ریشه نشر: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
نشر در اصل به معنى گستردن و گسترده شدن است لازم و متعدى به كار رود «نَشَرَ الثَّوْبَ وَ الْكِتابَ نَشْراً: بَسَطَهُ» لازم و متعدى بودن آن در مصباح و اقرب مذكور است. [تكوير:10]. آنگاه كه نامه‏ها گسترده و باز شوند. [طور:2-3]. قسم به كتاب نوشته شده در پوستى گسترده. [مرسلات:3]. قسم به بادهاى گسترنده كه ابر را به طرز مخصوصى مى‏گسترند. نشر و انشار به معنى زنده كردن آمده «نَشَرَ اللَّهُ الْمَوْتى وَ اَنْشَرَهُمْ: اَحْياهُمْ» به نظر مى‏آيد اين از آنجهت است كه زنده شدن يكنوع گسترده شدن است ذرات بدن در اثر حركت و جنبش رشد كرده و گسترده شده بدن را تشكيل مى‏دهند. [عبس:22]. سپس آنگاه كه خواهد او را زنده مى‏كند [زخرف:11]. او که از آسمان آب به اندازه نازل كرد و به وسيله آن سرزمين مرده را زنده نمود مثل [نحل:65]. انتشار: گسترده شدن و پراكنده شدن. [جمعه:10]. پس چون نماز تمام شد در زمين متفرق شده و در طلب روزى و فضل خدا باشيد. [روم:20]. از آيات خداوند آنست كه شما را از خاك آفريد آنگاه شما بشريد كه در زمين گسترده و منتشر مى‏شويد. نشور: مصدر است لازم و متعدى هر دو آيد [فاطر:9]. با آن آب سرزمين مرده را زنده كرديم زنده شدن مردگان نيز همانطور است. [فرقان:40]. بلكه از زنده شدن نمى‏ترسيدند.
نشر در اصل به معنى گستردن و گسترده شدن است لازم و متعدى به كار رود «نَشَرَ الثَّوْبَ وَ الْكِتابَ نَشْراً: بَسَطَهُ» لازم و متعدى بودن آن در مصباح و اقرب مذكور است. [تكوير:10]. آنگاه كه نامه‏ها گسترده و باز شوند. [طور:2-3]. قسم به كتاب نوشته شده در پوستى گسترده. [مرسلات:3]. قسم به بادهاى گسترنده كه ابر را به طرز مخصوصى مى‏گسترند. نشر و انشار به معنى زنده كردن آمده «نَشَرَ اللَّهُ الْمَوْتى وَ اَنْشَرَهُمْ: اَحْياهُمْ» به نظر مى‏آيد اين از آنجهت است كه زنده شدن يكنوع گسترده شدن است ذرات بدن در اثر حركت و جنبش رشد كرده و گسترده شده بدن را تشكيل مى‏دهند. [عبس:22]. سپس آنگاه كه خواهد او را زنده مى‏كند [زخرف:11]. او که از آسمان آب به اندازه نازل كرد و به وسيله آن سرزمين مرده را زنده نمود مثل [نحل:65]. انتشار: گسترده شدن و پراكنده شدن. [جمعه:10]. پس چون نماز تمام شد در زمين متفرق شده و در طلب روزى و فضل خدا باشيد. [روم:20]. از آيات خداوند آنست كه شما را از خاك آفريد آنگاه شما بشريد كه در زمين گسترده و منتشر مى‏شويد. نشور: مصدر است لازم و متعدى هر دو آيد [فاطر:9]. با آن آب سرزمين مرده را زنده كرديم زنده شدن مردگان نيز همانطور است. [فرقان:40]. بلكه از زنده شدن نمى‏ترسيدند.