ریشه لوح: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
جز (Move page script صفحهٔ ریشه لوح‌ را به ریشه لوح منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
لوح در اصل به معنى آشكار شدن است «لاحَ الشَّىْ‏ءُ لَوْحاً: بَدَأَ» آنگاه لوح به هر تخته و صفحه گويند كه در آن مى‏نويسند خواه از چوب باشد يا غير آن. صفحه را از آن لوح گويند كه معانى در آن به وسيله كتابت آشكار مى‏شود چنانكه از مجمع به دست مى‏آيد، اقرب الموارد اين علت را به صورت «قيل» آورده است. به قولى علت آن آشكار شدن خطوط در آن است [قمر:13]. نوح را به چيزى كه تخته‏ها و مسمارها داشت حمل كرديم منظور كشتى نوح «عليه السلام» و الواح جمع لوح است. [اعراف:154-150-145]. مراد از الواح صفحه‏هاى تورات است معلوم نيست از چوب بوده يا چرم يا فلز و غيره. به قولى آنها از چوب بودند و از آسمان آمدند به قول از زمرّد بودند به طول ده ذراع، به قولى از زبرجد سبز و ياقوت سرخ، به قولى دو لوح بودند، زجّاج گفته به دو لوح در لغت الواح گفته مى‏شود. هيچ يك از اين اقوال را اعتبارى نيست و از «كَتَبْنا» مى‏شود فهميد كه الواح از آسمان نازل شده‏اند. واللَّه العالم. * [مدثر:27و28و29]. تلويح به معنى تغيير است «لَوَّحَهُ الْحَرُّ: غَيَّرَهُ» بَشَر جمع بشره است به معنى پوست بدن است يعنى چه ميدانى سقر چيست؟ نه مى‏گذارد و نه دست مى‏كشد تغيير دهنده پوستهاى بدن است. لوح محفوظ [بروج:22و21]. لوح محفوظ كه ظرف قرآن است عبارت اخراى كتاب مكنون و امّ الكتاب است كه در «اُمّ» ذيل آيه [زخرف:4]. درباره آن صحبت كرده‏ايم.
لوح در اصل به معنى آشكار شدن است «لاحَ الشَّىْ‏ءُ لَوْحاً: بَدَأَ» آنگاه لوح به هر تخته و صفحه گويند كه در آن مى‏نويسند خواه از چوب باشد يا غير آن. صفحه را از آن لوح گويند كه معانى در آن به وسيله كتابت آشكار مى‏شود چنانكه از مجمع به دست مى‏آيد، اقرب الموارد اين علت را به صورت «قيل» آورده است. به قولى علت آن آشكار شدن خطوط در آن است [قمر:13]. نوح را به چيزى كه تخته‏ها و مسمارها داشت حمل كرديم منظور كشتى نوح «عليه السلام» و الواح جمع لوح است. [اعراف:154-150-145]. مراد از الواح صفحه‏هاى تورات است معلوم نيست از چوب بوده يا چرم يا فلز و غيره. به قولى آنها از چوب بودند و از آسمان آمدند به قول از زمرّد بودند به طول ده ذراع، به قولى از زبرجد سبز و ياقوت سرخ، به قولى دو لوح بودند، زجّاج گفته به دو لوح در لغت الواح گفته مى‏شود. هيچ يك از اين اقوال را اعتبارى نيست و از «كَتَبْنا» مى‏شود فهميد كه الواح از آسمان نازل شده‏اند. واللَّه العالم. * [مدثر:27و28و29]. تلويح به معنى تغيير است «لَوَّحَهُ الْحَرُّ: غَيَّرَهُ» بَشَر جمع بشره است به معنى پوست بدن است يعنى چه ميدانى سقر چيست؟ نه مى‏گذارد و نه دست مى‏كشد تغيير دهنده پوستهاى بدن است. لوح محفوظ [بروج:22و21]. لوح محفوظ كه ظرف قرآن است عبارت اخراى كتاب مكنون و امّ الكتاب است كه در «اُمّ» ذيل آيه [زخرف:4]. درباره آن صحبت كرده‏ايم.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ل:100, فى:97, ه:86, على:69, اخذ:69, من:62, ب:58, لا:58, ها:52, نا:45, کلل:45, ما:41, امر:38, وذر:38, مجد:34, شىء:34, حفظ:34, رحم:34, لقى:34, ذات:34, جرى:34, بشر:34, دسر:34, نسخ:31, بقى:31, غضب:31, کم:31, ربب:31, قرء:31, عين:27, رئس:27, قرآن:27, موسى:27, سقر:27, قدر:24, وعظ:24, تسع:24, حمل:24, هدى:24, اخو:24, هو:24, عن:24, کتب:20, سکت:20, ک:20, شکر:20, فصل:20, جزى:20, بل:20, عشر:20, قد:20, عجل:20, حوط:20, لما:17, ا:17, جرر:17, الذين:17, کون:13, ى:13, بعد:10, هم:10, الى:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۵

تکرار در قرآن: ۶(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

لوح در اصل به معنى آشكار شدن است «لاحَ الشَّىْ‏ءُ لَوْحاً: بَدَأَ» آنگاه لوح به هر تخته و صفحه گويند كه در آن مى‏نويسند خواه از چوب باشد يا غير آن. صفحه را از آن لوح گويند كه معانى در آن به وسيله كتابت آشكار مى‏شود چنانكه از مجمع به دست مى‏آيد، اقرب الموارد اين علت را به صورت «قيل» آورده است. به قولى علت آن آشكار شدن خطوط در آن است [قمر:13]. نوح را به چيزى كه تخته‏ها و مسمارها داشت حمل كرديم منظور كشتى نوح «عليه السلام» و الواح جمع لوح است. [اعراف:154-150-145]. مراد از الواح صفحه‏هاى تورات است معلوم نيست از چوب بوده يا چرم يا فلز و غيره. به قولى آنها از چوب بودند و از آسمان آمدند به قول از زمرّد بودند به طول ده ذراع، به قولى از زبرجد سبز و ياقوت سرخ، به قولى دو لوح بودند، زجّاج گفته به دو لوح در لغت الواح گفته مى‏شود. هيچ يك از اين اقوال را اعتبارى نيست و از «كَتَبْنا» مى‏شود فهميد كه الواح از آسمان نازل شده‏اند. واللَّه العالم. * [مدثر:27و28و29]. تلويح به معنى تغيير است «لَوَّحَهُ الْحَرُّ: غَيَّرَهُ» بَشَر جمع بشره است به معنى پوست بدن است يعنى چه ميدانى سقر چيست؟ نه مى‏گذارد و نه دست مى‏كشد تغيير دهنده پوستهاى بدن است. لوح محفوظ [بروج:22و21]. لوح محفوظ كه ظرف قرآن است عبارت اخراى كتاب مكنون و امّ الكتاب است كه در «اُمّ» ذيل آيه [زخرف:4]. درباره آن صحبت كرده‏ايم.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
الْأَلْوَاحِ‌ ۱
الْأَلْوَاحَ‌ ۲
أَلْوَاحٍ‌ ۱
لَوَّاحَةٌ ۱
لَوْحٍ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط