ریشه نفس: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Move page script صفحهٔ ریشه نفس‌ را به ریشه نفس منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::نفس‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
تنفس عبارت است از گسترش و توسعه يافتن. [تكوير:18-17]. قسم به شب كه درآيد و قسم به صبح كه گسترش يابد نفس بدين معنى بر وزن فرس است كه در قاموس آن را وسعت و گسترش گفته است. تنافس: به معنى مسابقه دو نفس در رسيدن به چيز مطلوب است بقول راغب آن مجاهده نفس است در رسيدن و شبيه شدن به فضلاء بى آنكه ضررى بديگرى برساند. [مطفّفين:26]. و در رسيدن به آن نعمت بهشتى مسابقه و رغبت كنند مسابقه كنندگان. نفس نفس (بروزن فلس) در اصل به معنى ذات است. طبرسى ذيل آيه [بقره:9]. فرموده: نفس سه معنى دارد يكى به معنى روح ديگرى به معنى تأكيد مثل «جائَنى زيدٌ نَفْسُهُ» سوم به معنى ذات و اصل همان است. در صحاح گفته: نفس به معنى روح است. «خَرِجَتْ نَفْسُهُ» يعنى روحش خارج شد ايضا نفس به معنى خون است «مالَيْسَ سائِلَةٌ لايُنْجَسُ الْماء اِذا ماتَ فيهِ» آنكه خون جهنده ندارد اگر در آبى بميرد آب نجس نمى‏شود تا مى‏گويد نفس به معنى عين وذات شى‏ء است. ظاهرا خون را از آن نفس گفته‏اند كه روح با آن از بدنش خارج مى‏شود. نفس در قرآن مجيد نفس در قرآن مجيد در چند معنى بكار رفته كه نقل مى‏شود: 1- روح. مثل [زمر:42]. چون براى روح مرگى نيست لذا بايد در «مَوْتَها» مضاف مقدر كرد و يا قائل به مجاز عقلى شد يعنى «حينَ مَوْتِ أَبْدانِها» ايضا در «وَالتَّى لَمْ تَمُتْ» بايد گفت: «وَالتَّى لَمْ تَمُتْ‏بَدَنُها» يعنى: خدا ارواح را در حين موت از ابدان مى‏گيرد و روحى را كه بدنش نمرده در وقت خواب قبض مى‏كند، آنگاه روحى را كه درخواب گرفته نگاه مى‏دارد اگر مرگ را بر صاحب آن نوشته باشد و ديگرى را تا وقتى معين ببدن مى‏فرستد. در باره روح مجرد از نظر قرآن در «روح» شرحى نوشته‏ايم . 2- ذات و شخص. مثل [بقره:48]. بترسيد از روزيكه كسى از كسى كفايت نمى‏كند. 3- در آياتى نظير [يوسف:53]. [شمس:8-7]. مى‏شود منظور تمايلات نفسانى و خواهشهاى وجود انسان و غرائز او باشد كه بااختيارى كه داده شده مى‏تواند آنها را در مسير حق ياباطل قرار دهدلذا فرموده: [شمس:10-9]. ايضا در [قيامه:2]. كه ظاهرا وجدان و درك آدمى مراد است و نيز در آياتى نظير [نازعات:40]. همين معنى به نظر مى‏آيد ايضا [مائده:30]. 4- قلوب و باطن. در آياتى نظير [اعراف:205]. [احزاب:37]. [يوسف:77]. [طه:67]. [اسراء:25]. مراد از نفس و نفوس در اين آيات بايد قلوب و باطن انسانها باشد يعنى اين چيز در درون آدمى است در «قلب» آياتى در اين زمينه نقل كرده‏ايم كه در بعضى از آيات به جاى نفوس قلوب ذكر شده نظير: [اسراء:25]. و [احزاب:51]. 5- [نساء:1]. نظير اين آيه است [انعام:98]. [اعراف:189]. [زمر:6]. كه فرموده «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمٌ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها» به نظر مى‏آيد مراد از نفس در اين آيات بشر اولى است.
