آل عمران ٦٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۵۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

شما کسانی هستید که درباره آنچه نسبت به آن آگاه بودید، گفتگو و ستیز کردید؛ چرا درباره آنچه آگاه نیستید، گفتگو می‌کنید؟! و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید.

هان! شما همان كسانى هستيد كه در آنچه به آن علم داريد، محاجّه كرديد، [ولى‌] چرا در باره‌ى موضوعى كه نسبت به آن آگاهى نداريد محاجّه مى‌كنيد؟ و خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد
هان، شما [اهل كتاب‌] همانان هستيد كه در باره آنچه نسبت به آن دانشى داشتيد محاجه كرديد؛ پس چرا در مورد چيزى كه بدان دانشى نداريد محاجه مى‌كنيد؟ با آنكه خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.
گیرم در آنچه می‌دانید شما را مجادله روا باشد، چرا در آنچه علم ندارید جدل و گفتگو به میان آورید؟! و خدا (همه چیز را) می‌داند و شما نمی‌دانید.
آگاه باشید! شما کسانی هستید که درباره آنچه به آن آگاهی داشتید مجادله و ستیز کردید، [ستیز شما یهودیان با نصاری این بود که مسیح، فرزند خدا نیست، و ستیز شما نصاری با یهودیان این بود که عیسی دارای مقام نبوّت است و ایمان به او واجب است،] پس چرا درباره آنچه به آن آگاهی ندارید [و آن آیین ابراهیم است] مجادله و ستیز می کنید؟! و خدا می داند و شما نمی دانید.
هان اى اهل كتاب، گرفتم كه در آنچه بدان علم داريد مجادله‌تان روا باشد، چرا در آنچه بدان علم نداريد مجادله مى‌كنيد؟ در حالى كه خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.
بهوش باشید گیریم که در آنچه به آن علم دارید محاجه کردید، اما چرا در آنچه به آن علمی ندارید مجادله می‌کنید؟ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید
هان! شما همانهاييد كه در باره آنچه بدان دانشى داريد- در باره عيسى
هان! شما (ای یهودیان و مسیحیان) ای گروهی که درباره چیزی که (به گمان خود) نسبت بدان آگاهی و اطّلاعی دارید، مجادله و مناظره کردید، ولی چرا درباره‌ی چیزی که آگاهی و اطّلاعی از آن ندارید مجادله و مناظره می‌نمائید؟ و خدا (چگونگی دین ابراهیم را) می‌داند و شما نمی‌دانید.
هان شما (ای اهل کتاب!) همانان هستید (که) درباره‌ی آنچه نسبت به آن (بینش و) دانشی داشتید محاجّه کردید، پس چرا درباره‌ی چیزی که هرگز بدان دانشی ندارید محاجّه می‌کنید؟ حال آنکه خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.
اینک شما ستیزه کردید در آنچه شما را است علمی بدان پس چرا ستیزه کنید در آنچه نیستتان علمی بدان و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید


آل عمران ٦٥ آیه ٦٦ آل عمران ٦٧
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«هَآ أَنتُمْ هَ‍ؤُلآءِ»: هان! شما که. (ها) حرف تنبیه است و به اوّل اسماء اشاره، و ضمیر مرفوعی که با اسم اشاره از آن خبر دهند، اضافه می‌گردد. مانند: هذا. هاأَنَاذا.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


«66» ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ حاجَجْتُمْ فِيما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‌

هان! (اى اهل كتاب!) شما همانان هستيد كه درباره (حضرت عيسى و) آنچه بدان علم داشتيد محاجّه و نزاع كرديد، پس چرا درباره (ابراهيم و) آنچه بدان علم نداريد نزاع مى‌كنيد؟ در حالى كه خداوند مى‌داند و شما نمى‌دانيد.

نکته ها

اين آيه تذكّر و هشدارى است به اهل‌كتاب، كه شما در مورد آنچه بدان علم و آگاهى داريد، اشكال‌تراشى و سؤالات بى‌جا مى‌كنيد. با آنكه شما زندگى طبيعى حضرت عيسى ونياز او به غذا ومسكن ولباس را ديده‌ايد، ولى باز هم در مورد او به گفتگو نشسته‌ايد. گروهى او را دروغگو وگروهى فرزند خدا مى‌پنداريد. «1» و يا در شناخت محمّد صلى الله عليه و آله كه نشانه‌هايش در تورات وانجيل آمده وبراى شما شناخته شده است، به بحث وگفتگو مى‌پردازيد. «2» شما كه درباره معلومات، اهل جدال و بحث هستيد و به نقطه‌ى توافقى نمى‌رسيد، ديگر چه كار به مسأله‌اى داريد كه در مورد آن هيچ علمى نداريد؟ مثل اين‌كه مذهب حضرت ابراهيم چه بوده است؟


«1». تفاسير الميزان، فى ظلال، مراغى و المنار.

«2». تفاسير مجمع‌البيان و قرطبى.

جلد 1 - صفحه 535

پیام ها

1- گاهى بايد افراد مغرور و لجوج را تحقير كرد. «ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ»

2- افراد لجوج، حتّى در امور روشن به نزاع مى‌نشينند. «حاجَجْتُمْ فِيما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ»

3- اگر سرچشمه‌ى مباحثات، تحقيق باشد ارزش دارد، ولى اگر براى طفره رفتن باشد، مورد انتقاد است. «حاجَجْتُمْ فِيما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ حاجَجْتُمْ فِيما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (66)


«1» سوره آل عمران آيه 67

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 138

ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ: بدانيد و آگاه باشيد، شما گروهى هستيد كه در نهايت سفاهت و حماقت هستيد، و بيان حماقت شما آنكه: حاجَجْتُمْ فِيما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ‌: محاجّه نموديد از روى عناد در آنچه براى شما به آن علم و دانش است، و آن ذكر نبوت حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صفات مذكوره آن حضرت است در تورات و انجيل. با اين وصف، شما محاجّه نموديد كه اين، آن پيغمبر موعود نيست. فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ‌: پس چرا محاجّه مى‌كنيد در آنچه نيست براى شما به آن دانش و علم، كه تدين و دين حضرت ابراهيم عليه السّلام باشد. وَ اللَّهُ يَعْلَمُ‌: و خداى تعالى مى‌داند كه آن حضرت بر هيچيك از دين باطل يهود و نصارى نبوده، بلكه مسلمان حقيقى بوده، زيرا حق سبحانه عالم به تمام معلومات است. وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‌: و شماها نمى‌دانيد حقيقت حال را، پس در اين باب سخن نگوئيد و نسبت ندهيد به آن حضرت، آنچه را كه نمى‌دانيد؛ و طلب اين علم را نمائيد از كسى كه عالم است، يعنى حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم.

تبصره: بر عاقل عالم لازم است كه ترك معلوم نكند و غافل از مقتضاى عقل نشود، زيرا انحصار صحت دعوى، بر برهان و بينه است؛ و آن، يا عقلى باشد يا نقلى؛ و البته آنرا ترك ننمايد. و اگر نداند، تحصيل آن بنمايد. با وجود بر اين، اگر شخص، معتقد به خداى عليم مدبر هم باشد، تفويض امر به خدا، و تابع فرمان او شود. پس شما اهل كتاب هم عاقليد، چرا تابع عقل نشويد كه حكم نمايد به آنكه خالق شما عالم به تمام امور و شما جاهل هستيد. بنابراين ملاحظه نما تا چه اندازه خداى تعالى لطف و مرحمت خود را در ارشاد و هدايت بندگان خود منظور فرمايد.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 139


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ حاجَجْتُمْ فِيما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (66)

ترجمه‌

هان شما آنانى بوديد كه مجادله ميكرديد در آنچه به آن علم داشتيد پس چرا مجادله مى‌كنيد در چيزى كه نيست براى شما به آن علم و خدا ميداند و شما نميدانيد.

تفسير

حرف تنبيه براى آنستكه كفار متوجه حال خودشان شوند كه چقدر ابله و بى‌شعورند ميفرمايد شما اى يهود و نصارى كسانى هستيد كه محاجه ميكرديد و مجادله مينموديد در نبوت من با آنكه علائم نبوت مرا در كتب سماوى يافته بوديد و تطبيق با من كرده بوديد و نيز محاجه مينموديد با من در آنكه عيسى پسر خدا است براى آنكه در انجيل از خدا به پدر تعبير شده و معتقد بوديد كه كتاب شما تحريف نشده و صحيح است و مى‌گفتيد ما در آنچه ميدانيم مجادله ميكنيم پس چرا مجادله ميكنيد در شأن ابراهيم كه يهودى بوده يا نصرانى با آنكه در تورية و انجيل خودتان كه محرف است هم اين مطلب ذكر نشده بلكه اين محال است كه كسى متدين بدينى باشد پيش از وجود آن دين پس معلوم ميشود بناى شما بر جدال و عناد است و مناط بودن مطلبى در كتاب خودتان و نبودن آن يا دانستن آن باعتقاد خودتان و ندانستن آن نيست و حق آنست كه خدا ميداند و شما نمى‌دانيد و او بيان فرمود و پيغمبر او ابلاغ نمود بايد قبول كنيد حقير عرض ميكنم بر كسى كه بتورية و انجيلى كه در دست يهود و نصارى است مراجعه كند واضح است كه مورخى نقل سرگذشت انبياء و احكامى را مينمايد بانشاء خودش و اگر معانى حقه باشد از انبياء تلقى شده و كلام كلام الهى نيست تا تعبيرات آن حجت باشد پس بر فرض صحت معنى اگر از خدا به پدر تعبير شده باشد تعبيرى است كه حواريون يا احبار و رهبانان از كلمة اللّه و روح اللّه بسليقه خودشان نموده‌اند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ها أَنتُم‌ هؤُلاءِ حاجَجتُم‌ فِيما لَكُم‌ بِه‌ِ عِلم‌ٌ فَلِم‌َ تُحَاجُّون‌َ فِيما لَيس‌َ لَكُم‌ بِه‌ِ عِلم‌ٌ وَ اللّه‌ُ يَعلَم‌ُ وَ أَنتُم‌ لا تَعلَمُون‌َ (66)

آگاه‌ باشيد ‌شما‌ يهود و نصاري‌ ‌که‌ جاي‌ محاجّه‌ ‌در‌ اموريست‌ ‌که‌ انسان‌ علم‌ داشته‌ ‌باشد‌ ‌پس‌ چرا محاجّه‌ ميكنيد ‌در‌ چيزي‌ ‌که‌ علم‌ ‌شما‌ ‌بر‌ ‌او‌ نيست‌ و خداوند ميداند و ‌شما‌ نميدانيد.

ها أَنتُم‌ ها حرف‌ تنبيه‌ ‌است‌ مثل‌ ‌هذا‌ و تنبيه‌ نسبت‌ بغافل‌ ‌است‌ و يهود و نصاري‌ غافل‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ هستند ‌که‌ دين‌ ابراهيم‌ و طريقه‌ و مشي‌ ‌او‌ چه‌ بوده‌.

هؤلاء اشاره‌ بيهود و نصاري‌ ‌است‌ ‌که‌ مخاطب‌ بكلمه‌ انتم‌ هستند و عطف‌ بيان‌ ‌است‌ ‌براي‌ انتم‌ و انتم‌ مبتدا ‌است‌ و خبرش‌ جمله‌ حاجَجتُم‌ فِيما لَكُم‌ بِه‌ِ عِلم‌ٌ ‌است‌ مثل‌ اينكه‌ بگوئيد ‌از‌ تورية و انجيل‌ ‌ما استفاده‌ ميكنيم‌ ‌که‌ حضرت‌ ابراهيم‌ پيغمبر اولي‌ العزم‌ و ‌با‌ شرافت‌ بوده‌ و دين‌ و شريعتش‌ ‌تا‌ زمان‌ نزول‌ تورية ‌در‌

جلد 4 - صفحه 239

بني‌ اسرائيل‌ باقي‌ بوده‌ و انبياء ‌بعد‌ ‌از‌ ‌او‌ ‌تا‌ زمان‌ موسي‌ همه‌ متدين‌ بدين‌ ‌او‌ و تابع‌ شريعة ‌او‌ بودند مثل‌ اسحق‌ و يعقوب‌ و يوسف‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌.

فَلِم‌َ تُحَاجُّون‌َ فِيما لَيس‌َ لَكُم‌ بِه‌ِ عِلم‌ٌ ‌که‌ مدّعي‌ شويد ‌که‌ شريعة يهود ‌را‌ داشته‌ ‌ يا ‌ شريعة نصاري‌ ‌را‌ ‌ يا ‌ شريعتش‌ چه‌ بوده‌ و طريقه‌ و مشي‌ ‌او‌ چه‌ نحوه‌ ‌است‌ وَ اللّه‌ُ يَعلَم‌ُ چون‌ خودش‌ انبياء ‌را‌ ارسال‌ فرموده‌ و دستورات‌ بآنها داده‌ و ‌بر‌ اعمال‌ و افعال‌ ‌آنها‌ آگاه‌ ‌است‌ وَ أَنتُم‌ لا تَعلَمُون‌َ چنانچه‌ ذكر شد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 66)- در این آیه از طریق دیگری آنها را مورد سرزنش قرار داده می‌فرماید: «شما کسانی هستید که در باره آنچه نسبت به آن آگاهی داشتید بحث

ج1، ص293

و گفتگو کردید ولی چرا در باره آنچه به آن آگاهی ندارید، بحث و گفتگو می‌کنید»؟

(ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ حاجَجْتُمْ فِیما لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِیما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ).

یعنی شما در مسائل مربوط به مذهب خودتان که از آن آگاهی داشتید بحث و گفتگو کردید و دیدید که حتی در این مباحث گرفتار چه اشتباهات بزرگی شده‌اید و چه اندازه از حقیقت دور افتاده‌اید (و در واقع علم شما جهل مرکب بود) با این حال چگونه در چیزی که از آن اطلاع ندارید بحث و گفتگو می‌کنید! سپس برای تأکید مطالب گذشته و آماده ساختن برای بحث آینده می‌گوید:

«خدا می‌داند و شما نمی‌دانید» (وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ).

آری، او می‌داند که در چه تاریخی آیین خود را بر ابراهیم نازل کرده!

نکات آیه

۱ - احتجاج بحقّ نصارا، با یهود، درباره اثبات نبوّت حضرت عیسى (ع) (حاججتم فیما لکم به علم) احتجاج نصارا در موردى که علم داشتند، عبارت بود از نبوّت حضرت عیسى (ع) که این احتجاج، حق بوده است.

۲ - احتجاج بحق یهود با نصارا، درباره عدم الوهیّت عیسى (ع) و پسر خدا نبودن وى (حاججتم فیما لکم به علم) احتجاج یهود در موردى که علم داشتند، عبارت بود از عدم الوهیّت حضرت عیسى (ع) و ... که این احتجاج، بحق بوده است.

۳ - سرزنش اهل کتاب (علماى یهود و نصارا) به خاطر محاجّه و انتساب ناآگاهانه ابراهیم (ع) به یهودیّت و نصرانیّت (فلم تحاجّون فیما لیس لکم به علم) آنچه یهودیان و نصارا بدان علم نداشتند و درباره آن احتجاج مى کردند، انتساب ابراهیم به یهودیت و نصرانیت بوده و لذا به خاطر آن، سرزنش شدند.

۴ - نکوهش احتجاج و مناظره در مسائلى که بدان آگاهى نیست. (فلم تحاجّون فیما لیس لکم به علم)

۵ - آگاهى کامل خداوند از آیینى که حضرت ابراهیم (ع) بدان متدیّن بود. (و اللّه یعلم و انتم لا تعلمون)

۶ - جهل اهل کتاب به آیینى که حضرت ابراهیم (ع) بدان متدیّن بود. (و اللّه یعلم و انتم لا تعلمون)

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم (ع): احتجاج ابراهیم (ع) ۳ ; ابراهیم (ع) در اهل کتاب ۳، ۶ ; دین ابراهیم (ع) ۵، ۶
  • احتجاج: احتجاج بیجا ۴
  • اهل کتاب: ۶ علماى اهل کتاب ۳
  • خدا: علم خدا ۵
  • عقیده: عقیده باطل ۲، ۳
  • عیسى (ع): بشر بودن عیسى (ع) ۲ ; نبوّت عیسى (ع) ۱
  • مسیحیان: احتجاج مسیحیان ۱ ; سرزنش مسیحیان ۳ ; عقاید مسیحیان ۲ ; علماى مسیحیان ۳
  • مناظره نکوهیده: ۴
  • یهود: ۱، ۲ احتجاج یهود ۱، ۲ ; سرزنش یهود ۳ ; علماى یهود ۳

منابع