نتایج جستجو

در ردّ آنها نازل شده است و در خاتمه امر فرموده است پيغمبر خود را بصبر و بردبارى در برابر اقوال و عقائد ناحق نارواى كفّار راجع باوصاف ربوبى و تنزيه نمودن

مؤمنان در نجات دادن نوح و اتباع او در كشتى. يا بر توفيق پيغمبران در حلم و بردبارى و احتجاج بر كافران. تنبيه: آيه شريفه آگاهى و عبرتى باشد براى عالميان كه

اشياء و مصالح و مفاسد امور و قلوب بندگان و آنچه در آنها جاى دارد از ايمان و بردبارى و رضا و تسليم بمقدّرات بارى و مردم بايد اطاعت نمايند اوامر خدا و پيغمبر

عليه و آله و سلّم نازل شده خداوند براى دلگرمى آنحضرت بامر رسالت و صبر و بردبارى آن سرور در تحمل شدائد و ناملايمات دعوت ابتداء امر رسالت حضرت موسى را بيان

اخلاق و در قرآن آيه جامع‌تر از اين آيه براى اخلاق حسنه نيست و گفته‌اند مراد بردبارى و سهل انگارى و مدارا و مماشات با دوست و دشمن است و در مجمع روايت نموده است

كار پروردگار آسمان‌ها و زمين و آنچه ميان آن دو است پس عبادت كن او را و بردبارى كن بر عبادت او آيا ميدانى براى او همنامى. تفسير - خداوند متعال در آيه قبل

براى آنحضرت كه كاشف از عطوفت و مهربانى و دلسوزى و غمخوارى و رقّت قلب و بردبارى و صبر و بى‌آزارى است و اين صفات موجب آن ميشد كه هر قدر آنحضرت را اذيت مينمودند

سرزنش گفتند: إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ: بدرستيكه تو هر آينه بردبارى در امور و با رشد و صلاح هستى. به اين كلام، اراده ضدّ آن نمودند، يعنى تو

اشياء و مصالح و مفاسد امور و قلوب بندگان و آنچه در آنها جاى دارد از ايمان و بردبارى و رضا و تسليم بمقدّرات بارى و مردم بايد اطاعت نمايند اوامر خدا و پيغمبر

شروع جنگ و ادامه‌ى آن و عوارض و آثار پس از جنگ، همه و همه نيازمند صبر و بردبارى است. «جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ» أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ

فقرها، بيمارى‌ها، داغ ديدن‌ها و امثال آن بوده است. و صبر و پايدارى، قناعت و بردبارى و زهد و تقواى آنان در اين صحنه‌ها جلوه مى‌كرد. اصل چهارم. غيب بر دو گونه

و بسا ‌براي‌ تزكيه نفس‌ ‌است‌ و تكميل‌ اخلاق‌ مثل‌ صبر و تحمل‌ مشاق‌ّ و بردباري‌ و حلم‌ و توجه‌ بخدا و دعا و امثال‌ اينها لكن‌ اينها حقيقت‌ مصيبت‌ نيست‌

در ردّ آنها نازل شده است و در خاتمه امر فرموده است پيغمبر خود را بصبر و بردبارى در برابر اقوال و عقائد ناحق نارواى كفّار راجع باوصاف ربوبى و تنزيه نمودن

جاهلان به پند و نصيحت، و دفع منكرات به اشاعه معروف، و دفع ناملايمات به حلم و بردبارى، و دفع ناهنجاريها و ستمها به عفو و چشم پوشى، همچنين ورود هر يك از اخلاق

معجزه اى باشد که براى آنان عطا خواهد شد. ۹ - هشیارى، نظارت دقیق و صبر و بردبارى، لازمه رهبرى (فارتقبهم و اصطبر) امتحان: ابزار امتحان ۱، ۴; امتحان با شتر

فقرها، بيمارى‌ها، داغ ديدن‌ها و امثال آن بوده است. و صبر و پايدارى، قناعت و بردبارى و زهد و تقواى آنان در اين صحنه‌ها جلوه مى‌كرد. اصل چهارم. غيب بر دو گونه

(قال ربّ ... و یضیق صدرى و لاینطلق لسانى فأرسل إلى هرون) ۶ - از دست دادن بردبارى در برابر مخالفان، زمینه ساز فروهشتن گفتار بایسته و مؤثر با آنان (إنّى أخاف

بهره ورى از آیات الهى است. (إنّ فى ذلک لأیت لکلّ صبّار شکور) ۱۱ - روحیه بردبارى و سپاسگزارى دائم از خدا، روحیه اى ارزش مند و ستودنى است. (إنّ فى ذلک لأیت

النصره گويند. و حديث است نصرت بالصّبا و اهلكت بالدّبور. وَ اصْبِرُوا: و بردبارى كنيد در مقاتله دشمن و مشقت طاعات و ترك معاصى، إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ‌:

كار پروردگار آسمان‌ها و زمين و آنچه ميان آن دو است پس عبادت كن او را و بردبارى كن بر عبادت او آيا ميدانى براى او همنامى. تفسير - خداوند متعال در آيه قبل