تنفس عبارت است از گسترش و توسعه يافتن. [تكوير:18-17]. قسم به شب كه درآيد و قسم به صبح كه گسترش يابد نفس بدين معنى بر وزن فرس است كه در قاموس آن را وسعت و گسترش گفته است. تنافس: به معنى مسابقه دو نفس در رسيدن به چيز مطلوب است بقول راغب آن مجاهده نفس است در رسيدن و شبيه شدن به فضلاء بى آنكه ضررى بديگرى برساند. [مطفّفين:26]. و در رسيدن به آن نعمت بهشتى مسابقه و رغبت كنند مسابقه كنندگان. نفس نفس (بروزن فلس) در اصل به معنى ذات است. طبرسى ذيل آيه [بقره:9]. فرموده: نفس سه معنى دارد يكى به معنى روح ديگرى به معنى تأكيد مثل «جائَنى زيدٌ نَفْسُهُ» سوم به معنى ذات و اصل همان است. در صحاح گفته: نفس به معنى روح است. «خَرِجَتْ نَفْسُهُ» يعنى روحش خارج شد ايضا نفس به معنى خون است «مالَيْسَ سائِلَةٌ لايُنْجَسُ الْماء اِذا ماتَ فيهِ» آنكه خون جهنده ندارد اگر در آبى بميرد آب نجس نمى‏شود تا مى‏گويد نفس به معنى عين وذات شى‏ء است. ظاهرا خون را از آن نفس گفته‏اند كه روح با آن از بدنش خارج مى‏شود. نفس در قرآن مجيد نفس در قرآن مجيد در چند معنى بكار رفته كه نقل مى‏شود: 1- روح. مثل [زمر:42]. چون براى روح مرگى نيست لذا بايد در «مَوْتَها» مضاف مقدر كرد و يا قائل به مجاز عقلى شد يعنى «حينَ مَوْتِ أَبْدانِها» ايضا در «وَالتَّى لَمْ تَمُتْ» بايد گفت: «وَالتَّى لَمْ تَمُتْ‏بَدَنُها» يعنى: خدا ارواح را در حين موت از ابدان مى‏گيرد و روحى را كه بدنش نمرده در وقت خواب قبض مى‏كند، آنگاه روحى را كه درخواب گرفته نگاه مى‏دارد اگر مرگ را بر صاحب آن نوشته باشد و ديگرى را تا وقتى معين ببدن مى‏فرستد. در باره روح مجرد از نظر قرآن در «روح» شرحى نوشته‏ايم . 2- ذات و شخص. مثل [بقره:48]. بترسيد از روزيكه كسى از كسى كفايت نمى‏كند. 3- در آياتى نظير [يوسف:53]. [شمس:8-7]. مى‏شود منظور تمايلات نفسانى و خواهشهاى وجود انسان و غرائز او باشد كه بااختيارى كه داده شده مى‏تواند آنها را در مسير حق ياباطل قرار دهدلذا فرموده: [شمس:10-9]. ايضا در [قيامه:2]. كه ظاهرا وجدان و درك آدمى مراد است و نيز در آياتى نظير [نازعات:40]. همين معنى به نظر مى‏آيد ايضا [مائده:30]. 4- قلوب و باطن. در آياتى نظير [اعراف:205]. [احزاب:37]. [يوسف:77]. [طه:67]. [اسراء:25]. مراد از نفس و نفوس در اين آيات بايد قلوب و باطن انسانها باشد يعنى اين چيز در درون آدمى است در «قلب» آياتى در اين زمينه نقل كرده‏ايم كه در بعضى از آيات به جاى نفوس قلوب ذكر شده نظير: [اسراء:25]. و [احزاب:51]. 5- [نساء:1]. نظير اين آيه است [انعام:98]. [اعراف:189]. [زمر:6]. كه فرموده «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمٌ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها» به نظر مى‏آيد مراد از نفس در اين آيات بشر اولى است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, ما:68, کم:64, ل:63, من:62, ه:57, ف:52, لا:51, ب:50, الله:44, اله:43, وله:41, فى:39, انن:38, ها:37, على:34, ظلم:32, ان:31, کون:28, قول:28, ک:28, الا:26, ى:25, کلل:24, عن:23, علم:22, نفس:22, الذين:21, امن:21, يوم:20, قتل:20, نا:20, شىء:19, اذا:18, ربب:17, ضلل:17, کسب:16, الى:16, مول:16, قد:16, ايى:16, شهد:16, ثم:16, خير:16, ا:15, وقى:15, لکن:15, هدى:15, قوم:15, عمل:15, جزى:15, وفى:15, کفر:15, خسر:15, ملک:15, لو:15, او:15, جىء:14, انس:14, بين:14, زوج:14, اول:14, خلق:14, کتب:14, ارض:14, ذلک:14, اذ:14, لم:14, رحم:14, موت:14, جعل:14, سوء:14, اتى:14, اوى:13, وحد:13, هن:13, هو:13, غفر:13, يا:13, رسل:13, جهد:13, صلح:13, قدم:13, عين:13, غير:13, زکو:13, امر:13, کلف:13, ائى:13, رود:13, خوف:13, اخر:13, ضرر:13, فعل:13, قبل:13, مع:13, عند:13, سبل:13, انتم:13, دنو:12, نصر:12, حيى:12, طوع:12, خرج:12, فرق:12, نفع:12, حقق:12, سمع:12, التى:12, اهل:12, خفى:12, بصر:12, صوب:12, حسن:12, ذوق:12, شعر:12, ظنن:12, دعو:12, وسع:12, وجد:12, حسب:12, کذب:12, جنن:12, شحح:12, دون:12, هوى:12, درى:12, کبر:12, حرم:12, اخذ:12, شکر:12, صبر:12, نن:12, لقى:12, بل:12, نور:12, سلم:12, شرى:12, خون:12, ذا:12, رئى:12, نسو:12, عزز:12, حتى:12, برء:12, نزل:12, ذهب:12, ريب:12, حضر:12, نفق:11, سکن:11, خلد:11, عرف:11, جدل:11, اخو:11, سمو:11, غدو:11, اذن:11, هلک:11, شهو:11, ربص:11, ن:11, اکل:11, غرر:11, قرر:11, مثل:11, بعد:11, بدو:11, نظر:11, لعل:11, عذب:11, بغى:11, بئس:11, هذا:11, الذى:11, ذلکم:11, رضو:11, سوى:11, لوم:11, رجع:11, غنى:11, دور:11, يقن:11, عبد:11, بيت:11, ذکر:11, بنو:11, صدق:11, لئک:11, رزق:11, نسى:11, سال:11, حذر:11, مزج:11, س:11, صحب:11, اسرائيل:11, جمع:11, ولى:11, زهق:11, نعم:11, توب:11, انا:11, قسم:11, بلو:11, موسى:11, الک:11, دخل:11, انف:11, وزن:11, يوسف:11, کيف:11, امم:11, لما:11, فضل:11, تلو:11, وعد:11, حرج:11, اثر:11, نبو:11, رغب:11, حبب:11, بخع:11, فتن:11, حسر:11, کلم:11, شرک:11, عظم:11, حزن:11, عتو:11, عقب:11, ليس:11, انت:11, درء:11, بلغ:11, قرب:11, حشر:11, مرء:11, سرر:11, بهل:11, قدر:11, مکر:11, مهد:11, فسد:11, دين:11, فحش:11, صبح:11, بحر:11, سعى:11, بخل:11, اولاء:11, عسى:11, بعض:11, بعث:11, سنم:11, درج:11, ولد:11, متع:11, هل:11, لن:11, فلح:11, اجل:11, صير:11, احد:11, قضى:11, هما:11, ربع:11, سفه:11, جمل:11, نکث:11, تبع:11, نفر:11, وزر:11, کنز:11, قرء:11, حوج:11, وجه:11, حکم:11, رئف:11, غفل:11, کفى:11, عدو:11, فصل:11, کفف:11, کيد:11, قسط:11, فجر:11, شرب:11, فسق:11, سبق:11, هذه:11, ملو:11, کود:11, وکل:11, عدد:11, ثقل:11, طوف:11, حرث:11, خصص:11, لدى:11, جهنم:11, نطق:11, بطن:11, قعد:11, کان:11, نهى:11, سوق:11, شهر:11, عدل:11, ضرب:11, هى:11, طحى:10, طمن:10, ذرر:10, ثمر:10, بعثر:10, ضرع:10, سجر:10, وهب:10, خدع:10, زلف:10, همم:10, مرض:10, حين:10, طيب:10, شقق:10, يعقوب:10, مسک:10, لذذ:10, عمى:10, حرض:10, قلب:10, امس:10, خفف:10, فرى:10, مقت:10, بسل:10, حدث:10, ثلث:10, لعن:10, ختم:10, سرف:10, نشء:10, يدى:10, ثقب:10, افق:10, سلف:10, عصم:10, نحن:10, لحد:10, عسعس:10, لمز:10, قرض:10, غلق:10, وجس:10, طحو:10, بشر:10, فکر:10, ردد:10, قبر:10, ثبت:10, ظهر:10, نبز:10, وئد:10, ندم:10, وثق:10, طمئن:10, هجر:10, شغف:10, فتى:10, هؤلاء:10, حوش:10, قهر:10, سعر:10, زبر:10, کنن:10, سفر:10, سحر:10, نجو:10, صنع:10, عجل:10, برر:10, سئل:10, ذنب:10, نبت:10, دمى:10, صرخ:10, علو:10, وسوس:10, خلص:10, بوب:10, ضيق:10, کره:10, طرق:10, نجم:10, وحى:10, حلف:10, نقص:10, سخط:10, طلق:10, قنط:10, بلى:10, کثر:10, هنالک:10, صفو:10, اثم:10, خطب:10, حسد:10, شفع:10, هنء:10, رهن:10, اننى:10, زيد:10, يى:10, عفو:10, جهر:10, نکر:10, عذر:10, هنا:10, فتو:10, منن:10, لفح:10, لهم:10, حلل:10, سليمان:10, لقب:10, وذر:10, کرم:10, هون:10, وحش:10, عشر:10, ودع:10, يمن:10, هارون:10, جوع:10, عجز:10, قصد:10, جحم:10, ليل:10, وسم:10, جنح:10, کنس:10, بدل:10, رحب:10, حفظ:10, ابراهيم:10, غيب:10, منى:10, صدد:10, شرر:10, فقر:10, غمم:10, صرر:10, عنت:10, بسط:10, حبط:10, دمو:10, ذى:10, جحد:10, زول:10, صور:10, وعظ:10, ملل:10, بغت:10, بنى:10, صلو:10, فدى:10, حصد:10, سور:10, فرط:10, مزق:10, ذرء:10, فزع:10, عون:10, وقد:10, لجء:10, جرى:10, هيت:10, زرع:10, متى:10, اجر:10, کوب:10, غلل:10, تلک:10, عهد:10, حصحص:10, توراة:10, سجد:10, حرص:10, الم:10, ذو:10, کن:10, اون:10, اين:10, نئى:10, کسو:10, وقف:10, کيل:10, ربو:10, خيل:10, خنس:10, حسس:10, جناح:10, قرى:10, عقل:10, بيد:10, عضد:10, نشر:10, سلط:10, نفخ:10, حدد:10, حجر:10, أما:10, حبل:10, بکر:10, غلم:10, سرع:10, بغل:10, دمم:10, برک:10, رکع:10, افک:10, صغر:10, کى:10, جنب:10, نبذ:10, ذبح:10, خردل:10, لبث:10, بثث:10, اسحاق:10, غيث:10, عمر:10, شجر:10, اياى:10, امد:10, فقه:10, دئب:10, خشى:10, عشو:10, اصل:10, اوب:10, بلد:10, ابد:10, شقو:10, مدن:10, ضعف:10, روح:10, سفک:10, تجر:10, غشى:10, نکح:10, ورد:10, اللاتى:10, مرد:10, جبر:10, غوث:10, ابو:10, صدر:10, منع:10, سوع:10, نوم:10, فطر:10, خبر:10, کتم:10, ودد:10, شدد:10, ظمء:10, طرف:10, خلف:10, صحف:10, عوذ:10, حفد:10, غشو:10, رمى:10, وضع:10, عرج:10, شتت:10, شقى:10, وبل:10, ام:10, قمص:10, صرح:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۲۷

تکرار در قرآن: ۲۹۸(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

تنفس عبارت است از گسترش و توسعه يافتن. [تكوير:18-17]. قسم به شب كه درآيد و قسم به صبح كه گسترش يابد نفس بدين معنى بر وزن فرس است كه در قاموس آن را وسعت و گسترش گفته است. تنافس: به معنى مسابقه دو نفس در رسيدن به چيز مطلوب است بقول راغب آن مجاهده نفس است در رسيدن و شبيه شدن به فضلاء بى آنكه ضررى بديگرى برساند. [مطفّفين:26]. و در رسيدن به آن نعمت بهشتى مسابقه و رغبت كنند مسابقه كنندگان. نفس نفس (بروزن فلس) در اصل به معنى ذات است. طبرسى ذيل آيه [بقره:9]. فرموده: نفس سه معنى دارد يكى به معنى روح ديگرى به معنى تأكيد مثل «جائَنى زيدٌ نَفْسُهُ» سوم به معنى ذات و اصل همان است. در