ریشه عاد: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
قوم هود«عليه‏السلام». [هود:60]. اين مردم در سرزمين احقاف از يمن سكونت داشتند چنانكه فرموده [احقاف:21]. در «حقف» گذشت كه: احقاف در جنوب جزيرةالعرب از قسمت‏هاى ربع‏الخالى (وادى دهناء) است كه در روزگار گذشته آباد و مسكن قوم عاد بود. پيامبر معروفشان هود «عليه‏السلام» بود ولى پيامبران ديگرى نيز داشته‏اند چنانكه فرموده: [شعراء:123]. مردمى بودند بت‏پرست به هود «عليه‏السلام» مى‏گفتند [هود:53]. و نيز قيامت را انكار مى‏كردند [حاقة:4]. مرمان قوى هيكل و مرفّه بودند [اعراف:69]. و نيز هود «عليه‏السلام» به ايشان مى‏گفت [شعراء:132-134]. چون در ضلالت خويش اصرار ورزيدند بادى سرد و سوزان بر ايشان وزيدن گرفت هفت شب و روز ادامه داشت ابدانشان را چون چوب خشكاند و خونهايشان را منجمد كرد تا همه از بين رفتند [حاقة:6-8]. رجوع شود به «روح» تحت عنوان بادى كه قوم هود را از برد در آنجا نظر داده‏ايم كه باد آنها طوفان نبوده بلكه باد سرد و سوزان بود. واللَّه‏العالم. در مجمع ذيل آيه 65 اعراف درباره عاد فرموده او عاد پسر عوص پسر ارم پسر سام بن نوح بود. على هذا عاد نام شخصى است كه قبيله و قوم با نام او تسميه شده در اقرب الموارد به اين تسميه تصريح شده است و نيز اقرب گفته: «عاد» منصرف هر دو آيد. نگارنده گويد: عاد در قرآن مجموعاً 24 بار آمده و همه منصرف به كار رفته است.
قوم هود«عليه‏السلام». [هود:60]. اين مردم در سرزمين احقاف از يمن سكونت داشتند چنانكه فرموده [احقاف:21]. در «حقف» گذشت كه: احقاف در جنوب جزيرةالعرب از قسمت‏هاى ربع‏الخالى (وادى دهناء) است كه در روزگار گذشته آباد و مسكن قوم عاد بود. پيامبر معروفشان هود «عليه‏السلام» بود ولى پيامبران ديگرى نيز داشته‏اند چنانكه فرموده: [شعراء:123]. مردمى بودند بت‏پرست به هود «عليه‏السلام» مى‏گفتند [هود:53]. و نيز قيامت را انكار مى‏كردند [حاقة:4]. مرمان قوى هيكل و مرفّه بودند [اعراف:69]. و نيز هود «عليه‏السلام» به ايشان مى‏گفت [شعراء:132-134]. چون در ضلالت خويش اصرار ورزيدند بادى سرد و سوزان بر ايشان وزيدن گرفت هفت شب و روز ادامه داشت ابدانشان را چون چوب خشكاند و خونهايشان را منجمد كرد تا همه از بين رفتند [حاقة:6-8]. رجوع شود به «روح» تحت عنوان بادى كه قوم هود را از برد در آنجا نظر داده‏ايم كه باد آنها طوفان نبوده بلكه باد سرد و سوزان بود. واللَّه‏العالم. در مجمع ذيل آيه 65 اعراف درباره عاد فرموده او عاد پسر عوص پسر ارم پسر سام بن نوح بود. على هذا عاد نام شخصى است كه قبيله و قوم با نام او تسميه شده در اقرب الموارد به اين تسميه تصريح شده است و نيز اقرب گفته: «عاد» منصرف هر دو آيد. نگارنده گويد: عاد در قرآن مجموعاً 24 بار آمده و همه منصرف به كار رفته است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, قوم:96, ثمود:88, ف:74, من:56, ب:55, نوح:49, ل:45, ى:44, اخو:40, کذب:38, اذ:37, صحب:36, فى:36, ما:34, انن:34, بعد:34, ربب:34, رسل:29, کم:28, قول:28, هلک:28, قبل:27, ه:27, الا:27, الى:26, ذکر:26, عذب:25, هود:25, کفر:25, الذين:25, کون:24, مثل:24, هو:23, ک:23, نذر:22, فرعون:22, لوط:22, رس:20, صعق:20, بين:20, اما:20, حقق:20, قد:20, ابراهيم:19, کيف:18, الم:18, رحم:18, ارض:18, اوى:17, ايى:17, روح:17, ائى:17, يوم:16, احزاب:16, يا:16, جثم:16, لم:16, ارم:16, طغى:16, ايکه:16, تلک:16, لوم:16, مدن:16, بوء:16, أما:16, وقى:16, ذات:16, اول:16, جحد:16, عمى:16, غلظ:16, دور:15, طغو:15, ذو:15, کبر:15, جىء:15, فسق:15, قرع:15, عزز:15, عاد:15, عمد:15, التى:15, ظلم:14, عقب:14, خلف:14, وتد:14, شعرى:14, غير:14, هل:14, نا:14, على:14, يمم:14, کلل:13, فعل:13, دئب:13, عتد:13, خلق:13, بقى:13, قرن:13, لعن:13, ها:13, نجو:13, احقاف:13, جعل:13, ان:13, اخذ:13, الله:13, صرصر:13, تبع:13, درى:13, صبح:13, نبذ:12, عقم:12, رئى:12, رجف:12, ذلک:12, عتو:12, سخر:12, لا:12, نبء:12, دنو:12, عبد:12, صبر:12, قرء:11, هزم:11, وذر:11, کثر:11, سهل:11, هذه:11, هذا:11, سکن:11, علم:11, عرض:11, مدين:11, ا:11, عصو:11, مؤتفکة:11, اله:11, خلو:11, اتى:10, عصى:10, وله:10, زين:10, قصر:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱

