ریشه فئد: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(Added root proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::فئد]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
=== قاموس قرآن ===
قلب. [نجم:11]. آنچه چشم ديد قلب تكذيب نكرد قلب را از آن فؤاد گويند كه در آن توقد و دلسوزى هست كه «فأد» به معنى بريان كردن آمده است به قولى علت اين تسميه تأثر و تحول قلب است كه «فأد» در اصل به معنى حركت و تحريك است. (اقرب) راغب وجه اول را گفته و نيز قلب را به علت تقلب و تحول آن قلب گفته‏اند. جمع آن افئده است [ابراهيم:37]. دلهائى از مردم را وادار كه به ايشان مايل باشند. [اسراء:36]. تقدير آيه ظاهراً «مسؤلاً عنه» است صدر آيه چنين است: «وَ لاتَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عَلْمٌ اِنَّ...» يعنى از آنچه نمى‏دانى پيروى مكن كه گوش و چشم و قلب همه مسؤل‏اند. ظهور آيه در آن است كه چشم و گوش و قلب بايد بكوشند و يقين به دست آورند و به آن ترتيب اثر بدهند كه [يونس:36]. و اگر فقهاء در احكام جزئى عمل به ظن مى‏كنند روى دليل علمى است كه ناچار بايد به ظن عمل كرد، احتمال دارد ضمير «عنه» راجع به علم باشد يعنى چشم و گوش و دل در تحصيل علم مسؤل‏اند. و خلاصه آيه اين است: آنچه را علم ندارى معتقد مباش، آنچه علم ندارى مگو، آنچه را علم ندارى مكن، در روايات اهل بيت عليهم‏السلام به جمله «اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ...» مستقلاً استناد شده بدون اشاره به صدر آيه ولى با دقّت خواهيم ديد كه صدر آن نيز داخل در استناد است. يعنى دو جور مى‏شود استفاده كرد و آنها عليهم‏السلام لمناسبة به يك جور آن اشاره فرموده‏اند. *** با ملاحظه آيه گذشته و آيات [نحل:78]. [مؤمنون:78]. [سجده:9]. و غيره كه فؤاد و افئده در رديف سمع و بصر آمده مخصوصاً آيه [همزه:6-7]. ميتوان فهميد كه مراد از فؤاد قلب صنوبرى شكل معروف است مشروح سخن در «قلب» ديده شود. واللَّه‏العالم. [قصص:10]. در اقرب الموارد گفته: «اَلْفُؤادُ الْفارِغُ» دو معنى دارد يكى قلب بى غم و اندوه يعنى فارغ از هر دو، ديگرى قلب بدحال كه اميد و طمعى ندارد (قلب مأيوس) به نظرم مراد از فارغ پريشانحالى است گرچه به دل مادر موسى «لاتَخافى وَ لاتَحْزَنى» الهام شده بود ولى بالاخره بشر و مادر بود و اضطراب داشت كه مطلب به كجا خواهد انجاميد و آيا آنچه به نظرش آمده عملى خواهد شد يا نه؟ يعنى قلب مادر موسى پريشان شد و حقاً كه نزديك بود سر را افشا كند اگر دلش را محكم نكرده بوديم. بعضى از بزرگان به قرينه «لاتَخافى و لاتَحْزَنى» فارغ را بى‏اندوه گفته است ولى «اِنْ كادَتْ لَتُبْدى» خلاف آن را مى‏رساند.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, ما:69, ه:68, بصر:65, ل:60, لا:55, سمع:54, کم:48, ک:45, ب:35, الى:32, جعل:32, شکر:32, قلل:31, ف:29, من:28, على:27, انن:26, ا:26, فى:26, امن:25, الذى:23, هو:23, هوى:21, جىء:21, انس:21, عن:20, رتل:20, ها:20, قول:20, رئى:20, ثبت:20, کون:19, وحى:18, شىء:18, اذا:18, اتى:17, لم:17, علم:16, قلب:16, کلل:16, امم:16, الذين:16, کذب:16, نشء:16, شعر:16, ذرء:16, صبح:16, طلع:16, اول:16, غنى:16, موسى:16, لعل:16, طرف:16, نذر:16, التى:15, وقد:15, صلو:15, فرغ:15, فرى:14, صغو:14, مرى:14, ان:14, وصد:14, يوم:14, ولد:14, اخر:14, اذ:14, وله:14, هذه:13, کود:13, عبد:13, اله:13, ردد:13, قوم:13, رسل:13, عمد:13, الله:12, بدو:12, وذر:12, ضلل:12, رضو:12, جحد:12, اخذ:12, سئل:12, ذلک:12, نا:12, حقق:12, رزق:12, نبء:12, او:12, ربب:12, بلس:12, مشى:12, اوى:12, وعظ:12, روح:12, طير:12, وحد:12, نور:12, عذب:12, حرم:11, رئس:11, ائى:11, جمل:11, مکن:11, ذکر:11, قرف:10, قنع:10, قرء:10, ليس:10, ثمر:10, ايى:10
</qcloud>
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱

تکرار در قرآن: ۱۶(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

قلب. [نجم:11]. آنچه چشم ديد قلب تكذيب نكرد قلب را از آن فؤاد گويند كه در آن توقد و دلسوزى هست كه «فأد» به معنى بريان كردن آمده است به قولى علت اين تسميه تأثر و تحول قلب است كه «فأد» در اصل به معنى حركت و تحريك است. (اقرب) راغب وجه اول را گفته و نيز قلب را به علت تقلب و تحول آن قلب گفته‏اند. جمع آن افئده است [ابراهيم:37]. دلهائى از مردم را وادار كه به ايشان مايل باشند. [اسراء:36]. تقدير آيه ظاهراً «مسؤلاً عنه» است صدر آيه چنين است: «وَ لاتَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عَلْمٌ اِنَّ...» يعنى از آنچه نمى‏دانى پيروى مكن كه گوش و چشم و قلب همه مسؤل‏اند. ظهور آيه در آن است كه چشم و گوش و قلب بايد بكوشند و يقين به دست آورند و به آن ترتيب اثر بدهند كه [يونس:36]. و اگر فقهاء در احكام جزئى عمل به ظن مى‏كنند روى دليل علمى است كه ناچار بايد به ظن عمل كرد، احتمال دارد ضمير «عنه» راجع به علم باشد يعنى چشم و گوش و دل در تحصيل علم مسؤل‏اند. و خلاصه آيه اين است: آنچه را علم ندارى معتقد مباش، آنچه علم ندارى مگو، آنچه را علم ندارى مكن، در روايات اهل بيت عليهم‏السلام به جمله «اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ...» مستقلاً استناد شده بدون اشاره به صدر آيه ولى با دقّت خواهيم ديد كه صدر آن نيز داخل در استناد است. يعنى دو جور مى‏شود استفاده كرد و آنها عليهم‏السلام لمناسبة به يك جور آن اشاره فرموده‏اند. *** با ملاحظه آيه گذشته و آيات [نحل:78]. [مؤمنون:78]. [سجده:9]. و غيره كه فؤاد و افئده در رديف سمع و بصر آمده مخصوصاً آيه [همزه:6-7]. ميتوان فهميد كه مراد از فؤاد قلب صنوبرى شكل معروف است مشروح سخن در «قلب» ديده شود. واللَّه‏العالم. [قصص:10]. در اقرب الموارد گفته: «اَلْفُؤادُ الْفارِغُ» دو معنى دارد يكى قلب بى غم و اندوه يعنى فارغ از هر دو، ديگرى قلب بدحال كه اميد و طمعى ندارد (قلب مأيوس) به نظرم مراد از فارغ پريشانحالى است گرچه به دل مادر موسى «لاتَخافى وَ لاتَحْزَنى» الهام شده بود ولى بالاخره بشر و مادر بود و اضطراب داشت كه مطلب به كجا خواهد انجاميد و آيا آنچه به نظرش آمده عملى خواهد شد يا نه؟ يعنى قلب مادر موسى پريشان شد و حقاً كه نزديك بود سر را افشا كند اگر دلش را محكم نكرده بوديم. بعضى از بزرگان به قرينه «لاتَخافى و لاتَحْزَنى» فارغ را بى‏اندوه گفته است ولى «اِنْ كادَتْ لَتُبْدى» خلاف آن را مى‏رساند.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
أَفْئِدَتَهُمْ‌ ۱
أَفْئِدَةُ ۱
فُؤَادَکَ‌ ۲
أَفْئِدَةً ۲
أَفْئِدَتُهُمْ‌ ۲
الْأَفْئِدَةَ ۴
الْفُؤَادَ ۱
فُؤَادُ ۱
الْفُؤَادُ ۱
الْأَفْئِدَةِ ۱

ریشه‌های مرتبط