حَنِيفا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه حنف | حنف]] (۱۲ بار) [[کلمه با ریشه:: حنف| ]] | *[[ریشه حنف | حنف]] (۱۲ بار) [[کلمه با ریشه:: حنف| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
(بر وزن فرس) ميل يه حقّ: راغب گفته حنف ميل از ضلال به استقامت و جنف ميل از استقامت به ضلال است. [آل عمران:67] ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى بلكه مايل به حقّ و مسلمان بود. گويا منظور آن است كه ابراهيم كسى بود كه از قبول حق امتناع ندانست و هر چه حق بود مىپذيرفت . [يونس:105] توجّه خود را براى دين كن حال آنكه مايل به حقّى و از مشركان مباش. جمع آن حنفاء است مثل [بيّنة:5] حنيف ده بار و حنفاء دو بار در قرآن آمده است . احنف كسى است كه در پليش كجى بوده باشد طبرسى در ذيل آيه 135 بقره آورده: گفتهاند حنبف كسى است كه بر دين راست، ثابت باشد، ابن اثير در نهايه گويد: حنيف كسى است كه به اسلام مايل و در آن ثابت باشد. ناگفته نماند: اين سخن حق است زيرا كه حنيف صفت مشبهه است و آن دلالت بر ثبوت دارد. ابن اثير از رسول خدا (ص) نقل كرده كه فرموده «بُعِثْتُ بِالْحَنيفيَّةِ السَّهْلَةِ السَّمْحَةِ» مراد از حنيفيّة دين اسلام است كه به حق مايل و يا از يهوديّت و نصرانيّت بدين ابراهيم مايل است. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۰۹
«حَنِیف» از مادّه «حنف» (بر وزن هدف) به معناى تمایل پیدا کردن از گمراهى به درستى و راستى است، به معناى کسى است که از ادیان باطل به سوى حق گراییده است، و نیز به معناى خالص است چنان که شرح آن در ذیل آیه 67 سوره «آل عمران»، بیان گردید، و در اصطلاح قرآن، به کسى گفته مى شود که از آئین باطل زمان خود روى گرداند و به آئین حق توجّه کند. کسى که از «انحراف» به «راستى و استقامت» مى گراید، از آئین ها و روش هاى منحرف چشم مى پوشد، و متوجّه آئین مستقیم خداوند مى شود، همان آئینى که موافق فطرت است، و به خاطر همین موافقتش با فطرت، صاف و مستقیم است. بنابراین،یک نوع اشاره به فطرى بودن توحید در درون آن نهفته است، زیرا انحراف چیزى است که بر خلاف فطرت باشد (دقت کنید). و به خاطر همین هماهنگى، صراط مستقیم محسوب مى شود. بنابراین، در تعبیر «حنیف» اشاره لطیفى به فطرى بودن توحید نیز شده است.
ریشه کلمه
- حنف (۱۲ بار)
قاموس قرآن
(بر وزن فرس) ميل يه حقّ: راغب گفته حنف ميل از ضلال به استقامت و جنف ميل از استقامت به ضلال است. [آل عمران:67] ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى بلكه مايل به حقّ و مسلمان بود. گويا منظور آن است كه ابراهيم كسى بود كه از قبول حق امتناع ندانست و هر چه حق بود مىپذيرفت . [يونس:105] توجّه خود را براى دين كن حال آنكه مايل به حقّى و از مشركان مباش. جمع آن حنفاء است مثل [بيّنة:5] حنيف ده بار و حنفاء دو بار در قرآن آمده است . احنف كسى است كه در پليش كجى بوده باشد طبرسى در ذيل آيه 135 بقره آورده: گفتهاند حنبف كسى است كه بر دين راست، ثابت باشد، ابن اثير در نهايه گويد: حنيف كسى است كه به اسلام مايل و در آن ثابت باشد. ناگفته نماند: اين سخن حق است زيرا كه حنيف صفت مشبهه است و آن دلالت بر ثبوت دارد. ابن اثير از رسول خدا (ص) نقل كرده كه فرموده «بُعِثْتُ بِالْحَنيفيَّةِ السَّهْلَةِ السَّمْحَةِ» مراد از حنيفيّة دين اسلام است كه به حق مايل و يا از يهوديّت و نصرانيّت بدين ابراهيم مايل است.