مَقَالِيد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added word proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/مَقَالِيد | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/مَقَالِيد | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۱۳: | خط ۱۴: | ||
(بر وزن فلس) تابيدن «قَلَدَ الْحَبْلَ: فَتَلَهُ» يعنى ريسمان را تابيد، قَليد و مَقْلُود به معنى تابيده است. قِلادَة به كسر قاف تابيده ايست كه به گردن بندند از ريسمان باشد يا نقره يا چيز ديگر. [مائده:2]. قَلائد جمع قِلادَة و آن مثل لنگه كفش و غيره است كه به گردن قربانى مىبندند تا معلوم شود قربانى است و كسى متعرض آن نشود مراد از قلائد در آيه قربانيهاى طوق دار است. يعنى: به عبادتها و علائم خداوند و به ماه حرام و به قربانيها و قربانيهاى طوق دار بى احترامى نكنيد و مزاحمت ننمائيد. * [زمر:62-63]. [شورى:12]. در اقرب الموارد گويد: مقلاد به معنى كليد و خزانه... جمع آن مقاليد است در مجمع واحد آن را مقليد و مقلاد و معنى آن را مفتاح و خزانه نقل كرده است ولى در كشاف و جوامع الجامع آن را كليدها معنى كرده و گفته از لفظ خود مفرد ندارد و كشاف به قولى مفرد آن را مقليد نقل مىكند. پس مقاليد در آيه به معنى كليدها يا خزائن است و خزانههاى آسمان و زمين براى خداست يعنى او مالك امر و حاكم آنهاست. ولى نگارنده به قرينه [منافقون:7]. ترجيح مىدهم كه مراد خزائن باشد و در «خزن» راجع به آن صحبت شده است در نهج البلاغه خطبه 131 فرموده «وَ قَذَفَتْ اِلَيْهِ السَّمواتُ وَالْاَرَصُونَ مَقاليدَها» آسمانها و زمينها كليدهاى خود را به سوى خدا انداختهاند و در خطبه 136 در وصف امام عصر «عليه السلام» فرموده «وَ تُخْرِجُ لَهُ الْاَرْضُ مِنْ اَفاليذِ كَبِدِها وَ تُلْقى اِلَيْهِ سلْماً مِقاليدَها». | (بر وزن فلس) تابيدن «قَلَدَ الْحَبْلَ: فَتَلَهُ» يعنى ريسمان را تابيد، قَليد و مَقْلُود به معنى تابيده است. قِلادَة به كسر قاف تابيده ايست كه به گردن بندند از ريسمان باشد يا نقره يا چيز ديگر. [مائده:2]. قَلائد جمع قِلادَة و آن مثل لنگه كفش و غيره است كه به گردن قربانى مىبندند تا معلوم شود قربانى است و كسى متعرض آن نشود مراد از قلائد در آيه قربانيهاى طوق دار است. يعنى: به عبادتها و علائم خداوند و به ماه حرام و به قربانيها و قربانيهاى طوق دار بى احترامى نكنيد و مزاحمت ننمائيد. * [زمر:62-63]. [شورى:12]. در اقرب الموارد گويد: مقلاد به معنى كليد و خزانه... جمع آن مقاليد است در مجمع واحد آن را مقليد و مقلاد و معنى آن را مفتاح و خزانه نقل كرده است ولى در كشاف و جوامع الجامع آن را كليدها معنى كرده و گفته از لفظ خود مفرد ندارد و كشاف به قولى مفرد آن را مقليد نقل مىكند. پس مقاليد در آيه به معنى كليدها يا خزائن است و خزانههاى آسمان و زمين براى خداست يعنى او مالك امر و حاكم آنهاست. ولى نگارنده به قرينه [منافقون:7]. ترجيح مىدهم كه مراد خزائن باشد و در «خزن» راجع به آن صحبت شده است در نهج البلاغه خطبه 131 فرموده «وَ قَذَفَتْ اِلَيْهِ السَّمواتُ وَالْاَرَصُونَ مَقاليدَها» آسمانها و زمينها كليدهاى خود را به سوى خدا انداختهاند و در خطبه 136 در وصف امام عصر «عليه السلام» فرموده «وَ تُخْرِجُ لَهُ الْاَرْضُ مِنْ اَفاليذِ كَبِدِها وَ تُلْقى اِلَيْهِ سلْماً مِقاليدَها». | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, السّمَاوَات:56, لَه:56, شَيْء:51, الْأَرْض:45, هُو:40, الْبَصِير:32, وَکِيل:32, السّمِيع:29, کُل:26, عَلَى:24, يَبْسُط:24, الّذِين:21, الرّزْق:21, کَمِثْلِه:18, کَفَرُوا:18, لِمَن:18, يَشَاء:15, بِآيَات:15, لَيْس:15, اللّه:13, يَقْدِر:10, أُولٰئِک:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::مَقَالِيد]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۳
«مَقالِید» از مادّه «قَلْد» به گفته غالب ارباب لغت، جمع «مقلید» است (هر چند «زمخشرى» در «کشّاف» مى گوید: این کلمه مفردى از جنس خود ندارد) و «مقلید» و «اقلید» هر دو به معناى «کلید» است، و به گفته «لسان العرب» و بعضى دیگر، اصل آن از «کلید» فارسى گرفته شده، و در عربى نیز، به همین معنا استعمال مى شود.
بنابراین «مَقالِیْدُ السَّمَاواتِ وَ الاَرْضِ» به معناى کلیدهاى آسمان ها و زمین مى باشد. به گفته بعضى از فرهنگ نویسان فارسى: «کلید» معربش «اقلید» و «اکلیل» و «مقلاد» ابزارى است که به آن قفل را گشایند و بندند.
این کلمه در بسیارى از مواقع، به صورت کنایه از تسلط کامل بر چیزى به کار مى رود، گفته مى شود: کلیدِ این کار در دست من است، یعنى راه و برنامه و شرایط پیروزى آن، همه در اختیار من قرار دارد.
ریشه کلمه
- قلد (۴ بار)
قاموس قرآن
(بر وزن فلس) تابيدن «قَلَدَ الْحَبْلَ: فَتَلَهُ» يعنى ريسمان را تابيد، قَليد و مَقْلُود به معنى تابيده است. قِلادَة به كسر قاف تابيده ايست كه به گردن بندند از ريسمان باشد يا نقره يا چيز ديگر. [مائده:2]. قَلائد جمع قِلادَة و آن مثل لنگه كفش و غيره است كه به گردن قربانى مىبندند تا معلوم شود قربانى است و كسى متعرض آن نشود مراد از قلائد در آيه قربانيهاى طوق دار است. يعنى: به عبادتها و علائم خداوند و به ماه حرام و به قربانيها و قربانيهاى طوق دار بى احترامى نكنيد و مزاحمت ننمائيد. * [زمر:62-63]. [شورى:12]. در اقرب الموارد گويد: مقلاد به معنى كليد و خزانه... جمع آن مقاليد است در مجمع واحد آن را مقليد و مقلاد و معنى آن را مفتاح و خزانه نقل كرده است ولى در كشاف و جوامع الجامع آن را كليدها معنى كرده و گفته از لفظ خود مفرد ندارد و كشاف به قولى مفرد آن را مقليد نقل مىكند. پس مقاليد در آيه به معنى كليدها يا خزائن است و خزانههاى آسمان و زمين براى خداست يعنى او مالك امر و حاكم آنهاست. ولى نگارنده به قرينه [منافقون:7]. ترجيح مىدهم كه مراد خزائن باشد و در «خزن» راجع به آن صحبت شده است در نهج البلاغه خطبه 131 فرموده «وَ قَذَفَتْ اِلَيْهِ السَّمواتُ وَالْاَرَصُونَ مَقاليدَها» آسمانها و زمينها كليدهاى خود را به سوى خدا انداختهاند و در خطبه 136 در وصف امام عصر «عليه السلام» فرموده «وَ تُخْرِجُ لَهُ الْاَرْضُ مِنْ اَفاليذِ كَبِدِها وَ تُلْقى اِلَيْهِ سلْماً مِقاليدَها».