عَفَا: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added word proximity by QBot)
 
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/عَفَا | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/عَفَا | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۸: خط ۹:




===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
اللّه:100, وَ:99, عَنْکُم:31, لَقَد:31, عَنْهُم:26, سَيّئَة:25, عَنْهَا:24, لَکَاذِبُون:21, عَلَى:21, مَا:21, غَفُور:21, لَکُم:21, إِنّهُم:20, إِن:20, فَمَن:20, أَمْرِه:20, عَمّا:19, وَبَال:19, عَلَيْکُم:19, تُبْد:19, يَعْلَم:19, عَنْک:19, فَالْآن:19, أَصْلَح:19, حَلِيم:19, مِثْلُهَا:19, فَأَجْرُه:18, لِيَذُوق:18, بَاشِرُوهُن:18, سَلَف:18, لِيَبْتَلِيَکُم:18, الْقُرْآن:18, فَتَاب:18, کَسَبُوا:18, لِم:18, أَذِنْت:16, يُنَزّل:16, صِيَاما:16, مَن:16, أَنْفُسَکُم:16, ذُو:16, تَخْتَانُون:15, فَضْل:15, أَنْفُسَهُم:15, جَزَاء:15, لَهُم:15, ابْتَغُوا:15, صَرَفَکُم:15, بِبَعْض:15, حِين:15, ذٰلِک:15, عَاد:14, الشّيْطَان:14, قَد:14, ثُم:14, يَا:14, کُنْتُم:14, عَدْل:14, إِنّه:14, حَتّى:14, يُهْلِکُون:14, يَنْتَصِرُون:14, لا:13, هُم:13, أَنّکُم:13, أَيّهَا:13, کَتَب:13, يَتَبَيّن:13, الْآخِرَة:13, أَو:13, الْمُؤْمِنِين:13, فَيَنْتَقِم:13, تَسْأَلُوا:13, سَأَلَهَا:13, مَعَکُم:13, إِذ:13, اسْتَزَلّهُم:13, يُحِب:11, يُرِيد:11, إِنّمَا:11, مَسَاکِين:11, لَک:11, الظّالِمِين:10, الْجَمْعَان:10, طَعَام:10, الّذِين:10, مِنْه:10, عَلِم:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::عَفَا]]
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::عَفَا]]
|?نازل شده در سال
|?نازل شده در سال

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۷

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

گذشت. بخشودن گناه. راغب گفته: عفو به معنى قصد گرفتن چيزى است گويند:«عَفاهُ وَ اعْتَفاهُ» او را قصد كرد براى اخذ آنچه نزد اوست. «عَفَا النَّبْتُ وَ الشَّجَرُ» علف و درخت قصد زياد شدن كردند. در الميزان ذيل آيه 219 بقره پس از نقل قول راغب فرموده: «سپس عنايات كلامى باعث شده كه اين لفظ به معانى عديده بيايد از قبيل بخشودن گناه، محو اثر و توسط در انفاق...» راغب عفو از ذنب را قصد ازاله گناه گفته است به نظر او تقرير [توبه:‏43]. اين است:«قَصَدَ اللَّهُ اِزالَةَ الذَّنْبِ عَنْكَ». به هر حال معنى معمول آن همان گذشت و بخشودن و ناديده گرفتن است مثل [مائده:95]. [آل عمران:134]. و چون پيوسته در قرآن با «عن» متعدّى شده حتماً بايد آن را گذشت و چشم‏پوشى معنى كرد. عفّو: صيغه مبالغه است به معنى كثيرالعفو. [مجادله:2]. وآن ممجموعاًپنج بار در وصف حق تعالى آمده است. اكنون لازم است به چند آيه نظر كنيم: 1-[اعراف:95]. دقت در آيه نشان مى‏دهد كه «عَفَواً»به معنى كثرت در اموال است يعنى :گرفتارى‏ها را به فراوانى و راحتى و امان مبدل كرديم تا آنها به فراوانى و وسعت رسيده و گفتند(وجود سّراء و ضرّاء امتحان نيست بلكه) پدرانمان نيز گرفتارى و راحتى ديده‏اند و قرار دنيا همين است آنگاه فرمايد:«فَاَخَذْناهُمْ بَغْتَةً». در آيه زير كه عبارت اخراى آيه فوق است جمله «فَتَحْناعَلَيْهِمْ اَبْوابَ كُِلّ شَىْ‏ءٍ»به جاى «حَتَّى عَفَواْ» آمده است. [انعام:42-44]. بنابراين «عَفَواْ»در آيه زيادشدن و به فراوانى رسيدن است. اهل تفسير نيز آن را كثرت معنى كرده‏اند الميزان بعيد نمى‏داند كه «عَفَواْ» به‏معنى محو باشد يعنى با حسنه بعدى آثار سيئه گذشته را محو كردند... ولى نگارنده با استناد به آيه 44 سوره انعام كه نقل شد معنى كثرت را ترجيح مى‏دهم. 2- [بقره:237].ظاهر آن است كه مراد از «يعفو الذى...» زوج است و مراد از عفو دادن تمام مهر است. يعنى در صورت تعيين مهر اگر قبل از دخول طلاق داديد نصف مهر را بايد بدهيد مگر آنكه زنان عفو كنند و نگيرند و يا مردى كه عقد نكاح در دست اوست عفو كند و همه مهر را بدهد. گفته‏اند: مراد از «يَعْفُوَالَّذى...»ولّى زن است ولى پس از نكاح كه شوهر طلاق مى‏دهد ديگر عقده نكاح در دست ولّى نيست بلكه در دست شوهر است كه مى‏تواند طلاق بدهد و ندهد. ولى در روايات كثيرى ازائمه عليهم‏السلام نقل شده كه مراد از «بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ» ولّى زن است كه او نيز مى‏تواند از مهر صرف نظر كند در اين صورت مراد از آيه آن است كه زوج بايد نصف مهر را بدهد مگر آنكه زوجه و يا ولّى او گذشت كند در تفسير عياشى 8 روايت در اين زمينه نقل شده است. به نقل الميزان در بعض روايات اهل سنت از رسول خدا«صلى‏اللَّه‏عليه‏وآله» و على «عليه‏السلام» نقل شده كه «اَلَّذى بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ»زوج است . ناگفته نماند:مى‏شود «بِيَدِهِ عُقْدَةُالنِّكاحِ» را شامل زوج و ولّى هردو دانست النهايه بايد گفت: روايات بشّق دوم ناظراند. 3-[بقره:219]. به قرينه آيه [فرقان:67]. مراد از «اَلعْفَوْ» حدّ وسط است يعنى تو را پرسند از چه انفاق كنند بگو: حدّ وسط و مناسب حال را انفاق كنيد. گويا تعيين شى‏ء انفاق شده مهم نبوده لذا در جواب از آن عدول و محل مورد لزوم بيان گرديده است. در روايات اهل بيت عليهم‏السلام نيز حدّ وسط و كفاف نقل شده است در تفسير عياشى چهار حديث در اين زمينه آمده و در روايت عبدالرحمن، امام صادق «عليه‏السلام» آيه «اَلَّذينَ اِذااَنْفَقُوا...» راكه نقل شد در آيه مانحن فيه تلاوت فرموده‏اند.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...