گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:


==بحث روایتی==
==بحث روایتی==
از جوامع الجامع نقل كرده اند كه گفته است : جبرئيل ميزان را نازل كرد و آن را به نوح (عليه السلام ) داده گفت : به قوم خود دستور بده اجناس خود را با اين وزن كنند.
از جوامع الجامع نقل كرده اند كه گفته است : جبرئيل، «ميزان» را نازل كرد و آن را به نوح «عليه السلام» داده، گفت: به قوم خود دستور بده اجناس خود را با اين وزن كنند.
و در احتجاج از على (عليه السلام ) روايت كرده كه در حديثى فرمود: معناى انزال در جمله «'''و انزلنا الحديد فيه باس شديد'''» خلقت است ، پس معناى جمله اين است كه : ما آهن را خلق كرديم ، (نه اين كه از آسمان نازل كرده باشيم ).
 
و در مجمع البيان از ابن مسعود روايت كرده كه گفت : من در پشت سر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) سوار بر الاغ بودم ، به من فرمود: اى ابن ام عبد! هيچ مى دانى بنى اسرائيل مساءله رهبانيت را از كجا بدعت كردند؟
و در احتجاج، از على «عليه السلام» روايت كرده كه در حديثى فرمود: معناى إنزال در جملۀ «وَ أنزَلنَا الحَدِيدَ فِيهِ بَأسٌ شَدِيدٌ»، خلقت است. پس معناى جمله اين است كه: ما آهن را خلق كرديم، (نه اين كه از آسمان نازل كرده باشيم).
 
و در مجمع البيان، از ابن مسعود روايت كرده كه گفت: من در پشت سرِ رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، سوار بر الاغ بودم، به من فرمود: اى ابن أمّ عبد! هيچ مى دانى بنى اسرائيل مسأله رهبانيت را از كجا بدعت كردند؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۰۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۰۸ </center>
عرضه داشتم : خدا و رسولش بهتر مى دانند. فرمود: سلاطين جور بعد از عيسى (عليه السلام ) بر آنان مسلط شدند، و معصيت ها را رواج دادند، اهل ايمان به خشم آمده با آنان به جنگ برخاستند، و در آخر شكست خوردند و اين كار سه نوبت صورت گرفت ، و در هر سه نوبت شكست نصيب آنان شد، و در نتيجه از مؤ منين به جز عده اى اندك نماند.
عرضه داشتم: خدا و رسولش بهتر مى دانند. فرمود: سلاطين جور بعد از عيسى «عليه السلام»، بر آنان مسلط شدند، و معصيت ها را رواج دادند. اهل ايمان به خشم آمده، با آنان به جنگ برخاستند، و در آخر شكست خوردند و اين كار سه نوبت صورت گرفت، و در هر سه نوبت، شكست نصيب آنان شد، و در نتيجه، از مؤمنان به جز عده اى اندك نماند.
اين بار گفتند: اگر دشمنان ، ما را بشناسند و ما خود را به آنان نشان دهيم تا آخرين نفر ما را نابود خواهند كرد، و ديگر احدى باقى نمى ماند كه به سوى دين دعوت كند، پس بياييد در روى زمين پراكنده و پنهان شويم ، تا خداى تعالى پيغمبرى را كه عيسى وعده اش را داده مبعوث كند، و منظورشان از آن پيغمبر، من (محمد) بودم ، ناگزير متفرق شده به غارهاى كوه پناه برده ، از آن موقع رهبانيت را پى نهادند. بعضى از آنان متمسك به دين خود شده ، و بعضى ديگر به كلى كافر شدند، آنگاه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) اين آيه را خواند: «'''و رهبانيه ابتدعوها ما كتبناها عليهم ...'''».
 
آنگاه فرمود: اى ابن ام عبد! آيا مى دانى رهبانيت امت من چيست ؟ عرضه داشتم : خدا و رسولش داناترند، فرمود: رهبانيت امت من هجرت و جهاد و نماز و روزه و حج و عمره است .
اين بار گفتند: اگر دشمنان، ما را بشناسند و ما خود را به آنان نشان دهيم، تا آخرين نفر ما را نابود خواهند كرد، و ديگر احدى باقى نمى ماند كه به سوى دين دعوت كند. پس بياييد در روى زمين پراكنده و پنهان شويم، تا خداى تعالى، پيغمبرى را كه عيسى وعده اش را داده مبعوث كند، و منظورشان از آن پيغمبر، من (محمّد) بودم.
و در كافى به سند خود از ابى الجارود روايت كرده كه گفت : به امام ابى جعفر (عليه السلام ) عرضه داشتم : (من فكر مى كنم ) خداى تعالى به اهل كتاب خير بسيارى داده . پرسيد: چه خيرى ؟ عرضه داشتم : همين كه درباره آنان فرموده : «'''الذين اتيناهم الكتاب من قبله هم به يومنون ... اولئك يوتون اجرهم مرتين بما صبروا'''». مى گويد: امام در پاسخ فرمود: خداى تعالى به شما مسلمانان نيز همان را داده كه ايشان داده بود، و اين آيه را تلاوت كرد: «'''يا ايها الذين امنوا اتقوا اللّه و امنوا برسوله يوتكم كفلين من رحمته و يجعل لكم نورا تمشون به '''»، كه منظور از نورى كه با آن آمد و شد كنيد امامى است كه به وى اقتدا كنيد.
 
و در مجمع البيان از سعيد بن جبير روايت كرده كه گفت : رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) جعفر (طيار) را با هفتاد سوار به سوى نجاشى روانه كرد تا او را دعوت كند، جعفر به نجاشى وارد شد و دعوتش كرد، و او دعوت وى را پذيرفت ، و به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم )ايمان آورد،
ناگزير متفرق شده، به غارهاى كوه پناه برده، از آن موقع رهبانيت را پى نهادند. بعضى از آنان متمسك به دين خود شده، و بعضى ديگر به كلّى كافر شدند. آنگاه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، اين آيه را خواند: «وَ رَهبَانِيّةً ابتَدَعُوهَا مَا كَتَبنَاهَا عَلَيهِم...».
 
آنگاه فرمود: اى ابن أمّ عبد! آيا مى دانى رهبانيت امّت من چيست؟ عرضه داشتم: خدا و رسولش داناترند. فرمود: رهبانيت امّت من، هجرت و جهاد و نماز و روزه و حج و عمره است.
 
و در كافى، به سند خود، از ابى الجارود روايت كرده كه گفت: به امام ابى جعفر «عليه السلام» عرضه داشتم: (من فكر مى كنم) خداى تعالى، به اهل كتاب خير بسيارى داده. پرسيد: چه خيرى؟ عرضه داشتم: همين كه درباره آنان فرموده: «الّذِينَ آتَينَاهُمُ الكِتَابَ مِن قَبلِهِ هُم بِهِ يُؤمِنُونَ... أولئِكَ يُؤتُونَ أجرَهُم مَرّتَينِ بِمَا صَبَرُوا».  
 
مى گويد: امام در پاسخ فرمود: خداى تعالى، به شما مسلمانان نيز همان را داده كه به ايشان داده بود، و اين آيه را تلاوت كرد: «يَا أيّهَا الّذِينَ آمَنُوا اتّقُوا اللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤتِكُم كِفلَينِ مِن رَحمَتِهِ وَ يَجعَل لَكُم نُوراً تَمشُونَ بِهِ»، كه منظور از نورى كه با آن آمد و شد كنيد، امامى است كه به وى اقتدا كنيد.
 
و در مجمع البيان، از سعيد بن جبير روايت كرده كه گفت: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، جعفر (طيّار) را با هفتاد سوار به سوى نجاشى روانه كرد تا او را دعوت كند. جعفر به نجاشى وارد شد و دعوتش كرد، و او دعوت وى را پذيرفت، و به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، ايمان آورد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۰۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۰۹ </center>
همين كه جعفر خواست برگردد جمعى از افرادى كه به دعوت اسلام ايمان آورده بودند و از اهل مملكت نجاشى بودند و عده شان به چهل نفر مى رسيد به نجاشى گفتند: به ما اجازه بده به ديدن اين پيامبر برويم و به دست وى اسلام آوريم .
همين كه جعفر خواست برگردد، جمعى از افرادى كه به دعوت اسلام ايمان آورده بودند و از اهل مملكت نجاشى بودند و عدّه شان به چهل نفر مى رسيد، به نجاشى گفتند: به ما اجازه بده به ديدن اين پيامبر برويم و به دست وى اسلام آوريم.
اين جمع به اتفاق جعفر آمدند، و از نزديك ، شدت فقر و تنگدستى مسلمين را ديدند، و از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) اجازه ديدار خواسته به شرف حضورش نايل شده گفتند: يا نبى اللّه ما داراى ثروت بسيارى هستيم ، و ما شدت فقر مسلمانان را ديديم ، اگر اجازه دهى به وطن خود برگرديم و اموال خود را با خود آورده با مسلمانان در آن اموال مواسات كنيم ، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) اجازه داده نامبردگان برگشته اموال خود را با خود آوردند، و در بين مسلمانان تقسيم كردند، و خداى تعالى اين آيه را درباره عمل آنان نازل كرد: «'''الذين اتيناهم الكتاب من قبله هم به يومنون ... و مما رزقناهم ينفقون '''» كه منظور از انفاق همان مواساتى است كه با مسلمانان كردند.
 