تکرار در قرآن: ۲۴(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

قوم هود«عليه‏السلام». [هود:60]. اين مردم در سرزمين احقاف از يمن سكونت داشتند چنانكه فرموده [احقاف:21]. در «حقف» گذشت كه: احقاف در جنوب جزيرةالعرب از قسمت‏هاى ربع‏الخالى (وادى دهناء) است كه در روزگار گذشته آباد و مسكن قوم عاد بود. پيامبر معروفشان هود «عليه‏السلام» بود ولى پيامبران ديگرى نيز داشته‏اند چنانكه فرموده: [شعراء:123]. مردمى بودند بت‏پرست به هود «عليه‏السلام» مى‏گفتند [هود:53]. و نيز قيامت را انكار مى‏كردند [حاقة:4]. مرمان قوى هيكل و مرفّه بودند [اعراف:69]. و نيز هود «عليه‏السلام» به ايشان مى‏گفت [شعراء:132-134]. چون در ضلالت خويش اصرار ورزيدند بادى سرد و سوزان بر ايشان وزيدن گرفت هفت شب و روز ادامه داشت ابدانشان را چون چوب خشكاند و خونهايشان را منجمد كرد تا همه از بين رفتند [حاقة:6-8]. رجوع شود به «روح» تحت عنوان بادى كه قوم هود را از برد در آنجا نظر داده‏ايم كه باد آنها طوفان نبوده بلكه باد سرد و سوزان بود. واللَّه‏العالم. در مجمع ذيل آيه 65 اعراف درباره عاد فرموده او عاد پسر عوص پسر ارم پسر سام بن نوح بود. على هذا عاد نام شخصى است كه قبيله و قوم با نام او تسميه شده در اقرب الموارد به اين تسميه تصريح شده است و نيز اقرب گفته: «عاد» منصرف هر دو آيد. نگارنده گويد: عاد در قرآن مجموعاً 24 بار آمده و همه منصرف به كار رفته است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
عَادٍ ۱۲
عَادٌ ۹
عَاداً ۴
لِعَادٍ ۱
بِعَادٍ ۱

ریشه‌های مرتبط