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ف:100, ه:76, من:67, اذا:56, لا:46, ب:45, ک:43, ان:40, کون:38, عصف:34, فى:34, فرق:33, اله:29, کلا:28, موت:28, الى:28, کم:27, هم:27, ل:26, کتب:25, رسل:25, لقى:25, ما:25, ارض:24, سمو:24, اوى:23, نشر:23, صحف:23, اتى:23, هو:23, قول:22, الله:22, الا:22, بل:21, رحم:21, الذى:21, ها:20, بشر:20, انن:20, عرف:20, قضى:20, کفر:20, ذلک:19, رئى:19, ثم:19, بعد:18, ايى:18, ذکر:18, نا:17, دعو:17, ائى:17, ذا:17, اخذ:17, قرء:17, هطع:17, رود:17, لو:17, ا:17, بيت:17, امن:16, عمر:16, کهف:16, جعل:16, نهر:16, رقق:16, الذين:16, رجو:16, شىء:16, سقف:16, قنط:16, جرد:16, کشط:15, نحن:15, انس:15, يوم:15, صلو:15, حيى:15, قتل:15, انتم:15, رفع:15, قدر:15, سطر:15, ابو:15, طعم:15, لما:15, بحر:15, طور:14, بلد:14, بغى:14, سجر:14, کان:14, روح:14, حدث:14, وله:14, جحم:14, ربب:14, ذنب:14, سبت:14, عزز:14, هذا:14, خرج:14, خوف:14, هما:14, کفى:14, ولى:14, سعر:14, قوم:14, رزق:14, قبر:14, اخر:14, اول:14, موه:14, نزل:14, نوم:14, خلق:14, فضل:13, امر:13, لبس:13, حمد:13, غيث:13, علم:13, ترب:13, سئل:13, بين:13, ملک:13, خسف:12, مرء:12, دخل:12, يدى:12, نفس:12, ليل:12, فرى:12, ام:12, غوث:12, ذلکم:12, جدث:12, اکل:12, نفع:11, هزء:11, صدق:11, کلل:11, هىء:11, نکب:11, لم:11, اذى:11, هى:11, عبد:10, لکن:10, نبو:10, ضرر:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۲

تکرار در قرآن: ۲۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

نشر در اصل به معنى گستردن و گسترده شدن است لازم و متعدى به كار رود «نَشَرَ الثَّوْبَ وَ الْكِتابَ نَشْراً: بَسَطَهُ» لازم و متعدى بودن آن در مصباح و اقرب مذكور است. [تكوير:10]. آنگاه كه نامه‏ها گسترده و باز شوند. [طور:2-3]. قسم به كتاب نوشته شده در پوستى گسترده. [مرسلات:3]. قسم به بادهاى گسترنده كه ابر را به طرز مخصوصى مى‏گسترند. نشر و انشار به معنى زنده كردن آمده «نَشَرَ اللَّهُ الْمَوْتى وَ اَنْشَرَهُمْ: اَحْياهُمْ» به نظر مى‏آيد اين از آنجهت است كه زنده شدن يكنوع گسترده شدن است ذرات بدن در اثر حركت و جنبش رشد كرده و گسترده شده بدن را تشكيل مى‏دهند. [عبس:22]. سپس آنگاه كه خواهد او را زنده مى‏كند [زخرف:11]. او که از آسمان آب به اندازه نازل كرد و به وسيله آن سرزمين مرده را زنده نمود مثل [نحل:65]. انتشار: گسترده شدن و پراكنده شدن. [جمعه:10]. پس چون نماز تمام شد در زمين متفرق شده و در طلب روزى و فضل خدا باشيد. [روم:20]. از آيات خداوند آنست كه شما را از خاك آفريد آنگاه شما بشريد كه در زمين گسترده و منتشر مى‏شويد. نشور: مصدر است لازم و متعدى هر دو آيد [فاطر:9]. با آن آب سرزمين مرده را زنده كرديم زنده شدن مردگان نيز همانطور است. [فرقان:40]. بلكه از زنده شدن نمى‏ترسيدند.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
مَنْشُوراً ۱
يَنْشُرْ ۱
يُنْشِرُونَ‌ ۱
نُشُوراً ۳
تَنْتَشِرُونَ‌ ۱
فَانْتَشِرُوا ۲
النُّشُورُ ۲
يَنْشُرُ ۱
فَأَنْشَرْنَا ۱
بِمُنْشَرِينَ‌ ۱
مَنْشُورٍ ۱
مُنْتَشِرٌ ۱
مُنَشَّرَةً ۱
النَّاشِرَاتِ‌ ۱
نَشْراً ۱
أَنْشَرَهُ‌ ۱
نُشِرَتْ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط