ریشه اجل: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


[[ ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ریشه اجل‌ | '''لیست کلمات مشتق شده ''']]
[[ ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ریشه اجل‌ | '''لیست کلمات مشتق شده ''']]
«أجْل» در اصل، به معناى «مدت معین» است. و «قضاء اجل» به معناى تعیین مدت و یا به آخر رساندن مدت است; اما بسیار مى شود، که به آخرین فرصت نیز «اجل» گفته مى شود.
مثلاً مى گویند: «اجلِ دَیْن» فرا رسیده است; یعنى آخرین موقع پرداخت بدهى رسیده است. و این که به فرا رسیدن مرگ نیز، «اجل» مى گویند; به خاطر آن است که آخرین لحظه عمر انسان در آن موقع است. «اجل» همان گونه که قبلاً هم گفته ایم دو گونه است:
«حتمى» و «مشروط یا معلق». اجل حتمى، زمان پایان قطعى عمر شخص یا قوم یا چیزى است که هیچ گونه دگرگونى در آن امکان ندارد. ولى اجل مشروط یا معلق، زمانى است که با دگرگون شدن شرائط و موانع، ممکن است کم و زیاد بشود; قبلاً در این زمینه به قدر کافى صحبت کرده ایم.


«أجْل» (بر وزن نخل) در اصل، به معناى «جنایت» است، سپس به هر کارى که عاقبت ناگوارى دارد گفته شده، و بعد از آن به هر کارى که عاقبتى داشته باشد گفته اند و الآن غالباً براى تعلیل و بیان علت چیزى به کار مى رود.
«أجْل» (بر وزن نخل) در اصل، به معناى «جنایت» است، سپس به هر کارى که عاقبت ناگوارى دارد گفته شده، و بعد از آن به هر کارى که عاقبتى داشته باشد گفته اند و الآن غالباً براى تعلیل و بیان علت چیزى به کار مى رود.

نسخهٔ ‏۵ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۳:۵۲

تکرار در قرآن: ۵۶(بار)

لیست کلمات مشتق شده

«أجْل» در اصل، به معناى «مدت معین» است. و «قضاء اجل» به معناى تعیین مدت و یا به آخر رساندن مدت است; اما بسیار مى شود، که به آخرین فرصت نیز «اجل» گفته مى شود. مثلاً مى گویند: «اجلِ دَیْن» فرا رسیده است; یعنى آخرین موقع پرداخت بدهى رسیده است. و این که به فرا رسیدن مرگ نیز، «اجل» مى گویند; به خاطر آن است که آخرین لحظه عمر انسان در آن موقع است. «اجل» همان گونه که قبلاً هم گفته ایم دو گونه است: «حتمى» و «مشروط یا معلق». اجل حتمى، زمان پایان قطعى عمر شخص یا قوم یا چیزى است که هیچ گونه دگرگونى در آن امکان ندارد. ولى اجل مشروط یا معلق، زمانى است که با دگرگون شدن شرائط و موانع، ممکن است کم و زیاد بشود; قبلاً در این زمینه به قدر کافى صحبت کرده ایم.


«أجْل» (بر وزن نخل) در اصل، به معناى «جنایت» است، سپس به هر کارى که عاقبت ناگوارى دارد گفته شده، و بعد از آن به هر کارى که عاقبتى داشته باشد گفته اند و الآن غالباً براى تعلیل و بیان علت چیزى به کار مى رود.

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
أَجَلَهُنَ‌ ۴
أَجَلَهُ‌ ۱
أَجَلٍ‌ ۱۸
أَجَلِهِ‌ ۱
مُؤَجَّلاً ۱
أَجْلِ‌ ۱
أَجَلاً ۳
أَجَلٌ‌ ۶
أَجَلَنَا ۱
أَجَّلْتَ‌ ۱
أَجَلُهُمْ‌ ۶
لِأَجَلٍ‌ ۴
أَجَلَهَا ۲
الْأَجَلَيْنِ‌ ۱
الْأَجَلَ‌ ۱
أَجَلَ‌ ۲
أَجَلُهَا ۱
أَجَلُهُنَ‌ ۱
أُجِّلَتْ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط