متولد نشده نبى هرگز، كه نازل شود بر او ملائكه سواى حضرت عيسى عليه السّلام و حضرت احمد صلى اللّه عليه و آله و از علائم حملش آنكه شب حمل آمنه به آن سرور منادى ندا نمود در سماوات سبع، بشارت دهيد بتحقيق حامله شد اين شب به احمد صلى اللّه عليه و آله و در ارضين همچنين ندا شد، حتى در درياها، و باقى نماند آن روز در زمين دابه‌اى كه بجنبد و طائرى كه بپرد مگر آنكه عالم شد به مولدش و هر آينه بتحقيق بنا شد در بهشت، شب مولد آن سرور، هفتاد هزار قصر از ياقوت سرخ و هفتاد هزار قصر از لؤلؤ رطب. پس ناميده شد به قصور ولادت آن سرور، و مرتفع و متعالى شد جنان، و گفته شد به جنان به اهتزاز آور و مزين نما مرا بدرستى كه نبى اولياى تو بتحقيق تولد يافته. پس خنديد بهشت آن روز در عالم خود، و خندان است تا روز قيامت، و اوست خاتم الانبيا. و يافتم در كتب اينكه عترت او بهترين مرد مانند بعد از او و بدرستى كه ثابتند مردم در امان از عذاب مادامى كه از عترت او در دنيا باشد. معاويه گفت: يا ابا اسحق كيست عترت او؟ كعب گفت: پسر فاطمه عليها السّلام. معاويه عبوس شد و جهش، و لبهاى خود را مى‌جويد، و بازى مى‌كرد به ريش خود. كعب گفت: و ما يافتيم صفت دو جوجه مستشهدين را كه آن دو جوجه فاطمه عليها السّلام‌اند، مى‌كشد او را بدترين خلقان. معاويه گفت: كى مى‌كشد آنها را؟ كعب گفت: مردى از قريش، پس برخاست معاويه و گفت برخيزيد پس برخاستيم.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ «20»

ترجمه‌

آنانكه داديم ايشان را كتاب ميشناسند او را همچنانكه ميشناسند پسران خود را آنانكه زيان نمودند در نفس‌هاى خودشان پس آنها ايمان نميآورند

تفسير

پس از آنكه مشركان طلب شاهد نمودند و خداوند جواب آنها را فرمود در آيه سابقه كه پيغمبر اكرم بآنها بگويد راه ديگرى از براى اقامه شاهد بر صدق رسول خود بيان فرموده كه حاصلش آنستكه اهل كتاب ميشناسند پيغمبر آخر الزمان را بعلائميكه براى او در كتب سماوى ذكر شده است همانطور كه پسران خود را ميشناسند بدون شك و شبهه از آنها كه منصف و عالمند سؤال كنيد شهادت ميدهند


جلد 2 صفحه 307

برسالت او و پس از بيان تمام طرق اثبات فرموده اصل مطلب آنستكه كفاريكه طريق عناد و لجاج را پيش گرفته‌اند سرمايه اصلى را كه فطرت سليمه است از دست داده‌اند بشهادت خدا و كتب سماوى و اهل آن و جز اينها ايمان نمى‌آورند و قمى ره فرموده در شان يهود و نصارى نازل شده است چون خداوند در تورية و انجيل و زبور صفت پيغمبر خاتم و اصحاب او را بيان فرموده چنانچه دلالت نموده بر آن بقول خود محمد رسول اللّه تا ذلك مثلهم فى التوريه و مثلهم فى الانجيل در قرآن كه بيان اوصاف او و اصحابش ميباشد ولى چون مبعوث به نبوت شد با آنكه اهل كتاب شناختند او را كافر شدند باو و خداوند خبر داد كه فرمود فلما جاءهم ما عرفوا كفروا به و اللّه اعلم ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


الَّذِين‌َ آتَيناهُم‌ُ الكِتاب‌َ يَعرِفُونَه‌ُ كَما يَعرِفُون‌َ أَبناءَهُم‌ُ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنفُسَهُم‌ فَهُم‌ لا يُؤمِنُون‌َ «20»

كساني‌ ‌که‌ ‌ما ‌براي‌ ‌آنها‌ كتاب‌ آورديم‌ ميشناسند پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌را‌ همان‌ نحوي‌ ‌که‌ ابناء ‌خود‌ ‌را‌ ميشناسند كساني‌ ‌که‌ نفوس‌ ‌خود‌ ‌را‌ بخسران‌ انداختند ‌پس‌ كساني‌

جلد 7 - صفحه 31

هستند ‌که‌ ايمان‌ نخواهند آورد.

الَّذِين‌َ آتَيناهُم‌ُ الكِتاب‌َ يَعرِفُونَه‌ُ كَما يَعرِفُون‌َ أَبناءَهُم‌ُ ‌اينکه‌ جمله‌ بعين‌ ‌در‌ سوره‌ بقره‌ ‌آيه‌ 146 گذشت‌ و ‌در‌ مجلد دوم‌ ‌اينکه‌ كتاب‌ صفحه‌ 240 و حديثي‌ ‌که‌ ‌از‌ حضرت‌ رضا ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ ‌شده‌ ‌که‌ خلاصه‌ مفاد ‌آن‌ اينست‌ ‌که‌ يهود و نصاري‌ ‌در‌ كتب‌ منسوبه‌ بوحي‌ ديده‌ بودند شرح‌ حال‌ نبي‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌را‌ بتمام‌ خصوصيات‌ و مهاجرت‌ بمدينه‌ و شرح‌ حال‌ اصحابش‌ و خلفاء ‌آن‌ حضرت‌ ‌را‌ كاملا شناختند چنانچه‌ اولاد خويش‌ ‌را‌ ميشناختند و باز ‌هم‌ حب‌ّ دنيا و رياست‌ باعث‌ ‌بر‌ انكار و عناد و عصبيت‌ مورث‌ كتمان‌ ‌آنها‌ شد شرح‌ ‌اينکه‌ ‌را‌ بيان‌ كرديم‌ مراجعه‌ فرمائيد.

الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنفُسَهُم‌ خسران‌ علاوه‌ ‌بر‌ اينكه‌ نفع‌ و سودي‌ نبرده‌ سرمايه‌ ‌را‌ ‌هم‌ ‌از‌ دست‌ داده‌، كفار علاوه‌ ‌بر‌ اينكه‌ مثوبتي‌ و اجري‌ ‌در‌ قيامت‌ ندارند گرفتار عذاب‌ ابدي‌ ‌هم‌ هستند ‌که‌ ‌اگر‌ سرمايه‌ وجود ‌را‌ نداشتند ‌براي‌ ‌آنها‌ بهتر ‌بود‌ زيرا گرفتار عذاب‌ نميشدند.

فَهُم‌ لا يُؤمِنُون‌َ ايمان‌ گوهر گران‌بهائيست‌ ‌هر‌ ‌که‌ دارد همه‌ چيز دارد و كسي‌ ‌که‌ ندارد هيچ‌ ندارد و ‌اينکه‌ جمله‌ راجع‌ بتمام‌ اهل‌ كتاب‌ نيست‌ بلكه‌ راجع‌ ‌به‌ آنهاييست‌ ‌که‌ كاملا معرفت‌ داشتند و شناختند و قبلا خبر مي‌دادند و سپس‌ كتمان‌ كردند و ‌آنها‌ دانشمندان‌ ‌آنها‌ بودند و اما عوام‌ ‌آنها‌ ‌اگر‌ ‌هم‌ ايمان‌ نياوردند ‌از‌ روي‌ جهل‌ و ناداني‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ ‌هم‌ يكي‌ ‌از‌ اخبار غيبي‌ قرآن‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- اهل کتاب، پیامبر اکرم (ص) را، همچون فرزندان خویش، مى شناختند. (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم) مرجع ضمیر «یعرفونه»، به قرینه آیه قبل (أوحى إلىّ ... ) پیامبر اکرم (ص) است.

۲- کتب آسمانى پیشین، بیانگر اوصاف پیامبر اکرم (ص) و پیشگویى رسالت آن حضرت (قل أى شىء أکبر شهدة ... الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم)

۳- کتب آسمانى پیشین مشتمل بر گواهى خداوند بر حقانیت پیامبر (ص) (قل أى شىء أکبر شهدة قل اللّه ... الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه) چون در آیه قبل شهادت خداوند مطرح شده و قرآن نیز به عنوان شاهد ذکر گردیده و در پى آن از آشنایى اهل کتاب با پیامبر (ص) سخن رفته است، مى توان دریافت که اولاً منبع آگاهى آنان کتب آسمانى بوده و ثانیاً آن کتب نیز شاهدى بر حقانیت پیامبر (ص) هستند.

۴- خداوند حجت را بر اهل کتاب در مورد رسالت پیامبر (ص) به وسیله کتب آسمانى آنان تمام کرده است. (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم ... فهم لا یؤمنون) با توجه به اینکه منبع و منشأ شناخت اهل کتاب به پیامبر (ص) تورات و انجیل بوده و آنها منکر رسالت آن حضرتند، پس تورات و انجیل وسیله اتمام حجت الهى است.

۵- کفر اهل کتاب به پیامبر (ص) و اسلام، بهانه مشرکان صدر اسلام براى گریز از ایمان (لتشهدون أن مع اللّه ءالهة أخرى ... الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه) روى اصلى سخن در این آیه با مشرکان و علل ایمان نیاوردن آنان است. مطرح کردن اهل کتاب مى تواند براى پاسخگویى به سؤالى باشد که براى مشرکان مطرح بوده و آن اینکه اگر پیامبر (ص) حق است، چرا اهل کتاب که آنان نیز دین آسمانى دارند به او ایمان نیاورده اند.

۶- عناد و لجاجت اهل کتاب در مخالفت با پیامبر (ص)، در عین آگاهى کامل از حقانیت آن حضرت (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم ... فهم لا یؤمنون)

۷- اهل کتاب، مورد توبیخ خداوند به جهت کتمان حقانیت پیامبر (ص) و ایمان نیاوردن به او (الذین ءاتینهم الکتب ... الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون)

۸- اهل کتاب، قرآن و حقانیت آن را، همانند فرزندان خود، مى شناختند. (و أوحى إلىّ هذا القرءان ... الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم) از احتمالات مطرح در مورد مرجع ضمیر «یعرفونه» قرآن است که در آیه قبل به صراحت به عنوان شاهد بر نبوت و توحید ذکر گردیده است.

۹- زیانکارى و تباه کردن خویشتن، مانع ایمان است. (الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون)

۱۰- ایمان نیاوردن اهل کتاب به پیامبر (ص)، ناشى از تباه کردن جانهایشان است. (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه ... الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون)

۱۱- آنان که سرمایه جان به خسارت از کف داده اند، رسالت پیامبر (ص) را انکار مى کنند. (الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون)

۱۲- کتمان کنندگان حقانیت پیامبر(ص) از اهل کتاب، ایمان نخواهند آورد. (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه ... فهم لا یؤمنون)

روایات و احادیث

۱۳- عن أبى عبداللّه (ع) قال: هذه الآیة نزلت فى الیهود و النصارى یقول اللّه تبارک و تعالى: «الذین آتیناهم الکتاب یعنى التوراة و الإنجیل یعرفونه یعنى رسول اللّه (ص) ... لأن اللّه عز و جل قد أنزل علیهم فى التوراة و الإنجیل و الزبور صفة محمّد (ص) ... و مبعثه ... .[۱]

موضوعات مرتبط

  • اتمام حجت: بر اهل کتاب ۴
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
  • اهل کتاب: و اسلام ۵ ; اهل کتاب و قرآن ۸ ; اهل کتاب و کتمان حق ۶، ۷، ۱۲ ; اهل کتاب و محمّد (ص) ۱، ۵، ۶، ۱۰، ۱۲، ۱۳ ; دشمنى اهل کتاب ۶ ; سرزنش اهل کتاب ۷ ; کفر اهل کتاب ۵، ۷، ۱۲ ; لجاجت اهل کتاب ۶ ; موانع ایمان اهل کتاب ۱۰، ۱۲
  • ایمان: موانع ایمان ۹
  • خدا: اتمام حجّت خدا ۴ ; سرزنشهاى خدا ۷ ; گواهى خدا ۳
  • خود: آثار اضرار به خود ۹، ۱۰، ۱۱ ; تباهى سرمایه خود ۱۰، ۱۱
  • زیان: موارد زیان ۱۱
  • قرآن: حقّانیت قرآن ۸
  • کتب آسمانى: پیشگویى کتب آسمانى ۲ ; تعالیم کتب آسمانى ۲ ; گواهى کتب آسمانى ۳
  • کفر: به اسلام ۵ ; کفر به محمّد (ص) ۵
  • محمّد (ص): حقّانیت محمّد (ص) ۶ ; دشمنان محمّد (ص) ۶ ; دلایل حقّانیت محمّد (ص) ۱۳ ; عوامل تکذیب محمّد (ص) ۱۱ ; کتمان حقّانیت محمّد (ص) ۷، ۱۲ ; گواهان حقّانیت محمّد (ص) ۳ ; محمّد (ص) در انجیل ۱۳ ; محمّد (ص) در تورات ۱۳ ; محمّد (ص) در زبور ۱۳ ; محمّد (ص) در کتب آسمانى ۲، ۳، ۴
  • مشرکان: بهانه جویى مشرکان صدر اسلام ۵ ; موانع ایمان مشرکان ۵

منابع

  1. امام صادق (ع) فرمود: این آیه درباره یهود و نصارا نازل شده، خداوند تبارک و تعالى مى فرماید: «کسانى را که به آنان کتاب آسمانى یعنى تورات و انجیل دادیم، او را یعنى رسول خدا را مى شناسند ... چون خداوند عز و جل براى ایشان در تورات، انجیل و زبور نشانه محمّد (ص) ... و (نشانه) بعثت آن حضرت را ذکر کرده است ... .