۱۳٬۷۸۶
ویرایش
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
«'''وَ يَقُولُ الكَافِرُ يَا لَيتَنى كُنتُ تَراباً'''» - يعنى كافر در آن روز از شدت آن روز آرزو مى كند اى كاش خاكى بود فاقد شعور و اراده، و در نتيجه آنچه كرده نكرده بود، و جزا داده نمى شد. | «'''وَ يَقُولُ الكَافِرُ يَا لَيتَنى كُنتُ تَراباً'''» - يعنى كافر در آن روز از شدت آن روز آرزو مى كند اى كاش خاكى بود فاقد شعور و اراده، و در نتيجه آنچه كرده نكرده بود، و جزا داده نمى شد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۸۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۸۵ </center> | ||
==رواياتى درباره معناى «أحقاب» و «روح»، در ذيل آيات گذشته== | |||
<center>«'''بحث روایى'''»</center> | <center>«'''بحث روایى'''»</center> | ||
در تفسير قمى، در ذيل جمله: «وَ فُتِحَت السّمَاءُ فَكَانَت أبوَاباً» امام فرموده: يعنى ابواب بهشت باز مى شود. و در معناى آيه «وَ سُيّرَت الجِبَالُ فَكَانَت سَرَاباً» فرمود: كوه ها چون سراب مى شود، كه در بيابان از دور برق مى زند. | |||
در تفسير | |||
و نيز در همان | و نيز در همان كتاب، در معناى آيه «لابِثِينَ فِيهَا أحقَاباً» فرموده: «احقاب» به معناى سال ها، و «حُقُب» به معناى يك سال است، و يك سال، سيصد و شصت روز است، و يك روز قيامت، برابر هزار سال از سال هاى دنيا است، كه شما مى شماريد. | ||
و در مجمع البيان است كه | و در مجمع البيان است كه نافع، از ابن عُمَر روايت كرده كه گفت: رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: كسى كه داخل آتش شود از آن خارج نمى شود، تا آن كه احقابى در آن بماند، و حُقُب عبارت است از شصت و اندى سال، و سال سيصد و شصت روز است، و هر روز قيامت، برابر هزار سال از سال هايى است كه شما مى شماريد. پس كسى اين دلگرمى را نداشته باشد كه به اين زودي ها از آتش خارج شود. | ||
مؤلف: سيوطى | مؤلف: سيوطى هم، اين روايت را در الدرّ المنثور با عبارتى ديگر آورده، و در آن به جاى شصت، عدد هشتاد آمده. و ابن عُمَر در آن روايت گفته: احدى دلگرم نباشد... و نيز روايتى ديگر از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» نقل كرده كه فرموده: «حُقُب» چهل سال است. | ||
و نيز در مجمع البيان آمده كه | و نيز در مجمع البيان آمده كه عياشى، به سند خود، از حمران روايت كرده كه گفت: از امام باقر «عليه السلام» معناى اين آيه را پرسيدم، فرمود: اين آيه در باره كسانى است كه از آتش خارج مى شوند، و نظير اين روايت را از احول نقل كرده. | ||
و در تفسير | و در تفسير قمى، در ذيل آيه «إنّ لِلمُتّقِينَ مَفَازاً» آمده كه متّقيان، در آن روز رستگار مى شوند، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۸۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۸۶ </center> | ||
و | و جملۀ «كَوَاعِبَ أترَاباً» به معناى كنيزانى شبيه به هم است، كه در خدمت اهل بهشت اند. و در روايت ابى الجارود، از امام باقر «عليه السلام» در معناى جمله «إنّ لِلمُتّقِينَ مَفَازاً» آمده كه امام فرمود: متقين كراماتى دارند، و در معناى «كَوَاعِبَ أترَاباً» فرمود: يعنى دختر نورس. | ||
و در | و در الدرّ المنثور است كه ابن ابى حاتم، و ابوالشيخ (در كتاب العظمه)، و ابن مردويه، از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: روح، لشكرى است از لشكريان خدا، كه از ملائكه نيستند، و داراى سر و دست و پايند. آنگاه اين آيه را خواندند: «يَومَ يَقُومُ الرّوحُ وَ المَلائِكَةُ صَفّاً» و سپس فرمود: اين ها لشكريانى، و اين ها لشكريانى ديگر هستند. | ||
مؤلف: اين روايت در ذيل آيات كه مشتمل بر | مؤلف: اين روايت در ذيل آيات كه مشتمل بر مسأله روح است، از ائمه اهل بيت «عليهم السلام» نقل شد، و در آن آمده بود كه: «روح»، خلقى است از جبرئيل و ميكائيل عظيم تر، و ما اين روايت را كه از على «عليه السلام» هم نقل شده بود، آورديم، و در آن آمده بود كه «روح»، غير ملائكه است، و استدلال شده بود به آيه شريفه: «ينزل المَلائِكَة بِالرّوحِ مِن أمرِه عَلى مَن يَشَاءُ مِن عِبَادِه ...». | ||
بله، در روايت قمى كه از حمران نقل كرده، آمده كه «روح»، فرشته اى است بزرگتر از جبرئيل و ميكائيل، و او همواره با رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» و با ائمه «عليهم السلام» بوده و هست. و شايد مراد از فرشته، مطلق موجود آسمانى بوده. و يا اين قسمت اضافه اى است كه بعضى از راويان به توهّم خود و در نقل به معناى حديث آورده اند. دليلى هم نداريم كه موجودات امرى و آسمانى منحصر در فرشتگان باشد، بلكه دليل بر خلاف آن داريم. همچنان كه از كلام خداى تعالى با ابليس، وقتى كه از سجود بر آدم امتناع ورزيد، و ملائكه براى او سجده كردند، استفاده مى شود. در آن كلام فرموده: «يَا إبلِيسُ مَا مَنَعَكَ أن تَسجُدَ لِمَا خَلَقتُ بِيَدَىّ استَكبَرتَ أم كُنتَ مِنَ العَالِين»، كه توضيحش در تفسير همين آيه گذشت. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۸۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۸۷ </center> | ||
<span id='link185'><span> | <span id='link185'><span> |
ویرایش