صحاح گفته: نفس به معنى روح است. «خَرِجَتْ نَفْسُهُ» يعنى روحش خارج شد ايضا نفس به معنى خون است «مالَيْسَ سائِلَةٌ لايُنْجَسُ الْماء اِذا ماتَ فيهِ» آنكه خون جهنده ندارد اگر در آبى بميرد آب نجس نمى‏شود تا مى‏گويد نفس به معنى عين وذات شى‏ء است. ظاهرا خون را از آن نفس گفته‏اند كه روح با آن از بدنش خارج مى‏شود. نفس در قرآن مجيد نفس در قرآن مجيد در چند معنى بكار رفته كه نقل مى‏شود: 1- روح. مثل [زمر:42]. چون براى روح مرگى نيست لذا بايد در «مَوْتَها» مضاف مقدر كرد و يا قائل به مجاز عقلى شد يعنى «حينَ مَوْتِ أَبْدانِها» ايضا در «وَالتَّى لَمْ تَمُتْ» بايد گفت: «وَالتَّى لَمْ تَمُتْ‏بَدَنُها» يعنى: خدا ارواح را در حين موت از ابدان مى‏گيرد و روحى را كه بدنش نمرده در وقت خواب قبض مى‏كند، آنگاه روحى را كه درخواب گرفته نگاه مى‏دارد اگر مرگ را بر صاحب آن نوشته باشد و ديگرى را تا وقتى معين ببدن مى‏فرستد. در باره روح مجرد از نظر قرآن در «روح» شرحى نوشته‏ايم . 2- ذات و شخص. مثل [بقره:48]. بترسيد از روزيكه كسى از كسى كفايت نمى‏كند. 3- در آياتى نظير [يوسف:53]. [شمس:8-7]. مى‏شود منظور تمايلات نفسانى و خواهشهاى وجود انسان و غرائز او باشد كه بااختيارى كه داده شده مى‏تواند آنها را در مسير حق ياباطل قرار دهدلذا فرموده: [شمس:10-9]. ايضا در [قيامه:2]. كه ظاهرا وجدان و درك آدمى مراد است و نيز در آياتى نظير [نازعات:40]. همين معنى به نظر مى‏آيد ايضا [مائده:30]. 4- قلوب و باطن. در آياتى نظير [اعراف:205]. [احزاب:37]. [يوسف:77]. [طه:67]. [اسراء:25]. مراد از نفس و نفوس در اين آيات بايد قلوب و باطن انسانها باشد يعنى اين چيز در درون آدمى است در «قلب» آياتى در اين زمينه نقل كرده‏ايم كه در بعضى از آيات به جاى نفوس قلوب ذكر شده نظير: [اسراء:25]. و [احزاب:51]. 5- [نساء:1]. نظير اين آيه است [انعام:98]. [اعراف:189]. [زمر:6]. كه فرموده «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمٌ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها» به نظر مى‏آيد مراد از نفس در اين آيات بشر اولى است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
أَنْفُسَهُمْ‌ ۳۷
أَنْفُسَکُمْ‌ ۱۸
نَفْسٌ‌ ۱۵
نَفْسٍ‌ ۳۲
نَفْساً ۱۴
أَنْفُسُکُمُ‌ ۱
أَنْفُسِهِمْ‌ ۳۵
لِأَنْفُسِکُمْ‌ ۶
نَفْسَهُ‌ ۷
الْأَنْفُسِ‌ ۲
بِأَنْفُسِهِنَ‌ ۲
أَنْفُسِهِنَ‌ ۲
أَنْفُسِکُمْ‌ ۱۸
فَلِأَنْفُسِکُمْ‌ ۱
أَنْفُسَنَا ۲
نَفْسِهِ‌ ۱۷
لِنَفْسٍ‌ ۳
أَنْفُسُهُمْ‌ ۱۰
أَنْفُسِکُمُ‌ ۱
لِأَنْفُسِهِمْ‌ ۳
نَفْسِکَ‌ ۴
نَفْسَکَ‌ ۴
الْأَنْفُسُ‌ ۳
نَفْسِي‌ ۹
نَفْسُهُ‌ ۲
النَّفْسَ‌ ۶
بِالنَّفْسِ‌ ۲
أَنْفُسَکُمُ‌ ۱
فَلِنَفْسِهِ‌ ۴
بِأَنْفُسِهِمْ‌ ۵
أَنْفُسِنَا ۱
لِنَفْسِي‌ ۴
لِنَفْسِهِ‌ ۱۰
أَنْفُسُکُمْ‌ ۳
نَفْسِ‌ ۱
نَفْسِهَا ۱
بِنَفْسِکَ‌ ۱
نُفُوسِکُمْ‌ ۱
فَلِأَنْفُسِهِمْ‌ ۱
کَنَفْسٍ‌ ۱
نَفْسَهَا ۱
نَفْسُکَ‌ ۱
الْأَنْفُسَ‌ ۱
النُّفُوسُ‌ ۱
تَنَفَّسَ‌ ۱
فَلْيَتَنَافَسِ‌ ۱
الْمُتَنَافِسُونَ‌ ۱
النَّفْسُ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط