مُسَافِحِين: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added word proximity by QBot)
 
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/مُسَافِحِين | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/مُسَافِحِين | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۸: خط ۹:




===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
غَيْر:100, وَ:89, مُحْصِنِين:89, أُجُورَهُن:63, فَمَا:52, لا:52, اسْتَمْتَعْتُم:47, بِه:42, مُتّخِذِي:42, بِأَمْوَالِکُم:42, تَبْتَغُوا:36, آتَيْتُمُوهُن:36, مِنْهُن:36, أَخْدَان:36, أَن:31, إِذَا:31, فَآتُوهُن:31, ذٰلِکُم:26, مَن:26, قَبْلِکُم:26, وَرَاء:21, يَکْفُر:21, فَرِيضَة:21, مِن:21, بِالْإِيمَان:15, الْکِتَاب:15, مَا:15, فَقَد:10, أُوتُوا:10, لَکُم:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::مُسَافِحِين]]
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::مُسَافِحِين]]
|?نازل شده در سال
|?نازل شده در سال

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۹

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

ريختن. جارى كردن. جارى شدن «سفح الدم» يعنى خون ريخت «سفح الدمع سفحا و سفسوحاً» اشك چشم را روان كرد و اشك روان شد. لازم و متعدى هر دو آمده است (اقرب). [انعام:145]. دم مسفوح خون ريخته شده است قيد مسفوح براى آن است كه خون مانده در گوشت پس از رفتن خون متعارف مباح است (مجمع). مسافحه و سفاح به معنى زنا است طبرسى گويد: اصل آن از سفح به معنى ريختن آب است علّت اين تسميه آن است كه زنا كار آب خود (منى) را به طور باطل مى‏ريزد. پائين كوه را سفح جبل نامند كه آب كوه در آن مى‏ريزد . [نساء:24]. يعنى غير از زنانيمه گفته شد ديگران بر شما حلال اند كه با اموال خود بخواهيد در حاليكه عفيفيد و زنا كار نيستيد. سفاح جمع سفح نيز آمده است در نهج البلاغه نامه 11 فرموده: «فَلْيَكُنْ مُعَسْكَرَكُمْ فى... سَفاحِ الْجِبالِ» اردوگاه شما در دامنه‏هاى كوهها باشد.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...