تَفِيء

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن نمودار دفعات)

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(به فتح فاء) رجوع. «فاءَ فَيْئاً:رَجَعَ» گويند:«هُوَ سَريعُ الْفىْ‏ء عَنْ غَضَبِهِ»يعنى او از خشمش زود برمى گردد [حجرات:9]. با گروه متجاوز بجنگيد تا بطاعت خدا برگردد. [بقره:226]. اگر ايلاء كنندگان به زنانشان برگشتند و كفاره دادند خدا آمرزنده و مهربان است. [نحل:48]. سايه‏هاى آن از راست و چپ در حال خضوع به خدا بر مى گردد. فى‏ء رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله [حشر:8-6]. يعنى اموال و زمينهائيكه خدا از بنى نضير بر پيامبرش برگردانده شما اسبان و شتران بر آنها نتاختيد... ظهور آيه اول آن است كه فى‏ء (اموال و زمين هائيكه بدون جنگ از كفار رسيده) مال رسول خداست و كسى را در آن حقى نيست «اَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ». اين قسمت اموال و اراضى از انفال است و انفال نيز مخصوص خدا و رسول مى‏باشد چنانكه فرموده: [انفال:1]. فقها در «مالَمْ يُوجَفْ عَلَيْهِ بِخَيْلٍ وَ لارِكاب» فقط اراضى را فرموده‏اند ولى ظهور «ما اَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ اَهْلِ الْقُرى‏» در اراضى و اموال هر دو است. آيه دوم مانند آيه خمس است كه «فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبى» هر سه با لام اختصاص آمده و «لِذِى الْقُرْبى» نيز مفرد است، بايد يك فرد بيشتر نباشد و آن قهراً امام است كه هم ذى القربى و هم جانشين پيغمبر «صلى الله عليه و اله» است اما «وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ» همه بدون لام وعطف بر«ذِى الْقُرْبى»اند و اين نشان مى‏دهد كه گروه سه گانه بايد از سادات باشند چنانكه از ائمه اهل بيت عليهم السلام نقل شده است. و نيز آيه دوم بيان مصرف فى‏ء است يعنى اموال بنى النضير( به موجب آيه اول) و مطلق آنچه به پيغمبر از اهل قريه‏ها رسيده( به موجب آيه دوم) مال رسول خداست پيغمبر آنها را در موارد شش گانه مصرف مى‏كند: در راه خدا، براى خود، براى ذى القربى و يتامى و مساكين و ابن سبيل آنها، در باره «لِلْفُقَراء» در آيه سوم گفته‏اند: بدل است از ذى القربى و مابعد آن در اين صورت فى‏ء مختص است به رسول خدا و فقراء مهاجرين و گفته‏اند بدل است از يتامى و مساكين و ابن سبيل، آن وقت فى‏ء مخصوص رسول خدا و ذى القربى و يتامى و مساكين و ابن سبيل مهاجرين است. ولى بهتر از همه قول الميزان است كه فرموده: انسب آن است كه «لِلْفُقَراء الْمُهاجِرينَ» بيان مصداق براى مصرف سهم الله باشد كه با «فَلِلَّه»اشاره شده نه اينكه فقراء مهاجرين از سهيمان فى ءاند بلكه صرف فى‏ء در آنها صرف در فى سبيل الله است. و نيز انسب آن است كه «وَ الَّذينَ تَبَّوَ ؤُ الدَّارَ» و «وَ الَّذينَ جاءُو مِنْ بَعْدِهِمْ» عطف بر مهاجرين باشد و همه مصداق صرف سهم الله باشند و اينكه نقل شده: رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» فى‏ء بنى نضيررا به مهاجرين و به سه يا دو نفر از فقراء انصار داد اين معنى را تأييد مى‏كند (به اختصار). نگارنده گويد: بنابر آنكه نقل شدفى‏ء مال خدا و رسول و ذى القربى است رسول خدا و امام سهم الله را در راه خدا و سهم رسول و ذى القربى را در موارد پنجگانه مصرف مى‏كنندبدين طريق فى‏ء در نيازمندى‏هاى عموم اعم از سادات و غيره مصرف مى‏شود چنانكه موارد ششگانه آيه خمس نيز چنين است و الحمدالله. در مجمع ذيل آيات فوق ازمنهال بن عمر و از امام سجاد«عليه السلام» نقل كرده گويد: گفتم: قول خدا «وَلِذِى الْقُرْبى وَالْيَتامى وَالْمَساكينِ وَابْنِ‏السَّبيلِ» ؟فرمود: آنها اقرباء ما، مساكين ما و ابناء سبيل مااندبعد فرموده: همه فقهاء (از اهل سنت) گفته‏اند: آنها يتاماى عموم مردم اند همچنين مساكين و ابناء سبيل، اين مطلب از ائمه عليهم السلام نيز نقل شده است. ناگفته نماند: فقهاء اهل سنت در آيات دقت نكرده‏اند و آنچه از اهل بيت عليهم السلام وارد شده ظاهراًدر باره مصرف سهم الله است تا هر دو نقل قابل جمع باشد.


در حال بارگیری...