سَنَسِمُه: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(Added word proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/سَنَسِمُه | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/سَنَسِمُه | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۶: خط ۷:
*[[ریشه وسم‌ | وسم‌]] (۱۸۱ بار) [[کلمه با ریشه:: وسم‌| ]]
*[[ریشه وسم‌ | وسم‌]] (۱۸۱ بار) [[کلمه با ریشه:: وسم‌| ]]


=== قاموس قرآن ===
علامت گذاشتن. وَسَمَ الشَّىْ‏ءَ وَسْماً» يعنى او را علامت گذارى كرد و علامت را سِمَة گويند [قلم:16]. حتما بر بينى او علامت و داغ ذلت مى‏نهيم. رجوع شود به «خرطوم». [حجر:75]. متوسم آن است كه به علامت نگاه كندو از آن به چيز ديگرى پى ببرد و تفرس كند يعنى در آنچه از اوضاع قوم لوط ياد شد درسها و عبرتهاست به اهل فراست و عاقلان. آنها كه از چيزى به چيزى پى مى‏برند درمجمع از امام صادق «عليه السلام» نقل شده «نَحْنُ الْمُتَوَسِّمُونَ...» البته مصداق واقعى و اولى متوسمون آنها عليهم السلام هستند. در كافى در اين باره بابى منعقد فرموده و در آن پنج حديث نقل كرده است و ضمن يكى از آنها از امام باقر «عليه السلام» است كه: «قالَ رَسُولُ‏اللهِ «صلى الله عليه واله» اَتَقُوا فِراسَةَ الْمؤْمِنَ فَأنَّهُ يَنْظُرُبِنُورِاللهِ عَزَّوَجَلَّ...» اين ماده فقط دوبار در قرآن آمده است.
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
الْأَوّلِين:100, عَلَى:87, أَسَاطِير:87, قَال:74, إِنّا:74, الْخُرْطُوم:74, آيَاتُنَا:61, بَلَوْنَاهُم:61, عَلَيْه:49, کَمَا:49, تُتْلَى:36, بَلَوْنَا:36, إِذَا:23, أَصْحَاب:23, الْجَنّة:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::سَنَسِمُه]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۶

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

علامت گذاشتن. وَسَمَ الشَّىْ‏ءَ وَسْماً» يعنى او را علامت گذارى كرد و علامت را سِمَة گويند [قلم:16]. حتما بر بينى او علامت و داغ ذلت مى‏نهيم. رجوع شود به «خرطوم». [حجر:75]. متوسم آن است كه به علامت نگاه كندو از آن به چيز ديگرى پى ببرد و تفرس كند يعنى در آنچه از اوضاع قوم لوط ياد شد درسها و عبرتهاست به اهل فراست و عاقلان. آنها كه از چيزى به چيزى پى مى‏برند درمجمع از امام صادق «عليه السلام» نقل شده «نَحْنُ الْمُتَوَسِّمُونَ...» البته مصداق واقعى و اولى متوسمون آنها عليهم السلام هستند. در كافى در اين باره بابى منعقد فرموده و در آن پنج حديث نقل كرده است و ضمن يكى از آنها از امام باقر «عليه السلام» است كه: «قالَ رَسُولُ‏اللهِ «صلى الله عليه واله» اَتَقُوا فِراسَةَ الْمؤْمِنَ فَأنَّهُ يَنْظُرُبِنُورِاللهِ عَزَّوَجَلَّ...» اين ماده فقط دوبار در قرآن آمده است.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...