اين آيه و مخصوصا جمله «'''اولئك يوتون اجرهم مرتين بما صبروا'''» بگوش بقيه اهل كتاب كه به اسلام ايمان نياورده بودند رسيد، به اصطلاح سوژه اى به دست آورده به مسلمانان روى آوردند كه به حكم اين آيه هر كس از ما به كتاب شما ايمان بياورد دو تا اجر دارد، يكى اجر ايمان به قرآن ، و يكى هم اجر ايمان به كتابهاى آسمانى قبل از قرآن ، و هر كس ايمان نياورد تنها يك اجر دارد، پس ما كه اسلام نياورده ايم يك اجر داريم ، و شما هم قبلا اهل كتاب نبوديد و تنها اسلام را قبول كرده ايد يك اجر داريد، پس ديگر چه مزيتى بر ما داريد؟ در پاسخ اين گفتار اهل كتاب آيه زير نازل شد مى فرمايد: «'''يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و امنوا برسوله ...'''»، و به حكم آن براى مسلمانان نيز دو اجر قرار داد، به اضافه نور و مغفرت ، و در آخر فرمود: «'''لئلا يعلم اهل الكتاب '''» تا اهل كتاب بدانند كه اشتباه كرده اند.
اين جمع به اتفاق جعفر آمدند، و از نزديك، شدّت فقر و تنگدستى مسلمين را ديدند، و از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، اجازه ديدار خواسته، به شرف حضورش نايل شده، گفتند: يا نبى اللّه! ما داراى ثروت بسيارى هستيم، و ما شدّت فقر مسلمانان را ديديم، اگر اجازه دهى به وطن خود برگرديم و اموال خود را با خود آورده، با مسلمانان در آن اموال مواسات كنيم.
 
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، اجازه داده، نامبردگان برگشته، اموال خود را با خود آوردند، و در بين مسلمانان تقسيم كردند و خداى تعالى، اين آيه را درباره عمل آنان نازل كرد: «الّذِينَ آتَينَاهُمُ الكِتَابَ مِن قَبلِهِ هُم بِهِ يُؤمِنُونَ... وَ مِمّا رَزَقنَاهُم يُنفِقُونَ»، كه منظور از انفاق، همان مواساتى است كه با مسلمانان كردند.
 
اين آيه و مخصوصا جملۀ «أولئِكَ يُؤتُونَ أجرَهُم مَرّتَينِ بِمَا صَبَرُوا»، به گوش بقيه اهل كتاب كه به اسلام ايمان نياورده بودند، رسيد، به اصطلاح سوژه اى به دست آورده، به مسلمانان روى آوردند كه به حكم اين آيه، هر كس از ما به كتاب شما ايمان بياورد، دو تا اجر دارد. يكى اجر ايمان به قرآن، و يكى هم اجر ايمان به كتاب هاى آسمانى قبل از قرآن، و هر كس ايمان نياورد، تنها يك اجر دارد. پس ما كه اسلام نياورده ايم، يك اجر داريم، و شما هم که قبلا اهل كتاب نبوديد و تنها اسلام را قبول كرده ايد، يك اجر داريد. پس ديگر چه مزيّتى بر ما داريد؟  
 
در پاسخ اين گفتار اهل كتاب، آيه زير نازل شد که مى فرمايد: «يَا أيّهَا الّذِينَ آمَنُوا اتّقُوا اللهَ وَ أمِنُوا بِرَسُولِهِ...»، و به حكم آن براى مسلمانان نيز دو اجر قرار داد، به اضافه نور و مغفرت، و در آخر فرمود: «لِئَلّا يَعلَمَ أهلُ الكِتَابِ»، تا اهل كتاب بدانند كه اشتباه كرده اند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۳۱۰ </center>
<span id='link208'><span>
<span id='link208'><span>
<center> «'''سوره مجادله'''» </center>


==آيات ۱ - ۶  سوره مجادله ==
==آيات ۱ - ۶  سوره مجادله ==
۱۳٬۷۵۱

ویرایش