عبس ١٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

او را از نطفه ناچیزی آفرید، سپس اندازه‌گیری کرد و موزون ساخت،

|او را از نطفه‌اى آفريد و موزونش ساخت
از نطفه‌اى خلقش كرد و اندازه مقررش بخشيد.
از آب نطفه (بی قدری بدین صورت زیبا) خلقتش فرمود
از نطفه ای [ناچیز و بی مقدار] آفریده است، پس او را [در ذات، صفات و اندام] اندازه لازم عطا کرد.
از نطفه‌اى آفريد و به اندازه پديد آورد.
او را از نطفه‌ای آفریده است و سر و سامان بخشیده است‌
از نطفه‌اى آفريدش پس به اندازه‌اش نهاد.
او را از نطفه‌ی ناچیزی می‌آفریند و قوّت و قدرت (و جمال و کمال) بدو می‌بخشد.
از نطفه‌ای آفریدش‌. پس اندازه‌ای بخشیدش.
از نطفه بیافریدش پس مقدّر داشتش (اندازه نهادش)


عبس ١٨ آیه ١٩ عبس ٢٠
سوره : سوره عبس
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَدَّرَهُ»: قدرت و توانائی بدو داده است. اندازه‌گیری دقیقی در ساختارش به کار رفته است. هر یک از اندامهای او را برای کاری و مناسب با سایر اعضاء آفریده است.


تفسیر

نکات آیه

۱ - خداوند، آفریننده انسان ها است. (خلقه)

۲ - انسان ها، از نطفه آفریده شده اند. (من نطفة خلقه)

۳ - نطفه در مقایسه با جسم کامل انسان، ناچیز و غیر قابل توجّه است. (من نطفة خلقه) نکره بودن «نطفة» مفید تحقیر است. بى اهمیت خواندن نطفه - با وجود حیرت آور بودن بافت آن - بیانگر اهمیت جسم کامل انسان است که در مقایسه با آن، تمام ویژگى هاى نطفه هیچ انگاشته مى شود.

۴ - توجّه انسان به پیدایش او از نطفه اى ناچیز، بازدارنده وى از کفرورزى به خداوند و قدرت او و مایه باور به معاد است. (ما أکفره ... من نطفة خلقه)

۵ - توجّه انسان به دوران نطفه بودن و ناتوانى هاى خویش در آغاز پیدایش، از میان برنده احساس بى نیازى از رهنمودهاى خداوند است. (أمّا من استغنى ... من أىّ شىء خلقه . من نطفة خلقه)

۶ - توانمندى هاى انسان و ویژگى هاى جسمى، اخلاقى و رفتارى او، داراى میزانى تعیین شده از سوى خداوند (فقدّره) حدّ نهایى و اندازه هر چیزى را «قدر» آن مى گویند (مقاییس اللغة). بنابراین، تقدیر; یعنى، اندازه و مقدار چیزى را مشخص ساختن.

۷ - خداوند، در پى آفرینش انسان از نطفه، او را توانمند و مهیّا براى رسیدن به مصلحت هاى خویش قرار داد. (من نطفة خلقه فقدّره) برخى از اهل لغت، ضمن بر شمردن معانى متعددى براى «تقدیر»، دقّت و تفکر در متعادل ساختن امور و مهیّا ساختن آنها را، از جمله معانى آن قرار داده اند (لسان العرب). «فاء» در «فقدّره» گویاى این است که مهیّا شدن انسان براى مصالح خویش، از آثار و پیامدهاى سیستم خلقت او است.

موضوعات مرتبط

  • انسان: استعدادهاى انسان ۷; انسان از نطفه ۲; تقدیر استعدادهاى انسان ۶; تقدیر صفات جسمانى انسان ۶; تقدیر عمل انسان ۶; خالق انسان ها ۱; عنصر خلقت انسان ۲، ۴; قدرت انسان ۷; مصالح انسان ۷; ویژگیهاى خلقت انسان ها ۷
  • ایمان: ایمان به معاد ۴; زمینه ایمان ۴
  • بدن: اهمیت بدن ۳
  • خدا: خالقیت خدا ۱، ۷; مقدرات خدا ۶
  • ذکر: آثار ذکر خلقت انسان ۴، ۵; آثار ذکر عجز انسان ۵
  • کفر: موانع کفر ۴
  • نطفه: بى ارزشى نطفه ۳; نقش نطفه ۲
  • هدایت: موانع بى نیازى از هدایت ۵

منابع