ریشه عزز

از الکتاب
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.

تکرار در قرآن: ۱۱۹(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

عزّت به معنى توانائى است مقابل ذلّت. در اقرب الموارد گويد: «عَزَّهُ عَزّاً: قَوّاهُ - عَزَّالرَّجُلُ عَزّاً وَ عِزَّةً: صارَ عَزيزاً قَوى بَعْدَ ذِلَّةٍ». راغب گفته: عزّت حالتى است كه از مغلوب بودن انسان مانع مى‏شود. گويند: «اَرْضٌ عَزازٌ» زمين سخت. طبرسى نيز اصل آن را از عزاز الارض مى‏داند. از كلمات اهل لغت بدست مى‏آيد: شى‏ء كمیاب را از آن جهت عزيز و عزيز الوجود گويند كه آن در حالت توانائى قرار گرفته و رسيدن به آن سخت است. [نساء:139]، آيا عزّت و توانائى را در پيش كفّار مى‏جويند؟! عزّت همه‏اش مال خداست. [مريم:81]. ظاهراً فاعل «لِيَكُونُوا» «آلِهَةً» است يعنى: جز خدا معبودهائى گرفتند تا براى آنها عزّت و توانائى شوند! در آيه: [ص:23]. آن را غلبه معنى كرده‏اند يعنى:گفت مرا بر آن ميش كفيل كن و در سخن بر من غلبه كرد، به نظرم آن استعمال در لازم معنى است كه غلبه لازم عزّت است. راغب گويد: بعضى گفته‏اند: از من در مخاطبه و مخاصمه قوى‏تر شد. تعزيز: به معنى تقويت است مثل [يس:14]. يعنى با فرستاده سوم آنها را تقويت كرديم. ناگفته نماند: فعل عزّ لازم و متعدّى هر دو به كار رفته ولى عزّز ظاهراً فقط متعدى استعمال شده است. * [آل عمران:26]. آيه صريح است در اينكه دادن و پس گرفتن حكومت و نيز عزّت و ذلت در دست خداست، ولى چون كارهاى خدا از روى حكمت و علت است و جزافى نيست بايد علت ذلّت و عزّت را در خود شخص جستجو کرد لذا می‏بینیم قرآن پیوسته ذلت را از آن كفّار و بدكاران مى‏داند در اثر كفر و بدكارى [بقره:61]. * [بقره:206]. ظاهراً مراد از عزّت توانائى ظاهرى است چنانكه از ما قبل آيه «وَ اِذا تَوَلّى سَعى فِى الْاَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها...» استفاده مى‏شود يعنى: چون گوئى از خدا بترس توانائى و حكومتش او را به نافرمانى وا ميدارد و با اتّكاء به قدرت خويش از قبول حق امتناع مى‏كند. راغب گويد: در اينجا به طور استعاره به حميّت و اباء مذموم، عزّت گفته شده. همچنين است قول اقرب الموارد. * [ص:2]. در اين آيه مثل آيه سابق عزت به كفّار و بدكاران نسبت داده شده. ظاهراً مراد از آن در آيه امتناع و تكبّر و عزّت ادعائى است و نكره آمدن آن قرينه اين احتمال است يعنى: كفّار از قبول قرآن در امتناع و مخالف‏اند آيه [منافقون:8]. روشن مى‏كند كه عزّت واقعى مطلقاً مال خدا و رسول و مؤمنان است. * [فاطر:10]. ايضاً نساء:139 - يونس:65، عزّت همه دست خدا است و هر كس طالب عزّت باشد بايد از خدا بخواهد. عزّتهاى ظاهرى و اعتبارى دنيا نيز در دست خداست كه ميدهد و مى‏ستاند و اگر كسى به ديگرى عزّت بدهد آن هم به اذن و مشيّت خداست.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
الْعَزِيزُ ۴۶
الْعِزَّةُ ۳
عَزِيزٌ ۲۳
تُعِزُّ ۱
الْعَزِيزِ ۱۸
عَزِيزاً ۷
الْعِزَّةَ ۴
أَعِزَّةٍ ۱
بِعَزِيزٍ ۴
أَعَزُّ ۲
عِزّاً ۱
بِعِزَّةِ ۱
أَعِزَّةَ ۱
فَعَزَّزْنَا ۱
الْعِزَّةِ ۱
عِزَّةٍ ۱
عَزَّنِي‌ ۱
فَبِعِزَّتِکَ‌ ۱
عَزِيزٍ ۱
الْأَعَزُّ ۱

ریشه‌های مرتبط