نتایج جستجو

45 سوره نساء گويد: باء براى تأكيد اتصال به فاعل كفى اضافه مى‏شود. ولى از انصاف نبايد گذشت اگر باء در اين گونه موارد زائد مى‏بود لازم بود كه در «كَفَى اللّهُ

راستگو باشم لعنت بر شما نازل خواهد شد و اگر دروغگو باشم بر من. گفتند: با انصاف آمدى و قرار مباهله گذاشتند. چه دعوت بزرگ و حيرت انگيزى!!! رسول خدا «صلى اللّه

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ‌: بدرستى كه خداوند سبحان امر مى‌فرمايد به انصاف و اعتدالى كه در آن ميل و انحرافى نباشد، و اين در اعتقاديات و عباديات و اخلاقيات

بود و چون از جهات عديده كه مكرّر بيان شده اعجاز و بر حق بودن قرآن بر اهل انصاف ظاهر و هويدا است مجادله و معارضه نميكنند در آيات آن بطعن و ردّ و اشكال مگر

دست فرعون هلاك خواهد شد. تنبيه: شخص عاقل منصف اگر چنانچه در امور خود رعايت انصاف را نموده، از حكم عقل سليم تجاوز ننمايد، و اغراض شخصيه و هواهاى نفسانيه و

بتوسط جبرئيل بر خاتم انبياء صلى اللّه عليه و آله و سلّم تا مردم تجاوز از انصاف و عدل با يكديگر ننمايند و براى تأكيد اين معنى فرموده و برپا داريد اى بندگان

الظَّالِمُونَ‌: پس آن مفتريان، ايشانند ستمكاران، و هيچ ظلمى بالاتر از ترك انصاف و مكابره با حق نيست بعد از واضح شدن آن. فَمَنِ افْتَرى‌ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ

است. (و أوفوا الکیل ... وزنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر) ۴- رعایت عدل و انصاف اقتصادى، در پى دارنده عاقبت و فرجامى نیک است. (ذلک خیر و أحسن تأویلا) «تأویل»

تُصاحِبْنِی قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّی عُذْراً). این جمله حکایت از نهایت انصاف و درونگری موسی می‌کند، و نشان می‌دهد که او در برابر یک واقعیت، هر چند تلخ،

آنكه بدون اطاعت يا با معصيت خوردن ربا ممكن نيست شخص مشمول رحمت الهى شود و انصاف آنستكه اين نهايت مبالغه است در حرمت ريا و ترك طاعت رسول (ص). وَ أَطِيعُوا

وجود نيافتن است براى نبودن وجود دهنده و اين بيان اگر چه اتقن و امتن است ولى انصاف آنستكه بيان اوّل اظهر و انسب با سياق كلام است در توحيد از امام صادق عليه

حقير اگرچه قبيح بلكه اقبح افراد ظلم است لكن انصاف آنستكه قبحش ظاهر نيست ولى بدقت عقلى معلوم ميشود درست انصاف بده كه اگر كسى سيلى بروى خودش بزند يا بغير

بود و چون از جهات عديده كه مكرّر بيان شده اعجاز و بر حق بودن قرآن بر اهل انصاف ظاهر و هويدا است مجادله و معارضه نميكنند در آيات آن بطعن و ردّ و اشكال مگر

ابدى و تدبير امور هر دو دسته در آنعالم از عقاب و ثواب تفسير نموده‌اند و انصاف آنستكه اينمعنى اقرب بلغت و انسب در اعتبار و نظر است ولى چون اين آيات و امثال

اللَّه در كنار هم مقايسه كنيم. 1- حتّى نسبت به دشمنان و شكنجه كنندگان، عدل و انصاف را مراعات بكنيد. «بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ» 2- مقابله به مثل، حقّ طبيعى و

اخلاق اسلامی را رعایت کرد، با اسیران معامله اسلامی نمود، با منحرفان رعایت انصاف و ادب کرد، از دروغ و تهمت پرهیز نمود، و حتی در میدان جنگ همان گونه که در

پيامبر اسلام (ص ) مى باشد واداشتن اهل كتاب به پرداخت جزيه مطابق با عدالت و انصاف است مراد از حق بودن دين ، و معناى توصيف اهل كتاب به عدم تدين به دين حق معناى

پيامبر اسلام (ص ) مى باشد واداشتن اهل كتاب به پرداخت جزيه مطابق با عدالت و انصاف است مراد از حق بودن دين ، و معناى توصيف اهل كتاب به عدم تدين به دين حق معناى

نابود شود و قدر با قضا موافق گردد و علم الهى از غيب ذاتى بشهود خارجى برسد و انصاف آنستكه چنين تشبيهى باين سهولت و اختصار از قدرت بشر خارج و در اعلى درجه اعجاز

ابدى و تدبير امور هر دو دسته در آنعالم از عقاب و ثواب تفسير نموده‌اند و انصاف آنستكه اينمعنى اقرب بلغت و انسب در اعتبار و نظر است ولى چون اين آيات و امثال