تَنْفُذُون

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

[رحمن:33]. اين كلمه فقط سه بار در كلام الله آمده آنهم دريك آيه. نفوذ و نفاذ به معنى سوراخ كردن و خارج شدن به آن طرف است لذا در مصباح گفته: «نَفَذَ السَّهْمُ: خَرَقَ الرَّمْيَةَ وَ خَرِجَ مَنْها» يعنى تير هدف را سوراخ كرد و از آن طرف خارج گرديد. «نفوذامر» مطاع بودن آن است انفاذ و تنفيذ امر، اجرا كردن آن مى‏باشد. معنى آيه چنين است: اى جماعت جن و انس اگر مى‏توانيد از اطراف آسمانها و زمين خارج شويد، خارج شويد، نمى‏توانيد خارج شويد مگر به تسلط و قدرتى. در آيه بعدى آمده «يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ» شعله‏اى از آتش و دخان برشما فرستاده شود كه دفع آن نتوانيد. ظاهرا مراد آن است كه در صورت خارج شدن از اقطار آسمانها و زمين چنين اتفاقى روى خواهد داد و ظاهر آن است كه اگر بشر سلطان و قدرت داشته باشد خروج از اقطار آسمانها و زمين براى وى ممكن خواهدبود. آيا ساختن «آپلو» براى رفتن به ماه رسيدن به «سلطان» است؟! آيا با آپلو بشراز اقطار زمين خارج نشد؟ آيا گردش در ماوراء جوّ بوسيله «ناويز»ها و قمرهاى مصنوعى خروج از اقطار زمين نیست؟!. آیا «آپلو»ها از اقطار زمین و سموات هفتگانه آن خارج نشدند؟ آيا مراد از «شُواظٌ مِنْ نارٍ» كه نكره آمده اشعه ماوراء بنفش و اشعه كيهانى سوزان نيست؟! آيا «نحاس» كه به معنى مس، دود و سرب مذاب آمده سنگهاى آسمانى نيست كه با سرعت 48هزار كيلومتر در ساعت در فضا حركت مى‏كنند؟! و مانند دانه‏هاى شن و گاهى هم بزرگ اند؟! النهايه آپلو داراى حفاظ و سلطان است كه آن سنگها و اشعه در بدنه آن كارگر نيست!!! آيا قرآن مجيد با اين آيه يادآورى كرده كه بشر خليفةالله روزى با تفكر خدادادى به آن «سلطان» دست خواهديافت؟! هرچه هست هر دو آيه بسيار قابل دقت اند.